سخاوت امام حسين (ع)
سخاوت امام حسين (ع)
سخاوت امام حسين (ع)
نويسنده:محمد محمدي اشتهاردي
امام حسين (ع) در خانه اش مشغول نماز بود، يك نفر اعرابي (باديه نشين) كه از فقر به تنگ آمده بود، به مدينه وارد شد و يكراست به در خانه امام حسين (ع) آمد و در را زد و اين دو شعر را خواند:
امروز كسي كه اميد به تو داشته باشد و حلقه در خانه تو را حركت دهد نا اميد نخواهد شد، تو سخاوتمند و معدن عطا و كرم هستي ، پدرت كشنده فاسقان بود. امام حسين (ع) نماز خود را كوتاه كرد و پس از نماز به سوي آن اعرابي بيرون آمد آثار فقر و تهيدستي را از چهره او مشاهده كرد آنگاه بازگشت و قنبر را صدا زد، قنبر پيش دويد امام علي (ع) به او فرمود: از مخارج زندگي ما چقدر در نزد تو باقي مانده است ؟ قنبر گفت : دويست درهم باقي مانده كه به من فرمودي آن را بين بستگانت تقسيم كنم . امام فرمود: آن را بياور، كسي كه از آن ها سزاوارتر است آمده ، قنبر رفت و آن را آورد، امام حسين (ع) آنرا گفت و به آن اعرابي داد، و در جواب شعر او، اني سه شعر را خواند:
اين پول را از من بگير، و از تو معذرت مي خواهم و بدان كه من به تو مهربانم و تورا دوست دارم ، اگر دست ما پر بود، تو را همواره بهره مند مي كرديم ، ولي سختيهاي زمانه كم عطا شده ، و دستمان خالي است . اعرابي آن را گرفت و با كمال خوشحالي اشعاري را به عنوان تشكر خواند و رفت. طبق نقل بعضي از روايات وقتي كه اعرابي آن پولها را گرفت سخت گريه كرد حضرت فرمود: گويا عطاي ما را كم شمردي ؟ اعرابي گفت : نه بلكه ، گريه ام براي آن است كه دست با اين جود و سخا، چگونه رواست كه زير خاك برود؟
امروز كسي كه اميد به تو داشته باشد و حلقه در خانه تو را حركت دهد نا اميد نخواهد شد، تو سخاوتمند و معدن عطا و كرم هستي ، پدرت كشنده فاسقان بود. امام حسين (ع) نماز خود را كوتاه كرد و پس از نماز به سوي آن اعرابي بيرون آمد آثار فقر و تهيدستي را از چهره او مشاهده كرد آنگاه بازگشت و قنبر را صدا زد، قنبر پيش دويد امام علي (ع) به او فرمود: از مخارج زندگي ما چقدر در نزد تو باقي مانده است ؟ قنبر گفت : دويست درهم باقي مانده كه به من فرمودي آن را بين بستگانت تقسيم كنم . امام فرمود: آن را بياور، كسي كه از آن ها سزاوارتر است آمده ، قنبر رفت و آن را آورد، امام حسين (ع) آنرا گفت و به آن اعرابي داد، و در جواب شعر او، اني سه شعر را خواند:
اين پول را از من بگير، و از تو معذرت مي خواهم و بدان كه من به تو مهربانم و تورا دوست دارم ، اگر دست ما پر بود، تو را همواره بهره مند مي كرديم ، ولي سختيهاي زمانه كم عطا شده ، و دستمان خالي است . اعرابي آن را گرفت و با كمال خوشحالي اشعاري را به عنوان تشكر خواند و رفت. طبق نقل بعضي از روايات وقتي كه اعرابي آن پولها را گرفت سخت گريه كرد حضرت فرمود: گويا عطاي ما را كم شمردي ؟ اعرابي گفت : نه بلكه ، گريه ام براي آن است كه دست با اين جود و سخا، چگونه رواست كه زير خاك برود؟
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}