نویسنده: دکتر سیّد محمّد بنی‌هاشمی




 

منتظر فرج امام زمان (علیه السلام) باید سعی کند آماده باش کامل برای یاری امامش را در خود ایجاد کند. و برای رسیدن به این مقصود، اولاً مرابطه‌ی خود را با امام (علیه السلام) قوی‌تر می‌سازد، و ثانیاً در عمل، همه‌ی امکاناتش را وقف ایشان می‌کند. قرار گرفتن منتظر در این مسیر و برداشتن این دو قدم، خود از بزرگترین فرج‌ها برای او در زمان غیبت مولایش می‌باشد. اکنون برای روشن شدن این که هر دو امر از مهم‌ترین مصادیق فرج می‌باشد، به توضیح اندکی درباره‌ی هر یک می‌پردازیم:

مرابطه با امام عصر (علیه السلام)

هر مؤمنی باید با امام زمان خود اتّصال و ارتباط داشته باشد؛ یعنی از طرق مختلف خود را به ایشان پیوند بزند. این وظیفه‌ای است که به صورت واجب عینی هر مکلّفی نسبت به انجامش موظّف می‌باشد و ریشه‌ی آن در قرآن کریم آمده است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». (1)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، صبر پیشه کنید و در صبوری (بر دشمنان خود یا بر مصیبت‌ها) غلبه کنید و مرابطه داشته باشید و تقوای خداوند پیشه کنید، شاید رستگار شوید.
در آیه‌ی شریفه، مؤمنان به چند چیز موظّف شده‌اند. یکی از آن‌ها «صبر»، دوم «مصابره» و سوم «مرابطه» است. در احادیثی که ذیل آیه آمده است، درباره‌ی هر یک از این سه واجب، توضیح لازم بیان شده است.
در یکی از این احادیث، از قول حضرت امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است:
اِصبِروا عَلی اَداءِ الفَرائِضِ. وَصابِرُوا عَلی المَصائِبِ. وَ رابِطُوا عَلی الأئّمَّة (علیهم السلام). (2)
بر انجام واجبات پایداری بورزید. و بر مصیبت‌ها با صبر غلبه کنید، و ملازم با امامان (علیهم السلام) باشید.
با این توضیح، مرابطه در آیه‌ی شریفه در ارتباط با امامان (علیهم السلام) معنی می‌شود. لغت مرابطه از «ربط» است که به معنای بستن چیزی و محکم کردن آن می‌باشد و «رابَطَ» به معنای «واظَبَ علی الأمر و لازَمَه» به کار رفته است. (3)
به این ترتیب «رابطوا علی الائمّه (علیهم السلام)» یعنی ملازم با امامان (علیهم السلام) باشید. و ملازمت به این است که انسان از ایشان جدا نشود و خود را در همه‌ی امور با آن‌ها مربوط و ملتزم سازد. این التزام از قلب نشأت می‌گیرد و به همه‌ی اعمال انسان سرایت می‌کند. در هر موردی مؤمن باید خودش را با امامش ملازم کند و در حقیقت خود را به او ببندد.
در حدیث دیگری راوی از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی هر یک از این سه سفارش در آیه‌ی شریفه سؤال می‌کند، حضرت چنین می‌فرمایند:
اِصبِرُوا عَلی الاَذی فینا. قُلتُ: «و صابِروا»؟ قال: عُدَوَّکُم مَعَ وَلیِّکُم. قُلت: «وَ رابِطُوا»؟ قال: المُقامُ مَعَ اِمامِکُم. (4)
بر آزاری که به خاطر ما می‌شوید، صبر پیشه کنید. گفتم: «و در صبر غلبه کنید» یعنی چه؟ فرمود: به همراه ولیّتان (امامتان) بر دشمنانتان (در صبر غلبه کنید). گفتم: «و مرابطه کنید» یعنی چه؟ فرمود: اقامت کردن همراه با امامتان.
اقامت کردن همراه با امام (علیه السلام) همان معنای ملازمت و همراهی با ایشان و پایداری و ایستادگی در جوار ایشان را می‌رساند. به تعبیر صاحب کتاب شریف مکیال المکارم: «مرابطه‌ی مؤمن با امام زمانش به این است که خود را به ریسمان ولایت ایشان ببندد (یربط نفسه بحبل ولایته) و به پیروی از ایشان و یاری حضرتش ملتزم باشد. و این نوع از مرابطه (5) بر تک تک افراد واجب عینی است و نیابت در آن پذیرفته نمی‌باشد. و این رکنی از ارکان ایمان است که خداوند هیچ عملی را بدون آن نمی‌پذیرد.» (6)
مرابطه با امام عصر (علیه السلام) به این است که انسان خود را ملزم سازد که در هیچ امری از ایشان فاصله نگیرد و در همه‌ی امور زندگی هم قلباً با حضرتش اتّصال و ارتباط داشته باشد و هم در عمل مقیّد باشد که از آن حضرت تبعیّت نماید و به یاری ایشان در هر زمینه‌ای اقدام کند. طبیعی است که در این صورت جزء اعوان و انصار ایشان در زمان غیبت قرار می‌گیرد. و این خود از بزرگترین فرجهایی است که به برکت انتظار فرج امام (علیه السلام) نصیب او می‌گردد.
راههایی که برای نصرت امام زمان (علیه السلام) در همین زمان وجود دارد، متعدّد و فراوان می‌باشد که اکنون به بحث تفصیلی در این باره نمی‌پردازیم. علاقمندان می‌توانند به کتاب ارزشمند «شیوه‌های یاری قائم آل محمد (صلی‌ الله ‌علیه و آله و سلم)» اثر مرحوم آیة الله میرزا محمد باقر فقیه ایمانی رجوع کنند که در آن دوازده کیفیّت برای یاری آن امام عزیز بیان شده است. کیفیّت هشتم آن چنین است:
«کیفیت هشتم، آرزو و تمنّای یاری ایشان است در حالی که با عزم و اراده‌ی حقیقی و اشتیاق قلبی و صدق و یقین باشد.» (7)

وقف نمودن خود برای امام (علیه السلام)

دومین قدم در ایجاد آمادگی برای پیوستن به امام (علیه السلام) این است که منتظر فرج، خود و همه‌ی امکاناتش را وقف امام زمانش بکند و در حقیقت هیچ چیز را برای خودش یا دیگران نخواهد، بلکه همه‌ی نیروهای مادی و معنوی خود را در جهت یاری امام (علیه السلام) و در خدمت برآورده شدن منویّات ایشان قرار دهد.
اگر کسی معرفت صحیح و کامل نسبت به امامش داشته باشد، با همه‌ی وجودش تصدیق می‌کند که چون ایشان مقام مولویّت بر مؤمنان دارند، پس وقفِ همه‌ی امکانات شخصی برای آن حضرت، حقّی است که خدای متعال به ایشان داده و اگر مؤمن چنین کند، کاری بیش از حدّ وظیفه انجام نداده است. همه‌ی نعمت‌های الهی که در اختیار هر کس قرار می‌گیرد، در حقیقت متعلّق به وجود امام (علیه السلام) است و سایر افراد با اجازه‌ی ایشان حق بهره‌برداری از آن را دارند. بنابراین هر مؤمنی باید خود را وقف امامش گرداند.
البته این انجام وظیفه وجوب فقهی برای عموم ندارد، ولی بسته به معرفتی که شخص نسبت به امامش دارد، ادای این تکلیف عقلی بر او لازم می‌آید. حال اگر کسی از جهت معرفتش به امام (علیه السلام) به این رتبه برسد که خود را وقف ایشان نماید، همین حالت روحی، خود بزرگترین مصداق فرج برای او قبل از ظهور امام (علیه السلام) به شمار می‌آید. چرا که همه‌ی خیرات از همین نعمت بی‌نظیر ناشی می‌شود.
در واقع می‌توان گفت که چون ولایت امام (علیه السلام) ولایة الله است، کسی که خودش را وقف امامش گردانده، در حقیقت خود را وقف خدای خویش کرده و بالاترین مرتبه‌ی عبودیّت پروردگار را به دست آورده است. چنین کسی قطعاً مورد عنایت خاصّ پروردگار قرار می‌گیرد و در سراسر زندگی‌اش به بهترین وجهی اداره می‌شود. کسی که در مقام بندگی خداوند وظیفه‌اش را تمام و کمال به انجام برساند، خدا خود، متکفّل اداره‌ی امورش خواهد شد.
این مطلب به زیبایی هر چه تمام‌تر در فرمایش امام باقر (علیه السلام) به عبدالحمید واسطی مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی او از سختی دوران انتظار سخن گفت، به او فرمودند:
یا عَبدَالحَمید، أتَری مَن حَبَسَ نَفسَهُ عَلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، لایَجعَلُ اللهُ لَهُ مَخرَجاً؟! بلی؛ وَاللهِ لَیَجعَلَنَّ اللهُ لَه مَخرَجاً. رِحِمَ اللهُ عَبداً حَبَسَ عَلَینا، رَحِمَ اللهُ عَبداً اَحیا أمرَنا. (8)
ای عبدالحمید، آیا گمان می‌کنی کسی که خودش را وقف خدای عزّوجلّ کند، خداوند فرجی را برای او قرار نمی‌دهد؟! آری؛ به خدا قسم قطعاً و یقیناً خداوند برای او فرج و گشایشی قرار می‌دهد، خدا رحمت کند بنده‌ای را که خود را وقفِ ما گرداند، خدا رحمت کند بنده‌ای را که خود را وقفِ ما گرداند، خدا رحمت کند بنده‌ای را که امر ما را زنده بدارد.
«حبس نفس» برای امام (علیه السلام) به این است که انسان همه‌ی امکانات خود را از آنِ ایشان ببیند و در مسیری که مورد رضای ایشان است، به کار گیرد؛ دستش برای امام (علیه السلام) کار کند، زبانش در جهت اهداف ایشان به کار گرفته شود، قدمش در راه برآوردنی منویّات ایشان برداشته شود، و ... .
حضرت امام باقر (علیه السلام) با دو تأکید (لَیَجعَلَنَّ) و یک قسم جلاله (والله) فرموده‌اند که خداوند قطعاً برای چنین کسی فرجی قرار خواهد داد. اولین و پایه‌ای‌ترین مصداق فرج، نفس رسیدن مؤمن به این اعتقاد است که خود را وقف امامش گرداند.این امر منشأ فرج‌هایی دیگر برای او خواهد بود. از مهم‌ترین فرج‌هایی که به دنبال این اعتقاد و عمل به آن، برای مؤمن مصداق پیدا می‌کند، وعده‌ای است که در همین حدیث شریف آورده‌اند.
در ادامه‌ی همین حدیث، عبدالحمید واسطی از امام باقر (علیه السلام) می‌پرسد: اگر من قبل از آنکه ظهور حضرت قائم (علیه السلام) را درک کنم، از دنیا بروم چه خواهد شد؟ حضرت در پاسخ به او بشارتی برای منتظران واقعی امام عصر (علیه السلام) به طور کلی نوید می‌دهند:
القائلُ مِنکُم أن لَو اَدرَکتُ قائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی ‌الله علیه ‌و آله و سلم) نَصَرتُه، کانَ کَالمُقارِعِ بَینَ یَدَیهِ بِسَیفهِ، لا بَل کالشَّهیدِ مَعَهُ.
هر کس از شما بگوید که اگر قائم آل محمد (صلی‌ الله علیه ‌و آله و سلم) را درک می‌کردم، ایشان را یاری می‌نمودم، چنین کسی همچون کسی است که با شمشیر خود در پیش روی ایشان بجنگد، بلکه (بالاتر) به منزله‌ی کسی است که همراه ایشان شهید شود.
چه کسی بالاترین آرزویش این است که ظهور امام خود را درک کند و ایشان را یاری نماید؟ آیا هر مؤمنی به این درجه از معرفت و ارادت نائل می‌شود؟! و اگر کسی به این رتبه برسد، آیا جز به لطف و عنایت خاصّ خداوند نسبت به او بوده است؟! و آیا همین حالت روحی خود بالاترین فرج نیست؟!
نشانه‌ی وجود این حال در انسان این است که همّ و غمّش در یاری رساندن به امامش خلاصه می‌شود و در خود، همه‌ی آمادگی‌های لازم را برای تحقّق بخشیدن به این «نصرت» فراهم می‌کند و با عمل خود نشان می‌دهد که:
نُصرَتی مُعَدَّة لَکُم. (9)
و در حقیقت، خود را برای ظهور حضرت و یاری کردن ایشان از هر جهت آماده نموده، به طور کامل مهیّای ظهور است. خداوند از روی فضل، به کسی که در آرزوی یاری امام (علیه السلام) خود را وقف ایشان نموده است، پاداش یاری کردن حضرت را در هنگام ظهور عطا فرموده، او را همچون کسی که در رکاب ایشان شمشیر زده است، قرار می‌دهد. و چون جانش را هم وقف امامش کرده و در آرزوی فدا کردن خود در پیشگاه ایشان است، ثواب شهید در رکاب حضرت نصیبش می‌گردد. کدام فرج از این بالاتر که انسان به درجه‌ی شهدای همراه امام عصر (علیه السلام) نائل شود؟!
پس با این بیان، کسی که خود را از هر جهت برای پیوستن به امام زمان (علیه السلام) آماده کند و در جهت تحقق این امر به دو وظیفه‌ی «مرابطه» و «حبس نفس» نسبت به امام (علیه السلام) اقدام کند، به بالاترین آرزوی خود که همانا شهادت در پیشگاه ایشان است، در همین زمان غیبت نائل می‌شود.

پی‌نوشت‌ها:

1. آل عمران/ 200.
2. اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح 3.
3. المعجم الوسیط ص 323.
4. بحارالانوار ج 24 ص 217 ح 11.
5. در کتاب مکیال المکارم (ج 2 ص 424 و 426) دو معنای دیگر برای «مرابطه» از احادیث استفاده شده است که آنها از جمله‌ی مستحبّات هستند.
6. مکیال المکارم ج 2 ص 425.
7. شیوه‌های یاری قائم آل محمد (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله و سلم) ص 83.
8. کمال الدین باب 55 ح 2.
9. احتجاج طبرسی ج 2 ص 317، عبارتی از زیارت آل یس خطاب به امام عصر (علیه السلام).

منبع مقاله :
بنی‌هاشمی، سیّدمحمّد؛ (1390)، سلوک منتظران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ ششم