مقدمه:
از دغدغه‌های مهم و همیشگی بسیاری از پدر و مادرها در نماز خوان کردن بچه‌ها به خصوص نوجوان‌ها، کاهلی و کسالت آنها در این زمینه است؛ به راستی چه راهکارهایی در جهت نمازخوان کردن بچه‌ها می‌توان به کار بست تا میزان تقید و تعهد آنها به ادای فریضه الهی به صورت پایدار بیشتر شود؟

شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان و دادن راهکار برای اقامه نماز همان دلایلی هستند که والدین بدنبال آن هستند.در این مقاله ابتدا تاثیر وآثار  شخصیت نوجوانان بر یکدیگر، راهکار درمان فساد اخلاقی نوجوانان و بهانه مزاحمت های نماز را بیان می کنیم.

و در ادامه به موانع اقامه نماز مانند:محیط خانواده و بى توجهى والدین،  سستى و تنبلی، عدم آگاهى و بینش کافى از فریضه نماز،  تحقیر و تمسخر دیگران، ماز، برای غنی و فقیر، راهکارهایی جهت نماز خواندن نوجوانان، و 12 راهکار جهت اقامه نماز اشاره می شود.

شناخت موانع اقامه نماز در نوجوانان
تاثیر وآثار  شخصیت نوجوانان بر یکدیگر
دوستی و رفاقت با دیگران دارای حدود و ثغوری است که باید در پیمان دوستی از آن حد و مرز فراتر نرفت و لازمه پایداری و قوام دوستی حفظ آن حدود است.

اساساً اگر آن حدود نادیده گرفته شود، نوعی دشمنی است که در لوای دوستی ظاهر شده است و به خاطر عدم ملاحظه همین حدود است که برخی در قیامت با حسرت و ندامت و پشیمانی زیاد فریاد برمی آورند که: یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا.

«ای وای بر من! کاش فلان (فرد گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم» (بحارالانوار، ج71 ص173 روایت1). او مرا از یاد حق گمراه نمود بعد از آن که آگاهی به سراغ من آمد.

بنا براین با توجه به روایات تا حدی تأثیر و نقش دوستان در زندگی انسان مشخص  می گردید و شاید بتوان گفت که همه تأکیدات دین ناظر به اهمیت این نکته است که ایفای نقش دوستان را در سرنوشت انسان نباید نادیده گرفت.

بدون تردید می توان گفت که مهمترین عامل در شکل دهی شخصیت آدمی بعد از تصمیم و اراده فرد، دوستان و معاشران او هستند، چون طبیعت انسان تأثیرپذیر است.

و بخش عمده ای از اوصاف اخلاقی و عقاید فردی را از دیگران که با او مصاحب و قرین اند اخذ می کند و این امری نیست که قابل کتمان باشد، چون حالت انفعالی و تأثیرپذیری هم از حیث علمی امر ثابت شده است و هم از جهت منطق دینی امری پذیرفته شده است.

آن چه که دیدگاه دین را در این امر تبیین می کند، روایاتی است که در این خصوص وارد شده است.

علی(علیه السلام) در تأثیر همین امر می فرمایند:«هرگاه امر کسی بر شما مشتبه شد و دین او را تشخیص ندادید به دوستانش نظر کنید، اگر اهل دین بودند او نیز پیرو دین خداست و اگر بر دین خدا نبودند، پس او هم نصیب و بهره ای از دین خدا ندارد».

به راستی که نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان بسیار مؤثر است و غالباً اثر و نقش او از نقش و تأثیر خانواده و نزدیکان بیشتر و مهمتر است. پس باید در انتخاب و شناخت دوست دقیق و کوشا بود.

راهکار درمان فساد اخلاقی نوجوانان
درمان فساد اخلاقی در حل این معضل اخلاقی، سالم نگه داشتن محیط خانواده از طرف والدین و اجتماع از جانب والیان امر و حاکم، و از بین بردن مقدمات گناه، شرط اصلی است.

جوانان می توانند برای فاصله گرفتن و دوری از مفاسد اخلاقی که از راه های مختلف آنان را تهدید می کند و گرفتار نیامدن به دام های شیطانی، شیوه های مختلفی را اتخاذ نمایند .

و آن مشغول شدن یا سرگرمی به کارهای مختلف هنری یا فنی که آمادگی و استعداد انجام و رشدیابی آن را در خود می بینند. به عنوان مثال برخی از نوجوانان و جوانان شاید استعداد درس خواندن یا مطالعه کردن را نداشته باشند.

اما آمادگی کارهای هنری یا ذوق امور فنی را دارند به اینان توصیه می شود که استعدادهای خود را به کار گرفته و ارتقاء بخشند، چه این که معطل گذاشتن ذوق و استعداد خاص فردی در حقیقت بزرگترین عامل رکود شخصیت انسان است.

به نظر می رسد که مفاسد اخلاقی معلول عوامل مختلفی که مهمترین آن ثروت و مکنت مادی، غرور جوانی و بیکاری است، می باشد، چنان چه آن شاعر عرب سروده است:

ان الشباب و الفراغ والجده مفسده للمراء ای مفسده:همانا که جوانی و بیکاری و سرمایه بدترین مفسده و فساد اخلاقی را ایجاد می کنند.

پس از شناخت این عوامل باید در رفع آن کوشید و طرق رفع و زوال آن علل، برای هر فردی با دیگران مختلف است. ممکن است کسی ذوق هنری داشته باشد و دیگری ذوق مطالعه، یکی شوق و خلاقیت در امور فنی داشته باشد و دیگری اشتیاق در رشته های ورزشی.

به هر حال هر که به خود رجوع کند می فهمد که به چه چیزی علاقمند است. پیدا کردن امر مورد علاقه و تعقیب نمودن آن یکی از بهترین و مهمترین رموز موفقیت و سربلندی انسان در زندگی است و بسیار زیبا فرموده اند.

مرحوم علامه محمدتقی جعفری که: «در هر سری شوقی است، عاشق کسی است که ذوقش را دریابد».چنان چه نوجوانی که در ابتدای زندگی اجتماعی، ذوق باطنی خود را پیدا نموده و آن را دنبال کند موفق است .

و این کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است که فرمودند: اعملوا فکل میسر لما خلق له.«همه شما کار کنید و کوشش نمائید، ولی متوجه باشید که هر کس برای کاری که آفریده شده لایق تر است و آن را به سهولت و آسانی انجام می دهد.»

و نیز یکی از مهمترین وصایای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به امتش این است که فرمودند:علامه اعراض الله عن العبد اشتغاله بما لایعنیه. «نشانه روی گردانی خدا از بنده هایش این است که او را به چیزی مشغول نماید که به دردش نمی خورد».

پس مفسده و معضل اخلاقی غالبا از آن جا سرچشمه می گیرد که فرد بدون تأمل و اندیشه و جستجوی ذوق باطنی زندگی را سپری می کند و اگر به دنبال عملی می رود بدون مطالعه قبلی است و به همین جهت در میان دوستان گاهی خود را سرخورده و شکست خورده می بیند و در اثر آن به مفاسد اخلاقی مبتلا می گردد.

توجه و تفطن به این نکته بر همه نوجوانان و جوانان لازم است که خداوند علاوه بر نعمت نشاط و شادابی جوانی، نعمت و موهبت عقل و اندیشه و خلاقیت فکری هم به او عنایت فرموده است.

و اگر کسی از این نعمات الهی در مسیر زندگی استفاده نکند، در واقع برکات الهی را نادیده گرفته و کفران نموده است. این که در آیات و روایات تأکید شده است که نعمت های الهی را زیر پا نگذارید و قدر آن را بدانید منظور فقط سرمایه مادی نیست.

بلکه سرمایه های معنوی هم مشمول نعمت الهی است. انسان همان طور که نباید سرمایه مادی را کفران نماید، سرمایه معنوی را هم نباید نادیده بگیرد. نادیده گرفتن و کفران سرمایه معنوی به این است که انسان استعداد الهی خود را به کار نگرفته و از آن بهره برداری نکند.

عدم استفاده از استعداد سرشار جوانی موجب انحرافات رفتاری و مفاسد اخلاقی است و نتیجه آن عقاب و عذاب الهی است که خداوند وعده آن را داده و فرموده است: «لئن کفرتم ان عذابی لشدید» « اگر نعمت الهی را کفران نمائید مجازات و عذابم شدید است».

پس بیائیم با حفظ و جهت دهی از این در گرانبهایی که در دست داریم خویشتن و جامعه اسلامی خود را تعالی بخشیم و اندیشه پاک و حیات با نشاط جوانی که دو ابزار مهم ارتقاء انسانی اندرا با آمیخته کردن به افکار غیردینی و اعمال زشت اخلاقی از کف ندهیم.

الگوگیری و اسوه قرار دادن حیات جوانی بزرگان دین و مطالعه زندگی، یعنی گذشته آنان حال یا آینده ماست.

کلام گوهربار علی(علیه السلام) مؤید همین مطلب است که فرمودند: «هر کس که اعمال خود را بر پایه تجربیات محکم و استوار سازد از سقوط و تباهی به سلامت خواهد بود.»

پس تجربه های دیگران علم و دانش مؤثر و مفیدی است که انسان را از معضلات و مفاسد اخلاقی نجات می دهد و عاقلان و خردمندان کسانی هستند که از تجربیات زندگی پند گیرند.

بهانه مزاحمت های نماز
در این بخش به بررسی مسئله «بهانه مزاحمت های نماز» در امور شخصی می پردازیم. کسی که نماز را مزاحمی برای اعمال و کارهای روزمره شخصی بداند از دو حال خارج نیست .

1.یا ناشی از عدم آگاهی و جاهل بودن به موقعیت نماز و جایگاه آن در دین است که تصور می کند نماز با سایر تعالیم دین یکسان بوده و با بقیه احکام اسلامی فرقی ندارد

2.و یا به خاطر ایجاد بهانه در ترک آن است که می خواهد آن بهانه را به عنوان دلیل نمایان سازد که هر دو جهت مردود است.

بطلان تصور اول به این است که نماز برترین جایگاه را در دین دارا بوده و هرگز در عرض سایر احکام دین نیست. در برخی از تعابیر، معصومین(ع) نماز را عصاره دین و بلکه تمام دین به شمار آورده اند، چون همه دین در نماز متجلی است.

و بطلان تصور دوم به این است که طبیعی است هر کس برای انجام عمل یا ترک آن سعی دارد که دلیلی داشته و انجام و ترک هر کاری را بدون علت انجام ندهد، چون هیچ کاری بدون علت نیست.

البته اگر سؤال شود که اقامه نماز که جنبه ایجابی و عملی دارد نیاز به دلیل دارد، ولی ترک نماز چیزی نیست که جنبه عملی داشته باشد تا نیازمند دلیل باشد؟

پاسخ ما این است که چون نماز حکمی است که از بنده خواسته شده و جزو واجبات به حساب آمده اگر کسی آن را ترک نماید، باید دلیل اقامه کند، نه کسی که آن را انجام می دهد. و امور زیادی در دین وجود دارد که جنبه سلبی آنها و ترکشان نیازمند دلیل است.

مثل این که در قیامت از انسان سؤال می شود تو که سالم بودی چرا روزه نگرفتی؟ چرا تو که مستطیع بودی به حج نرفتی؟ تو که سرمایه داشتی چرا خمس و زکات ندادی؟ همه این ها جنبه سلبی دارند و ترکشان محتاج دلیل است، نه انجام آنها.

این جاست که افراد به بهانه ای تمسک می جویند و تلاش دارند که آن بهانه های واهی و خیالی را به عنوان دلیل ترک عمل خود ارائه نمایند و حال آن که خود می دانند که اینها بهانه ای بیش نیست.

معمولا عادت بشری بر این است که بهانه تراشی کند و تنبلی و سستی در هر کاری را توجیه نموده و اعتذار بطلبد و این عذر و بهانه ها دلیل و نشانه عدم تمایل یا سستی اراده اوست.

 موانع اقامه نماز در نوجوانان
محیط خانواده و بى توجهى والدین
بى توجه بودن یا کم توجهى پدر ومادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحى نگرى آنان در ابتداى نوجوانى فرزندان و یا احیانا بى مبالاتی اعضاى خانواده نسبت به مسائل دینى خصوصا فریضه نماز تأثیر بسزایى در تربیت فرزندان به جاى مى گذارد.

به عنوان مثال فرزند اگر در خانه اى رشد نماید که در آن خانه کسى به نماز اهمیت ندهد و یا در قبال مسائل دینى خود را مسئول ندانند و یا خود اهل نماز باشند، ولى فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند.

قطعا فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد، البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روى آورد که این احتمال ضعیفى است.

نوجوانى نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالی که در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگرى بیان کرده که توقع نماز خواندن از کسى که هیچ یک از اعضای خانواده اش اهل نماز نباشند، توقع بى جایى است.

این گونه از خانواده ها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانى به مسائل عبادى از خود نشان نمى دهند بر دو قسمند:

یک گروه خانواده هایى هستند که والدین و مربیان آنان به نماز اهمیت نمى دهند و طبعا فرزندانشان از آنان تقلید مى کنند. این دسته از خانواده ها اگر چه محدودند.

ولى وجودشان قابل انکار نیست. فردى نقل مى کرد ما چند نفر براى مهمانى به منزل کسی رفتیم. بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم.

سراغ مهر نماز از صاحب خانه گرفتیم، در جواب به ما گفت: یک مهر در خانه داریم که گاهى من با آن نماز مى خوانم و گاهى خانمم. دسته دیگر خانواده هایى مى باشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمى نهند.

نماز خود را مى خوانند و روزه شان را مى گیرند، اما از این که فرزندان به مسائل دینى پاى بند باشند یا نه براى آنها یکسان است. هرگز از فرزندان به عنوان پدر و مادر نمی خواهند که نمازش را بخواند و یا روزه بگیرد.

هیچ مسئولیتی را در قبال آنان احساس نمى کنند. گویا او همه چیز را می فهمد و باید با همان فهم خود عمل کند و یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه مى کنند.

بسیار روشن و مسلم است که چنین فرزندى بزودى به عبادت تن در نخواهد داد. کانون خانواده مهمترین عامل در این زمینه محسوب مى شود، چون کانونى که جوان در آن رشد یافته کانون بی تفاوتى بوده است .

و هرگز کسى از طریق محبت و تشویق و یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادى وادار نکرده و یا از او نخواسته است. چه بسا این جوان نسبت به سایر امور زندگى فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتى از دیدگاه خانواده باشد .

و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته، اما در امور دینی اصرارى به خرج نداده اند. اگر در بعد دینى توجه داشتند، قطعا خللى در او مشاهده نمى کردند.

 عدم آگاهى و بینش کافى از فریضه نماز
عالم نبودن به محتواى نماز، درک پایین و بسیار اندک نسبت به تأثیر آن، عدم توجه به جایگاه نماز دراسلام، نداشتن انگیزه و هدف در اقامه و برپایى آن، آشنانبودن به اسرار و فلسفه نماز و درخواست امور مادى از خدا و عدم دست یابى به آن یکی از عواملى است که جوانان را از این فریضه الهى دور نگه داشته است.

در گفته ها و نوشته هاى بسیارى از آنان این نکته جلب توجه مى کرد که ما نمى دانیم براى چه باید نماز خواند؟ اگر نماز نخوانیم چه مى شود؟

با ترک نماز چه چیزی را از دست خواهیم داد؟ و ظاهرا مشاهده مى شود آنان که نماز را برپا می دارند با کسانى که تارک نمازند، فرقى نمى کنند. اگر نماز باید در زندگى افراد مؤثر واقع شود، پس چرا این اثر ملموس نیست و چرا این مرزبندى را عملاما نمى بینیم؟

مگر خدا به دو رکعت نماز ما محتاج است؟ جوان باید قلبش پاک باشد، انسان باید با دوستان و همسایگان و نزدیکان و همنوعان خود رفتار شایسته ای داشته باشد.

خدا اینها را از ما خواسته است، نه این که نماز بخوانیم و در عین حال صدها عمل ناشایست را مرتکب شویم. اصل این است که ما انسان خوبى باشیم حال چه قائم به نماز باشیم یا تارک آن. پس ملاک انسان خوب بودن، نماز خواندن نیست، بلکه دل و قلبی پاک داشتن است.

همه این گفته ها حاکى از آن است که شناخت لازم و آگاهی کافى از فضائل نماز و جایگاه آن در اسلام براى عده کثیری از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.
 
سستى و تنبلی
بعد از دو عامل مذکور، علت دیگرى که در ترک یا بی توجهى به نماز بیان شده است عنصر و عامل تنبلى است. غالبا نوجوانان و جوانان به آسانى تن به فعالیت نمى دهند، مگر در اموری که بیشتر جنبه احساسى و هیجانى داشته و یا در اموری که باانگیزه و شناخت قبلى همراه باشد.

براى فردى که چند سال است به سن تکلیف رسیده قدرى مشکل است در هواى سرد زمستان آستین خود را بالازند و با آب سرد وضو بگیرد و یا کفش و پوتین را از پایش درآورد و مسح نماید به همین خاطر گاهی از نمازخواندن طفره مى رود و یا براى او دشوار است که از خواب نوشین صبح گاهى بزند و نمازش را بخواند و...

هرچند که برخى از نوجوانان و جوانان این عامل را در موضوع مورد بحث مهم شمرده اند و لیکن به نظر مى رسد که این علت نمی تواند به عنوان یک عامل مستقل و بلکه یک علت به حساب آید، چون بعدا خواهیم گفت که تنبلى خود معلول علل دیگرى می باشد

مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران
گاهی می‌گویند که: ما می‌رویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره می‌کنند. مسخره کنند، مگر مقوا هستی! مقوا با دو قطره باران شل می‌شود. مگر تو مقوا هستی؟ مسخره کنند. تو را به خدا برساند، مردم هرچه می‌خواهند بگویند، بگویند.

در قاهره کسی، شتری اجاره کرد به عباسیه چند کیلومتری برود. قدیم! صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه می‌برد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک می‌گفت.

ای فلان، ای فلان! دائم فحش می‌داد. این هم که سوار شتر بود، فحش‌ها را می‌شنید، هیچ نمی‌گفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! گفت: بله. گفت: سوار شتر شدی، می‌دانی این صاحب شتری که افسار را می‌کشد به تو چه می‌گوید؟

گفت: بله! گفت: به تو چه می‌گوید؟ گفت: مرا فحش می‌دهد. گفت: خوب فحشت می‌دهد، بگو: ننه‌ات است، بابایت است، جد و آبادت است!

بپر پایین، مشرق، مغرب، شمال، جنوب، آخر اینکه نشد که… مگر بشکه‌ای، مگر بوقی! حساسیت نشان بده. گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جاده‌ی عباسیه! گفت:

اگر من را به عباسیه می‌رساند، بگذار هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. اگر نماز تو را به خدا می‌رساند، بگذار هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. مقوا با بارون آب می‌شود. اما حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است.

بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد. قرآن هم در سوره‌ی «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) می‌گوید که: چهار تا متلک را می‌شنوید. چهار متلک… پشت هم آمده. چهار متلک در سوره مطففین.

می‌گوید: «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» یعنی مجرم. «کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ» (مطففین/29) اَجرموها به آمنوها می‌خندند. مجرمین می‌خندند.

«وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ» وقتی می‌آیند از کنارشان مرور کنند، «یَتَغَامَزُونَ» (مطففین/30) غمزه می‌آیند، چشمک می‌زنند. «وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلىَ أَهْلِهِمُ» وقتی برمی‌گردند، «انقَلَبُواْ» برمی‌گردند.

«إِلىَ أَهْلِهِمُ» وقتی نزد تیپ خودشان برمی‌گردند، «انقَلَبُواْ فَکِهِینَ» (مطففین/31) فکاهی می‌گویند، جک می‌گویند. اس ام اس می‌فرستند. «وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور که شما را می‌بینند،

«قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» (مطففین/32) اینها ضال هستند، منحرف هستند. اجرموها به آمنوها «یَضْحَکُونَ» یعنی چه؟ اجرموها به آمنوها «یَتَغَامَزُونَ»، اجرموها به آمنوها «فَکِهِینَ»،

فکاهی می‌گویند. جُک می‌گویند. اجرموها به آمنوها «لَضَالُّونَ» نسبت ضلالت و گمراهی می‌دهند. خوب چهار تا متلک بشنویم که چه؟ می‌گوید:

نترس! «فَالْیَوْمَ» یک روزی می‌آید، به نام روز قیامت. خوب چه می‌شود؟ «الَّذِینَ ءَامَنُواْ» آنهایی که مؤمن هستند، «مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» (مطففین/34) تو اینجا کنار خیابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خندید.

یک کسی یک آبکش برداشت، آبکش سوراخ سوراخ است. جلوی چشم‌هایش گرفت. به رفیقش گفت که: تو چطوری مرا می‌بینی؟ گفت: همینطور که تو مرا می‌بینی.

تو مرا سوراخ سوراخ می‌بینی، من هم تو را سوراخ سوراخ می‌بینم. می‌گوید: مسخره می‌کنند. مسخره کنند! مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ می‌دانید به پیغمبر چه می‌گفتند؟

ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانه‌ی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرف‌ها از خودش نیست.

«وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون‏» (فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک می‌کنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. اینطور نیست که ما را مسخره کنند.

نماز، برای غنی و فقیر
بابا پولدارها بروند نماز بخوانند. ما بدبخت‌ها را خدا به ما چه کار دارد؟ دیگران نماز بخوانند. مرفّهان نماز بخوانند. ما هزار و یک مشکل داریم. قرآن می‌گوید:

اتفاقاً دردمندان نماز بخوانند. وقتی مرفه نیستی به مشکل رسیدی «اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» (بقره/153) یعنی وقتی مشکل داری نماز بخوان. قرآن می‌گوید: مشکل داری؟

«اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُم‏» آیه‌ قرآن است. عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است. عذرخواهی کنید از خدا، استغفار کنید. «یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا» (هود/52) مشکل که داری نماز بخوان، باران می‌آید.

 یک عده‌ی دیگر که نماز نمی‌خوانند از آثار نماز بی‌خبر هستند. مثلاً می‌گوییم: سلام کن، می‌گوید: نمی‌خواهم. می‌گویند: می‌دانی این چه کسی است؟ تو بچه بودی، بیمار شدی. این پزشک تو را معالجه کرد. ما نصف شب رفتیم پزشک را از خواب بیدار کردیم. به خاطر تو بیدار شد

. بلند شد خانه آمد. این پزشک شب تا صبح نخوابید برای اینکه تو را از مرگ نجات بدهد. اگر یک آدمی گردن کلفت به او بگوییم: این چه کسی است می‌گوید: سلام علیکم! اول زورش می‌آمد، سلام کند. اما وقتی گفتیم ایشان چه کسی است، سلام می‌کند. خیلی‌ها زورشان می‌آید نماز بخوانند نمی‌دانند نماز چیست.

وگرنه انسان حلال زاده و عاقل نمی‌شود کمالی را بداند، نسبت به کمال لجبازی کند. بابا نماز می‌دانید چیست؟ یعنی دستت را در دست یک قدرت غیبی بگذار. یک بچه را لات‌ها وقتی نگاهش می‌کنند می‌ترسد.

اما اگر دستش در دست پدرش باشد به لات می‌گوید… (خنده حضار) زور پیدا می‌کند. دستت را در دست یک قدرت بگذار. هزار و یک مشکل داری به خدا توکل کن. خدا رفیق خوبی است، این رفیق‌های سیگاری، پارکی و بستنی و سینمایی اینها رفیق خاراندنی هستند. رفیق خاراندنی چیست؟

دست آدم که می‌خارد در یک لحظه که می‌خارد حال می‌آید، بعد دو دقیقه نه اینجا چیزی است نه اینجا، از پارک که بیرون رفتید هیچی به هیچی. رفیق ابدی خداست. در شکم مادر ناظر بر تو بود.

قبل از تولد، همسر بعد از ازدواج رفیق همسرش می‌شود. خدا قبل از خلقت رفیق ما بوده است. پدر و مادر وقتی ما را در قبر گذاشتند، برادر و خواهر وقتی ما را در قبر گذاشتند، دیگر تمام می‌شود.

خدا از اول تا ابد، «یا نعم الرفیق» هستی تو از اوست. قدرت ما از اوست. هرچه هست از اوست. بالا می‌پری، آبشار می‌زنی یا گل می‌زنی این زوری که در بدن توست از اوست. درس می‌خوانی حافظه‌ات از اوست. یک خرده بی‌خبر هستنداز اسرار نماز.

راهکارهایی جهت نماز خواندن نوجوانان
در این زمینه به بیان نکات و راهکارهایی می‌پردازیم که هرکسی با تداوم در عمل کردن به آن‌ها، قطعاً تأثیرات خوبی در رغبت فرزندان خود به نماز مشاهده خواهد کرد.

۱- استفاده از تکنیک خوشایندسازی:
طبیعی است که بچه‌ها در ابتدا برای انجام یک کار به صورت روزانه مقاومت می‌کنند و با رفتارهایی نظیر کاهلی، فراموشی و آوردن بهانه‌هایی، از انجام آن کار سرباز می‌زنند، ولی اگر پافشاری والدین همراه با خوشایندسازی باشد، منجر به ایجاد رفتار دلپسند برای فرزندان خواهد شد.

لذا توجه والدین به ویژه مادر خانه باید بر روی فراهم شدن شرایط و خوشایندسازی متمرکز شود؛ مثلاً اگر نوجوان، معمولاً صبح‌ها با اکراه برای نماز بلند می‌شود، خب باید قبلش شرایط سحرخیزی را برای او فراهم کرد.

طبیعی است که اگر شب هنگام، دیر به رختخواب برود، باعث می‌شود که دیر برای نماز صبح بیدار شود و طبیعتاً حس خوبی هم برای بیدار شدن نخواهد داشت. در حالی که اگر شب گذشته به موقع استراحت کرده باشد، بهتر برای نماز صبح بیدار می‌شود.

اگر به صورت کلی روی شرایط انجام نماز و خوشایندسازی آن برای بچه‌ها متمرکز شویم، بهتر نتیجه می‌گیریم؛ مثلاً می‌توان با خانواده قرار گذاشت که همگی با هم در یک وقت مشخصی نماز را با جماعت بخوانیم.

این کار، نوعی همنوایی اجتماعی در اعضای خانواده ایجاد می‌کند که ناخودآگاه باعث ایجاد کشش در اعضای خانواده برای انجام نماز در کنارهم می‌شود. البته باید در خواندن نماز به جماعت، صبر و حوصله فرزندان را هم در نظر گرفت و آن‌قدر طولانی نشود که از حوصله بچه‌ها خارج شود.

۲- خستگی، گرسنگی و بی حوصلگی بچه‌ها را درنظر گرفت و برای آن برنامه داشت:
گاهی فرزند ما ممکن است خسته، گرسنه یا بی حوصله باشد، در اینجا ابتدا باید خستگی، گرسنگی یا بی حوصله گی او را برطرف کرد، سپس از طریق خوشایندسازی او را به نماز دعوت کنیم.

از این رو لازم است اخلاق فرزندمان را بدانیم چیست و بعد برای نماز، او را تشویق کنیم؛ گاهی مثلاً با ده دقیقه گفتگو با نوجوان یا بازی کردن با او یا تعریف کردن از او و … حوصله نوجوان سرجایش می‌آید و آن وقت می‌توان از او برای به جا آوردن نماز انتظار داشت.

اما نباید مستقیم به او بگوییم که نماز بخواند، بلکه در بیشتر اوقات باید سعی کنیم به صورت غیرمستقیم مانند اشاره، آوردن سجاده نماز، صدای اذان، اعلام نماز جماعت در خانه و… این پیام را به او بدهیم.

۳- از زیاده روی کردن در تذکر خودداری کنیم:
انسان به خاطر گرایشی که به آزادی و انتخاب دارد، فطرتا دوست ندارد، چیزی به او تحمیل شود و کاری را تحت اجبار انجام دهد. به همین خاطر نسبت به کارهایی که به او تحمیل می‌شود.

واکنش منفی نشان می‌دهد و مقاومت می‌کند، هرچند بداند که آن کار برای او مفید است. بنابراین توصیه‌ها و تذکرها به افراد را در حد امکان باید به صورت غیر مستقیم انجام داد.

۴- باید الگوی خوبی در به جا آوردن نماز برای بچه‌ها باشیم:
بیشترین سرمایه گذاری در تربیت بچه‌ها باید بر روی تربیت عملی باشد. همین که صدای اذان بلند شد، پدر و مادر سریعاً جلوی چشمان بچه‌ها مشغول خواندن نماز شویم.

جالب است که بسیاری از یادگیری‌ها و تکرار رفتارها در بچه‌ها از طریق مشاهده مکرر اتفاق می‌افتد. لذا مشاهده مکرر نماز والدین توسط بچه‌ها، باعث الگوگیری در آنها می‌شود.

۵- توجه به روابط بچه‌ها:
دوره نوجوانی، دوره‌ای است که به شدت تحت تأثیر اطرافیان قرار می‌گیرند و ناخواسته تأثیر می‌پذیرند. طبیعتاً دوستی و معاشرت با افرادی که اهل نماز نیستند، به مرور در رفتار آنها تأثیر منفی خواهد گذاشت.

لذا زمینه ارتباط بچه‌ها با دوستان و مکان‌های مذهبی را باید بیشتر کرد. مشاهده این موارد، الگوگیری مثبت را در بچه‌ها تقویت می‌کند. امام علی (علیه السلام) فرمودند: «جَلیسُ الخَیرِ نِعمَةٌ، جَلیسُ الشَّرِّ نِقمَةٌ؛ [۱] همنشین خوب نعمت و همنشین بد، بلا و مصیبت است.»

۶- نماز را برای بچه‌ها باید به امر مقدس تبدیل کرد:
والدین بهتر است در حضور بچه‌ها از شخصی که نمازش را ادا می‌کند، تعریف کنند یا مثلاً از شخصیت‌های مذهبی و دیندار در فیلم‌ها تعریف کنند تا کم کم ذهنیت مثبتی در بچه‌ها ایجاد شود و گرایش درونی به انجام رفتارها و مناسک دینی در آنها فعال گردد.

7-از خودتان شروع کنید
از مهم‌ترین عوامل در ترغیب فرزندان به هرکار خوب من جمله خواندن نماز این است که والدین الگوی مناسبی در این امر بوده و قبل از هر اقدامی از خود شروع کنند. اگر شما به عنوان والدین نسبت به نماز و توجه به اول وقت خواندن آن بی‌توجه هستید، نباید انتظاری از فرزندتان داشته باشید.

در دعوت فرزندان به نماز آسان‌گیر بوده و از حساسیت زیاد خودداری کنید. توجه داشته باشید آسان گرفتن به معنای کم کردن از دستورات الهی نیست، بلکه به این معنی است که دستورات دینی به صورت قابل فهم برای فرزندان به تناسب سن و موقعیتشان توضیح داده شود.
 
8-فرزندانتان را عادت دهید
با شیوه‌های مختلف فرزندان خود را قبل از بلوغ و به تعبیر روایات از هفت سالگی به نماز عادت داده و خواندن نماز را به او آموزش دهید اما مراقب باشید تا زمانی که نماز برایش واجب نشده او را مجبور به نماز خواندن نکنید.

مثلا قبل از اذان با کودک کمی بازی کرده، موقع اذان که شد بگویید دخترم، پسرم اذان است من می‌خواهم نماز بخوانم تو چه؟ دستور نداده، بلکه پیشنهاد دهید.

9-فشار نیاورید
- در دعوت فرزندان به نماز آسان‌گیر بوده و از حساسیت زیاد خودداری کنید. توجه داشته باشید آسان گرفتن به معنای کم کردن از دستورات الهی نیست، بلکه به این معنی است که دستورات دینی به صورت قابل فهم برای فرزندان به تناسب سن و موقعیتشان توضیح داده شود.

- هنگامی که نماز خواندن را به او آموزش می‌دهید، مستحبات را کنار گذاشته تا فرزندتان خسته و دلزده نشود.

- اگر فرزندتان برای خواندن نماز صبح خواب ماند، او را سرزنش نکرده، به او یاد دهید تا قضای نماز را به جای آورد.

- در ابتدای کار، فرزندان را به دلیل نحوه خواندن نماز(تند خواندن و ...) سرزنش نکنید. نکته مهم در مرحله اول اصل خواندن نماز است، حتی اگر تند خوانده شود.

10- اول وقت خواندن
 اول وقت خواندن نماز خیلی فضیلت دارد ولی واجب نیست. تراشیون ادامه می‌دهد: «ذهن بچه‌ها را فعال کرده و توپ تصمیم‌گیری را در زمین آن‌ها بیاندازید.

مثلاً بگویید: دخترم، پسرم اذان این ساعت است، نیمه شب شرعی که نماز قضا می‌شود هم این ساعت است. شما کی می‌خواهی نمازت را بخوانی؟

بگذارید خودش وارد میدان عمل شده و تصمیم بگیرد. اغلب بچه‌ها مخصوصاً در دوران نوجوانی و جوانی وقتی تصمیمی را خودشان بگیرند به آن پایبندترهستند.»

10-تشویق کنید
تشویق یعنی ایجاد شوق. یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجه ای نداشته و والدین باید جوری رفتار کنند که بچه‌ها خودشان به نماز رغبت پیدا کنند.

به هر شکلی که می‌توانید موجبات تشویق و شوق نمازخواندن برای فرزندانتان را فراهم کنید. زیاد به او "بارک الله" گفته، جایزه بدهید، اظهار محبت کنید که بفهمد و قتی نماز می‌خواند بر محبت شما نسبت به او افزوده می‌شود.

استاد بهرامپور، مفسر قرآن کریم در این رابطه می‌گوید: «اگر فرزندتان کاهل نماز است؛ یعنی گاهی می‌خواند و گاهی نمی‌خواند، زمانی که نماز می‌خواند تشویق‌هایی برای او در نظر بگیرید تا بداند نماز خواندن او برای شما بسیار اهمیت دارد.

اگرهم اصلاً نماز نمی‌خواند یک جوری او به سمت نماز بیاورید که حداقل 40 روز کامل مداومت پیدا کند. مثلا موبایلی چیزی می خواهد، آن را مشروط کنید به اینکه اگر 40 روز نمازت را بخوانی این را می‌خرم. بعضی بزرگان می‌گویند اگر کسی 40 روز نماز را به طور کامل مداومت داشته باشد، با نماز مأنوس خواهد شد.»
 
11-همسالان را جدی بگیرید
دراین میان نقش همسالان و کسانی که با آن‌ها رفت و آمد دارید در ترغیب فرزندان به نماز بسیار کمک کننده و تأثیرگذار است. در معاشرت با خانواده‌های دیگر دقت کرده و سعی کنید تا با خانواده‌های مذهبی و دوستان مؤمن رفت و آمد داشته باشید.

تراشیون پیشنهاد می‌دهد: «شرایطی را فراهم کنید که دیدارهای فرزندتان با دوستانش در زمان نماز باشد. مثلاً بگویید این هفته از زمان نماز مغرب و عشا دوستت را دعوت کن تا بعد از خواندن نماز با هم درس خوانده و یا فلان بازی را انجام دهید.»

12-در خانه، نماز جماعت بخوانید
فرزند خود را از کودکی با جلسات قرآنی و مسجد آشنا کرده و او را برای رفتن به این مکان‌ها تشویق کنید.در ایام کرونا و زمان‌هایی که شرایط برای شرکت در مساجد فراهم نیست، خانوادگی در خانه نماز جماعت بخوانید.

تا علاوه بر بهره‌مند شدن از ثواب نماز جماعت، بچه‌ها نیز به خواندن نماز تشویق شود. به تجربه ثابت شده اگرفرزندان به مسجد نرفته، در جمع نبوده و نماز خواندن جمع را نبینند به این کار تشویق نخواهند شد.

چراکه حضور در جمع مشوق انسان است، آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت می بیند روح عبادت بیشتری پیدا می کند.

13-تذکر دهید
تا می‌توانید تذکرهایتان غیرمستقیم بوده و فقط از زبان شما هم گفته نشود.
- زمان، مکان، حال و شرایط فرزندتان را درنظر گرفته و هر روز و هر لحظه تذکر ندهید.
- با فواصل طولانی تذکر داده و رد شوید.
- مراقب باشید تذکردادن‌هایتان منجر به گیردادن نشود.
- تا می‌توانید تذکرهایتان غیرمستقیم بوده و فقط از زبان شما هم گفته نشود.
در ایام کرونا و زمان‌هایی که شرایط برای شرکت در مساجد فراهم نیست، خانوادگی در خانه نماز جماعت بخوانید.

14-از او تعریف کنید
فرزند خود را غرق در محبت و عاطفه خود کنید. همانطور که برای کسب نمرات بالا در مدرسه یا قبولی در دانشگاه او را تشویق کرده و به او جایزه می‌دهید، نماز خواندن او را در مهمانی و در حضور دیگران ابراز کرده و به عنوان یک امتیاز از او تعریف کنیم.
 
15-دعا کرده و صدقه بدهید
از دیگر راهکارهای مهم برای نمازخوان شدن فرزندان، دعای پدر و مادر در حق آن‌ها است. به طوری که می‌بینیم حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) برای نمازخوان شدن ذریه خود دعا می‌کردند.

در حالات مرحوم شاه آبادی آمده ایشان مبلغی را روزانه برای اینکه افراد خانواده‌شان از مسیر خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) خارج نشوند، صدقه می‌دادند.

با شیوه‌های مختلف فرزندان خود را قبل از بلوغ و به تعبیر روایات از هفت سالگی به نماز عادت داده و خواندن نماز را به او آموزش دهید اما مراقب باشید تا زمانی که نماز برایش واجب نشده او را مجبور به نماز خواندن نکنید.

16-صبور باشید
نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی کمی دچار خستگی و سستی می‌شوند. بنابراین برای خواندن نماز مخصوصاً نماز صبح با او مشاجره نکنید، بلکه او را با عناوین زیبا، نوازش و محبت از خواب بیدار کنید.

در این راه صبور بوده، خودتان حداقل نیم ساعت زودتر بیدار شده، باروشن کردن چراغ ها، پخش کردن صدای اذان در خانه در کنار بستر او نماز خوانده تا مقدمات بیدار شدن او را فراهم کرده و قبل و بعد از نماز خودتان او را برای خواندن نماز صدا بزنید.

17-نگاه ابزاری نداشته باشید
پدر و مادر جایگاه نماز را به درستی برای فرزند تحلیل کرده و از نماز استفاده ابزاری نکنند که اگر نماز بخوانی در امتحان قبول می‌شوی، به خواسته‌ات می‌رسی و مشکلاتت حل می‌شود.

چرا که ممکن است بعد از مدتی فرزند نماز را کنار بگذارد. گاه از نوجوان پرسیده می‌شود چرا نماز نمی‌خواند و او پاسخ می‌دهد که به فلان خواسته ای که از خدا داشتم و به آرزویم نرسیدم، به همین دلیل دیگر نماز نمی‌خوانم. و این به دلیل همان نگاه ابزاری به نماز است که خطرات زیادی را در پی خواهد داشت .

نتیجه:
از مقاله فوق چند نکته قابل توجه می باشد.
الف: صبر و حوصله والدین شر ط اساسی جهت برداشتن موانع اقامه نماز در نوجوانان می باشد.
ب:همانطور که زیاد روی در تذکر دادن عکس العمل معکوس دارد.بی خیالی و بی اهمیتی و مهربانی بیش اندازه هم بی تاثیر نخواهد بود.
ج:بیشترین تاثیر را دوستان فرزندان حتی بیشتر از والدین و مدرسه در فرزندان دارند.این مورد کنترل شود.

پی نوشت:
[۱]. شرح آقا جمال خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج ‏۳، ص ۳۵۶، ح ۴۷۱۹ و ۴۷۲۰.

منبع:
روزنامه کیهان  (www.kayhannews.ir)
http://jazbenamaz.blogfa.com/post/4
https://www.mehrnews.com/news/5431004/
https://www.iribnews.ir/fa/news/3008614
نویسنده بخشی از این مقاله مریم سهرابی می باشد.
* این مقاله در تاریخ 1401/8/7 بروز رسانی شده است.