تسویکی ، فریتس
فریتس تسویکی، که ستیزندهای آتشین مزاج بود، شوقی وافر به پژوهش در پدیدههای نامتعارف داشت، فراتر از حدّ و مرز نظریههای رایج میاندیشید، و برنامههای بلند پروازانهای برای رصد کردن بر عهده گرفته بود. با اهمیتترین کار وی در
نویسنده: Karl Hufbauer
مترجم: فریبرز مجیدی
مترجم: فریبرز مجیدی
[ frits tsviki]
Fritz Zwicky
(ت. وارنا، بلغارستان، 26 بهمن 1276/ 14 فوریهی 1898؛ و. پسادینا، کلیفارنیا ]کالیفرنیا[، 19 بهمن 1352/ 8 فوریهی 1974)، فیزیک، اخترفیزیک، موشک سازی.
فریتس تسویکی، که ستیزندهای آتشین مزاج بود، شوقی وافر به پژوهش در پدیدههای نامتعارف داشت، فراتر از حدّ و مرز نظریههای رایج میاندیشید، و برنامههای بلند پروازانهای برای رصد کردن بر عهده گرفته بود. با اهمیتترین کار وی در اخترفیزیک بود، که در آن زمینه پژوهش دربارهی اَبَرنواختران را پی نهاد و به تهیهی فهرستنامههای مهم کهکشانها نظم و هماهنگی بخشید.
تسویکی – که بزرگترین فرزند از سه فرزند فریدولین تسویکی، بازرگانی سویسی، وهمسرِ چِک او، فرانسیسکا ورتسک تسویکی، بود- در شش سالگی برای تحصیل به ناحیهی آبا و اجدادی خود در گلاروسِ سویس فرستاده شد. در دورهی نوجوانی چنان خوب در درسهای علمی کار کرد که پدرش، به اصرار معلمانش، به او اجازه داد که در رشتهی مهندسی تعلیم یابد تا در رشتهی بازرگانی. در نتیجه، در 1293به زوریخ رفت، و در آنجا نخست در دبیرستان و سپس در «مدرسهی عالی فنی فدارل سویس» تحصیل کرد. در نیمه راه تحصیل در «مدرسهی عالی...»، تسویکی با انتقال از رشتهی مهندسی مکانیک به ریاضیات استقلال ویژهی خود را به ظهور رسانید.
در 1299 تسویکی، که امتحانات رشتههای فیزیک تجربی و ریاضیات را با موفقیت گذرانده، و رسالهی قابل قبولی برای هرمان وایل دربارهی بازتاب در یک لایهی ناهمگن نوشته بود، گواهینامهی تدریس دریافت کرد. دو سال بعد با پایاننامه ای در مورد نظریهی بلورهای یونی، که زیر نظر پاول شرر و پتر دبیه نوشته شده بود، در فیزیک نظری از «مدرسه عالی...» درجهی دکتری گرفت. تا اوایل تابستان 1304 در «مؤسسهی فیزیک دبیه» ماند، و آنگاه به عنوان عضو «هیأت آموزش بین المللی» به «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» رفت تا با رابرت ا. میلیکن و پاول اپستاین کار کند. از آن پس، با وجود وفاداری پایدارش به سویس و اقامتهای مکررش در آنجا، در اطراف پسادینا انجام وظیفه میکرد. از 1306 تا 1347 عضو هیأت علمی «مؤسسهی فنّاوری کالیفارنیا»، از 1322 تا 1340مدیر پژوهش و سپس مشاور پژوهشی در ادارهی «مهندسی آئروجت» در پسادینا، و از 1327 اخترشناس رصد خانههای ماونت ویلسن و پالومار بود.
تسویکی دوبار ازدواج کرد. در 5 فرودین 1311 با دارثی ورنن گیتس، که پدرش مدتهای دراز سناتور ایالت کلیفارنیا بود، پیوند زناشویی بست؛ آن دو در 1320 از یکدیگر جدا شدند. در 22 مهر 1326 آنا مارگاریتا تسورشر را، که پدرش یکی از هتلداران نامدار شهر برن بود، به همسری برگزید. از همسر دومش صاحب سه دختر شد. تسویکی از کوه نوردی لذت میبُرد و بارها اولین کسی بود که به قلّههای آلپ رسید. او به فعالیتهای نیکوکارانه نیز وقت زیادی اختصاص میداد، بخصوص به بازسازی کتابخانههای علمی که در جنگ جهانی دوم ویران شده بودند یاری رسانید و در برنامهی «بنیاد پستالوتسی امریکا» در زمینهی کمک به یتیم خانهها شرکت داشت.
تسویکی، در دههی پس از دریافت درجهی دکتری، عمدتاً بر سر معادلههای حالت برای گازها، مایعات، و جامدات کار کرد. لیکن مقالههائی که دربارهی موضوعاتی چون گرمای ویژهی برقکافهها و اثرهای جمعی در بلورهای ناقص نوشت توجه چندانی را جلب نکرد. در این میان، با الهام از پژوهش میلیکن در مورد پرتوهای کیهانی، کشف ادوین پ.هابل در زمینهی رابطهی فاصله – گرایش به سرخی، و توفیق جورج ا. هیل در فراهم آوردن وجوهی برای تهیهی یک دوربین (تلسکوپ) پنج متری در ماونت پالومار، تسویکی به اندیشیدن دربارهی مسائل اخترفیزیکی پرداخت. در 1307 معتقد شد که تمامی زنجیرهی واکنشهائی که تابش را به کهکشانها ربط میدهند باید در هنگام تجزیه و تحلیل این اصل موضوع که جهان هستی در حالت تعادل ترمودینامیکی است مورد توجه قرار گیرند. سال بعد، پیش از آن که آرثر ا. ادینگتن و دیگران استفاده از رابطهی هابل را برای اثبات این نکته آغاز کنند که جهان در حال انبساط است، تسویکی به اظهار این نظر پرداخت که نور کهکشانهای دور دست در اثر گرانش به سرخی میگراید. و در 1312 او و والتر باده، که در 1310 به جمع کارکنان ماونت ویلسن پیوسته بود، تدریس اختر فیزیک در «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» را آغاز کردند. این امر به تسویکی امکان داد که تبحّر منظم و اصولیتری در این زمینه کسب کند.
تسویکی و باده ظاهراً در اثر علاقهی مستمری که تسویکی به رابطه ی هابل داشت به بررسی این نکته هدایت شدند که آیا میتوان از نواخترانِ فوق العاده روشن – که ک. لوندمارک در سال 1298 آنها را از نواختران عادی متمایز کرده بود – به عنوان شاخصهای مسافت برای کهکشانهای بسیار دور استفاده کرد. در پاییز 1312 آنان، که هم این اندیشه و هم علاقهی تسویکی به منشأ پرتوهای کیهانی را دنبال میکردند، نتیجه گرفتند که این نواختران روشن، که آنها را «اَبَر نواختر» مینامیدند، از اهمیت ذاتیِ فراوان برخوردارند. آنان اظهار عقیده کردند، که اَبَر نواختران هر هزار سال یک بار در کهکشانهائی خاص پدید میآیند؛ از تبدیل ستارههای عادی به «ستارههای نوترونی» خبر میدهند؛ و پرتوهای کیهانی را موجب میشوند. تسویکی به این تفکرات ادامه داد و در جستجوی اَبَر نواختران در خوشهی کهکشانی ]صورت فلکی[ سنبله، با دوربین وولِنسَک، که عدسی آن 25/ 8 سانتیمتر بود، به رصد پرداخت. او، که از ابزار و وسایل حقیر خود به تنگ آمده بود، «شورای رصد خانهی مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» را متقاعد کرد که یک تلسکوپِ بزرگ میدان چهل و پنج سانتیمتری اشمیت را در پالومار نصب کند.
در زمستان 1314، پیش از آن که کار نصب تلسکوپ اشمیت انجام پذیرد،هابل و ج. مور بر تسویکی سبقت گرفتند و، با استفاده از یک دوربین شکستی بیست و پنج سانتیمتری در ماونت ویلسن، اَبَر نواختری را در یکی از کهکشانهای سنبله یافتند. یک سال بعد، تسویکی، به عنوان نخستین راصدی که در پالومار کار میکرد، شروع به یافتن اَبَر نواختران کرد. در عرض چند سال بعد، او، باده، و رودلف مینکوفسکی از نخستین دوازده نواختر تسویکی استفاده کردند تا درجهی ندرت وقوع، طیفها، و منحنیهای نوری آنها را تعیین کنند. پس از این جوش و خروش کار، تسویکی تا نیمه دههی 1340 به بررسیهایش در زمینهی اَبَر نواختران بازنگشت تا آن که در این زمان حرکات موفقیت آمیزی را برای پیدا کردن اَبَر نواختران در سطح جهان آغاز کرد. سرانجام، در اواخر دههی 1340، عمدتاً از برکت وجود اخترشناسانِ رادیویی، در او رضایت خاطری پدید آمد چون میدید که فرضیهاش مبنی بر این که اَبَر نواختران به ستارگان نوترونی میانجامد وارد جریان اصلی اخترشناسی شده است.
تسویکی، در 1316، در حالی که برای یافتن نخستین اَبَر نواختران خود میکوشید، برنامهی دراز مدتی را برای فهرست کردن کهکشانها و خوشههای کهکشانها با تلسکوپ اشمیت آغاز کرد. هدف وی گرد آوردن اطلاعاتی بود که نه تنها جست و جوی او برای یافتن اَبَر نواختران را آسان کند بلکه محاسبههای آماری دربارهی میانگین جِرم کهکشانی را نیز امکان پذیر سازد. پس از جنگ، او و همکارانش اجرای این برنامه را ادامه دادند، و در نهایت فهرستنامههائی از کهکشانها (1340-1347) و کهکشانهای متراکم (1350) تهیه کردند.
به رغم نگرش شکاکانهای که اخترشناسان با آن به بیشتر تعابیر تسویکی نظر میکردند، پژوهش وی در زمینهی اَبَر نواختران و کهکشانها از چنان اهمیتی برخوردار بود که از او دعوت شد که در 1327 در کرسیِ هَلیِ دانشگاه آکسفرد سخنرانی کند و نشان طلای «انجمن سلطنتی اخترشناسی» در 1351 به او اعطا شد. در مجموعهی سخنرانیهای هلیِ خود، از سنّت بحث کردن دربارهی پدیدهای آسمانی پیوند گسست، و در عوض بر روش «ریخت شناختی» خود و کاربردهای آن در اختر شناسی تکیه کرد. احتمال میرود که این مجموعهی سخنرانی به نظر اکثر شنوندگان تسویکی تقریباً غیر قابل فهم بوده باشد. اما نکتهی اساسی گفتههای او – مبنی بر این که اخترشناسان در هنگام طراحی وسایل و تعبیر پدیدهها باید در ملحوظ داشتن همهی شقوق مصمّمتر باشند – بازتابی بود از نگرانی همیشگی وی در این باره که همکارانش در شیوههای کارشان سخت انعطاف ناپذیر بودهاند.
تسویکی، گذشته از پژوهشهای اختر شناختی، نقشی در تکامل پیشرانی جت و موشک سازی در جنگ جهانی دوم و پس از آن ایفا کرد. از قرار معلوم، وی در ایجاد مرکزی برای «بنگاه مهندسی آئروجت» به تئودور فون کارمان کمک کرد؛ این بنگاه در 1321 تأسیس شد تا هم علاقهی نیروی نظامی به هواپیماهای جت و موشکها را برانگیزد و هم در خدمت این علاقه باشد. ارزشیابیهائی که از نحوهی کار او به عنوان مدیر پژوهش آئروجت بعمل آمده، اگر چه مبهم است، نشان میدهد که وی فوق العاده پر تحرک و مبتکر بوده است. شاید آنچه از کار او در آئروجت اهمیت بیشتری داشت مدیریت وی در سالهای 1324 و 1325 برای گروههای هماهنگ «نیروی هوایی ایالات متحد» بود که نخست به آلمان و سپس به ژاپون رفتند تا پژوهشهای جنگی در زمینهی پیشرانی جت را در این کشورها ارزیابی کنند و در مورد انتقال مؤثر و مفید بهترین دانش فنی آنها به ایالات متحد یاری رسانند. در 1328 هَری ترومن با اعطای «نشان آزادی ریاست جمهوری» به تسویکی از این کار قدرشناسی کرد.
در زمستان 1324 تسویکی کوشید که در منطقهی وایت سندز، واقع در نیومکزیکو، برای پرتاب «شهابسنگهای مصنوعی» از یک تیرانداز ابتدایی 2- V استفاده کند. دستگاهش کار نکرد، و چون کسانی که پژوهشهای مربوط به بالای جوّ را هماهنگ میکردند، طرح تسویکی را چیزی بیش از یک طرح نمایشی نمیانگاشتند، او تا مهر ماه 1336 فرصت دیگری بدست نیاورد. در این زمان تسویکی، با پرتاب یکی از موشکهای تحقیقاتی نیروی هوایی ایالات متحد که پیش از «اسپوتنیک» طراحی شد اما دوازده روز بعد از آن به کار افتاد، دومین آزمایش را انجام داد. چنان که بارها اظهار کرده بود، اگر توفیق مییافت، ساچمههای ریز او نخستین اشیای بین سیّارهای بودند که از زمین پرتاب میشدند. در سالهای بعد، حامی خستگی ناپذیر کاوشهای فضایی و حقوق مربوط به فضا بود، و سرانجام معاون «فرهنگستان بین المللی فضانوری» شد.
آثار تسویکی در روش شناسی بدین قرارند:« Morphological Astronomy»، در Obs، 68(1948)، 121-143؛ و Morphological Astronomy (برلین، 1957). نسخه ای از مقالهی او با عنوان «Report on Certain Phases of War Research in Germany » (اول اکتبر 1945) در بایگانی مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا محفوظ است. آموزندهترین نوشتههای زندگینامگی وی عبارتند از «Lebenslauf»، در پایاننامهی او، با عنوان Zur Theorie der heteropolaren Kristalle (لایپ تسیش، 1922)، 17؛«Review of the Research on Supernovae، ویراستهی کریستیانو ب. کوسموویچی (دور درخت و باستن، 1974)، 16-1؛ و « A Stone"s Throw into the Universe: A Memoir»، در Essays on the History of Rocketry and Astronautics ، جلد دوم نشریهی شمارهی 2014 مجمع مربوط به «ادارهی فضانوری و تحقیقات فضایی» (واشینگتن، 1977)، 325- 337.
فهرست کاملی از 559 نوشتهی انتشار یافتهی تسویکی در کتابخانهی اخترفیزیکِ «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» موجود است. اوراق او، که مشتملند بر بیشتر از 10000 نامه به یا از تقریباً 2000 طرف مکاتبه، در کتابخانهی ملی، 8750 گلاروس، سویس، محفوظند. مواد و مطالبی که به عضویت تسویکی در «هیأت آموزش بین المللی» و با سالهای آغازین کار او در «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» ارتباط دارند در مرکز بایگانی راکفلر، واقع در تَریتاون شمالی، نیویورک، موجودند. در بایگانی دانشگاه زوریخ مجموعهی جالب توجهی از اوراقی جای دارد که به تصمیم گیری در مورد اعطای کرسی سابق اروین اشرودینگر به تسویکی در سال 1327 مربوط میشود. برای آگاهی از منابع مربوط به پژوهشهای او و روابطش با همکارانِ «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» و رصدخانهی ماونت ویلسن، ـــ مقالههای میلیکن، فون کارمان، دوبریج، و گرینستاین در بایگانی «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا». نسخهای از مصاحبهی تسویکی با ر.هال (17 مهی 1971) نیز در آنجا است.
دوم. خواندنیهای فرعی. ـــــ یک زندگینامهی مفید قدیمی مقالهای است با عنوان «Zwicky, Fritz»، در CBio، 14 (1953)، 677-678. برای آگاهی از ارزیابی کار اخترشناختی تسویکی به توسط ستیزنده ای دیگر، ــــ «Presidential Addresses on the Society"s Awards»، از فرِد هویل، در QJRAS، 13 (1972)، 483-484. بهترین سوکنامهها عبارتند از:«Remembering Zwicky»، از جسی ل.گرینستاین و البرت ویلسن، در ES، 37 ( مارس- آوریل 1974)، 15-19؛« A Special Kind Astronomer»، از سیسیلیا پین گاپوشکین، در ST، 47 (1974)، 311-313؛ و «Fritz Zwicky»، از البرت ویلسن، در QJRAS، 16 (1975)، 106-108. برای آگاهی یافتن به روابط تسویکی با شاگردانش در حدود سال 1309/ 1930، ـــــ «Caltech"s Perfect Student: Helmar Scieite»، در ES، 37 (فوریهی 1974)، 29-31. برای آگاهی از نقش تسویکی در آئروجت و تجدید نظر در کار موشک سازی آلمانیها، ــــــ The Wind and Beyond، از تئودور فون کارمان (باستن، 1967). نخستین زندگینامهی مفصّل کتابی است با عنوان Fritz Zwicky: Leben und Werk des Glarner Astrophysikers, Rakatenforschers und Morphologen (1974-1898)، از رؤلانت مولر ( گلاروس، سوئس، 1986).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، برگردان: احمد آرام، [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Fritz Zwicky
(ت. وارنا، بلغارستان، 26 بهمن 1276/ 14 فوریهی 1898؛ و. پسادینا، کلیفارنیا ]کالیفرنیا[، 19 بهمن 1352/ 8 فوریهی 1974)، فیزیک، اخترفیزیک، موشک سازی.
فریتس تسویکی، که ستیزندهای آتشین مزاج بود، شوقی وافر به پژوهش در پدیدههای نامتعارف داشت، فراتر از حدّ و مرز نظریههای رایج میاندیشید، و برنامههای بلند پروازانهای برای رصد کردن بر عهده گرفته بود. با اهمیتترین کار وی در اخترفیزیک بود، که در آن زمینه پژوهش دربارهی اَبَرنواختران را پی نهاد و به تهیهی فهرستنامههای مهم کهکشانها نظم و هماهنگی بخشید.
تسویکی – که بزرگترین فرزند از سه فرزند فریدولین تسویکی، بازرگانی سویسی، وهمسرِ چِک او، فرانسیسکا ورتسک تسویکی، بود- در شش سالگی برای تحصیل به ناحیهی آبا و اجدادی خود در گلاروسِ سویس فرستاده شد. در دورهی نوجوانی چنان خوب در درسهای علمی کار کرد که پدرش، به اصرار معلمانش، به او اجازه داد که در رشتهی مهندسی تعلیم یابد تا در رشتهی بازرگانی. در نتیجه، در 1293به زوریخ رفت، و در آنجا نخست در دبیرستان و سپس در «مدرسهی عالی فنی فدارل سویس» تحصیل کرد. در نیمه راه تحصیل در «مدرسهی عالی...»، تسویکی با انتقال از رشتهی مهندسی مکانیک به ریاضیات استقلال ویژهی خود را به ظهور رسانید.
در 1299 تسویکی، که امتحانات رشتههای فیزیک تجربی و ریاضیات را با موفقیت گذرانده، و رسالهی قابل قبولی برای هرمان وایل دربارهی بازتاب در یک لایهی ناهمگن نوشته بود، گواهینامهی تدریس دریافت کرد. دو سال بعد با پایاننامه ای در مورد نظریهی بلورهای یونی، که زیر نظر پاول شرر و پتر دبیه نوشته شده بود، در فیزیک نظری از «مدرسه عالی...» درجهی دکتری گرفت. تا اوایل تابستان 1304 در «مؤسسهی فیزیک دبیه» ماند، و آنگاه به عنوان عضو «هیأت آموزش بین المللی» به «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» رفت تا با رابرت ا. میلیکن و پاول اپستاین کار کند. از آن پس، با وجود وفاداری پایدارش به سویس و اقامتهای مکررش در آنجا، در اطراف پسادینا انجام وظیفه میکرد. از 1306 تا 1347 عضو هیأت علمی «مؤسسهی فنّاوری کالیفارنیا»، از 1322 تا 1340مدیر پژوهش و سپس مشاور پژوهشی در ادارهی «مهندسی آئروجت» در پسادینا، و از 1327 اخترشناس رصد خانههای ماونت ویلسن و پالومار بود.
تسویکی دوبار ازدواج کرد. در 5 فرودین 1311 با دارثی ورنن گیتس، که پدرش مدتهای دراز سناتور ایالت کلیفارنیا بود، پیوند زناشویی بست؛ آن دو در 1320 از یکدیگر جدا شدند. در 22 مهر 1326 آنا مارگاریتا تسورشر را، که پدرش یکی از هتلداران نامدار شهر برن بود، به همسری برگزید. از همسر دومش صاحب سه دختر شد. تسویکی از کوه نوردی لذت میبُرد و بارها اولین کسی بود که به قلّههای آلپ رسید. او به فعالیتهای نیکوکارانه نیز وقت زیادی اختصاص میداد، بخصوص به بازسازی کتابخانههای علمی که در جنگ جهانی دوم ویران شده بودند یاری رسانید و در برنامهی «بنیاد پستالوتسی امریکا» در زمینهی کمک به یتیم خانهها شرکت داشت.
تسویکی، در دههی پس از دریافت درجهی دکتری، عمدتاً بر سر معادلههای حالت برای گازها، مایعات، و جامدات کار کرد. لیکن مقالههائی که دربارهی موضوعاتی چون گرمای ویژهی برقکافهها و اثرهای جمعی در بلورهای ناقص نوشت توجه چندانی را جلب نکرد. در این میان، با الهام از پژوهش میلیکن در مورد پرتوهای کیهانی، کشف ادوین پ.هابل در زمینهی رابطهی فاصله – گرایش به سرخی، و توفیق جورج ا. هیل در فراهم آوردن وجوهی برای تهیهی یک دوربین (تلسکوپ) پنج متری در ماونت پالومار، تسویکی به اندیشیدن دربارهی مسائل اخترفیزیکی پرداخت. در 1307 معتقد شد که تمامی زنجیرهی واکنشهائی که تابش را به کهکشانها ربط میدهند باید در هنگام تجزیه و تحلیل این اصل موضوع که جهان هستی در حالت تعادل ترمودینامیکی است مورد توجه قرار گیرند. سال بعد، پیش از آن که آرثر ا. ادینگتن و دیگران استفاده از رابطهی هابل را برای اثبات این نکته آغاز کنند که جهان در حال انبساط است، تسویکی به اظهار این نظر پرداخت که نور کهکشانهای دور دست در اثر گرانش به سرخی میگراید. و در 1312 او و والتر باده، که در 1310 به جمع کارکنان ماونت ویلسن پیوسته بود، تدریس اختر فیزیک در «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» را آغاز کردند. این امر به تسویکی امکان داد که تبحّر منظم و اصولیتری در این زمینه کسب کند.
تسویکی و باده ظاهراً در اثر علاقهی مستمری که تسویکی به رابطه ی هابل داشت به بررسی این نکته هدایت شدند که آیا میتوان از نواخترانِ فوق العاده روشن – که ک. لوندمارک در سال 1298 آنها را از نواختران عادی متمایز کرده بود – به عنوان شاخصهای مسافت برای کهکشانهای بسیار دور استفاده کرد. در پاییز 1312 آنان، که هم این اندیشه و هم علاقهی تسویکی به منشأ پرتوهای کیهانی را دنبال میکردند، نتیجه گرفتند که این نواختران روشن، که آنها را «اَبَر نواختر» مینامیدند، از اهمیت ذاتیِ فراوان برخوردارند. آنان اظهار عقیده کردند، که اَبَر نواختران هر هزار سال یک بار در کهکشانهائی خاص پدید میآیند؛ از تبدیل ستارههای عادی به «ستارههای نوترونی» خبر میدهند؛ و پرتوهای کیهانی را موجب میشوند. تسویکی به این تفکرات ادامه داد و در جستجوی اَبَر نواختران در خوشهی کهکشانی ]صورت فلکی[ سنبله، با دوربین وولِنسَک، که عدسی آن 25/ 8 سانتیمتر بود، به رصد پرداخت. او، که از ابزار و وسایل حقیر خود به تنگ آمده بود، «شورای رصد خانهی مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» را متقاعد کرد که یک تلسکوپِ بزرگ میدان چهل و پنج سانتیمتری اشمیت را در پالومار نصب کند.
در زمستان 1314، پیش از آن که کار نصب تلسکوپ اشمیت انجام پذیرد،هابل و ج. مور بر تسویکی سبقت گرفتند و، با استفاده از یک دوربین شکستی بیست و پنج سانتیمتری در ماونت ویلسن، اَبَر نواختری را در یکی از کهکشانهای سنبله یافتند. یک سال بعد، تسویکی، به عنوان نخستین راصدی که در پالومار کار میکرد، شروع به یافتن اَبَر نواختران کرد. در عرض چند سال بعد، او، باده، و رودلف مینکوفسکی از نخستین دوازده نواختر تسویکی استفاده کردند تا درجهی ندرت وقوع، طیفها، و منحنیهای نوری آنها را تعیین کنند. پس از این جوش و خروش کار، تسویکی تا نیمه دههی 1340 به بررسیهایش در زمینهی اَبَر نواختران بازنگشت تا آن که در این زمان حرکات موفقیت آمیزی را برای پیدا کردن اَبَر نواختران در سطح جهان آغاز کرد. سرانجام، در اواخر دههی 1340، عمدتاً از برکت وجود اخترشناسانِ رادیویی، در او رضایت خاطری پدید آمد چون میدید که فرضیهاش مبنی بر این که اَبَر نواختران به ستارگان نوترونی میانجامد وارد جریان اصلی اخترشناسی شده است.
تسویکی، در 1316، در حالی که برای یافتن نخستین اَبَر نواختران خود میکوشید، برنامهی دراز مدتی را برای فهرست کردن کهکشانها و خوشههای کهکشانها با تلسکوپ اشمیت آغاز کرد. هدف وی گرد آوردن اطلاعاتی بود که نه تنها جست و جوی او برای یافتن اَبَر نواختران را آسان کند بلکه محاسبههای آماری دربارهی میانگین جِرم کهکشانی را نیز امکان پذیر سازد. پس از جنگ، او و همکارانش اجرای این برنامه را ادامه دادند، و در نهایت فهرستنامههائی از کهکشانها (1340-1347) و کهکشانهای متراکم (1350) تهیه کردند.
به رغم نگرش شکاکانهای که اخترشناسان با آن به بیشتر تعابیر تسویکی نظر میکردند، پژوهش وی در زمینهی اَبَر نواختران و کهکشانها از چنان اهمیتی برخوردار بود که از او دعوت شد که در 1327 در کرسیِ هَلیِ دانشگاه آکسفرد سخنرانی کند و نشان طلای «انجمن سلطنتی اخترشناسی» در 1351 به او اعطا شد. در مجموعهی سخنرانیهای هلیِ خود، از سنّت بحث کردن دربارهی پدیدهای آسمانی پیوند گسست، و در عوض بر روش «ریخت شناختی» خود و کاربردهای آن در اختر شناسی تکیه کرد. احتمال میرود که این مجموعهی سخنرانی به نظر اکثر شنوندگان تسویکی تقریباً غیر قابل فهم بوده باشد. اما نکتهی اساسی گفتههای او – مبنی بر این که اخترشناسان در هنگام طراحی وسایل و تعبیر پدیدهها باید در ملحوظ داشتن همهی شقوق مصمّمتر باشند – بازتابی بود از نگرانی همیشگی وی در این باره که همکارانش در شیوههای کارشان سخت انعطاف ناپذیر بودهاند.
تسویکی، گذشته از پژوهشهای اختر شناختی، نقشی در تکامل پیشرانی جت و موشک سازی در جنگ جهانی دوم و پس از آن ایفا کرد. از قرار معلوم، وی در ایجاد مرکزی برای «بنگاه مهندسی آئروجت» به تئودور فون کارمان کمک کرد؛ این بنگاه در 1321 تأسیس شد تا هم علاقهی نیروی نظامی به هواپیماهای جت و موشکها را برانگیزد و هم در خدمت این علاقه باشد. ارزشیابیهائی که از نحوهی کار او به عنوان مدیر پژوهش آئروجت بعمل آمده، اگر چه مبهم است، نشان میدهد که وی فوق العاده پر تحرک و مبتکر بوده است. شاید آنچه از کار او در آئروجت اهمیت بیشتری داشت مدیریت وی در سالهای 1324 و 1325 برای گروههای هماهنگ «نیروی هوایی ایالات متحد» بود که نخست به آلمان و سپس به ژاپون رفتند تا پژوهشهای جنگی در زمینهی پیشرانی جت را در این کشورها ارزیابی کنند و در مورد انتقال مؤثر و مفید بهترین دانش فنی آنها به ایالات متحد یاری رسانند. در 1328 هَری ترومن با اعطای «نشان آزادی ریاست جمهوری» به تسویکی از این کار قدرشناسی کرد.
در زمستان 1324 تسویکی کوشید که در منطقهی وایت سندز، واقع در نیومکزیکو، برای پرتاب «شهابسنگهای مصنوعی» از یک تیرانداز ابتدایی 2- V استفاده کند. دستگاهش کار نکرد، و چون کسانی که پژوهشهای مربوط به بالای جوّ را هماهنگ میکردند، طرح تسویکی را چیزی بیش از یک طرح نمایشی نمیانگاشتند، او تا مهر ماه 1336 فرصت دیگری بدست نیاورد. در این زمان تسویکی، با پرتاب یکی از موشکهای تحقیقاتی نیروی هوایی ایالات متحد که پیش از «اسپوتنیک» طراحی شد اما دوازده روز بعد از آن به کار افتاد، دومین آزمایش را انجام داد. چنان که بارها اظهار کرده بود، اگر توفیق مییافت، ساچمههای ریز او نخستین اشیای بین سیّارهای بودند که از زمین پرتاب میشدند. در سالهای بعد، حامی خستگی ناپذیر کاوشهای فضایی و حقوق مربوط به فضا بود، و سرانجام معاون «فرهنگستان بین المللی فضانوری» شد.
کتابشناسی
یکم.کارهای اصلی. نخستین مقالههای اخترفیزیکی تسویکی عبارتند از :«On the Thermdynamic Equilibrium in the Universe»، در PNAS، 14 (1928)، 592-597؛ و «On the Red Shift of Spectral Lines Through Interstellar Space»، همان، 15 (1929)، 773-779. مهمترین مقالههای او در زمینهی اَبَرنواختران و ستارگان نوترونی عبارتند از : «On Super-Novae» و «Cosmic Rays from Super-Novae»، همان، 20 (1934)، 254-263، هر دو با همکاری والتر باده؛« Photographic Light – Curves of the Two Supernovae in IC 4182 and NGC 1003 » در Astj ، 88 (1938)، 411-421، با همکاری باده؛ « Types of Novae» در RMPh، 12 (1940)، 66-85؛ و On the Frequency of Supernovae II» در ،(1942) 96 AStJ ، 28-36. آثار انتشار یافتهی او در زمینهی کهکشانها بدین قرارند:« On the Masses of Nebulae and Clusters of Nebulae » در AstJ، 86 (1937)، 217-246؛ Catalogue of the Galaxies and of Cluster of Galaxies، با همکاری ا.هرتسوک، پ. وایلد، و دیگران، 6 جلد (پسادینا، 1961-1968)؛ و Catalogue of Selected Compact Galaxies and of Post- Eruptive Galaxies، با همکاری مارگریت آ. تسویکی (گوملیگن، سویس، 1971).آثار تسویکی در روش شناسی بدین قرارند:« Morphological Astronomy»، در Obs، 68(1948)، 121-143؛ و Morphological Astronomy (برلین، 1957). نسخه ای از مقالهی او با عنوان «Report on Certain Phases of War Research in Germany » (اول اکتبر 1945) در بایگانی مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا محفوظ است. آموزندهترین نوشتههای زندگینامگی وی عبارتند از «Lebenslauf»، در پایاننامهی او، با عنوان Zur Theorie der heteropolaren Kristalle (لایپ تسیش، 1922)، 17؛«Review of the Research on Supernovae، ویراستهی کریستیانو ب. کوسموویچی (دور درخت و باستن، 1974)، 16-1؛ و « A Stone"s Throw into the Universe: A Memoir»، در Essays on the History of Rocketry and Astronautics ، جلد دوم نشریهی شمارهی 2014 مجمع مربوط به «ادارهی فضانوری و تحقیقات فضایی» (واشینگتن، 1977)، 325- 337.
فهرست کاملی از 559 نوشتهی انتشار یافتهی تسویکی در کتابخانهی اخترفیزیکِ «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» موجود است. اوراق او، که مشتملند بر بیشتر از 10000 نامه به یا از تقریباً 2000 طرف مکاتبه، در کتابخانهی ملی، 8750 گلاروس، سویس، محفوظند. مواد و مطالبی که به عضویت تسویکی در «هیأت آموزش بین المللی» و با سالهای آغازین کار او در «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» ارتباط دارند در مرکز بایگانی راکفلر، واقع در تَریتاون شمالی، نیویورک، موجودند. در بایگانی دانشگاه زوریخ مجموعهی جالب توجهی از اوراقی جای دارد که به تصمیم گیری در مورد اعطای کرسی سابق اروین اشرودینگر به تسویکی در سال 1327 مربوط میشود. برای آگاهی از منابع مربوط به پژوهشهای او و روابطش با همکارانِ «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا» و رصدخانهی ماونت ویلسن، ـــ مقالههای میلیکن، فون کارمان، دوبریج، و گرینستاین در بایگانی «مؤسسهی فنّاوری کلیفارنیا». نسخهای از مصاحبهی تسویکی با ر.هال (17 مهی 1971) نیز در آنجا است.
دوم. خواندنیهای فرعی. ـــــ یک زندگینامهی مفید قدیمی مقالهای است با عنوان «Zwicky, Fritz»، در CBio، 14 (1953)، 677-678. برای آگاهی از ارزیابی کار اخترشناختی تسویکی به توسط ستیزنده ای دیگر، ــــ «Presidential Addresses on the Society"s Awards»، از فرِد هویل، در QJRAS، 13 (1972)، 483-484. بهترین سوکنامهها عبارتند از:«Remembering Zwicky»، از جسی ل.گرینستاین و البرت ویلسن، در ES، 37 ( مارس- آوریل 1974)، 15-19؛« A Special Kind Astronomer»، از سیسیلیا پین گاپوشکین، در ST، 47 (1974)، 311-313؛ و «Fritz Zwicky»، از البرت ویلسن، در QJRAS، 16 (1975)، 106-108. برای آگاهی یافتن به روابط تسویکی با شاگردانش در حدود سال 1309/ 1930، ـــــ «Caltech"s Perfect Student: Helmar Scieite»، در ES، 37 (فوریهی 1974)، 29-31. برای آگاهی از نقش تسویکی در آئروجت و تجدید نظر در کار موشک سازی آلمانیها، ــــــ The Wind and Beyond، از تئودور فون کارمان (باستن، 1967). نخستین زندگینامهی مفصّل کتابی است با عنوان Fritz Zwicky: Leben und Werk des Glarner Astrophysikers, Rakatenforschers und Morphologen (1974-1898)، از رؤلانت مولر ( گلاروس، سوئس، 1986).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، برگردان: احمد آرام، [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}