گفت و گو با دکترمهدی محقق
مدیر مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک‌گیل و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران



 

 درباره آموزه‌های ضددینی شبکه شعور کیهانی

عرفان‌های کاذب در جامعه امروز ایران قربانیان زیادی از نسل جوان گرفته و جامعه ما که عطش معنوی در آن شدید است، گاهی به دام معنویت‌های نوپدید و عرفان‌های قلابی افتاده است. با توجه به مدارج اجتهادی جنابعالی و جایگاه فلسفی شما، می‌خواهیم بدانیم موضع تفکر اسلامی نسبت به رواج عرفان‌های کاذب چیست ؟

عرفان کلمه مقدسی است. در آیه « وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ »، یعبدون را به یعرفون ترجمه می‌کند. جن و انس را برای معرفت و شناخت خلق کردم. خَلَقتُ الاشیاءُ لاَجَلِکَ وَ خَلَقتُکَ لاَجلی. خدا می‌فرمایند که من همه اشیا را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم خلق کردم.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند***تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
عرفان کلمه بسیار مقدسی است که متأسفانه از آن سوء استفاده کرده‌اند. کتاب « رساله قُشریه » که مرحوم « بدیع‌الزمان فروزانفر » آن را ترجمه و چاپ کرده‌اند، به عرفان‌های کاذب اشاره می‌کند. در این رساله نویسنده بیان می‌کند کسانی هستند که ادعا دارند ما بر اثر ریاضت و سختی به عرفانی دست یافته‌ایم که دیگر نماز و روزه از ما ساقط شده است. بنابراین، این‌ها فسق و فجور را در خانقاه‌ها جایز می‌دانند. نویسنده می‌نویسد من دعا می‌کردم که مردم از این روش‌های غلط برگردند و دیدم عرفانی که این‌ها بیان می‌کنند، منجر به فسق و فجور در خانقاه و بین مردم شده است و ناچار شدم این کتاب را بنویسم. این بحث‌ها همیشه بوده است و متأسفانه مردم هم خیلی زود باور می‌کنند.

یکی از نمونه‌های شایع عرفان‌های قلابی، عرفان حلقه است که مدعی شده شبکه شعور کیهانی را می‌شناسند و آموزه‌های التقاطی جدی‌ای را رواج می‌دهد. عرفان حلقه، قواعد جدیدی را برای حیات طبیعی و ماوراءالطبیعه وضع کرده و برای نمونه، محمدعلی طاهری به پیروان خود می‌گوید که اگر گناه کنید، اجنه به شما حمله می‌کنند و فقط عرفان حلقه می‌تواند سپر دفاع در برابر این حملات را به شما بدهد. از سوی دیگر، عرفان حلقه مدعی است که فرشتگانی مثل عزرائیل یک نوع عملکرد طبیعی هستند، نه موجودی مستقل. آیا این گزاره‌ها با آموزه‌های اصیل اسلامی انطباق نظری دارند ؟

اَعدی عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتِی بَینَ جَنبَیک: دشمن‌ترین دشمنان تو همان نفس توست که در میان دو پهلوی تو قرار دارد. این یک حدیص است. دیو پیش توست پیدا، زو حذر بایدت کرد/ چند نالی تو چو دیوانه ز دیو ناپدید ( ناصرخسرو ). ما باید عرفان را بر مبنای آنچه در قرآن و نهج‌البلاغه حضرت امیرالمؤمنین و روایات آمده است تعبیر کنیم. هیچ‌یک از این آموزه‌ها در منابع اصیل اسلامی نیست.

یکی دیگر از آموزه‌ها و ادعاهای عرفان حلقه این است که خداوند اختیارات خود را به « شبکه هوشمندی » تفویض کرده است. آیا چنین چیزی در عالم خلقت ممکن است ؟

چنین چیزی وجود ندارد. علمایی که در حقیقت با نهج‌البلاغه سروکار دارند راه درست را پیش پای جوانان بگذارند. هنگامی که راه درست نشان داده نشود، جوان به سوی راه منحرف سوق داده می‌شود. آنچه که در گفتار ائمه اطهار داریم، این نیست که خداوند اختیاراتش را به جایی تفویض کند. عرفان باید توسط علما تفسیر درستی بشود.
آیا کسی که تفسیر قرآن نخوانده و فقط با متن قرآن آشنا است، می‌تواند سیر و سلوک ناب عرفانی کند یا به او وحی شود ؟
نه؛ حتی اگر کسی الهاماتی هم بگیرد، نمی‌تواند مدعی شود که عارف است یا به او وحی می‌شود.

در گفت‌وگویی که با مؤسس عرفان حلقه داشتیم ادعا کرد: « من تفسیر قرآن را نخوانده‌ام » و « مورد عنایت خدا هستم. » آیا کسی که از سنت‌های دینی بی‌اطلاع است، می‌تواند نماینده عرفان حقیقی و معنویت اصیل باشد ؟ مشخص است که نمی‌تواند. این دقیقاً مصداق همان است که نویسنده رساله قُشریه به آن اشاره کرده است: راه‌های انحراف به وجود آمده‌اند و من این کتاب را نوشتم، تا راه عرفان حقیقی مشخص شود و از عرفان‌های دروغین تمایز داده شود. شاخص‌های ما باید منطبق بر قرآن و سخنان ائمه اطهار و تفاسیر علما و عارفان معتبر باشد. علمایی همچون آقای جوادی‌آملی، حسن‌زاده آملی، وحید خراسانی و ... باید دور هم جمع شوند و بدعت‌هایی که عرفان‌های کاذب پایه‌گذاری کرده‌اند را معرفی و افشا کنند. ما به جسم جوانان توجه کرده‌ایم « فربه شده به جسم و جان لاغر. » از لحاظ جسم جوانان را فربه کرده‌ایم.

در این وضعیت برای فربه‌ساختن روح جوانان چه باید کرد ؟

ابتدا باید جوانان یا مریدان این حلقه‌های انحرافی را به سوی علمای عرفانی جذب کنیم.

چه برخوردی باید با سران عرفان‌های قلابی شود ؟

باید از فعالیت‌های آن‌ها جلوگیری کرد؛ نباید گذاشت افراد مرید این سران شوند؛ حالا فرقی نمی‌کند که این سران می‌خواهند تغییر بکنند یا نکنند، اما نباید اجازه داد جوان‌ها جذب بدعت‌های عرفان‌های کاذب شوند.

راهکار عملی‌ای که جوانان جذب عرفان‌های کاذب نشوند، محل مناقشه است؛ در حالی که ما در سنت اسلامی، عرفای بزرگی را داریم و در دوران معاصر، از علامه طباطبایی تا امام خمینی تا امام خمینی مصداق عرفای حقیقی هستند. به نظر شما آیا باید سران عرفان‌های کاذب را دستگیر و محاکمه یا مانند طاعری اعدام کرد ؟

بله؛ حتماً باید اقدام بشود. درباره طرفداران آن‌ها هم توجه داشته باشید که بشر به خصوص نسل جوان تغییرپذیر است و وقتی راه درست پیش روی او نباشد، به راه انحراف کشیده می‌شود. این واضح است و ما باید ابزاری داشته باشیم. ما در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بزرگترین شخصیت‌ها را معرفی کرده‌ایم. برای مرحوم ابوحامد عطار نیشابوری بارها مراسم بزرگداشت گرفته‌ایم. حتی به آموزش و پرورش هم اعلام کردیم که این بزرگداشت‌نامه‌ها را از ما بگیرند و در مدارس ترویج کنند تا جوانان آن‌ها را مطالعه کنند، اما این کار را نکردند. باز هم می‌گویم که ما فقط جسم جوانان را پرورش دادیم. البته این نکته را هم مدنظر داشته باشید که همیشه با بازداشت و مجازات به هدف نمی‌‌رسیم و ممکن است گاهی تعداد آن‌ها بیشتر هم بشود.

اگر ارتداد کسی مثل محمدعلی طاهری یا دیگر سران و مروجان عرفان‌های تقلبی ثابت شد، حاکمیت باید به این دلیل که شاید مجازات آن‌‌ها به چالش‌هایی منجر شود، مسامحه کند یا مجازات را اجرا نماید ؟

باید مجازات کنند. در کنار آن باید فقها و علمای قم که صلاح مملکت را می‌دانند، تدبیر کنند؛ هرچند که تدبیر چنین مسائلی به آسانی ممکن نیست، زیرا عرفان‌های کاذب یک مسأله سابقه‌دار در تاریخ است.
منبع مقاله :
نشریه عصر اندیشه، شماره 9، آبان 1394