نویسندگان:
دکتر محمد خدایاری فرد، دکتر یاسمین عابدینی



 

نیاز به خدمات اجتماعی

ایالت متحده‌ی آمریکا، از جمله کشورهایی است که از احکام سازمان ملل در مورد حقوق اساسی کودکان در مورد داشتن غذا، پناهگاه و مراقبت بهداشتی در محیطی امن و سالم تا 18 سالگی حمایت می‌کند (قطعنامه‌ی سازمان ملل درباره‌ی حقوق کودکان (1)، 1991). با این حال، هیچ تلاش جدی و منسجمی برای رسیدن به این اهداف در این کشور صورت نگرفته است. بین برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بی‌خانمان در آمریکا شده و تعداد پناهگاه‌ها، آسایشگاه‌ها و خدمات اجتماعی قابل دست‌یابی برای این نوجوانان، شکاف بزرگی وجود دارد (آکادمی ملی علوم (2)، 1988).
مسئله‌ی نگران‌کننده‌تر اینکه، انتقال این نوجوانان به اماکن موجود برای زندگی طولانی‌مدت مشکل است. تعداد مکان‌های اسکان موقتی خیلی بیشتر از تعداد خانه‌های گروهی بلندمدت، ثابت و اماکن پرورشگاهی است. علاوه بر این، سیستم‌های موجود خدمات اجتماعی تصور می‌کنند که بیشتر نوجوانان بی‌سرپناه در 18 سالگی قادرند از خود مراقبت کنند. برای زندگی مستقل برنامه‌های کمی وجود دارد (برای مثال برنامه‌های زندگی انتقالی که از نوجوانان تا 21 سالگی حمایت کمی می‌کنند).
آمارهای به دست‌آمده از شهر نیویورک، نشان‌دهنده‌ی فقدان خانه‌های انتقالی ثابت برای نوجوانان است. شافر و کاتون (3)(1984) برآورد کرده‌اند که در حدود 9.000 تا 12.000 نوجوان بی‌خانمان در نیویورک وجود دارد. بر اساس برآورد پلیس، در سال 1985 این تعداد در هر سال برابر با 20.000 نفر است (شبکه‌ی ملی نوجوانان فراری (4)، 1985). بیش از 85 درصد این نوجوانان، هرگز به خانه‌های خود بازنگشته‌‌اند (روترام- بورس، کوپمن و ارهاردت (5)، 1991). داده‌های دیگری نشان می‌دهند که حداقل 3.000 نوجوان فراری و بی‌خانمان وجود دارند که برای آنها هیچ مکان ثابتی برای زندگی وجود ندارد. این موضوع فقط منحصر به شهر نیویورک نیست، بلکه مشکلی است که در هر یک از مراکز شهری بزرگ آمریکا وجود دارد، برای مثال در لس‌آنجلس برآورد شده که احتمال بازگشت به خانه فقط در مورد 19 درصد نوجوانان در پناهگاه‌ها وجود دارد (راتمن و دیوید (6)، 1985).
به طور کلی، پیوستاری از مراقبت وجود دارد که برای برآورده‌ ساختن نیازهای نوجوانان بی‌خانمان ضروری است. حداقل 6 نوع خدمات برای نوجوانان بی‌خانمان وجود دارد که باید ادامه پیدا کند و به طور ایده‎آل توسعه یابد. این خدمات عبارتند از:

1 . پناه‌گاه‌های اضطراری کوتاه‌مدت:

کنگره‌‎ی آمریکا در سال 1974 به عنوان نتیجه‌ای از اقدام به فرار و بی‌خانمانی نوجوانان، اقدام به ایجاد شبکه‌ی ملی برای تأسیس پناهگاه‌های مسکونی کوتاه‌مدت برای نگهداری حدود 300.000 نوجوان به طور سالیانه کرد. در حالی که ارائه‌دهندگان خدمات، اظهار کردند که تعداد نوجوانان بی‌خانمان در حال افزایش است، بودجه‌ی آنها قطع شد. برای مثال، در یک دوره‌ی 12 ماهه در لس‌آنجلس، 65 درصد از 4500 مورد تقاضای زندگی در پناهگاه، رد شد، زیرا فضای کافی موجود نبود (پنبریج و همکاران، 1990). این کوتاهی و قصور در ارائه‌ی خدمات، منجر به انتخاب از میان نوجوانان بی‌سرپناه برای زندگی در پناهگاه‌های اضطراری شد. از این‌رو اغب هیچ مکان ثابتی برای نوجوانان بی‌سرپناه قابل دسترسی نبود و خیلی از آنان برای مدتی طولانی در پناهگاه‌های اضطراری موقتی زندگی می‌کردند. در پناهگاه‌های موقتی، یک مددکار اجتماعی وجود دارد که تلاش می‌کند تا نوجوان را با خانواده‌اش آشتی دهد، یک پرستار کودک وجود دارد که 24 ساعت در هر شبانه‌روز بر نوجوانان نظارت می‌کند و همچنین کارمندی که سرایدار است (برای مثال یک آشپز). نوجوان در آنجا برنامه‌ی روزانه دارد که شامل «ملاقات‌کننده‌ی خانگی» است و طی آن تکالیفی را برای تسهیل مکان ثابت و دائمی به او ارائه می‌دهد (مانند رفتن به مدرسه). در گذشته، پناهگاه‌ها به صورت سازمان‌هایی بودند که خدمات کامل‌تری را ارائه می‌دادند (مراقبت‎‌های پزشکی، مراقبت‌های روانی، برنامه‌های شغلی و تحصیلی) (کندی، 1991). اما امروزه سازمان‌هایی کمی وجود دارند که خدمات کاملی ارائه می‌کنند.

2. خدمات درمانی و برنامه‌های منحصربه فرد:

تعداد نوجوانان بی‌خانمانی که به خدمات و برنامه‌های خاص نیازمندند، زیاد است. برنامه‌های منحصربه فرد برای نوجوانانی طراحی شده‌اند که در یکی از شرایط زیر قرار دارند: آنهایی که می‌خواهند با ترک اعتیاد کنار بیایند؛ افرادی که در خانه زندگی می‌کنند، اما در معرض خطر بیرون انداختن از خانه قرار دارند؛ نوجوانانی که مورد سوء استفاده‌ی جنسی قرار گرفته‌اند؛ آنهایی که همجنس‌خواه‌اند؛ افرادی که توسط دوست‌پسرشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند؛ والدین نوجوان و کم سن و سال؛ آنهایی که به HIV مبتلا هستند؛ نوجوانانی که دست به خودفروشی و فحشا می‌زنند و آنهایی که قربانی خشونت‌ها هستند.

3. رویکردهای خدمات جامع:

هرگاه هدف ارائه‌ی خدمات مراقبتی جامع است، حل مشکلات فرد، موضوع اصلی برنامه است. نوجوانان بی‌خانمان نیازهای چندگانه‌ای دارند؛ تشخیص و هماهنگی خدمات مختلف در میان شبکه‌ای از ارائه‌کنندگان خدمات برای موفقیت در ارائه‌ی طرح درمانی با نتایج مثبت بسیار کلیدی و مهم است. دو موضوع اساسی در تعریف رویکرد خدمات جامع وجود دارد؛ اول، مفهوم یک رویکرد کل‌گرا به نوجوانان که به معنای ارائه‌ی خدمات سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی است. با این حال، بیشتر سازمان‌ها نمی‌توانند تمام نیازهای خدمات اجتماعی را برای یک فرد ارائه کنند. از این‌رو سازمان‌های مؤثری که تلاش دارند رویکردی کل‌گرا ارائه دهند، باید در درون جامعه به طور مناسب شبکه‌بندی و توزیع شوند و بخشی از یک فرایند برنامه‌ریزی اجتماعی باشند که نوع مشکلات را مشخص و موقعیتی را تعیین کنند که فرد متخصص بتواند به بهترین وجه این مشکل را حل کند. ارائه‌دهندگان خدمات به راحتی می‌توانند نوجوانان را به مراقبت در سایر جاها ارتباط دهند. دومین معنای اصطلاح «جامع» این است که در مراقبت تداوم وجود داشته باشد و این تداوم تا زمانی که در زندگی نوجوانان ثبات ایجاد شود، ادامه خواهد یافت. هر دو رویکرد کل‌گرا و تداوم در مراقبت، در ارزشیابی از مراقبت از نوجوانان بی‌خانمان، اهمیت دارند.

4. نظام‌های آموزشی و پرورشی خاص:

نوجوانانی که سابقه‌ی فرار از خانه دارند، به طور معمول در مدرسه‌ی معمولی مشکلاتی دارند و احتمال زیادی وجود دارد که به آموزش و برنامه‌های آموزشی و پرورشی خاصی نیازمند باشند (روترام- بورس، روزاریو (7) و کوپمن، 1991). یک مورد از نظام‌های آموزشی طراحی‌شده برای برآورده‌کردن نیازهای نوجوانان بی‌خانمان، راه‌اندازی مدرسه در درون پناه‌گاه‌های اضطراری است (زاکر (8)، 1994). این راه‌حل با پشتیبانی مدارس منطقه‌ای، منجر به ایجاد دبیرستان‌هایی برای نوجوانانی می‌شود که مشکلاتی را در سازگاری با برنامه‌های معمولی و روزانه‌ی ساختاریافته در محیط‌های کلاس معمولی دارند. این مدارس اغلب ساختار ضعیفی دارند، برای فعالیت‌های شغلی و استخدامی امتیاز دارند، قانون پوشیدن لباس راحت‌تری دارند و برای فارغ‌التحصیلی اولیه جداول زمانی با مسیر سریع و تند دارند.

5. مکان‎های مسکونی ثابت:

بسیاری از نوجوانان بی‌خانمان، مکان‌های پرورشی ضعیف و محیط‌های خانوادگی توأم با مشکل را ترک کرده‌اند. برای این نوجوانان، برگشت به خانه امکان‌پذیر نیست. این نوجوانان باید یا در خانه‌های پرورشگاهی، یا در خانه‌های گروهی، ساکن شوند، اما اغلب پیداکردن چنین جایی برای آنها مشکل است؛ بویژه پسران و نوجوانانی که سابقه‌ی مشکلات سلوکی یا مصرف مواد دارند. اگر افرادی وجود داشته باشند که بتوانند آنها را به فرزندخواندگی قبول کنند، باید مهارت‌های زیادی برای حل مشکل داشته باشند. با این حال، والدین پرورش‌دهنده اغلب آموزش ندیده‌اند تا به طور مؤثری با مشکلات چندگانه‌ی این نوجوانان دست و پنجه نرم کنند. بنابراین خانه‌های گروهی که کارکنان آن آموزش بهتری دیده‌اند و تجربه‌ی بیشتری در مورد این نوجوانان دارند، مکان مطلوبی برای این نوجوانان بی‌خانمان است. با این حال، متأسفانه خیلی از موقعیت‌های خانه‌های گروهی به شکل دیگری می‌توانند مشکل‌آفرین باشند. اگر نوجوان خشونت‌طلب، در خانه‌ی گروه اجازه‌ی اسکان بگیرد، اسکان توأم با امنیت سایر نوجوانان پناهگاه را به مخاطره می‌اندازد. این نوجوانان که از محیط‌های خانگی ضعیف فرار کرده‌اند، در فرار از محیط‌های خانه‌های گروهی شک و تردید دارند. باید محدودیت‌های موقعیتی را در مورد نوجوانان دارای مشکل به عنوان فرایند تحولی و تکاملی در نظر بگیریم که طی آن نوجوانان و مراقبت‌کنندگان آنها قواعد و انتظارات را با یکدیگر به بحث و گفت و گو می‌گذارند. اگر قواعد و مقررات، سخت و غیرقابل انعطاف باشند، احتمال اینکه نوجوانان آنان را رعایت کنند، بسیار کم و حتی غیرممکن است. طراحی الگوسازی‌های تحولی پیچیده از قواعد و قاعده‌های رفتاری پناهگاه‌ها مشکل است و به کارگیری آنها در زندگی روزمره‌ی نوجوانان حتی از آن هم مشکل‌تر است. با این حال، برای پیگیری و ادامه‌ی برنامه‌های مؤثر لازم و مورد نیاز است.

6. انتخاب زندگی مستقل و انتقالی برای جوانان 18 تا 21 ساله:

بیشتر نوجوانانی که مشکلات زیادی دارند و در پرورشگاه زندگی می‌کنند، بزرگسالانی می‌شوند که در 18 سالگی کار و محل زندگی ثابتی ندارند. با این حال، اغلب نوجوانان 18 ساله فاقد صلاحیت و شرایط لازم برای استفاده از خدمات اجتماعی محسوب می‌شوند. روان‌شناسان معتقدند خطری در مورد انتقال‌های تحولی خاص وجود دارد. از این‌رو نیاز به خدمات انتقالی به نوجوانان 18 تا 23 ساله که در حال انتقال به دوره‌ی بزرگسالی هستند، بسیار مبرم است. خدمات انتقالی اغلب متشکل از یک خانه در محله‌ای فقیرنشین است که 8 تا 10 نوجوان در آن زندگی می‌کنند. در این خانه‌ها والدین خاصی وجود دارند که آموزش‌های خاصی برای کار با نوجوانان در معرض خطر دیده‌اند. قواعد توسط ساکان خانه و بزرگسالانی که بر آنها نظارت دارند، تدوین می‌شود. نوجوانان تا زمانی‌که در این خانه‌ها زندگی می‌کنند، باید رفتار خوبی داشته باشند و در جهت رسیدن به هدف زندگی مستقل حرکت کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. united nations convention on the rights of the child
2. national academy of sciences
3. Shaffer & Caton
4. national network of runaway youth
5. Koopman & Ehrhardt
6. Rothman & David
7. Rosario
8. Zucker

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم