تونبری، کارل پتر
تونبری، پس از تحصیل در یونچو پینگ، در 1140 وارد دانشگاه اوپسالا شد، و دیری نکشید که در آنجا زیر تأثیر لینه قرار گرفت. پایاننامهای که برای گرفتن درجهی پزشکی نوشت، با عنوان De ischiade («دربارهی سیاتیک»، 1770)،
نویسنده: Gunnar Eriksson
مترجم: فریبرز مجیدی
مترجم: فریبرز مجیدی
[kārl peter tunbary]
Carl Peter Thunberg
(ت. یونچو پینگ، سوئد، 20 آبان 1122/ 11 نوامبر 1743؛ و. تونابری، نزدیک اوپسالا، سوئد، 17 امرداد 1207/ 8 اوت 1828)، گیاهشناسی.
تونبری، پس از تحصیل در یونچو پینگ، در 1140 وارد دانشگاه اوپسالا شد، و دیری نکشید که در آنجا زیر تأثیر لینه قرار گرفت. پایاننامهای که برای گرفتن درجهی پزشکی نوشت، با عنوان De ischiade («دربارهی سیاتیک»، 1770)، ربطی به گیاهشناسی نداشت و لینه در جلسهی دفاع از پایاننامه نظارتی نکرد؛ اما شور و شوق تونبری متوجه تاریخ طبیعی و بخصوص گیاهشناسی بود، و اندکی بعد لیسنه او را تحت سرپرستی خود قرار داد. تونبری، به منظور تکمیل تحصیلاتش در پزشکی، بلافاصله پس از دفاع از پایاننامه به پاریس رفت، سفری که از طریق کمک هزینه تحصیلی امکانپذیر شد. وی، پیش از رسیدن به فرانسه، مدتی در هلند اقامت کرد، و در آنجا توصیه نامهای از لینه درهای خانه یان و نیکولاوس لاورنس بورمان را بر روی او گشود؛ این هر دو گیاه شناسان خوبی بودند، و پدر، دوست قدیمی لینه بشمار میرفت.
تونبری در پاریس پیشنهاد خارقالعادهای دریافت کرد: دعوتی برای همراهی با یک کشتی بازرگانی هلندی به ژاپون، که بر روی همهی ملتهای اروپایی جز هلند بسته بود. بورمانها با بورژوازی ثروتمند هلند، که علاقه به باغبانی در میانشان بسیار شدید بود، روابط نیکوئی داشتند. از تونبری خواسته شده بود که از گیاهان باغهای ژاپونی هرچه بیشتر که ممکن بود برای کارفرمایانش گردآورد. البته، او آزاد بود که مجموعههای صرفاً گیاهشناختی خاص خود را نیز تهیه کند، و این موقعیت برای لینه، که تونبری مکاتبهی صمیمانهاش را با او در طول سفر حفظ کرده بود، مایهی خرسندی شد. وی، برای ورود به ژاپون، ناگزیر بود که از هر حیث مانند یک هلندی خوب رفتار کند. با متوقف شدن در آفریقای جنوبی، در دماغه امیدنیک، زبان هلندی آموخت، و از فروردین 1151 تا اسفند 1153 در آنجا ماند، و به این ترتیب خوشبختانه توانست تحصیل زبان را با گشت و گذارهای گیاهشناختی درهم آمیزد.
در دماغهی امیدنیک پژوهشهای دقیق بسیار اندکی در زمینهی گیاهشناسی صورت پذیرفته بود؛ تونبری در مدت اقامت خویش سه سفر دریایی به درون منطقه کرد و به گردآوری و توصیف بیش از سه هزار گیاه پرداخت، که در حدود یک هزارتای آنها برای علم تازه بودند. در دو سفر زمینی با فرانسیس مَسنِ باغبان و گردآورنده گیاهان، که از طرف مسئولان باغهای کیو در لندن به دماغه امیدنیک فرستاده شده بود، همراه بود. تونبری در این زمان توصیف گونهها را آغاز کرد و از روی مجموعههای خودش به تجدید نظر در جنسها پرداخت، و مقالههایش را در نشریههای چندین فرهنگستان سوئدی و خارجی بچاپ رسانید.
در اسفند 1153 تونبری با یک کشتی هلندی به باتاویا سفر کرد. از جاوه با یک کشتی دیگر هلندی سفرش را به جزیره دِشیما در بندر ناگاساکی، یعنی تنها بندر ژاپونیای که بر روی تجارت با اروپائیان گشوده بود، ادامه داد. تونبری مدتی توانست به سفرهای کوتاهی در نزدیکی شهر اقدام کند، اما چندی نگذشت که دشواریهای اداری حتی از دامنه این فرصتهای اندک برای گردآوری گیاهان ژاپونی نیز کاست. سفری به توکیو همراه سفیر هلند در بهتر شدن وضع چندان تأثیری نداشت. با این حال، تونبری نخستین دانشمند غربیای شد که با یاری مترجمان ژاپونی جوانی که به استخدام بازرگانان درآمده بودند ژاپون را از لحاظ گیاهشناسی مورد پژوهش قرار داد. برخی از آن مترجمان پزشکانی بودند که علاقه داشتند پزشکی نوین اروپایی را از تونبری بیاموزند، و او هم دانش خویش را در ازای نمونههای گیاهان ژاپونی با آنان مبادله میکرد. در آذر 1175 کشور را با مجموعهای غنی ترک گفت تا بعداً به تحلیل هرچه بیشتر آن بپردازد. در راه بازگشت به وطن از جاوه، سیلان، و دماغه امیدنیک دیدن کرد. وی، که مایهی خشنودی خاطر کارفرمایان هلندی خود شده بود، به لندن رفت، شهری که گیاهان خشک و مجموعههایش در آن زمان مهمترین گیاهان خشک و مجموعهها بودند.
تونبری در 1158 به سوئد رسید و به سمت دستیار آزمایشگاه گیاهشناسی در دانشگاه اوپسالا منصوب شد. جای لینه را پسرش گرفته بود، و زود معلوم شد که تونبری و لینهی جوان نمیتوانند بخوبی با یکدیگر کار کنند. با آن که تونبری دستیار آزمایشگاه بود، لینه به وی اجازه نمیداد که وارد باغ گیاهشناسی شود. در 1163 تونبری در کرسی استادی گیاهشناسی (در دانشکده پزشکی) جای گرفت، و این مقام را تا آخر عمر برعهده داشت، او در مِلک کوچکی، خارج از اوپسالا، زندگی آرامی را میگذرانید، و هر روز با ارابهای عجیب و ناراحت، که در میان دانشجویان به «مار زنگی» معروف بود، به سر کار میآمد. حادثهی عمدهای که در این دوره دراز زندگی علمی روی داد عبارت بود از انتقال باغ گیاهشناسی از منطقهای پست و غالباً سیلابی به پارک بسیار مناسبترِ کاخ سلطنتی، که هنوز هم در آنجا قرار دارد. بیشتر وقت تونبری به عنوان استاد صرف نوشتن دربارهی مجموعههای مفصّلش میشد.
نخستین اثر عمده تونبری پس از بازگشت به سوئد کتابی بود با عنوان Flora japonica («گیای ژاپون»، 1784)، که گزارشی است اساسی دربارهی رویش گیاهان و طبقه بندی رستنیهای ژاپون، که بیست و یک جنس جدید و چندصد نوع جدید در آن وصف شده است. تنها فرد مهمی که پیش از او در پایان سدهی هفدهم به خاور دور سفر کرد انگلبرت کمپفر بود، که تونبری در هنگام دیدارش از لندن به مطالعهی مجموعههای او در موزه بریتانیا پرداخت. مطالب مفصّل و مهم مربوط به دماغهی امیدنیک وقت تونبری را در بقیهی عمر اشغال کردند. یکی از آثار مقدماتی عبارت بود از Prodromus Plantanrum capensium (1794-1800)، که خلاصهای است از یافتههای وی. اثر بسیار مفصّلتر و مهمتر او کتابی بود با عنوانFlora capensis (1807-1823)، که با کمک ی. آ. شولتس، گیاهشناس آلمانی، کامل شد. از جمله آثار کوتاه متعدد وی تکنگاشتهائی بودند دربارهی Protea، شبدر ترشک (Oxalis)، سوسن افریقایی (Exia)، و گلایول (Gladiolus).
تونبری، که منحصراً در گیاهشناسی توصیفی تبحر داشت، صمیمانه از لینه پیروی میکرد، و از روشهای او و از نظریه تقریباً منسوخ وی دربارهی نظام جنسی گیاهان بهره میگرفت. در مطلب اخیر تغییری جزئی پدید آورد، بدین معنی که با کنار گذاشتن مادگی-پرچم داران (Gynandria)، تک پایگان (Monoecia)، دو پایگان (Dioecia)، و خنثایان- تک جنسان (Polygamia) بیست و چهار رده را به بیست رده کاهش داد، و اعضای آنها را از بین ردههای دیگر تقسیم کرد. اما به نظر میرسد که هدف این کاهشها بیشتر جنبه عملی داشت تا نظری، و گیاهان ردههای حذف شده غالباً از لحاظ خصوصیات رده خود ثابت نبودند و در سایر بخشهای نظام لینه به نحو مناسبتری جای میگرفتند. اگرچه لینه در پی یک نظام واقعاً طبیعی بود، تونبری ظاهراً هیچ تمایلی به نظرپردازی نداشت. نقطههای قوت تونبری عبارت بودند از چشم تیزبین در عرصهی کار، روح خستگی ناپذیر و علاقهمندی در گردآوردن مواد، و توصیفهای مختصر و مفید. در میان معاصرانش شاید او تنها کسی بود که بیشترین تعداد جنسها و گونههای گیاهان جدید را شرح داد. مسلماً هدفهای او از این حد پیشتر نرفتند.
وصف تونبری از سفر بزرگش، که در فاصلهی 1167 تا 1172 در چهار بخش به زبان سوئدی انتشار یافت و در اندک زمانی به انگلیسی با عنوان Travels in Europe, Africa and Asia «سفر به اروپا، آفریقا و آسیا»، 1793-1795)، و نیز به فرانسوی و آلمانی، ترجمه شد، حاوی مطالبی است که از نظر قومشناسی اهمیت شایان توجهی دارند.
دربارهی تونبری و گیاهشناسی دماغهی امیدنیک در آثار زیرین بحث و بررسی شده است: The Old Company"s Garden at the Cape and Its Superintendent، از م. کارستن (کیپتاون، 1951)، 132-134، و صفحات دیگر؛ «Carl Petet Thunberg, An Early Investigation of Cape Botany»، از همو، در JSAB، 5 (1939)، 1-27، 87-155؛ 12 (1946)، 127-190. در کتابLe Japon du siècle vu par Ch. P. Thunberg، از ش. گودون (پاریس، 1966)، و در Forskningsmaterial rörande C.P.Thunberg، (توکیو، 1953)، به ژاپونی و سوئدی، به تونبری و ژاپون پرداخته شده است.
نیز Botanikens historia i Sverige intill a°r 1800، از گ. اریکسون (اوپسالا، 1969)، 258-260، 268-270، 321؛ و Kungliga Svenska Vetenskapsakademiens historia، از س. لیندروت، دوم (استوکهولم، 1967)، 408-412 و صفحات دیگر.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Carl Peter Thunberg
(ت. یونچو پینگ، سوئد، 20 آبان 1122/ 11 نوامبر 1743؛ و. تونابری، نزدیک اوپسالا، سوئد، 17 امرداد 1207/ 8 اوت 1828)، گیاهشناسی.
تونبری، پس از تحصیل در یونچو پینگ، در 1140 وارد دانشگاه اوپسالا شد، و دیری نکشید که در آنجا زیر تأثیر لینه قرار گرفت. پایاننامهای که برای گرفتن درجهی پزشکی نوشت، با عنوان De ischiade («دربارهی سیاتیک»، 1770)، ربطی به گیاهشناسی نداشت و لینه در جلسهی دفاع از پایاننامه نظارتی نکرد؛ اما شور و شوق تونبری متوجه تاریخ طبیعی و بخصوص گیاهشناسی بود، و اندکی بعد لیسنه او را تحت سرپرستی خود قرار داد. تونبری، به منظور تکمیل تحصیلاتش در پزشکی، بلافاصله پس از دفاع از پایاننامه به پاریس رفت، سفری که از طریق کمک هزینه تحصیلی امکانپذیر شد. وی، پیش از رسیدن به فرانسه، مدتی در هلند اقامت کرد، و در آنجا توصیه نامهای از لینه درهای خانه یان و نیکولاوس لاورنس بورمان را بر روی او گشود؛ این هر دو گیاه شناسان خوبی بودند، و پدر، دوست قدیمی لینه بشمار میرفت.
تونبری در پاریس پیشنهاد خارقالعادهای دریافت کرد: دعوتی برای همراهی با یک کشتی بازرگانی هلندی به ژاپون، که بر روی همهی ملتهای اروپایی جز هلند بسته بود. بورمانها با بورژوازی ثروتمند هلند، که علاقه به باغبانی در میانشان بسیار شدید بود، روابط نیکوئی داشتند. از تونبری خواسته شده بود که از گیاهان باغهای ژاپونی هرچه بیشتر که ممکن بود برای کارفرمایانش گردآورد. البته، او آزاد بود که مجموعههای صرفاً گیاهشناختی خاص خود را نیز تهیه کند، و این موقعیت برای لینه، که تونبری مکاتبهی صمیمانهاش را با او در طول سفر حفظ کرده بود، مایهی خرسندی شد. وی، برای ورود به ژاپون، ناگزیر بود که از هر حیث مانند یک هلندی خوب رفتار کند. با متوقف شدن در آفریقای جنوبی، در دماغه امیدنیک، زبان هلندی آموخت، و از فروردین 1151 تا اسفند 1153 در آنجا ماند، و به این ترتیب خوشبختانه توانست تحصیل زبان را با گشت و گذارهای گیاهشناختی درهم آمیزد.
در دماغهی امیدنیک پژوهشهای دقیق بسیار اندکی در زمینهی گیاهشناسی صورت پذیرفته بود؛ تونبری در مدت اقامت خویش سه سفر دریایی به درون منطقه کرد و به گردآوری و توصیف بیش از سه هزار گیاه پرداخت، که در حدود یک هزارتای آنها برای علم تازه بودند. در دو سفر زمینی با فرانسیس مَسنِ باغبان و گردآورنده گیاهان، که از طرف مسئولان باغهای کیو در لندن به دماغه امیدنیک فرستاده شده بود، همراه بود. تونبری در این زمان توصیف گونهها را آغاز کرد و از روی مجموعههای خودش به تجدید نظر در جنسها پرداخت، و مقالههایش را در نشریههای چندین فرهنگستان سوئدی و خارجی بچاپ رسانید.
در اسفند 1153 تونبری با یک کشتی هلندی به باتاویا سفر کرد. از جاوه با یک کشتی دیگر هلندی سفرش را به جزیره دِشیما در بندر ناگاساکی، یعنی تنها بندر ژاپونیای که بر روی تجارت با اروپائیان گشوده بود، ادامه داد. تونبری مدتی توانست به سفرهای کوتاهی در نزدیکی شهر اقدام کند، اما چندی نگذشت که دشواریهای اداری حتی از دامنه این فرصتهای اندک برای گردآوری گیاهان ژاپونی نیز کاست. سفری به توکیو همراه سفیر هلند در بهتر شدن وضع چندان تأثیری نداشت. با این حال، تونبری نخستین دانشمند غربیای شد که با یاری مترجمان ژاپونی جوانی که به استخدام بازرگانان درآمده بودند ژاپون را از لحاظ گیاهشناسی مورد پژوهش قرار داد. برخی از آن مترجمان پزشکانی بودند که علاقه داشتند پزشکی نوین اروپایی را از تونبری بیاموزند، و او هم دانش خویش را در ازای نمونههای گیاهان ژاپونی با آنان مبادله میکرد. در آذر 1175 کشور را با مجموعهای غنی ترک گفت تا بعداً به تحلیل هرچه بیشتر آن بپردازد. در راه بازگشت به وطن از جاوه، سیلان، و دماغه امیدنیک دیدن کرد. وی، که مایهی خشنودی خاطر کارفرمایان هلندی خود شده بود، به لندن رفت، شهری که گیاهان خشک و مجموعههایش در آن زمان مهمترین گیاهان خشک و مجموعهها بودند.
تونبری در 1158 به سوئد رسید و به سمت دستیار آزمایشگاه گیاهشناسی در دانشگاه اوپسالا منصوب شد. جای لینه را پسرش گرفته بود، و زود معلوم شد که تونبری و لینهی جوان نمیتوانند بخوبی با یکدیگر کار کنند. با آن که تونبری دستیار آزمایشگاه بود، لینه به وی اجازه نمیداد که وارد باغ گیاهشناسی شود. در 1163 تونبری در کرسی استادی گیاهشناسی (در دانشکده پزشکی) جای گرفت، و این مقام را تا آخر عمر برعهده داشت، او در مِلک کوچکی، خارج از اوپسالا، زندگی آرامی را میگذرانید، و هر روز با ارابهای عجیب و ناراحت، که در میان دانشجویان به «مار زنگی» معروف بود، به سر کار میآمد. حادثهی عمدهای که در این دوره دراز زندگی علمی روی داد عبارت بود از انتقال باغ گیاهشناسی از منطقهای پست و غالباً سیلابی به پارک بسیار مناسبترِ کاخ سلطنتی، که هنوز هم در آنجا قرار دارد. بیشتر وقت تونبری به عنوان استاد صرف نوشتن دربارهی مجموعههای مفصّلش میشد.
نخستین اثر عمده تونبری پس از بازگشت به سوئد کتابی بود با عنوان Flora japonica («گیای ژاپون»، 1784)، که گزارشی است اساسی دربارهی رویش گیاهان و طبقه بندی رستنیهای ژاپون، که بیست و یک جنس جدید و چندصد نوع جدید در آن وصف شده است. تنها فرد مهمی که پیش از او در پایان سدهی هفدهم به خاور دور سفر کرد انگلبرت کمپفر بود، که تونبری در هنگام دیدارش از لندن به مطالعهی مجموعههای او در موزه بریتانیا پرداخت. مطالب مفصّل و مهم مربوط به دماغهی امیدنیک وقت تونبری را در بقیهی عمر اشغال کردند. یکی از آثار مقدماتی عبارت بود از Prodromus Plantanrum capensium (1794-1800)، که خلاصهای است از یافتههای وی. اثر بسیار مفصّلتر و مهمتر او کتابی بود با عنوانFlora capensis (1807-1823)، که با کمک ی. آ. شولتس، گیاهشناس آلمانی، کامل شد. از جمله آثار کوتاه متعدد وی تکنگاشتهائی بودند دربارهی Protea، شبدر ترشک (Oxalis)، سوسن افریقایی (Exia)، و گلایول (Gladiolus).
تونبری، که منحصراً در گیاهشناسی توصیفی تبحر داشت، صمیمانه از لینه پیروی میکرد، و از روشهای او و از نظریه تقریباً منسوخ وی دربارهی نظام جنسی گیاهان بهره میگرفت. در مطلب اخیر تغییری جزئی پدید آورد، بدین معنی که با کنار گذاشتن مادگی-پرچم داران (Gynandria)، تک پایگان (Monoecia)، دو پایگان (Dioecia)، و خنثایان- تک جنسان (Polygamia) بیست و چهار رده را به بیست رده کاهش داد، و اعضای آنها را از بین ردههای دیگر تقسیم کرد. اما به نظر میرسد که هدف این کاهشها بیشتر جنبه عملی داشت تا نظری، و گیاهان ردههای حذف شده غالباً از لحاظ خصوصیات رده خود ثابت نبودند و در سایر بخشهای نظام لینه به نحو مناسبتری جای میگرفتند. اگرچه لینه در پی یک نظام واقعاً طبیعی بود، تونبری ظاهراً هیچ تمایلی به نظرپردازی نداشت. نقطههای قوت تونبری عبارت بودند از چشم تیزبین در عرصهی کار، روح خستگی ناپذیر و علاقهمندی در گردآوردن مواد، و توصیفهای مختصر و مفید. در میان معاصرانش شاید او تنها کسی بود که بیشترین تعداد جنسها و گونههای گیاهان جدید را شرح داد. مسلماً هدفهای او از این حد پیشتر نرفتند.
وصف تونبری از سفر بزرگش، که در فاصلهی 1167 تا 1172 در چهار بخش به زبان سوئدی انتشار یافت و در اندک زمانی به انگلیسی با عنوان Travels in Europe, Africa and Asia «سفر به اروپا، آفریقا و آسیا»، 1793-1795)، و نیز به فرانسوی و آلمانی، ترجمه شد، حاوی مطالبی است که از نظر قومشناسی اهمیت شایان توجهی دارند.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
فهرست همهی آثار گیاهشناختی تونبری در bibliotheca botanica suecana، تألیف ت. ا. ب. ن. کروک (استوكهولم اوپسالا، 1925)، 705-716، ذکر شده است. نامههای تعداد زیادی از طرفهای مکاتبه او، هم سوئدی و هم خارجی، همراه با دیگر دستنوشتهها، در کتابخانه دانشگاه اوپسالا محفوظند. آثار انتشار یافته او عبارتند از De ischiade، (اوپسالا، 1770)؛ Flora japonica (لایپ تسیش، 1784)؛ Travels in Europe Africa and Asia، 4 جلد (لندن، 1793-1795)؛ Prodromus plantarum capensium (اوپسالا، 1794-1800)؛ و Flora capensis، 2 جلد (اوپسالا، 1807-1823).دوم. خواندنیهای فرعی
Plantae Thunbergianae، از ه-. ا. یول (اوپسالا، 1918)، به آلمانی؛ و مقالههائی دربارهی تونبری به قلم ن. اِسوِدِلیوس در Isis، 35 (1944-1945)، 128-134؛ در Swedish Men of Science، ویراسته س، لیندروت (استوکهولم، 1952)، 151-159؛ و در SLA، 27 (1944)، 29-64.دربارهی تونبری و گیاهشناسی دماغهی امیدنیک در آثار زیرین بحث و بررسی شده است: The Old Company"s Garden at the Cape and Its Superintendent، از م. کارستن (کیپتاون، 1951)، 132-134، و صفحات دیگر؛ «Carl Petet Thunberg, An Early Investigation of Cape Botany»، از همو، در JSAB، 5 (1939)، 1-27، 87-155؛ 12 (1946)، 127-190. در کتابLe Japon du
نیز Botanikens historia i Sverige intill a°r 1800، از گ. اریکسون (اوپسالا، 1969)، 258-260، 268-270، 321؛ و Kungliga Svenska Vetenskapsakademiens historia، از س. لیندروت، دوم (استوکهولم، 1967)، 408-412 و صفحات دیگر.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}