زنان در نهضت عاشورا

نويسنده:محمد مهدى ابراهيمى نصر
پيرامون زنان در حادثه كربلا در دو محور سخن مى‏توان گفت: يكى آن كه آنان چند نفر و چه كسانى بودند، ديگر آن كه چه نقشى داشتند. زنانى كه در كربلا حضور داشتند، برخى از اولاد على(ع) بودند و برخى جز آنان، چه از بنى هاشم يا ديگران. زينب، ام كلثوم، فاطمه، صفيه، رقيه و ام هانى، از اولاد(ع) بودند، فاطمه و سكينه، دختران سيد الشهدا (ع) بودند، رباب، عاتكه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقيل، فضه نوبيه، كنيز خاص امام حسين(ع) و مادر وهب بن عبد الله نيز از زنان حاضر در كربلا بودند (1) پنج زن كه از خيام حسينى به طرف دشمن بيرون آمدند، عبارت بودند از: كنيز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله كلبى، مادر عبد الله كلبى، مادر عمر بن جناده، زينب كبرى(ع). زنى كه در عاشورا شهيد شد، مادر وهب بود، بانوى نميريه قاسطيه، زن عبد الله بن عمير كلبى كه بر بالين شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت كرد و همان جا با عمود غلام شمر كه بر سرش فرود آورد، كشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبيت و احساس، به حمايت از امام برخاستند و جنگيدند:
يكى مادر عبد الله بن عمر كه پس از شهادت فرزند، با عمود خيمه به طرف دشمن روى كرد و امام او را برگرداند. ديگرى مادر عمرو بن جناده كه پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت ومردى را به وسيله آن كشت، سپس شمشيرى گرفت و با رجزخوانى به ميدان رفت، كه امام حسين(ع) او را به خيمه‏ها برگرداند (2)
دختر عمر (همسر زهير بن قين) نيز در راه كربلا به اتفاق شوهرش به كاروان حسينى پيوست. زهير بيشتر تحت تأثير سخنان همسرش حسينى شد و به امام پيوست. رباب، دختر امرء القيس كلبى، همسر امام حسين(ع) نيز در كربلا حضور داشت، مادر سكينه و عبد الله.
زنى از قبيله بكر بن وائل نيز حضور داشت، كه ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهيان كوفه به خيمه‏هاى اهل بيت، شمشيرى برداشت و رو به خيمه‏ها آمد و آل بكر بن وائل را به يارى طلبيد.
زينب كبرى وام كلثوم، دختران امير المؤمنين(ع)، همچنين فاطمه دختر امام حسين(ع)
نيز جزو اسيران بودند و در كوفه و... سخنرانی هاى افشاگرانه داشتند. مجموعه اين بانوان، همراه كودكان خردسال، كاروان اسراى اهل بيت را تشكيل مى‏دادند كه پس از شهادت امام و حمله سپاه كوفه به خيمه‏ها، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس به صورت گروهى و اسير به كوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.
اما درباره حضور اين زنان در حادثه عاشورا بيشتر به محور «پيام رسانى» بايد اشاره كرد (آن گونه كه در بحث «اسارت» گذشت). البته جهات ديگرى نيز وجود داشت كه فهرست وار به آنها اشاره مى‏شود كه هر كدام مى‏تواند به عنوان «درس عبرت» مورد توجه باشد:
ـ مشاركت زنان در جهاد. شركت در جبهه پيكار و همدلى و همراهى با نهضت مردانه امام حسين(ع) و مشاركت در ابعاد مختلف آن از جلوه‏هاى اين حضور است. چه همكارى طوعه در كوفه با نهضت مسلم، چه همراهى همسران برخى از شهداى كربلا، چه حتى اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه كوفه به جنايت هاى شوهران شان مثل زن خولى.
آموزش صبر. روحيه مقاومت و تحمل زنان به شهادت ها در كربلا درس ديگر نهضت بود. اوج اين صبورى و پايدارى در رفتار و روحيات زينب كبرى(ع) جلوه‏گر بود.
ـ پيام رسانى.افشاگری هاى زنان و دختران كاروان كربلا چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت به مدينه. پاسدارى از خون شهدا بود. سخنان بانوان، هم به صورت خطبه جلوه داشت، هم گفتگوهاى پراكنده به تناسب زمان و مكان.
ـ روحيه بخشى. در بسيارى از جنگ ها حضور تشويق آميز زنان در جبهه، به رزمندگان روحيه مى‏بخشيد. در كربلا نيز مادران و همسران بعضى از شهدا اين نقش را داشتند.
ـ پرستارى. رسيدگى به بيماران و مداواى مجروحان از نقش هاى ديگر زنان در جبهه‏ها، از جمله در عاشوراست. نقش پرستارى و مراقبت حضرت زينب(س) از امام سجاد(ع) يكى از اين نمونه‏هاست. (3)
ـ مديريت. بروز صحنه‏هاى دشوار و بحرانى، استعدادهاى افراد را شكوفا مى‏سازد.
نقش حضرت زينب(ع) در نهضت عاشورا و سرپرستى كاروان اسرا، درس«مديريت در شرايط بحران»را مى‏آموزد. وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت، هدايت كرد و با هر اقدام خنثى كننده نتايج عاشورا از سوى دشمن، مقابله نمود و نقشه‏هاى دشمن را خنثى ساخت.
ـ حفظ ارزش ها. درس ديگر زنان قهرمان در كربلا، حفظ ارزش هاى دينى و اعتراض به هتك حرمت خاندان نبوت و رعايت عفاف و حجاب در برابر چشم هاى آلوده است. زنان اهل بيت، با آن كه اسير بودند و لباس ها و خيمه‏های شان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض ديد تماشاچيان بودند، اما اعتراض كنان، بر حفظ عفاف تأكيد مى‏ورزيدند.ام كلثوم در كوفه فرياد كشيد كه آيا شرم نمى‏كنيد براى تماشاى اهل بيت پيامبر جمع شده‏ايد؟
وقتى هم در كوفه در خانه‏اى بازداشت بودند، زينب اجازه نداد جز كنيزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در كاخ يزيد نيز بر اين گونه گرداندن بانوان شهر به شهر، اعتراض كرد: «امن العدل يابن الطلقاء تخديرك حرائرك و امائك و سوقك بنات رسول الله سبايا قد هتكت ستورهن و ابديت وجوههن يحدو بهن الأعداء من بلد الى بلد و يستشرفهن اهل المناهل و المعاقل و يتصفح وجوههن القريب و البعيد و الغائب و الشهيد...» (4) و نمونه‏هاى ديگرى از سخنان و كارها كه همه درس‏آموز عفت و دفاع از ارزش هاست.
ـ تغيير ماهيت اسارت. اسارت را به آزادى بخشى تبديل كردند و در قالب اسارت، به اسيران واقعى درس حريت و آزادگى دادند.
ـ عمق بخشيدن به بعد عاطفى و تراژديك كربلا. گريه‏ها، شيون ها، عزادارى بر شهدا و تحريك عواطف مردم، به ماجراى كربلا عمق بخشيد و بر احساسات نيز تأثير گذاشت و از اين رهگذر، ماندگارتر شد.

پى‏نوشتها

1ـ زندگانى سيد الشهدا، عمادزاده،ج 2،ص 124،به نقل از لهوف،كبريت احمر و انساب الأشراف .
2ـ همان،ص .236
3ـ در اين زمينه ر.ك:مقاله«درسهاى امدادگرى در نهضت عاشورا»از مؤلف(مجله پيام هلال،شماره 26،شهريور1369).
4ـ عوالم(امام حسين)،ص 403،حياة الامام الحسين،ج 3،ص .378
فرهنگ عاشورا صفحه 195
http://www.al-shia.com