نویسنده: Rhoda Rappaport
مترجم: نصرت الله مجتبایی



 
[ān rober žāk turgo]
Anne- Robert- Jacques Turgot
(ت. پاریس، فرانسه، 20 اردیبهشت 1106/ 10 مه‌ی 1727؛ و. پاریس، 28 اسفند 1159/ 18 مارس 1781)، اقتصاد، فلسفه.
تورگو، نامورترین فرد خاندان برجسته‌ی تورگو، سومین پسر میشل اتیئن تورگو بود؛ پدرش شهردار پاریس، شهر ساز و تهیه کننده‌ی نقشه‌ی مسّاحی پاریس مشهور به نقشه‌ی تورگو بود. یکی از برادران بزرگترش، اتیئن فرانسوا، زمانی کوتاه فرمانداری گویان فرانسه را برعهده داشت و گیاه‌‌شناسی و کارشناسی توانا در کشاورزی بود.
تورگو در آغاز برآن بود که در سلک کشیشان درآید و در آموزشکده‌ی دینی سن‌سولپیس و سوربون به تحصیل پرداخت. در سال 1130، با دریافت این نکته که برای روحانی شدن استعدادی ندارد، تصمیم گرفت که به پیروی از راه و رسم خانوادگی خدمت دولتی پیشه کند. در 1140 به فرمانداری لیموژ منصوب شد، و بهسازیهائی که در دوره‌ای سیزده ساله اعمال کرد از او شخصیتی ملی و بلندپایه ساخت. شهرت او شاید بیش از هر چیز برای آن بود که بیگاری (corvée، کار اجباری در جاده‌ها) را برانداخت: با استفاده از کارگران حرفه‌ای به جای دهقانان، به نتایجی چنان خوب دست یافت که در 1166 هنوز جاده‌های لیموزن بهترین جاده‌های فرانسه بشمار می‌رفتند.(1) از تورگو خواسته شد که به مناطق آبادتر فرانسه منتقل شود ولی او ترجیح داد که در لیموزن ادامه‌ی خدمت دهد؛ فقط در 1153 آن ناحیه را ترک گفت، و آن هنگامی بود که در نخستین دولتی که لوئی شانزدهم تشکیل داد وزیر دریاداری شد. یک ماه بعد به عنوان بازرس کل دارایی فرانسه منصوب گشت و کمتر از دو سال در این سمت باقی ماند (مرداد 1153 تا اردیبهشت 1155). در سمت بازرس کل دارایی دست به بهسازیهای جسورانه‌ای در سطح کشور زد، و از این راه دشمنی بسیاری از گروههای دارای منافع خاصی را برانگیخت و به عنوان شجاعترین و روشنگرترین مقام دولتی نظام حکومتی کهن شهرتی پایدار یافت.
علایق و استعدادهای تورگو پردامنه بود و بسیار فراتر از تصور جدیدی است که از او به عنوان یک اقتصاددان پیدا شده است. او پنج زبان بیگانه را خوب می‌دانست، دو زبان دیگر را نیز مطالعه کرده بود، و ترجمه‌هایش را در شعر و نثر، از انگلیسی و آلمانی و لاتینی، انتشار داد. در زمینه‌ی علوم نیز او همین قدرت فراگیری موضوعهای متنوع را از خود نشان داد؛ در نوشته‌هایش به جنبه‌هائی از فیزیک و شیمی و زمین‌‌شناسی پرداخته است. علاوه بر این، مشهور است که او با نجوم و جغرافیا و نظریه و عمل دریانوردی نیز آشنایی کافی داشت تا بتواند وزیر دریاداری فوق العاده صاحب صلاحیتی باشد.
دانش اندوزی رسمی تورگو در عرصه‌ی علوم عبارت بود از مطالعه‌ی فیزیک نیوتنی با کشیش سیگورنی و شیمی با گیوم فرانسوا روئل. در 1127، که هنوز دانشجو بود طرح رساله‌ای را درباره‌ی «علل پیشرفت و انحطاط هنرها و علوم» ریخت، که قصد داشت آن را برای کسب جایزه‌ای که در آن زمان از طرف فرهنگستان سواسون داده می‌شد به آنجا تقدیم کند. در همان سال نقد مختصر و جالب توجهی بر کیهان‌‌شناسی و زمین‌‌شناسی بوفون نیز نوشت، که اصول آن را در آگهینامه‌ای برای Histoire naturelle («تاریخ طبیعیِ») بوفون انتشار داده بود. تنها دست اندازی دیگر تورگو در عرصه‌ی زمین‌‌شناسی سلسله یادداشتهائی است که حین سفرهای سال 1149 خود از مشاهداتش برداشته است.
تنها اثر علمی‌ای که در زمان زنده بودن تورگو انتشار یافت مقاله‌ای بود با عنوان «انبساط پذیری» که در Encyclopédie («دایرةالمعارف») دیدرو درج شد.(2) در این مقاله خواسته است بُخارسازی: (vaporization) را از بخار شدن (evaporation) متمایز سازد؛ بخار شدن را کاهش حجم از سطح یک مایع یا جامدی که در معرض هوا قرار گرفته شده باشد تعریف می‌کرد و بخارسازی را نتیجه‌ی نیروهای رانش می‌دانست-او این مضمون نیوتنی را بتفصیل شرح داده است-که در سطح معیّنی عمل می‌کنند و موجد تغییر حالت می‌شوند. این مقاله در دهه‌ی 1140 ظاهراً تأثیری در لاووازیه گذاشت، و کوندورسه بعداً اعلام کرد که تورگو «نظرهای تازه‌ای وارد فلسفه‌ی طبیعی کرده است.»(3) تورگو در آخرین سالهای زندگانیش توانست دوباره به بعضی از مطالبی که در مقاله‌‌‌‌‌‌‌اش مطرح کرده بود، بویژه به مسأله‌ی تقطیر در خلأ و در شرایط دمای متغیّر، بپردازد.
استعداد تورگو در زمینه‌ی شیمی را نامه‌هائی آشکار می‌سازند که او در سالهای 1150-1151 با کوندورسه مبادله کرده است. او به نحوی اقناع کننده استدلال کرد که افزایش وزن او کسید فلزی را باید به عنوان ترکیب فلز با «هوا» توصیف کرد، و بدین ترتیب بعضی از عقاید لاووازیه را از پیش بیان کرد. به اعتراف خودش، نتیجه گیریهایش حاصل کار در آزمایشگاه نبوده و استدلالش فقط استدلالی منطقی و استقرایی بوده است.
آنچه از فعالیتهای علمی تورگو اهمیت بیشتری داشت نقشی بود که او از موضع یک مقام دولتی در حمایت از علم ایفا می‌کرد و همیشه توصیه‌ی کارشناسان علوم را جویا می‌شد. توسّل او به دانشمندان هم مکرر و هم مبتکرانه بود؛ از آنان نمی‌خواست که درباره‌ی مواردی خاص و معین اظهار نظر کنند بلکه جویای فلسفه‌ای عام و کلی بود که به عمل درآید. تورگو، تحت تأثیر عقاید ونسان دوگورنه و فیزیوکراتها، کشاورزی و صنعت و بازرگانی را در صورتی مطلوب می‌انگاشت که از قید مقررات سخت دولتی رها باشند. نتیجه‌ی فرعی گریزناپذیر این عقیده آن است که آزادی بیلگام در کسب و کار ضامن پیشرفت و رونق و رفاه خواهد شد. امّا تورگو به این فکر نظریه‌ی دیگری را افزود که برایش دارای همان وزن و اعتبار بود: نتایج پژوهشهای علمی، آنگاه که در فن‌‌شناسی بکار برده و به دهقانان و پیشه وران و صنعتکاران و سایر افراد آموخته شوند، می‌توانند اساسی استوار برای پیشرفت فراهم آورند. این عقاید در بسیاری از اقدامهای او آشکارند، مانند گماردن نیکولا دماره‌ی زمین‌شناس به بازرسی صنایع در لیموزن (4) و کوششهای پیشگامانه‌ی او برای جمع آوری اطلاعات دقیق آماری درباره‌ی لیموزن و، سرانجام، درباره‌ی تمام فرانسه.
عقاید تورگو تازگی نداشتند و، در واقع، معاصران او، از ترودن گرفته تا اصحاب دایرةالمعارف، در آنها سهیم بودند. اگر اختلافهای بین تورگو و دیگران از حیث درجه باشد تا از حیث نوع، هماهنگی و انسجام خط مشیهایش او را بین وزیران حکومت سلطنتی در مواقعی ممتاز قرار می‌دهد، در حالی که قدرت سیاسیش او را از سایر فیلسوفان متمایز می‌سازد. گذشته از این، تورگو با دانش شخصی خود و دست توانائی که در علوم داشت برای ارزیابی توانایی دیگران داوری روشن بین بود، و عمداً بر دامنه‌ی آشنایی خود با زمینه‌هائی چون کشاورزی می‌افزود تا توصیه‌های دانشمندان مورد مشورت خود را خوب بفهمد. طرز فکر او در این مورد را کوندورسه به طرزی روشن و خلاصه بیان کرده است:
"او از مشورت با اهل دانش باک نداشت، زیرا از حقیقت نمی‌هراسید.... ولی در عین حال می‌دانست که دانشمندان، که مقید به نظام و برهانند، گاه به روحیه‌ای از شک و بی‌اطمینانی افراطی کشیده می‌شوند؛ و در مشورت با آنان باید کوشید که با آنان به تفاهم و درک متقابل رسید.... [او] تشویق علم و هنر را وظیفه‌ی اصلی شغل و مقام خود می‌دانست.(5)"
طرز فکر تورگو، که در خط مشی او جلوه می‌کرد، او را بر آن می‌داشت که طرحهائی از خود ابداع کند، از دانشمندان نظر بخواهد، از کار ترجمه‌ی رساله‌های علمی حمایت کند، و مشوّق مخترعان باشد.
توجه عمده‌ی تورگو، در دوره‌ی فرمانداری، عبارت بود از بهتر کردن وضع کشاورزی در ناحیه‌ی فقیری چون برتانی که در معرض قحطی و بیماریهای بومی و همه گیر قرار داشت. وی، با آگاهی از بررسیهای کارشناسان کشاورزی، متقاعد شد که در زمینهائی که گندم عمل نمی‌آید سیب زمینی خوب رشد می‌کند، و نیز سیب زمینی غذائی است که هم برای انسان مفید است و هم برای احشام. کوشش او برای تشویق کشاورزان لیموژ به کشت آزمایشی سیب زمینی، سالها پیش از آنکه این گیاه در سایر استانهای فرانسه رایج شود، با موفقیت قرین شد. تورگو از انجمن کشاورزی لیموژ، که سلفش پاژ دومارشوال در 1138 آن را تأسیس کرده بود، حمایت می‌کرد. با این که شک داشت که آزمایشهای دسته جمعی درست از آب درآیند، در برخی از جلسه‌ها حاضر می‌شد، وسایل لازم را به انجمن اهدا می‌کرد، و جوایزی را از سرمایه‌ی خودش برای بررسیهای کشاورزی مقرر می‌داشت. در 1145 یک مدرسه‌ی دامپزشکی در لیموژ دایر کرد؛ الگوی این مدرسه، که عمری کوتاه داشت، مدرسه‌ی دامپزشکی لیون بود که در 1141 تأسیس شده بود تورگو از همان زمان دانشجویانی را به آنجا اعزام می‌کرد. در 1141، که کولژدولیموژ دستخوش تغییراتی می‌شد، تورگو قدرت و نفوذ خود را بکار برد تا در برنامه‌ی جدید درسی آموزشکده به علوم جای مهمی داده شود.
توجه و علاقه‌ی تورگو به کشاورزی، در هنگامی که وی بازرس کل دارایی بود، از دو راه فوق العاده مهم ابراز می‌شد. بروز وحشتناک طاعون گاوی در 1153 تورگو را برآن داشت که فلیکس ویک دازیر را به استانهای جنوب شرقی که آلوده شده بودند گسیل دارد تا بیماری را بررسی کند و راههای درمان را توصیه نماید. آنچه در امر تشخیص و مهار بیماریها مطرح شد به تورگو فهماند که بررسی بیماریهای همه گیر باید به گونه‌ای منظم و روشمند صورت پذیرد، و در نتیجه او و بدین منظور و برای بهبود بخشودن به امر آموزش و پژوهش پزشکی انجمنی بنیاد نهادند. این انجمن، که نخستین بار در 1155 تشکیل جلسه داد، بعداً انجمن پادشاهی پزشکی نام گرفت و ویک دازیر نخستین دبیر آن شد. تورگو، همزمان با این کارها، به کوششهای خود برای شناساندن فراورده‌های جدید کشاورزی ادامه می‌داد. در سمت فرماندار، تمام فراورده‌هائی را که در دیگر جاهای فرانسه کشت می‌شدند به لیموزن آورد، اما در سمت بازرس کل دارایی علایقش را به فراورده‌های خارج از فرانسه متوجه ساخت. در 1154 ژوزف دومبه‌ی گیاه‌شناس را مأمور کرد که به امریکای جنوبی سفر کند و از او خواست که گیاهانی را به فرانسه بیاورد که از لحاظ گیاه‌‌شناسی جالب توجه و دارای ارزش بالقوه‌ی کشاورزی باشند. تورگو در برنامه ریزی این سفر صمیمانه دخالت کرد و از توصیه‌های کوندورسه و گیاه شناسانی چون آنتوان لوران دو ژوسیو و آندره توئن بهره گرفت.
سفرهای دومبه و دیگران تنها با هدف و منظور کشاورزی همراه نبودند. یکی از هدفهای وسیع تورگو، که در آن با فیزیوکراتها اشتراک داشت، فراهم آوردن یک بازرگانی جهانی براساس سازمانی عقلایی‌تر بود، بدین گونه که هر کشور به کاشتن و ساختن چیزهائی بپردازد که خاک و آب و هوا و مهارتهای فنی آن برای تولید آن کالاها بیشترین تناسب را داشته باشد. اما علاوه بر این، تورگو در پی آن بود که بتواند دانشمندانی را به صورت نوعی «فرهنگستان سیّار» برای جمع آوری اطلاعات علمی به سراسر گیتی گسیل دارد.(6) نظر او، که در آن زمان هم نامتعارف نبود، دایر بر این که علم از آنِ تمامی بشریّت است و به ملتهائی خاصی تعلق ندارد، در اظهار نامه‌ای که بعد از 1125 خطاب به لوئی شانزدهم نوشته شد آشکار است. تورگو مصرّانه از پادشاه درخواست کرد (و او نیز درخواستش را پذیرفت) که، حال که فرانسه در آستانه جنگ با انگلستان قرار دارد و ناخدا کوک سومین سفر دریایی خود را می‌گذراند، به کشتیهای فرانسوی دستور داده شود که به هیچ روی متعرّض ناخدا کوک نشوند.
دانشمندی که به طور منظم مورد مشورت تورگو قرار می‌گرفت کوندورسه بود، که یکی از دوستان شخصی او بود و چنین پیداست که نقش غیررسمی رابط بین تورگو و فرهنگستان پادشاهی علوم را ایفا می‌کرده است. از جمله‌ی طرحهای متعددی که کوندورسه در تنظیم آنها سهیم بود طرح تورگو برای برقرار ساختن نظام واحد اوزان و مقادیر بود، که از مدتها پیش لازم و مطلوب به نظر می‌رسید. تورگو، مانند کسانی که بعدها دستگاه متریک را ابداع کردند، بهترین کار برای تعیین واحد طول را گزیدن یک واحد ثابت طبیعی می‌دانست-مانند طول آونگی [با دوره تناوب دو ثانیه] در یک عرض جغرافیایی معیّن؛ معیار وزن باید به روشی مشابه تعیین شود، و سپس ضرب سکه نیز باید در واحدهائی متناظر با تقسیمات واحد وزن صورت پذیرد. تورگو براساس توصیه‌ی کوندورسه از شارل مسیه‌ی اخترشناسی خواست که به اندازه گیریهای مقدماتی بپردازد، و در 1154 تورگو و کوندورسه دستورالعملهائی برای مسیه صادر کردند. کار، اگرچه آغاز شد، با از قدرت افتادن تورگو متوقف ماند.
علاقه‌ی تورگو به آبگذرها و آبراهه‌های طبیعی فرانسه ناشی از شوق او به بهبود بخشیدن به وضع بازرگانی داخلی بود. در 1154، بنابر توصیه‌ی کوندورسه، کمیته‌ای مرکب از سه دانشمند عالیمقام-کوندورسه، بوسو، و د/ آلامبر-برپا کرد تا پیشنهادهای راجع به ایجاد آبگذرهای جدید را بررسی کند و بر آبگذرهای در دست ساختمان نظارت داشته باشد. این دانشمندان در نظر داشتند که این وظیفه را بی‌دریافت حقوق انجام دهند ولی پاداش کوندورسه با منصوب شدنش به مدیریت ضرابخانه داده شد، و بوسو به مقام استادی کرسی تازه تأسیس شده‌ی ئیدرودینامیک منصوب گردید. با برکنار شدن تورگو از کار کمیته نیز منحل گشت.
تورگو، به منظور اصلاح تولید باروت، در 1154 انحصار دولتی باروت را بوجود آورد، و لاووازیه را به عنوان یکی از گردانندگان آن تعیین کرد. این سازمان دولتی نه تنها ساختن شوره را در سراسر کشور بر عهده داشت، بلکه برآن شد که برای بالابردن کیفیت و افزایش کمیّت شوره، که در تولید باروت بکار می‌رفت، نیز تحقیق کند این تحقیق-که بخش بزرگتر آن به همت لاووازیه صورت پذیرفت-مدتها پس از برکناری تورگو ادامه یافت، و نتایج آن کمی بعد در انقلاب امریکا و سپس در انقلاب فرانسه هویدا گردید.
فعالیتهای تورگو در بیست ماهی که بازرس کل دارایی بود- و هشت ماه از این بیست ماه را در اثر ابتلای شدید به نقرس در بستر افتاده بود از لحاظ تعداد، گوناگونی، و هوشمندانه بودن بسیار قابل توجه بودند. مساعی او را، که می‌توان نقطه‌ی اوج منطقی نخستین عقاید و اوج کار او در زمان فرمانداری دانست، شاهدی هستند بر ثبات قدم در به عمل درآوردن آرمانهای یک اصلاح طلب روشن بین. اگرچه فقط انگشت شماری از اصلاحات تورگو بعد از برکنار شدنش دوام یافتند-برخی از آنها در دهه‌های بعد دوباره به عمل درآمدند-فلسفه‌ی او آنگونه بود که بر نسلهای بعد از خود اثر بگذارد.

کتابشناسی

یکم، کارهای اصلی.

1. آثار انتشاریافته: بهترین چاپ از چاپهای متعدد آثار تورگوOeuvres de Turgot et documents le concernant است، ویراسته‌ی گوستاو شل، 5 جلد (پاریس، 1913-1923)، اگرچه ویراستار در برخی از آنچه ثبت و ضبط کرده است خطاهائی مرتکب شده و تعدادی از مواد و مطالب با ارزش-از جمله نامه‌هائی که خطاب به تورگو نوشته شده است-را از قلم انداخته است. بنابراین، از مراجعه به کتاب Correspondance inédite de Condorcet et de Turgot 1770-1779 ، ویراسته‌ی شارل آنری (پاریس، 1883) گزیری نیست.
در صحت تألیف یادداشتهای انتشار یافته‌ی مربوط به زمین شناسی، که به تورگو نسبت داده شده‌اند، جای تردید است، اگرچه مسلم است که تورگو در ضمن سفرهایش عقایدی در موضوعهای زمین‌‌شناسی ابراز کرده است.
نوشته‌ها و مباحث مربوط به این مورد در Oeuvres، دوم، 604، و Oeuvre de M Turgot, Ministre d"état، ویراسته‌ی دو پون دونمور، 9 جلد (پاریس، 1808-1811)، یکم، 52-53، سوم، 376-447، مندرجند.
2. دستنوشته ها. سه منبع عمده وجود دارند، که یکی از آنها خصوصی است؛ دوتای دیگر عبارتند از بایگانی ملی، پاریس، و کتابخانه‌ی تاریخی میلز، ویلمینگتن، دِلاوِر. قس A Guide to the Manuscripts in the Eleutherian Mills Historical Library: Accessions Through the Year 1965 ، از جان ب. ریگز (گرینویل، دلاور، 1970). بیشتر مدارک به همت شِل انتشار یافتند، اما پانویسهای مندرج در ویرایش او راهنمائی به برخی از دستنوشته‌هائی هستند که وی تصمیم داشت آنها را حذف کند.

دوم. خواندنیهای فرعی.

Essai sur Le ministére de Turgot، از پ. ف. ش. فونسن (پاریس، 1877)؛ Turgot and the Ancient Régime in France ، از داگلس دیکین (لندن، [ 1993])، با کتابشناسی و یادداشتهای ارزشمند؛ Lavoisier- The Crucial Year: The Background and Origin of his First Experiments on Combustions in 1772 ، از هنری گِرلاک (ایتاکا، نیویورک، [1961])، فصل 5؛ «The Chair of Hydrodynamics in Paris, 1775-1791: A Creation of Turgot»، از راجر هان، در Actes du ، Congrès international d’histoire des sciences دوم (پاریس، 1964)، 751-754؛ Government Patronage of Science in Eighteenth-Century France ، از رودار پاپورت، در History of Science، هشتم (1969 انتشار یافته‌ی 1970)، 119-136؛ Nouvelle contribution à l’étude de l’évolution des idées de Lavoisier sur la nature de l’air et sur la clacination des métaux، از جری گاف، در AHS، 22 (1969)، 267-275.
نیز A Bibliography of
of the Works of Antoine Laurent Lavoisier 1743- 1794، از دنیس ا. دیووین و هربرت کلیکستین (لندن، 1954)، بخصوص صفحات 219 تا 222؛ فهرست موضوعی برای این جلد عبارت است از Supplement to a Bibliography of the Works of Antoine Laurent Lavoisier 1743-1794، از دیووین (لندن، 1965).
در تعداد زیادی از بررسیهای عمومی درباره‌ی تورگو موضوعات و مسائل علمی به حداقل رسیده‌اند یا اصولاً مطرح نشده‌اند، اما ارزشمندترین این بررسیها نخستین زندگینامه‌ها هستند: Mémoires sur La vie et Les ouvrages de M. Turgot, minister d’Etat، از دوپون دونمور، دو جلد در یک جلد (فیلادلفیا، 1782)؛ و Vie de Monsieur Turgot، از مارکی کوندو رسه (لندن، 1786)، ترجمه شده، بی‌ذکر نام مترجم، با عنوان The Life of M. Turgot (لندن، 1787)، که در Oeuvres de Condorcet، ویراسته‌ی آ. ش. اوکونور و ف. آراگو، 12 جلد (پاریس، 1874-1849)، پنجم، 1-233، نیز به چاپ رسیده است.
برای آگاهی یافتن از روابط تورگو با مجامع علمی، Condorcet From Natural Philosophy to Social Mathematics، از کیث بیکر (شیکاگو، 1975)؛ و «Probability and Politics: Laplace, Condorcet and Turgot»، از چ. ک. گیلیسپی، در PAPS، 116 (1972)، 1-20.

پی‌نوشت‌ها:

1- Travels in France During the Years 1784, 1788, 1789 («سفرهائی در فرانسه در طول سالهای 1168، 1167، 1166»)، از آثر یانگ (چاپهای متعدد)، موضوع مربوط به تاریخ 6 ژوئن 1787.
2- Encyclopedie, ou Dictionnaire raisonné des sciences, des arts et des. [2] métiers («دایرة المعارف، یا فرهنگ معقول علوم، هنرها، و فنون»)، از دنی دیدرو و ژان لورون د/ آلامبر، ششم (1756)، 274-285، و غلطهای چاپی مهم، هفتم (1757)، 1028-1029، تجدید چاپ در Oeuvres («آثار») شل، یکم، 538-576.
3. Life («زندگی»)، از کوندو رسه، 30-31.
4. نامه از تورگو به دانیئل ترودن، 10 سپتامبر 1762، مندرج در Conseil de commerce et Bureau du commerce 1700-1791. Inventaire analytique de Procés-Verbax («شورای بازرگانی و دفتر بازرگانی، 1079-1170. فهرست تحلیلی صورت جلسه‌ها»)، از پیئر بوناسیو و اوژن لولون (پاریس، 1900)، چهل و پنج، ستون 2، پانویس 2.
5. «زندگی»، از کوندو رسه، 136-137، 144.
6. Mémoires «مقالات»، از دوپون دونمور، یکم، 122. قس «آثار» شِل، دوم 523-533.

منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامه‌ی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول