تیرل، جووزف بر
تیرل پسر ویلیام تیرل، مقاطعه کار ساختمان (سپس رئیس انجمن شهر یورک تاونشیپ و رئیس انجمن شهر وستن)، و ایلیزبث بر، دختر رولندبر، معمار آسیاب، بود. او در آموزشگاه زبانهای کهن، واقع در وسترن، و کالج کانادای علیا، واقع در
نویسنده: K. C. Dunham
مترجم: زهره ضرّابی
مترجم: زهره ضرّابی
[jōzef bɛr tirel]
Joseph Burr Tyrrell
(ت. وستن، آنتریو [اونتاریو]، کانادا، 10 آبان 1237/ اول نوامبر 1858؛ و، ترانتو، کانادا، 4 شهریور 1336/ 26 اوت 1957)، زیست شناسی، کاوش، استخراج معدن.
تیرل پسر ویلیام تیرل، مقاطعه کار ساختمان (سپس رئیس انجمن شهر یورک تاونشیپ و رئیس انجمن شهر وستن)، و ایلیزبث بر، دختر رولندبر، معمار آسیاب، بود. او در آموزشگاه زبانهای کهن، واقع در وسترن، و کالج کانادای علیا، واقع در ترانتو، آموزش دید؛ حایز اهمیت است که او در سنین نوجوانی در تیراندازی با هفت تیر چیره دست شد.
او در دانشگاه ترانتو سابقهی تحصیلی چشمگیری داشت و توانست رتبهی اول در شیمی، زیست شناسی، معدن شناسی، و زمین شناسی، و همچنین تنها کمک هزینهی تحصیلی را که در آن سال در علوم طبیعی اعطا شده بدست آورد. بعد از فارغ التحصیلی مطالعاتی را آغاز کرد که منتهی به شغلی در حرفهی حقوقی میشد، ولی ابتلا به سل باعث شد که زندگیش به زندگی در هوای آزاد یک زمینشناس تبدیل شود.
اولین کار او در «ادارهی بررسیهای زمین شناختی کانادا» یک سازمان کاملاً جاافتاده، به مدیریت ا. س، سلوین، بود. تیرل به عنوان دستیار تحقیقات صحرایی دکتر جورج داسن، که قبلاً شهرت و اعتبار قابل توجهی برای کارش در زمینهی کاوش و تشخیصهای زمین شناختی در بخشهای دورافتادهی کانادا بدست آورده بود، تعیین شد. آنها همراه یکدیگر گذرگاههای کراوز نست، کوتنی، و کیکینگ هورس در سلسله جبال راکی را پیمودند. تیرل همچنین به بررسیهای زمین شناختی در کوهپایههای کلگاری و ادمنتن پرداخت، و در طی آن اولین بقایای دینوسورهای غول پیکر گوشتخوار در کانادا را کشف کرد. او به هنگام پیری این امر را «لذتبخشترین هیجان» عمر خود وصف کرد.
در دههی 1270 توجه تیرل به ناحیهی سپر پیش کامبریایی در شمال کانادا و قطب شمال معطوف شد و سلسله سفرهای دشواری با ارابه و قایق به آن مناطق انجام داد. این سفرها به علت بررسیهای زمین شناختی انجام نشده بسیار با اهمیت بودند، زیرا جدا از جمعیت بومی پراکندهی سرخ پوست و اسکیمو، تنها بازدیدکنندگان قبلی شکارچیان سفید پوست خز بودند. آن خطه شامل مناطقی بود که امروزه بخشهائی از مَنیتوبای شمالی و سسکچوان بشمار میروند. دو سفر اکتشافی که برجستهترین سفرهای او بودند (1272 و 1273) عبور وی از بَرِن لندز، بیابانهای بیدرخت قطبی در غرب خلیج هادسن، بود. در هر دو مورد، نقطه عزیمت همانا قرارگاه دریاچه اَابَسکای شرکت خلیج هادسن بود. مقصد ایستگاه شرکت در فورت چرچیل بود. اولین هیات اعزامی در شاخابهی چسترفیلد در عرض جغرافیایی "58°63 به خلیج هادسن رسید. تجربه خطرناک بودن این سفر را به اثبات رسانده بود. چنانچه به گلههائی از گوزن کانادایی برخورد نکرده بودند، از گرسنگی مرده بودند. زمستان پیشرس در طول سفر تقریباً 800 کیلومتری از خلیج هادسن به فورت چرچیل آنها را گرفتار کرد. تیرل متوجه رودخانهی بزرگی شد که به خلیج هادسن میریخت، و مصمم شد که سال بعد برگردد و در مورد آن تحقیق کند. همین کار را کرد و رودخانه را، به نام یکی از اعضای گروه، ر. مانرو فرگسن نامید. نقشهها را در طول این سفرها تیرل تهیه میکرد، و نتایج علمی مربوط به آنها در گزارشهای جامعی عرضه میگردید؛ بخشهائی از آنها به عنوان تنها گزارشهای معتبر درباره آن منطقه برجای ماندهاند.
تیرل همچنین طبیعتگرای با احساسی بود و نوشتههای وی شامل فهرستنامهای از پستانداران کانادا، توصیفی از جایگاه زمستانی گوزن کانادایی، و گزارشی از پراکندگی تیره مخروطیان بود. با این حال، از نظر علمی، از او به مناسبت خدماتش در مورد زمینشناسی یخچالی و بخصوص تشخیص این نکته یاد میشود که سه ورقهی اصلی یخ پلئیستوسن (از دوران چهارم زمین شناسی)-که او آنها را لَبرادوری، پاتریسی، و کیواتی نامید-کانادای شمالی را پوشانده بود.
خدمات بعدی وی به زمینشناسی اقتصادی از آن هم چشمگیرتر است. او قبل از سال 1272 متوجه تراوش نفت در منطقهی کوهپایهای شمال ادمنتن شده و تحقیق از راه حفاری را توصیه کرده بود. اما این حوزهی نفتی تا دههی 1330 به قدر کافی کاوش نشد. او همچنین نهشتههای کهربا در دریاچهی سیدار را کشف کرد.
او در 1277، پس از نگارش شرح سفرهای اکتشافی به شمال، مأمور سفر به خطهی یوکان شد، جائی که هجوم برای طلای کلاندایک، تماشاییترین واقعهی تاریخ کانادا، در نقطهی اوجش بود. تیرل دربارهی وضعیت زمین شناختی برای دولت گزارش تهیه میکرد، ولی در بازگشت به اوتاوا در پایان سال به این نتیجه رسیده بود که مایل است نقش فعالتری در صنعت استخراج معدن داشته باشد. از این رو «ادارهی بررسیهای زمین شناختی» را ترک کرد تا به خرج خودش به یوکان بازگردد. او مشاور در زمینشناسی و استخراج معدن شد و بسرعت اعتماد معدنچیان طلا را بدست آورد. سپس هفت سال را در یوکان گذراند.
تیرل در 1273 با مری ادیث کئری، دختر قدسی مآب دکتر م.و.، کئری، اهل نیوبرانزویک، ازدواج کرد. بعد از آن که در داسن سیتی مستقر شد همسر و دختر کوچکش مری به او پیوستند.
حرفهی تیرل در یوکان مسیر تکاملی از طلاشویی تا استخراج معدن ئیدرولیک در مقیاس وسیع را پیمود، و او در مورد زمینشناسی طلای رسوبی خدمات بسیار عرضه داشت و بسیار نیز آموخت. اما در 1274 به شرق بازگشت، و پس از دوره کوتاهی کار به عنوان مشاور استخراج معدن برای سرویلیام مکنزی، توسعه دهندهی راهآهن، در مقام مشاور حقوقی در ترانتو شروع به کار کرد. او مشاور حقوقی «شرکت انگلیسی-فرانسوی استخراج معدن لندن» شد، و مرتباً از آن بازدید میکرد.
تأثیر تیرل بر توسعهی حفر معادن فلزدار در کانادا قابل توجه بود؛ او علاقهی بسیاری به منطقهی کوبالت واقع در آنتریو، که معادن نقرهاش معروف بود، پیدا کرد، ولی بزرگترین دستاوردش کشف طلا در دریاچه کرکلند بشمار میرفت، که او وجود آن را بر مبنای استنباط دربارهی ساختار زمین پیشگویی کرد. حفر یک چاه 600 متری وجود یک لایه طلا را ثابت کرد و به بنیادگذاری «شرکت استخراج طلای دریاچه کرکلند»، که بسیار موفق بود، انجامید. تیرل تا چند سال قبل از مرگ رئیس شرکت بود.
در میان مقالههای متعددی که از او منتشر شده است میتوان به عناوین زیر اشاره کرد: «The Glaciation of north Central Canada»، در JGeo، 6 (1898)، 147-160؛ «Natural Resources of the Barren Lands of Canada»، در SGMa، 15 (1900)، 126-138؛ «The Gold. Bearing Alluvial Deposits of the Klondike District» در TIMM، 8 (1900)، 217-219؛ «Concentration of Gold of the Klondike»، EG، 2 (1907)، 393-399؛ «The Law of the Pay Streak in Placer Deposits»، در TIMM، 21 (1912)، 593-605. تهیهی گزارشهای توصیفی زمینشناسی و منابع کانی یوکان و مناطق شمال غربی در Canada and Its Provinces، ویراستهی ا. شورت و ا. گ. داوتی، دوازدهم (اوتاوا، 1914)، 583-660، بر عهدهی تیرل بوده است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Joseph Burr Tyrrell
(ت. وستن، آنتریو [اونتاریو]، کانادا، 10 آبان 1237/ اول نوامبر 1858؛ و، ترانتو، کانادا، 4 شهریور 1336/ 26 اوت 1957)، زیست شناسی، کاوش، استخراج معدن.
تیرل پسر ویلیام تیرل، مقاطعه کار ساختمان (سپس رئیس انجمن شهر یورک تاونشیپ و رئیس انجمن شهر وستن)، و ایلیزبث بر، دختر رولندبر، معمار آسیاب، بود. او در آموزشگاه زبانهای کهن، واقع در وسترن، و کالج کانادای علیا، واقع در ترانتو، آموزش دید؛ حایز اهمیت است که او در سنین نوجوانی در تیراندازی با هفت تیر چیره دست شد.
او در دانشگاه ترانتو سابقهی تحصیلی چشمگیری داشت و توانست رتبهی اول در شیمی، زیست شناسی، معدن شناسی، و زمین شناسی، و همچنین تنها کمک هزینهی تحصیلی را که در آن سال در علوم طبیعی اعطا شده بدست آورد. بعد از فارغ التحصیلی مطالعاتی را آغاز کرد که منتهی به شغلی در حرفهی حقوقی میشد، ولی ابتلا به سل باعث شد که زندگیش به زندگی در هوای آزاد یک زمینشناس تبدیل شود.
اولین کار او در «ادارهی بررسیهای زمین شناختی کانادا» یک سازمان کاملاً جاافتاده، به مدیریت ا. س، سلوین، بود. تیرل به عنوان دستیار تحقیقات صحرایی دکتر جورج داسن، که قبلاً شهرت و اعتبار قابل توجهی برای کارش در زمینهی کاوش و تشخیصهای زمین شناختی در بخشهای دورافتادهی کانادا بدست آورده بود، تعیین شد. آنها همراه یکدیگر گذرگاههای کراوز نست، کوتنی، و کیکینگ هورس در سلسله جبال راکی را پیمودند. تیرل همچنین به بررسیهای زمین شناختی در کوهپایههای کلگاری و ادمنتن پرداخت، و در طی آن اولین بقایای دینوسورهای غول پیکر گوشتخوار در کانادا را کشف کرد. او به هنگام پیری این امر را «لذتبخشترین هیجان» عمر خود وصف کرد.
در دههی 1270 توجه تیرل به ناحیهی سپر پیش کامبریایی در شمال کانادا و قطب شمال معطوف شد و سلسله سفرهای دشواری با ارابه و قایق به آن مناطق انجام داد. این سفرها به علت بررسیهای زمین شناختی انجام نشده بسیار با اهمیت بودند، زیرا جدا از جمعیت بومی پراکندهی سرخ پوست و اسکیمو، تنها بازدیدکنندگان قبلی شکارچیان سفید پوست خز بودند. آن خطه شامل مناطقی بود که امروزه بخشهائی از مَنیتوبای شمالی و سسکچوان بشمار میروند. دو سفر اکتشافی که برجستهترین سفرهای او بودند (1272 و 1273) عبور وی از بَرِن لندز، بیابانهای بیدرخت قطبی در غرب خلیج هادسن، بود. در هر دو مورد، نقطه عزیمت همانا قرارگاه دریاچه اَابَسکای شرکت خلیج هادسن بود. مقصد ایستگاه شرکت در فورت چرچیل بود. اولین هیات اعزامی در شاخابهی چسترفیلد در عرض جغرافیایی "58°63 به خلیج هادسن رسید. تجربه خطرناک بودن این سفر را به اثبات رسانده بود. چنانچه به گلههائی از گوزن کانادایی برخورد نکرده بودند، از گرسنگی مرده بودند. زمستان پیشرس در طول سفر تقریباً 800 کیلومتری از خلیج هادسن به فورت چرچیل آنها را گرفتار کرد. تیرل متوجه رودخانهی بزرگی شد که به خلیج هادسن میریخت، و مصمم شد که سال بعد برگردد و در مورد آن تحقیق کند. همین کار را کرد و رودخانه را، به نام یکی از اعضای گروه، ر. مانرو فرگسن نامید. نقشهها را در طول این سفرها تیرل تهیه میکرد، و نتایج علمی مربوط به آنها در گزارشهای جامعی عرضه میگردید؛ بخشهائی از آنها به عنوان تنها گزارشهای معتبر درباره آن منطقه برجای ماندهاند.
تیرل همچنین طبیعتگرای با احساسی بود و نوشتههای وی شامل فهرستنامهای از پستانداران کانادا، توصیفی از جایگاه زمستانی گوزن کانادایی، و گزارشی از پراکندگی تیره مخروطیان بود. با این حال، از نظر علمی، از او به مناسبت خدماتش در مورد زمینشناسی یخچالی و بخصوص تشخیص این نکته یاد میشود که سه ورقهی اصلی یخ پلئیستوسن (از دوران چهارم زمین شناسی)-که او آنها را لَبرادوری، پاتریسی، و کیواتی نامید-کانادای شمالی را پوشانده بود.
خدمات بعدی وی به زمینشناسی اقتصادی از آن هم چشمگیرتر است. او قبل از سال 1272 متوجه تراوش نفت در منطقهی کوهپایهای شمال ادمنتن شده و تحقیق از راه حفاری را توصیه کرده بود. اما این حوزهی نفتی تا دههی 1330 به قدر کافی کاوش نشد. او همچنین نهشتههای کهربا در دریاچهی سیدار را کشف کرد.
او در 1277، پس از نگارش شرح سفرهای اکتشافی به شمال، مأمور سفر به خطهی یوکان شد، جائی که هجوم برای طلای کلاندایک، تماشاییترین واقعهی تاریخ کانادا، در نقطهی اوجش بود. تیرل دربارهی وضعیت زمین شناختی برای دولت گزارش تهیه میکرد، ولی در بازگشت به اوتاوا در پایان سال به این نتیجه رسیده بود که مایل است نقش فعالتری در صنعت استخراج معدن داشته باشد. از این رو «ادارهی بررسیهای زمین شناختی» را ترک کرد تا به خرج خودش به یوکان بازگردد. او مشاور در زمینشناسی و استخراج معدن شد و بسرعت اعتماد معدنچیان طلا را بدست آورد. سپس هفت سال را در یوکان گذراند.
تیرل در 1273 با مری ادیث کئری، دختر قدسی مآب دکتر م.و.، کئری، اهل نیوبرانزویک، ازدواج کرد. بعد از آن که در داسن سیتی مستقر شد همسر و دختر کوچکش مری به او پیوستند.
حرفهی تیرل در یوکان مسیر تکاملی از طلاشویی تا استخراج معدن ئیدرولیک در مقیاس وسیع را پیمود، و او در مورد زمینشناسی طلای رسوبی خدمات بسیار عرضه داشت و بسیار نیز آموخت. اما در 1274 به شرق بازگشت، و پس از دوره کوتاهی کار به عنوان مشاور استخراج معدن برای سرویلیام مکنزی، توسعه دهندهی راهآهن، در مقام مشاور حقوقی در ترانتو شروع به کار کرد. او مشاور حقوقی «شرکت انگلیسی-فرانسوی استخراج معدن لندن» شد، و مرتباً از آن بازدید میکرد.
تأثیر تیرل بر توسعهی حفر معادن فلزدار در کانادا قابل توجه بود؛ او علاقهی بسیاری به منطقهی کوبالت واقع در آنتریو، که معادن نقرهاش معروف بود، پیدا کرد، ولی بزرگترین دستاوردش کشف طلا در دریاچه کرکلند بشمار میرفت، که او وجود آن را بر مبنای استنباط دربارهی ساختار زمین پیشگویی کرد. حفر یک چاه 600 متری وجود یک لایه طلا را ثابت کرد و به بنیادگذاری «شرکت استخراج طلای دریاچه کرکلند»، که بسیار موفق بود، انجامید. تیرل تا چند سال قبل از مرگ رئیس شرکت بود.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
آثار تیرل مشتمل است بر مجموعهی گزارشهای او از سفرهایش که در کتاب Report. Geological Survey of Canada منتشر شده است. مخصوصاً آسینیبو و سکچوان، 2 (1887)، 1E-152؛ بخش شمال غربی منیتوبا، 5 (1892)، 1E-235؛ روستای میان دریاچهی اتابسکا و چرچیل، 6 (1893)، 1D-120؛ رودهای دوبونت، کزام، و فرگسن، 9 (1896)، 1F-218.در میان مقالههای متعددی که از او منتشر شده است میتوان به عناوین زیر اشاره کرد: «The Glaciation of north Central Canada»، در JGeo، 6 (1898)، 147-160؛ «Natural Resources of the Barren Lands of Canada»، در SGMa، 15 (1900)، 126-138؛ «The Gold. Bearing Alluvial Deposits of the Klondike District» در TIMM، 8 (1900)، 217-219؛ «Concentration of Gold of the Klondike»، EG، 2 (1907)، 393-399؛ «The Law of the Pay Streak in Placer Deposits»، در TIMM، 21 (1912)، 593-605. تهیهی گزارشهای توصیفی زمینشناسی و منابع کانی یوکان و مناطق شمال غربی در Canada and Its Provinces، ویراستهی ا. شورت و ا. گ. داوتی، دوازدهم (اوتاوا، 1914)، 583-660، بر عهدهی تیرل بوده است.
دوم. خواندنیهای فرعی.
برای آگاهی از زندگی تیرل تا سال 1930، A Canadian Gologist، از و، ج. لاودان، (ترانتو، 1930)، با تصویری از دانشمند. نیز «Award of the Murchison Medal»، در PGS، 54 (1918)، چهل و دو-چهل و چهار؛ «Award of the Wollaston Medal»، همان، 103 (1947)، سی و شش-سی و هشت؛ و سوگنامهای به قلم د.ر.دِ (ری)، همان، شمارهی 1563 (1958)، 130-133.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}