مراتب انس با قرآن در روايات(2)
نويسنده:اصغر هادوي كاشاني
2) مراتب انس با قرآن
نظام پيشنهادي يي كه از مجموع روايات مربوط به قرآن به دست مي آيد ـ چنانكه گفتيم ـ از نگهداري قرآن در خانه آغاز مي شود و با بالاترين درجه، يعني عمل به قرآن، پايان مي يابد. مراتب علم به قرآن و بطون آن (كه به طور تفصيلي هم به آنها اشاره خواهد شد) عبارت اند از: الف) نگهداري قرآن در خانه؛ ب) نگاه كردن به آيات قرآن؛
ج) گوش فرادادن به تلاوت قرآن؛ د) تلاوت قرآن؛ هـ) تدبّر و تفكّر در قرآن؛ و) عمل به قرآن. در مورد مراحل فوق، روايات زيادي وجود دارد كه براي هر مرتبه، نمونه اي آورده مي شود و سعي خواهد شد تا رواياتي كه از سند معتبرتري برخوردار باشند، انتخاب شود. البته معمولاً در هر مرتبه، تعداد روايات به حدّي است كه احتمال صدور آن را تقويت مي كند. متأسفانه در زمينه سند و راويان رواياتي كه منشأ حكم و فتوا نيستند، كار زيادي صورت نگرفته است و چون اين روايات در محافل علمي مورد نقد و بررسي واقع نمي شده اند، بسياري از راويان آنها نيز مورد تحقيق رجالي قرار نگرفته اند و لذا در بعضي كتب رجالي، حكم به مجهول يا مهمل بودن آنها مي شود. به نظر مي رسد اگر روش خاصّي در مورد اين گونه روايات به كار گرفته شود، بسياري در اين روايات و راويان آنها از مهجور بودن خارج خواهند شد. فعلاً پيشنهاد ما همان استفاضه است (يعني در هر موضوع، روايات را بايد كنار يكديگر قرار داده، در مورد صدور آنها قضاوت نماييم).
الف) نگهداري قرآن در خانه
از زمانهاي قديم، تبرّك جستن به اشياي خاص و نگهداري آنها در خانه، ميان مردم مرسوم بوده است. توصيه به نگهداري قرآن در منازل كه در روايات ما وجود دارد، شايد يك علّتش اين باشد كه مردم از آن خرافاتْ دست بردارند و به جاي آنها به كلام الهي تبرّك جويند. لذا امام صادق(ع) فرمود: انه ليعجبني أن يكون في البيت مصحف يطرّد اللّه عزّوجل به الشياطين.[1] در شگفتم از اينكه قرآني در خانه است و شياطين به واسطه آن از خانه دفع مي شوند. پايين ترين مرتبه انس با قرآن نيز ـ چنانكه گفته شد ـ نگهداري آن در منزل است كه اگر كسي قادر نيست كه هيچ گونه ارتباطي با قرآن داشته باشد، لااقل آن را در منزل نگهداري كند. حتي اگر اين معنا هم در نظر مبارك امام نباشد، نگهداري قرآن در منزل، به مصلحت انسان است كه در روايت به آن اشاره شده است. رواياتي هم داريم كه در تعارض با اين روايت است و نگهداري قرآن را بدون نگاه كردن به آن و يا بدون تلاوت آيات آن، مذموم شمرده است؛ ولي همان طور كه گفته شد، حلّ تعارض به سبب اختلاف رتبه افراد است. معلوم است شخصي كه توان نگاه كردن به قرآن و قرائت آن را ندارد، حداقل كاري كه مي تواند انجام دهد، اين است كه قرآن را در منزلْ نگهداري نمايد و اين امر، مصاديقي در جامعه دارد؛ درست مثل نماز خواندن كه اگر كسي قادر به خواندن آن نيست، حداقل بايد با ايما و اشاره، آن را به جاي آورد. علاوه بر دو احتمالي كه گفته شد، احتمال سومي نيز وجود دارد كه توصيه به نگهداري قرآن در آن زمان،براي حفظ قرآن بوده است تا نسخه هاي قرآن، متعدد باشد و از بين نرود. لذا امام صادق(ع) براي جلب توجّه، اين گونه تعبير آورده تا مردم تشويق به نگهداري قرآن شوند؛ ولي اين احتمال، مؤيّدي ندارد. اگر روايت نبوي بود، شايد اين احتمالْ تقويت مي شد.
ب) نگاه كردن به قرآن
در مورد نگاه كردن به قرآن، رواياتي وجود دارد كه آن را نوعي عبادت شمرده است. ابوذر از رسول خدا نقل مي كند كه فرمود: (نگاه كردن به قرآن، عبادت است).[2] در روايت ديگري از پيامبر(ص) آمده است: (اُعطوا أعينكم حظّها من العبادة)، قالوا: (وما حظّها من العباده؟)، قال: النظر في المصحف والتفكّر فيه والاعتبار عند عجائبه.[3] (چشمانتان، بهره اي از عبادت دارند كه بايد به آنها ببخشيد). سؤال كردند: (نصيب آنها از عبادت چيست؟). فرمود: نگاه كردن به قرآن و فكر كردن در آن و پند گرفتن از شگفتي هاي آن. البته روايت دوم، دلالت بر تدبّر در قرآن نيز دارد كه در مراحل بالاتر است؛ امّا با توجّه به روايت ابوذر، اگر كسي فقط نگاه هم به قرآن بكند، نوعي عبادت است و روايت دوم، در مقامِ قيدِ اطلاق روايت اوّل نيست؛ چون قرينه خارجي داريم. وقتي نگهداري قرآن در منزل سفارش شده است، قطعاً نگريستن به آيات آن، ارزش بيشتري دارد.
ج) گوش فرادادن به قرآن
قبل از مرتبه قرائت، گوش دادن به قرآن است. اگر كسي به هر دليل از قرائت قرآن ناتوان است، مي تواند به آن گوش فرا دهد. پيامبر(ص) اين تقدّم و تأخّر رتبه استماع و قرائت را در روايتي چنين بيان فرموده است: من استمع الي آية من كتاب اللّه تعالي كتب له حسنة مضاعفة، و من تلاها كانت له نوراً يوم القيامة.[4] هركس به آيه اي از كتاب خدا گوش فرا دهد، خداوند براي او حسنه مضاعف مي نويسد و هركس آن را تلاوت كند، (آيات آن) همچون نوري در قيامت برايش جلوه خواهد كرد. كليني در (اصول كافي) از امام سجاد و امام صادق(ع) نقل مي كند: من استمع حرفاً من كتاب اللّه عزوجل من غير قرائةٍ كتب اللّه له حسنة ومحا عنه سيّئة و رفع له درجة. [5] اگر كسي حرفي از كتاب خدا را فقط گوش كند و تلاوت هم نكند، خداوند برايش حسنه مي نويسد و گناهي از او محو نموده، درجه اش را بالا مي برد. مضمون اين روايت به گونه اي نيست كه قبول آن مشكل باشد. در بعضي روايات، براي كارهاي كوچك، ثواب زيادي وعده داده شده است كه معمولاً قبول كردن آن مشكل است. بسياري از اين گونه روايات، جعلي هستند؛ خصوصاً در باب قرآن كه براي ترتيب و تشويق مردم به قرائت آن، برخي از افراد نادان، روايات فراواني جعل مي كردند و حتّي زماني كه آن جاعلانْ مورد اعتراض پيامبر(ص) واقع مي شدند، پاسخ مي دادند كه اين روايات به نفع شماست و مردم، بيشتر به قرآن روي مي آورند! نقل شده كه به ابوعصمه گفتند: (تو از كجا و به چه طريق، احاديثي در فضيلت قرآن و سوره هاي آن از عكرمه و ابن عباس نقل نمودي؟). گفت: چون من مردم را از قرآن روگردان و به (فقه) ابي حنيفه و (مغازي) محمد بن اسحاق مشغول ديدم، اين احاديث را وضع كردم. حاكم نيشابوري از يكي از زُهّاد نقل نموده كه به وي گفتند: (چرا احاديثي در فضيلت قرآن و سوره هاي آن ساختي؟). وي همين جواب ابوعصمه را داد. آن گاه به وي گفتند: (مگر نشنيده اي كه پيامبر(ص) فرمود هر كس بر من دروغ ببندد، جايگاهش پر از آتش گردد؟). گفت: من بر وي دروغ نبستم؛ بلكه به نفع وي حديث ساختم![6] خوشبختانه، روايتي كه در مورد گوش فرا دادن به قرآن نقل كرديم، به گونه اي نيست كه احتياج به توجيهي داشته باشد؛ گرچه امام(ع) از مقام تأكيد هم دور نبوده است. صحبت از نوشتن ثواب و پاك كردن گناه در ازاي قرائت حرفي از قرآن است و امري طبيعي به نظر مي رسد.
د) تلاوت قرآن
در قرآن كريم آمده است كساني كه كتاب خدا را تلاوت كنند، مشمول اجر و فضل خداوند مي گردند: ان الّذين يتلون كتاب اللّه و أقاموا الصلاة وأنفقوا مما رزقناهم سرّاً وعلانية يرجون تجارة لن تبور ليوفيهم أجورهم و يزيدهم من فضله انّه غفور شكور. [7] آيات ديگري نيز در مورد سفارش به قرائت قرآن و بيان ثمرات آن، در كتاب الهي آمده است؛ ولي چون هدف اين نوشتار، بيان نظام موجود در روايات است، از آوردن آنها صرف نظر مي كنيم. شايان ذكر است امور اخلاقي يي كه در قرآن به آنها تصريح شده، اهميّت بيشتري دارند و بحث اثبات صدور و امثال آن كه درباره روايات وجود دارد، در اين دستورات اخلاقي مطرح نيست. يكي از اين امور، همين تلاوت قرآن است كه در آيات متعددي به آن تصريح شده است. بعد از نگهداري، نگاه كردن و گوش فرا دادن به قرآن، مرتبه تلاوت آن است. كساني كه توانايي قرائت قرآن را دارند، نبايد آن را در خانه معطّل بگذارند. قبلاً در روايتي گفته شد كه وجود قرآن در خانه، باعث دور شدن شياطين است و ظلمت را از خانه بيرون مي افكند. در اين روايت اشاره شد كه اگر در خانه، قرآن تلاوت بشود، نور به جاي ظلمت مي نشيند؛ خير زياد مي شود و توسعه براي اهل آن خانه حاصل مي شود و همان گونه كه ستاره هاي آسمانْ زمين را روشن مي كنند، خانه اي كه در آنْ قرآن تلاوت مي شود، براي اهل آسمان نيز نوراني جلوه مي كند. گرچه در مساجد و مكانهاي ديگر هم مي توان قرآن را تلاوت كرد، امّا چرا خانه ها را در معرض اين نور و رحمت الهي قرار ندهيم؟ پيامبر اكرم(ص) فرمود:
ان البيت اذا كثر فيه تلاوة القرآن كثر خيره واتّسع أهله و أضاء لأهل السماء كما تضيء نجوم السماء لأهل الدنيا.[8]
در روايتي ديگر، امام صادق(ع) فرمود: القرآن عهد اللّه الي خلقه ينبغي للمرء المسلم أن ينظر في عهده وأن يقرأ منه في كلّ يوم خمسين آية. [9] قرآن، ميثاقي است بين خالق و مخلوق و شايسته است يك مسلمان، هر روز به اين عهدنامه نظر كند و (حداقل) پنجاه آيه از آن را بخواند.
پی نوشت ها:
[1] . الكافي، ج4، ص613؛ ثواب الأعمال، الصدوق، ص129.
[2] . الأمالي، الطوسي، ص450 (ح1016)؛ بحارالأنوار، ج38، ص196.
[3] . كنزالعمّال، علي المتّقي الهندي، ح5662.
[4] . مسند أحمد بن حنبل، ج2، ح8502.
[5] . الكافي، ج2، ص612؛ كنزل العمّال، ج1، ص535 (ح2396).
[6] . علم الحديث، كاظم مدير شانه چي، ص116.
[7] . سوره فاطر، آيه 29ـ30.
[8] . الكافي، ج2، ص610.
[9] . همان جا؛ همچنين ر.ك: من لايحضره الفقيه، ج2، ص628 (ح3215).
منبع:فصلنامه علوم حديث
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}