روشهای پژوهش پیام در تلویزیون
برای آنکه تلویزیون به عنوان نافذترین و گستردهترین وسیله ارتباط جمعی بتواند در خدمت اهداف مورد نظر یک نظام و یک جامعه قرار گیرد و زیانهای جسمی و روحی آن در بیننده و مآلاً اثرات منفی فردی و اجتماعی آن افزوده و فراگیر
نویسنده: صادق طباطبایی
برای آنکه تلویزیون به عنوان نافذترین و گستردهترین وسیله ارتباط جمعی بتواند در خدمت اهداف مورد نظر یک نظام و یک جامعه قرار گیرد و زیانهای جسمی و روحی آن در بیننده و مآلاً اثرات منفی فردی و اجتماعی آن افزوده و فراگیر نشود، بررسیهایی چندجانبه و پیوسته و همچنین پژوهشهایی علمی و اجتماعی را اجتناب ناپذیر ساخته است.
قبل از آن که این نیازمندی را در جامعهی خود بررسی کنیم و راههای این بررسی و پژوهش را مورد مطالعه قرار دهیم، خالی از فایده نیست، با نقد و بررسی روشهای متداول پژوهش در آلمان (که سه کانال دولتی دارد و بیشتر از بودجهی عمومی ارتزاق میشود) آشنا شویم و معیارها و ملاکهایی را که طراحان و مدیران دو کانال سراسری و چهارده کانال ایالتی (تحت عنوان کانال سوم) آلمان محور انتخاب موضوع و کیفیت ارائهی برنامهها قرار میدهند، مورد توجه قرار دهیم. برنامههای کانالهای ماهوارهای و شبکههای تلویزیون کابلی و نیز تلویزیونهای تجاری و مهمتر از همه شبکه جهانی اینترنت در این جا مورد عنایت ما نیست. پژوهشهای ناظر به این شبکهها خود حال و هوای دیگری دارد که از حوصله این گفتار خارج است.
این نقد و بررسی توسط پروفسور دیتر اشتوالته (Dieter Stolte) دانشکده موسیقی و هنرهای تجسمی دانشگاه هامبورگ در سمینار بررسی اثرات رسانههای جمعی که قبلاً بدان اشاره شد ارائه گردیده است. آنچه در زیر از نظر شما میگذرد خلاصهای است از مقاله پروفسور اشتولته که قبلاً مدیر مسئول طرح و برنامه کانال دوم تلویزیون دولتی و سراسری آلمان بوده است.
در جریان پژوهش و مطالعه برای برنامهریزیهای تلویزیون در عین برخورداری از قید و مرزهایی مرئی و نامرئی، یک مشکل اساسی و بزرگ خودنمایی میکند و آن تضاد میان مسئولیت طراحان و برنامهریزان از یک سو و مثبت و مفید بودن برنامههای تنظیم و ارائه شده از سوی دیگر است. اغلب مدیران و مسئولان تصور میکنند با نادیده انگاشتن یا کم توجهی به درخواستهای بینندگان نوع علائق و سلایق آنها و نیز قدرت و تواناییهای متضاد آنان در هضم و جذب هر آن چه عرضه میگردد، میتوانند تضاد موجود را برطرف سازند. البته باید توجه داشت که مشکل مزبور در یک جامعه بزرگ نظیر آلمان، مسألهای است که تمامی رسانههای ارتباط جمعی با آن دست به گریبانند، ولی از آنجا که تلویزیون بیشترین و گستردهترین مخاطبها را از تمامی قشرهای جامعه روبه روی خود دارد، مشکل مزبور اهمیت بیشتر و جلوه بارزتری را داراست.
حد و مرزهایی که مدیران و طراحان برنامهها برای مجموعه بافت و ساختار کمی و کیفی برنامههای تلویزیونی قائلند، مبتنی است بر نتایج بررسیها و پژوهشهای آماری و مطالعاتی و البته غیرعلمی، که غالباً ناشی از یک ناآگاهی و نوعی کژفهمی رایج و گسترده است. آنچه را که این اشخاص بررسی و پژوهشی میشمارند، عبارت است از تعیین میزان بیننده هر برنامه. بدین ترتیب یک برنامه موفق، برنامهای است که براساس شمارش تقریباً دقیق تعداد بینندگان، بیشترین تماشاچی را داراست. آنها بدین نکته توجه ندارند که حتی در مورد همین تعیین کمی و شمارش تعداد بینندگان نیز باید پژوهشهایی به عمل آید؛ درباره گروههای سنی بینندگان، طبقه بندیهای اجتماعی، هدف از تماشای برنامه، و این که آیا از روی توجه و علاقه انتخاب شده بوده یا تصادفی و به منظور رهائی از تنهایی و نوعی گذران وقت و عواملی نظیر اینها.
و نیز آنچه به غلط متداول است این است که چنین ارقام و شمارشهایی را در خارج از سازمان برای مقایسه با برنامههای رقیب و میزان مقبولیت آنها و در داخل شبکه مدیران و دست اندرکاران برای تعیین زمان مناسب و نیز برنامههای مشابه به کار میگیرند. در حالی که آنچه اساسی به نظر میرسد این است که تحلیل و بررسی و پژوهشی باید درباره میزان توجه و دقت بینندگان و تعیین گروههای اجتماعی تماشاگر چه به لحاظ سن و تعلقات طبقاتی و چه به لحاظ میزان درک و شعور اجتماعی و درجه تحصیلات آنان بوده و نیز مفید و سازنده بودن محتوا و کیفیت ارائه آن دقیقاً مورد مطالعه قرار گیرد.
در پاسخ این انتقاد گفته میشود که مسئولان سازمانهای تلویزیونی نتایج بررسیهای علمی و دقیق خود را که توسط سازمان و افراد خودی صورت گرفته به این دلیل اعلام نمیکنند تا در اختیار کانالهای رقیب و بهرهبرداری آنان قرار نگیرد. و فقط اعلام تعداد بیننده را که معرف درجه مقبولیت یک برنامه است به عنوان دلیل ارائه یک برنامه به اطلاع عموم میرسانند، در حالی که دلائل اصلی و انگیزههای غالب برای محتوا و شکل برنامهها در اصل چیز دیگری است که از دیدگاه عموم مخفی میماند.
مثلاً گفته میشود که برنامههای شنبه شب دو کانال یک و دو تلویزیون دولتی آلمان، %90 بینندگان را به خود اختصاص میدهد؛ و مدعی هستند این امر را آمار نشان میدهد. بدین ترتیب برای کانال سوم و نیز برنامههای عمیقتر و فرهنگی و علمیتر کانال سوم ماهواره و دیگر برنامههای تلویزیونهای کابلی و خصوصی جمعاً %10 تماشاکننده باقی میماند. ساختار برنامههای این دو کانال به گونهای است که برنامه اول بعد از اخبار ساعت 20 یعنی از ساعت 20 و 15 دقیقه برنامه شو تفریحی و نمایشهای سرگرم کننده پخش میکند و کانال دوم در همین زمان یک فیلم سینمایی عرضه میدارد که در زمره برنامههای تفریحی و سرگرم کننده قلمداد میگردد. حال اگر به گزارش پژوهشها و آمارهای دیگر که از سنجش افکار ناشی میشود توجه کنیم که از حجم برنامههای شو و نمایشهای تفریحی شنبه شب دو کانال مزبور ناراضی هستند و به محتوای آنها انتقادهای فراوان ابراز میدارند، علی الاصول باید نتیجه بگیریم که غالب مردم در این شب و در این زمان یا اصلاً به تماشای تلویزیون نمینشینند و یا لااقل به برنامههای فرهنگی و هنری و علمی کانالهای دیگر خصوصاً کانالهای سوم ایالات توجه بیشتری مبذول میدارند؛ یا بینندگان دیگر شبکههای ماهوارهای و غیره هستند.
حالت دیگر آن است که نتایج سنجش افکار و آراء مردم و نیز تعداد بینندگان دو کانال را که نشان میدهد %90 بینندگان شنبه شب دو کانال سراسری را مشاهده میکنند به گونهای دیگر تفسیر کنیم و آن این که پرسش از مردم در مورد ارزش محتوا و شکل برنامههای سرگرمی و فیلم کانالهای 1 و 2، گروهی از مردم را شامل میشود که غالباً تماشاچیان این برنامهها نیستند. و بینندگان کانال 1 و 2 گروههای سنی دیگری هستند، با معیارهایی که برای آنان مطرح است، نظیر جاذبه مجری و مجریان، تنوع و شکل اجرای قطعات نمایشی و مقولاتی از این قبیل. اگر این نکات را لحاظ کنیم وملاک ارزیابی قرار دهیم، ملاحظه میشود که هیچ کدام از این بررسیها بر اساس تعداد بینندگان ما را به نتایج آماری و علمی و لازم و متناسب با رشد فکری و ارتقاء دانش عمومی جامعه هدایت نمیکند.
با وجود آن که متجاوز از بیست و پنج سال است که دست اندرکاران کانالهای دولتی - تلویزیون آلمان کادرهای پژوهشگر و مطالعه کنندگان افکار عمومی خود را دارند و پیوسته به بررسی و تحقیق مشغولند ولی واقعیتها و آثار اجتماعی و تأثیرات گوناگون برنامهها در سطح جامعه و همچنین تغییرات کمی و کیفی برنامهها و از طرف دیگر رشد روزافزون کانالهای خصوصی و تجاری و شبکههای کابلی و سیستمهای تصویری اروپایی همه و همه نشان دهندهی عدم کارآیی و فقدان لیاقتهای لازم در پژوهشگران کانالهای رسمی است. به نظر میرسد پژوهشهایی که با رعایت ضوابط و مبتنی بر اصول علمی و حرفهای صورت میگیرد و از جهات گوناگون بررسیهای تحلیلی و آماری انجام میشود، در سه محور باید بکار گرفته شود:
1- برای برنامهریزی و طراحی و جدول زمانی،
2- برای تعیین شکل و ساختار اجرای برنامهها،
3- برای اداره و مدیریت سیستم و تشکیلات.
1- بررسی و پژوهش به منظور طرح و برنامه:
از سال 1967 م. (1346 هـ. ش) که کانال دوم تلویزیون دولتی و سراسری آلمان تأسیس شد محور اصلی زمان بندی برنامهها، عادات و برنامههای روزانه و ایام تعطیل مردم قرار گرفت. این که به طور مشخص یک شبکه تلویزیونی چگونه برنامهریزی کند، تابع زندگی روزمره مردم و برنامههای روزانه تماشاچیان بود. مثلاً زندگی و کار روزانه مردم و اصولاً روز از چه ساعتی شروع میشود؟ ساعات کار و اوقات فراغت روزانه چه موقع است؟ کار گروههای مختلف در چه ساعتی از روز پایان میپذیرد؟ چه ساعتی عموماً به بستر خواب میروند؟ و سئوالاتی از این قبیل. این شاخصها و محورها که اکثراً تابع تلویزیون نیست و یا به میزان بسیار کمی تحت تأثیر برنامههای تلویزیونی قرار میگیرد، خط اصلی و محور کلی طراحی و برنامههای شبکه تلویزیونی کانال 2 بود. این محور و این شاخصهها تا چه اندازه در عمل مفید و قرین توفیق بوده است؟ بررسیهای سال 1973 نشان میدهد، با وجود آن که از اکتبر همان سال تغییرات گسترده و وسیعی در ساعات و میزان طول زمانی برنامهها و جداول زمانی آنها صورت گرفت، بررسیهای بعدی ثابت کرد که معیارها و دادههای قبلی، بخش عظیمی از بینندگان را شامل نمیشود و لذا از آن پس اکثر برنامههای جدی و اساسی و نیز حتی بخشهای تفریحی و سرگرم کننده در ساعات پایانی شب از آنتن پخش گردید. بررسیهای آماری دیگری در سال 1980م. نشان داد که گروه عظیم دیگری از بینندگان را باید در ساعات عصر و قبل از ساعت 18 و نیز در آخر شب یعنی بعد از ساعت 22 مد نظر قرار داد. این مطلب آخر نشان میدهد که برخلاف دهه 70 که ساعات پایانی شب بخش عظیمی از تماشاچیان تلویزیون آماده خواب میشدند و کمتر تلویزیون میدیدند، در دهه اخیر این زمان، حد واسط و فاصل میان کسانی است که روز آنها حدود ساعت 23 به پایان میرسد و کسان دیگری که تا ساعاتی بعد از آن نیز بیدار و فعال هستند.همچنین تغییرات پارهای پارامترهای حرفهای نظیر کوتاه شدن شیفت کاری، تغییر ساعات کار پارهای ادارات و کارخانهها و مآلاً تغییر ساعات بیداری صبحگاهی، شروع کار، ساعات رفتن به بستر خواب، اثرات خود را در تغییر گروه بینندگان تلویزیون و تماشاچیان ساعات بعد از ظهر و اواخر شب نمودار میسازد.
این تعیین نقش و هدف برای پژوهشهای راجع به رسانههای تصویری و تلویزیون که محور طراحی و برنامه ریزی قرار میگیرد، محور دیگری را هم باید شامل گردد که اجتناب ناپذیر مینماید و آن در نظر گرفتن و بررسی خصوصیات اجتماع و جامعه است. یک رسانه جمعی به ویژه تلویزیون که وظیفه همزیستی و همرنگی با مردم را داشته و باید برآورنده و تغذیه کننده نیازها و منطبق با ذائقه مردم باشد، زمانی میتواند در این وظیفه تا حدودی نسبی موفق باشد، که معیارهای فکری، عقیدتی، ذوقی، مبانی ارزشی و الگوهای رفتاری و سلوک و عادات زندگی جامعه خود را به روشنی دریافته باشد. در چنین صورتی است که تلویزیون صحنه تضارب و تعاطی افکار جامعه خواهد بود. این بعد محتوایی تحقیق و بررسی به منظور طرح و برنامه ریزی باید حداقل همسنگ و هم طراز و هم ارزش با ملاکها و دادههای مربوط به زمان برنامهها و مدت آنها و تقسیم ساعات روزانه کار و زندگی و استراحت مردم مورد توجه قرار گیرد. هر چند یک چنین پژوهش و بررسی و تحلیلهای کیفی آماری برای تمامی گروهها و طبقات اجتماعی ضمن برخورداری از ژرفا و دقت و جامعیت لازم با دشواری صورت میگیرد، اما در شرایط وجود رقبای تجاری و کانالهای خصوصی دارای منافعی که الزاماً با منافع و اهداف کانالهای دولتی و حقوقی که هزینههای آنها بر دوش مالیات دهندگان قرار دارد یکسان نیست، امری ضروری و به لحاظ مسئولیت اجتماعی تعهدآور میباشد.
2- تحقیق و پژوهش در خدمت شکل و نوع و ساختار برنامهها:
در این جا باید توجه داشت که پژوهش و مطالعه در این باره و بدین منظور نباید نظیر بازاریابی یک کالای تولیدی یا مصرفی تلقی گردد، که مثلاً بدانیم مردم از چه موضوعی لذت بیشتری میبرند یا چه نوع سرگرمی را طالب هستند و بعد به دنبال تولید فیلم یا اجرای یک شو یا برنامه مناسب با این تمایلات برویم. چارچوب این بررسی باید بر این مبنا باشد که میان رسانه و مخاطبهای آن پلی ارتباطی و دوطرفه برقرار گردد.به عنوان مثال به دو مورد باید توجه کرد که در نتیجه مطالعات سالهای 1984 و 1985م. مطرح شد. یکی از آن دو مورد به بخشهای اخبار روز و مباحث سیاسی مربوط میشد و دیگری ایجاد بخش خبری برای کودکان، نوجوانان و مجله خبری برای جوانان در کادر برنامههایی که برای این گروههای سنی باید از اساس متحول و طراحی میشد. همچنین ضرورت ساختن برنامههایی برای خردسالان سنین کودکستان نمودار شد (1). مطالعات سالهای اخیر نیز طرح و برنامهریزیهای جدیدی را برای خانوادهها ضروری ساخته است که در قالب سریالهای تلویزیونی و دربرگیرنده و شامل مسائل جدید در نظام خانوادگی و زناشوئی میباشد که ناشی از تحولات و دگرگونی در ضوابط و ارزشهای سنتی خانواده و دیگر شرایط جوامع صنعتی قلمداد میگردد. تنظیم و ارائه برنامههای فرهنگی برای اقلیتها نیز از زمره این دستاوردها به حساب میآید. خصوصاً دو محور اخیر با توجه به برنامههای فراوان سرگرمی و تجارتی
کانالهای غیردولتی و شبکههای آمریکائی و اروپائی ماهوارهها که به عنوان رقیبی جدی به میدان آمدهاند، عنایت و بذل توجهی ویژه را طلب میکند. در عین حال این سئوال را مطرح میکند که آیا با این همه و یا با این مقدار میتوان خطر سقوط و افول فرهنگ عام و محتوای فکری و ارزشی جامعه را به حداقل تقلیل داد؟ و آیا در چنین شرایطی توجه و تمرکز بر روی برنامههای سازنده فرهنگی باعث روی آوردن بینندگان به کانالهای تجاری و سرگرم کننده نخواهد شد؟ آیا با جاذبههای فریبنده کانالهای مزبور که فقط برای مقاصد تبلیغاتی و سودهای تجاری و بازرگانی ایجاد میشود میتوان به رقابت برخاست و در عین حال ارزشها و ملاکهای فرهنگی و اخلاقی را محور قرار داد؟ برنامههای اصیل موسیقی، اطلاعات و آموزشهای اقتصادی و اجتماعی نیز موضوعاتی هستند که طراحان و برنامهریزان را با مشکلات جدی روبرو ساخته است. ضرورتهای درون سازمانی و عوامل تعیین کننده خارجی نیز مسائلی هستند که بررسیها و پژوهشهای جهتدار دیگری را ضروری میسازد. تغییرات و تحولات آراء و اندیشههای سیاسی، اجتماعی که همواره دستخوش عوامل متعدد هستند نیز موضوع پژوهش و تحقیق باید قرار گیرد. پرداختن و رعایت آنچه گفته شد موجب ایجاد و استحکام پل دوطرفه ارتباطی میان رسانه ارتباطی و مخاطبهای آن میگردد. امری که بدان توجه نشده است و ضرورت آن روز به روز مشهودتر میگردد.
3- پژوهش و تحقیقات در خدمت مدیریت و اداره سازمان:
شرایط جدیدی که تعداد کانالها و سیستمهای رسانههای تصویری پدیدار ساخته است موجب گردیده که مدیریت و سیستم اداره سازمان رسانههای تصویری از نو مورد تجدیدنظر قرار گیرد. در این زمینه نیز باید مطالعات و پژوهشهایی صورت گیرد. طی مدت ده سالی که بحثها و گفتگوها و مطالعات پیرامون فوائد یا خطرات رسانههای جدید در دو گروه رسانههای دولتی (با صرف هزینه از منابع مالی عمومی و دولتی) و رسانههای وابسته به بخش خصوصی در جریان بود، کمتر به بررسیهای علمی و آماری و تجربی توجه میشد و غالباً نقطه نظرات شخصی و کمتر جهان نگریها و جهانبینیهای جهان شمول مبنای کار قرار داشت. اولین پژوهشهای تجربی و مطالعات علمی و تحلیلهای چند بعدی آماری در آلمان در سال 1987م. صورت گرفت و آن براساس اقداماتی بود که مشترکاً سازمان تلویزیون دوم آلمان و یک شبکه تلویزیون ایالتی انجام دادند. منظور از این آزمایش بررسی تأثیرات مثبت یا منفی، مفید یا زیانآور کثرت و تعدد برنامههای تلویزیونی - از طریق گسترش تلویزیون کابلی - با جاذبههای فراوانتر بر حوزه تأثیرات کانالهای رسمی بود. هدف، یافتن پاسخی برای این سئوال بود که ظهور و فعالیت رقبای فراوان در صحنه رسانههای تصویری چه وظائفی را فراروی گردانندگان و مسئولان سازماندهی کانالهای دولتی قرار میدهد؛ و موفقیت در این میدان پر رقابت چه مسائلی را در چه زمینههائی بر کانالهای دولتی تحمیل میکند. آیا این سازمانها باید خود را با توقعات بینندگان کانالهای خصوصی تطبیق دهند؟ البته تا این زمان و تا حدودی پارهای انطباقها قهراً اعمال شده و هنوز هم اجرا میگردد. با این هدف که هر چه بیشتر بینندگان را از دست رقبای خود خارج ساخته و به سوی خود بکشانند. به عنوان مثال پخش فیلمهای سینمائی و سریالهای تلویزیونی و برنامههای ورزشی و تفریحی در اوقات و زمانهای اصلی و پربیننده، به قیمت عقب راندن برنامههای خبری و سیاسی و فرهنگی و آموزنده و پخش آنها در زمانهای نامناسبتر، از این مقوله است.در همین مجموعه و ارتباط باید معیارها و شاخصههای دیگری را برای میزان موفقیت یک برنامه در نظر گرفت و به کمک این معیارها به تحلیل آمارهای برخاسته از سنجش افکار پرداخت. برای کانالهای تجارتی و ماهوارهای بخش خصوصی تنها معیار پذیرفته شده و حاکم فقط و فقط تعداد بیننده است. برای برنامههای آنتن سراسری ملی باید معیارهای کیفی نیز ضابطهای مهم و اساسی برای موفقیت برنامهها به حساب آید. محورهای بررسی کمی که خصوصاً از سال 1985م. تاکنون کم و بیش ملاک و معیار قرار گرفته است بر اساس تأمین نیاز سازمانهای تلویزیونی برای جلب بینندگان بیشتر است که از آن طریق بتوانند در پیامهای بازرگانی، توقعات سفارش دهندگان و سوداگران اقتصادی را پاسخ گویند، زیرا سود سرشار حاصله از ایجاد یک کانال تلویزیونی، ضمن پوشش کلیه هزینهها، تنها از طریق آگهیهای بازرگانی حاصل میشود. فروش بیشتر یک کالا ایجاب میکند که بینندگان بیشتری با آن از طریق تلویزیون آشنا شده باشند و همین امر نیز ایجاب میکند که بر جذابیت برنامهها بدون توجه بر ملاکها و معیارهای فرهنگی، علمی، آموزشی و. .. روز بروز افزوده گردد. (اگر توجه کنیم که وسیعترین مصرف کنندهها را گروههای جوان و بین سنین 14 تا 25 سال تشکیل میدهند و جاذبههای مورد نظر این گروه را که بر سه محور اصلی سکس، خشونت و فانتزی دور میزند در نظر آوریم، محتوای برنامههای پرزرق و برق این کانالها در نظرمان مجسم خواهد شد) این ضرورت مسئولان کانالهای 1 و 2 را نیز بر آن داشته که نه در لابلای برنامههای شبانه و شامگاهی، بلکه لااقل در فواصل و مقاطع معینی به پخش پیامهای بازرگانی بپردازند. (خواننده باید توجه داشته باشد که محتوای یک پیام بازرگانی تلویزیونی در غرب آن طور که در کشور ما ایران رایج است نمیباشد. بلکه با استفاده از تمامی عناصر سکس، تخیلات، تکنیکهای جذاب نور و صدا و حرکت و حتی بهرهگیری زیانبار از قداستهای ملی و مذهبی، و با مدد از اصول روانشناسی صحنههائی را خلق میکنند که نه فقط جوان و نوجوان را در جای خود میخکوب کرده و حتی توجه اکثر بزرگسالان را نیز به خود جلب میکند).
در زمینه شاخصهها و ملاکهای بررسی کیفی، در کنار معیارهای زیباشناسی و اخلاقی که باید مورد توجه قرار گیرند، اصالت موضوعات، صحت و مستند بودن اطلاعات متناسب با شرایط زمان و مکان بودن محتواها، نزدیک بودن و صمیمی بودن با بیننده هم به منظور اثرگذاری مثبت در زمینههای آموزشی، راهنمائی، پندهای مفید برای زندگانی روزمره و حرفهای، و هم به منظور تسهیل در جلب آراء و نظرات آنها به هنگام سنجش افکار، خلاصه و در یک کلام تعداد ابعاد و تنوع برنامهها متناسب با تمامی گروههای اجتماع باید موضوع مطالعات و پژوهشهای کمی و کیفی و تحلیل آنها قرار گیرد.
در شرایط رقابتهای نابرابر فعلی در زمینه رسانههای تصویری، تأمین مصلحت جامعه و اجتماع کار برنامهریزان و مسئولان را سخت دشوار ساخته است. آشنا کردن مردم به مصالح خود و خانواده و جامعهشان، ضرورت ارتقاء دانش عامه و فرهنگ مردمی هم باید به جامعه تفهیم شود و طی برنامههای مناسبی به آنان عرضه گردد و هم طی فرآیند خاصی بازتاب آن مجدداً بررسی گردد. وظیفه سازمانهای تلویزیونی که از محل مالیاتهای مردم تأمین میگردد و مصالح جامعه را در اولویت طرح و محتوا قرار داده است روز به روز سنگینتر میشود. ایجاد پل ارتباطی دو طرفه میان تلویزیون و بینندگان آن ضرورتی است اجتناب ناپذیر و در عین حال دشوار. دیگر رسانههای نوشتاری نیز باید در این مهم بکوشند، به نظر میرسد سازمان تلویزیون دولتی خود نیز باید از وسائل و رسانههای نوشتاری در انجام هدف و برنامههای عام المنفعه و روشنگرانه خود بهره گیرد، و مردم را با خطرات بالقوه موجود آشنا سازد.
آنچه در حال حاضر بر روی آنتن میرود و شکل و محتوا و ساختار برنامهها را تشکیل میدهد، با آنچه گفته شد و ضروری به نظر میرسد، فاصله بسیاری دارد.
باید توجه کنیم که مطالب فوق را شانزده سال قبل یکی از مسئولان و مدیران طراز اول کانال دوم تلویزیون دولتی آلمان بر زبان رانده است. از آن زمان تا به امروز هم بر تعداد کانالهای ماهوارهای و هم تلویزیونهای کابلی افزوده شده به گونهای که هر گیرنده تلویزیونی در آلمان با هزینهای اندلی میتواند از تمام آنچه توسط این سازمانهای تلویزیونی فرستاده میشود استفاده کند و هم با پیشرفت امکانات فنی و پیدایش آنتنهای نیرومند و نسبتاً ارزان هر کس که صاحب یک تلویزیون باشد میتواند حدوداً برنامههای 400 فرستنده تلویزیونی را در اطاق منزل خود دریافت کند. حدود شش سال است که در آلمان تجهیزات یک آنتن تلویزیونی به ارزش تقریباً سه هزار مارک (کمتر از یک میلیون تومان) میتواند فرستندههای غالب کشورهای جهان از جمله سه شبکه سیمای جمهوری اسلامی ایران را بر روی صفحه تلویزیونهای خانگی منتقل کند و این در حالی است که هنوز قسمت اعظم سرزمین ما تحت پوشش شبکه سوم و بعضاً شبکه دوم نرفته است. بدین ترتیب واضح است که کار طراحان و مدیران و مسئولان یک ایستگاه تلویزیونی چه ابعادی پیدا کرده است. و نیز روشن است که نمیتوان به سلامت فکر و نیتهای انسان دوستانه و کمالگرای مدیران و تولیدکنندگان همه این فرستندههای تلویزیونی جهان اطمینان داشت.
پینوشت:
1- از سال 1996، دو شبکه سراسری 1 و 2 آلمان (ARD, ZDF) مشترکاً یک شبکه مستقل را برای خردسالان دایر کردهاند. هم چنین یک کانال ماهوارهای اختصاصاً برای بانوان برنامه پخش میکند.
منبع مقاله:طباطبایی، صادق؛ (1388)، طلوع ماهواره و افول فرهنگ (چه باید کرد؟)، تهران: نشر اطلاعات، چاپ پنجم.
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}