نقش خانواده در ترغیب نماز
نقش خانواده در ترغیب نماز با تأکید بر روشها
اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضاى خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند.
بىهیچ تردید آنان نیز الگوى خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهآورد آن پرهیز از منکر و فحشا و گریز از آلودگى و همسایگى با پاکى و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.(1)
در این مقاله به راهکارهای ترغیب نماز در خانواده و نقش اساسی خانواده در تشویق فرزندان به نماز به عنوان های: ارزش خانواده در تفکر اسلامی، خانواده و اصول آموزش نماز، روشهاى موثر ترغیب به نماز و نکات رفتاری و کلامی در برخوردها و تبلیغات مثبت برای گسترش و تعمیق نماز اشاره می کنیم.
نقش خانواده در ترغیب نماز
وقتى انسان سجادهاى مىافکند و به نماز مىایستد در حقیقت در مقابل آن نامتناهى سجده مىکند، در برابر حیات نامتناهی، زیباى نامتناهی، علم نامتناهى و قدرت نامتناهى که در این دنیا پیدا نمىکند.
سرگشتگى همه در دنیا به علت آن است که نیازهاى نامتناهى را سراغ امر متناهى بردهاند و آن “معیشت ضنک”(2) که قرآن مىفرماید تجلى همین سرگشتگى است.
همان سردرگمى انسان غربى که با همه ترقیات و کشف ستارهها و ماه و سفر به فضا باز به آن مبتلاست. این همه بیمارىها و گرفتارىها نیز براى این است که ازاین نامتناهى حقیقى غافلند و آن میل نامتناهى را متوجه امر محدود کردهاند.
نماز پرواز گاه روح، جویبار تطهیرکننده قلب، روشنایى چشم عارفان، تکیهگاه مطمئن سالکان و رهپویان و پشتوانه آرامش و تسکین روان انسان است.
فرصت نمازگزاردن، بهشتى است که انسان براى اعتلا و انبساط درون خویش مىآفریند. آسمانى است که پذیراى بالهاى پرواز مىباشد و کشتى نجاتى است که از موج خیز حادثهها به ساحل فلاح و سلامت مىرساند.
چ
گسترش فرهنگ نماز، تضمین مصونیت، تعالى و بندگى و همدلى و یگانگى جامعه است.(3)اگر در محیط خانواده، فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضاى خانواده را معطر و متبرک سازد، اگر کودکان و فرزندان، پدر و مادر را مقید و معتقد به نماز بیابند،
بىهیچ تردید آنان نیز الگوى خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهآورد آن پرهیز از منکر و فحشا و گریز از آلودگى و همسایگى با پاکى و تهذیب و صفا و صداقت خواهد بود.(3)
ارزش خانواده در تفکر اسلامی
خانواده در تفکر اسلامى جایگاهى بسیار رفیع دارد. اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر امورى که مشابه این مقوله است مقایسه کنیم برجستگى خاصى در مسئله خانواده ملاحظه مىکنیم که بعضى از آنها مهم و بعضى مهمتر هستند.اما گاهى امورى وجود دارند که واژهاى اهم نیز براى آنها کفایت نمىکند و باید به دنبال ادبیات دیگرى براى بیان عظمت آنها بود از جمله این موضوعات، موضوع “خانواده” است.
خانواده به چند دلیل داراى اهمیت است یک دلیل آنکه اصولا کل وجود آدمى از درون خانواده ریشه گرفته و در آن تکوین مىیابد، به بیان دیگر، پیمانههاى وجود آدمى در خانواده شکل مىگیرد.
و همه تاثیرات بیرونى در محدوده این پیمانه تحقق پیدا مىکند دلیل دیگر این است که مىبینیم آغاز خلقت انسان با خانواده شروع شده است آیا سر این قضیه این نیست که خانواده رکن عالم هستى است؟ آیا این امر بدان معنا نیست که خانواده، رکن عالم هستى است و به کل هستى جهت مىدهد؟(4)
خانواده، منظومهاى متشکل از زن و مرد و فرزندان است که سلسله روابط عمیق روحی، عاطفی، اقتصادی، اجتماعى و فرهنگى میان آنان جارى است و با هدف رفع نیاز و کسب آرامش در حیطه روابط بالا و تولید و تربیت نسل، به حیات خود ادامه مىدهد.
در حقیقت خانواده مهمترین جایگاه پرورش نیروى انسانى و محیطى مناسب براى رشد اعضاى خود به شمار مىرود و با رشد اعضاى خانواده است که اجتماع رشد مىکند.
خانواده آرامشگاه همسران و طبیعىترین بستر رشد و شکوفایى و تعالى آدمى است. پس خانواده کانونى است که در آن ارزشهاى اخلاقی، باورهاى دینى و معیارهاى اجتماعى از نسلى به نسل دیگر انتقال مىیابد و زمینه رشد عاطفى و تربیت اخلاقى و اجتماعى اعضاى خانواده را فراهم مىکند.
یکى از راههاى رسیدن به استحکام خانواده در تفکر اسلامى داشتن اقتدار عاطفى و منطقى و برخوردارى والدین از بصیرت و بینش اجتماعى است.
آگاهىهاى مستمرى که مىتواند ضامن رشد مطلوب شخصیت اجتماعى کودکان و نوجوانان شود و در این صورت است که زمینه رشد اعتقادى و پایبند کردن آنان به ارزشهاى عبادى و انجام فریضهها در چنین خانواههایى به راحتى قابل طرح و اجراست(5)
در محیط خانوادهاى که اعضاى آن متعبد هستند فضاى آرام حاکم بوده و اعضاى آن از اعتماد به نفس بالایى برخوردار هستند.
جمع اینگونه خانوادهها همچون ظروف مرتبط هستند که به هنگام کسر شدن یکى از آنها دیگر ظروف جاى خالى آن را پرمىکند. بدون اینکه ضرر یا وقفهاى در مجموعه ایجاد شود. خانواده در یک نگاه تحلیلى مرکب از قول، فعل، صدق و صفاست.
به عبارتى والدین یا با قولشان یا با فعلشان و یا با صدقشان، فضایى را شکل مىدهند تا فرزندان را تربیت کنند.
خانواده و اصول آموزش نماز
همان طور که توضیح داده شد نهاد خانواده براى تربیت دینى فرزندان پتانسیل بسیار بالایى در خود دارد خداوند این حیات دو نفره را به گونهاى قرار داده است .که اگر قواعد و اصول مبتنى بر قابلیتهاى درونى آن به درستى شناخته شود و اصول تربیتى و یادگیرى نیز مورد استفاده قرارگیرد اقدامات بسیار موثرى را در خصوص تربیت دینى به طور عام و آموزش نماز به طور خاص مىتوان به انجام رساند.
1. استفاده از انرژى مثبت درون خانواده
در درون خانواده سرمایه عاطفى و انرژى مثبت زیادى قرار داده شده است. با بهرهبردارى از آن خیلى از برنامههاى تربیتى را مىتوان به اجرا در آورد.این مسئله وقتى انجام مىشود که مادر بتواند بین خود و فرزند، صمیمت بسیار فراتر و ریشهدارتر از صمیمتهاى تولید شده در سایر ارتباطات در زندگى به وجود آورد.
وقتى مادرى در یک فضاى مدیریت شده عاطفى به دختر خود یا پسر خود مىگوید: دخترم یا پسرم چند لحظه مىآیى پیش من؟
این جمله یک فضاى روانى و عاطفى خاص در فرزند به وجود مىآورد به نحوى که آمادگى او را براى پذیرش برخى از انتظارات والدین فراهم مىنماید.
در چنین فضاى عاطفى اگر یکى از والدین در مورد نماز یا نمازخوانها موضوعى را و یا قصهاى را شرح مىدهد به احتمال قوى باتوجه به استماع موثر از ناحیه فرزند مواجه خواهد شد.
بدون تردید اگر فردى با علاقه به چیزى گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عمل کردن به آن نیز فراهم مىشود. پس والدین باید این قدرت عاطفى پنهان در خانواده را بپذیرند و به درستى از آن استفاده کنند.
2. تناسب پیام و انتظار با شرایط سنى فرزند
هر گروه سنى به مثابه پیمانهاى است که بیش از ظرفیت خود پذیراى محتواى اضافى نمىباشد. قبل از هرکسى خود خداوند متعال در تربیت دینى انسانها در طول تاریخ این موضوع را با عمل مطلق خود رعایت کرده است.فلسفه بعثت انبیا و انزال کتب به طور تدریجى ریشه در این محدودیت ذاتى بشر دارد. مربیان و والدین بدون رعایت این اصل نمىتوانند پیامهاى خود را به کودکان و نوجوانان بقبولانند.
آموزش نماز مانند سایر مسائل تربیتى به شرط قبول متربى اثربخش است لذا از جمله مسائل اساسى که والدین باید از خود بپرسند و پاسخ آن را از منابع معتبر به دست آورند آن است که:
“فرزند دوره ابتدایى من، داراى کدام علایق و چه توان ذهنى است؟” و آیا اینکه “فرزند نوجوان من مطابق یافتههاى روانشناسى و آموزههاى دینی، کدام ویژگىهاى را داراست؟ اینها سوالات مبنایى براى هر پدر و مادر است.
وقتى که فهمید در دوره کودکى “دیدن” بیش از “شنیدن” کار ساز است در پیامهاى مربوط به نماز نیز عمدتا از رفتار و عمل بهره مىگیرد تا حرف و گفتار.
3.رعایت استمرار و مداومت
تعلیم و تربیت با اقدامات قطعى و گسسته از هم تحقق پیدا نمىکند. خداوند آدمى را طورى آفریده است که باید اقدامات تربیتى به طور مرتب و مستمر بر او اعمال شود تا در متربى نهادینه گردد.علت تکرار انجام دستورات دینى در طول روزها و ماهها و سالها نیز در این ویژگى آدمى نهفته است لذا خانواده براى تربیت دینى و تقویت روحیه نمازخوانى در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود.
البته معناى مداومت، آن نیست که با تکرار ملالآور خواستههاى خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینى عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلى از جنبههاى مداومت مىتواند نامرئى و غیر مستقیم باشد.
به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوى دیدگان فرزند خردسال پهن مىکنیم تا او را نسبت به نماز علاقهمند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
4. ارتباط خانه و مدرسه
ارتباط خانه و مدرسه از لوازم غیرقابل اغماض در تربیت دینى است. ضرورت این ارتباط را ویژگى توحیدى تربیت به وجود مىآورد. تربیت به طور ذاتى به وحدت و یکپارچگى همه نهادهاى تربیتى و بخصوص دو نهاد خانه و مدرسه محتاج است.به همین دلیل برنامههاى آموزش نماز در خانواده باید از طرف آموزش و پرورش حمایت شود. چگونه ممکن است یک کودک در مدرسه به طرق مختلف پیامهاى مربوط به نماز را دریافت کند ولى درخانواده چنین فضایى نباشد و او نمازخوان پرورش یابد؟
از جمله اقداماتى که در این مورد مىتوان انجام داد آن است که والدین از طریق مدرسه در جریان کامل محتواى آموزشى کتابهاى درسى درخصوص نماز قرار گیرند و در منزل نیز در راستاى آن محتواها به تقویت رفتار فرزندان خود بپردازند.
5. رعایت اعتدال
پرهیز از افراط و تفریط قاعده اساسى زندگى است. از طریق رعایت میانهروى به معناى واقعى کلمه مىتوان بهتر به هدف رسید. در تربیت دینى و آموزش نماز نیز از این اصل باید پیروى نمود.علایق گوناگون فرد مستلزم فعالیتهاى متنوع در زندگى است که هرکدام از آنها تاثیر خاص در مجموعه حیات انسان به جا مىگذارد. نماز با همه قداستى که دارد نباید وقت بازى و یا استراحت کودک و نوجوان را بگیرد.
اصولا نمازى که مزاحم انجام فعالیتهاى طبیعى کودک باشد، نظم تربیتى مطلوب نخواهد داشت. لذا والدین باید با کسب آگاهى از همه جنبههاى زندگى فرزند خود، آسانگیرى و اعتدال را مراعات کنند.
6. عکسالعملهاى مناسب در قبال رفتارهاى دینى فرزند
عمل و عکسالعمل مناسب باعث پیشرفت و اصلاح امور در زندگى انسان مىشود. اگر رفتارى از فرد بخصوص از جانب کودک و یا نوجوان سر بزند ولى پاسخى دریافت نکند آن رفتار منجر به آثار مطلوب نخواهد بود.رفتارهاى نامطلوب با عکسالعمل درست، تعدیل و اصلاح مىشود و رفتارهاى مطلوب از طریق عکسالعملهاى صحیح تقویت مىگردد. در مورد نماز نیز از همین قاعده باید پیروى کرد.
قابل ذکر است که عکسالعمل صرفا به تشویق و یا تنبیه محدود نمىشود ممکن است عکسالعمل مربى یک تذکر مفید باشد، تذکرى که نه تشویق است نه تنبیه، ولى اثر مفیدى در رفتار فرد دارد
به عنوان مثال وقتى که پدر یا مادرى به فرزند خود که تداوم در نماز خواندن ندارد در مورد “الذین فى صلاتهم ساهون” توضیح مختصرى به تناسب درک او بدهد در قالب این نوع تذکرها قرار مىگیرد.
روشهاى موثر ترغیب به نماز
آنچه که در قالب اصول، توضیح داده شد بایدها و نبایدهاى حاکم بر رفتار مربى یا متربى است که در جمیع شرایط و در همه اقدامات تربیتى قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردى که والدین مىتوانند با به کارگیرى آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند توضیح داده مىشود.(6)1. روش الگویی
اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز فضاى خانه را معطر کند اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بىهیچ تردید.آنان نیز الگوى خویش را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهآور آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگى و همسایگى با پاکى و تهذیب صفا و صداقت خواهدبود.
اگر اعضاى خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونى دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونى و هماهنگى خواهند داشت .
و موجبات آرامش روانى را براى آنان در پى خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادى دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسى و جدى خواهند داشت.
تجارب تربیتى و مهمتر از آن دلالتهاى دینى حاکى از آن است که “فعل پدر و مادر” تاثیرى فراوان در تقویت روحیه و انجام فرائض دینى از جمله نماز در فرزند به جا مىگذارد. زیرا اصولا خداوند انسان را طورى آفریده که از اسوهها و یا نمونههاى عینى اثر مىپذیرد.
قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جاى دیگر را نمىگیرد. منتهى هریک در موقعیت مناسب باید به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.(7)
2. فضاسازى معنوی
فرزندى که در خانوادهاى لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا مىآید هیچگاه نیازى ندارد که آموزش ویژه براى نماز ببیند. زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه مىگویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت مىکنند.در خانهاى که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش مىیابد و دلى که با ذکر حقتعالى، جلا یابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهى نمىگریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا مىیابد.
در خانهاى که با والدین به مناجات شبانه بر مىخیزند و اهل خانه همگى معتقد و مقید به آداب دینى هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و روى گردان از خدا باشد؟
جابر بن عبدالله انصارى از رسول خدا سوال کرد: یا رسولالله! دانستیم که چگونه خود را از آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیز از محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:
-1 اعملو الخیر: خود عامل عمل خیر باشید.
-2 واذکرواهم بالله: یاد خدا را در دلهایشان زنده کنید.
-3 و امروا هم بالمعروف: (اینگونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت) آنها را به معروف هدایت و راهنمایى کنید.
-4 و انهیهم عن المنکر: (آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه) از آنچه او به فساد و تباهى مىکشد منع و بازدارید.
وقتى فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا مىکند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست.
وقتى فرزند توجه لازم را داشت، آرام، آرام به این کار انس مىگیرد. لطف خدا را در نماز در مىیابد و پرده غفلت براى او کنار مىرود.
امام سجاد(ع) مىفرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند (توجه به خدا) که اعم از نماز خواندن است .
اینکه از همان سه سالگى امر به سجده کردن فرزند نماید و سپس کلمه “لااللهالاالله” را به او بیاموزد و باملایمت و آرامى او را در سن هفت سالگى آموزش نماز دهند تا او در 9 سالگى بتواند با وضو نماز بخواند.
3. پاسخ به کنجکاوىهاى کودک به عنوان یک فرصت کنجکاوى کودک یک ویژگى طبیعى اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحى و روانى کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار مىدهد.
تا بتوانند رفتارهاى مناسب و مطلوب در او به وجود آورند براین اساس وقتى که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادى و نماز مىپرسند فرصت مناسب براى ما به وجود آوردهاند تا بتوانیم با پاسخهاى مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتى بگذاریم.
- این ماهى چگونه در آب زندگى مىکند و نمىمیرد؟- این آسمان و ستارههاى زیبا را چه کسى آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشى از حس کنجکاوى کودک است. از طریق همین سوالها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست مىتوان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد.
به او در مقابل همه این دادهها و نعمتها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانى کرد و به نماز به عنوان یکى از شیوههاى تشکر کردن اشاره نمود.
4. حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکى از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسانها را به “دیدن” و “فکر کردن” دعوت مىکند. بین “دیدن” و “باور کردن” رابطه مستقیم وجود دارد.باید کارى کنیم که فرزند ما با صحنههاى گوناگون اقامه نماز و آماده شدن براى اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهاى جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن مىتواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
5. ایجاد ارتباط بین زیبایى و نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایىها مىرود و این ویژگى را خداوند در وجود آدمى قرار داده است بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایىها را مىبیندو دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازى قشنگ براى دختران، جانماز و لباس زیبا براى پسران مىتوان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونى بخشد.
هرقدر والدین بتوانند زیبایىها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفقتر خواهند بود. باتوجه به نکات و راهکارهاى فوق در مىیابیم که هر اندازه برنامههاى مربیان با نیازها و علایق و رغبتهاى افراد (متربی) تناسب و هماهنگى داشته باشد.
رفتار و نگرش مثبت به آن برنامهها در افراد افزایش مىیابد و هر اندازه این اعمال و روشها با رغبت و علاقه متربى فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بىعلاقگی، بىرغبتى و گاه تنفر و بیزارى در آنان مىشود.
در هر حال هنر مربیانى که مىخواهند نیاز درونى افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزشها باید با رغبتهاى فراگیران همخوانى داشته باشد تا آموزشها “نهادینه” گردد.
نکات رفتاری و کلامی در برخوردها
خیانت به امانت!
والدین مسئول عقائد،افکار و اخلاق فرزندان هستند و فرزندان، امانتی در اختیار والدین؛ پس هر نوع کوتاهی، خیانت به امانت است.اگر به لباس و مسکن و تحصیل فرزند برسیم؛ ولی فرزند ما نسبت به نماز کاهل باشد.
نتیجه اش این می شود که سرمایه خود را فدای دنیای دیگران کرده ایم،ولی دست ما در قیامت خالی است.باید در هر خانه ای کتابی که در سطح افکار فرزندان است، وجود داشته باشد و نباید فقط آموزش نماز را به آموزش و پرورش و مسئولان تربیتی یا مساجد واگذار کرد.
والدین باید با حضور در مسجد و نماز اول وقت، الگوی عملی فرزند باشند.(8)
به حداقل ها بسنده کنید!
والدین باید بدانند که عقب انداختن آموزش نماز تا سن بلوغ، کار آنان را سخت می کند. برای نمونه اگر به کودکی اجازه سیگار کشیدن را تا پانزده سالگی بدهیم.
سپس یکباره از او بخواهیم از سیگار دست بردارد، مشکل خواهد بود؛ همان گونه که اگر به طفلی دوسال یکسره شیر بدهیم و بعد یکباره به او کباب بدهیم، به معده او فشار وارد میشود.
بنابراین، باید والدین از سال ها پیش از بلوغ، فرزندان خود را با نماز آشنا کنند.والدین باید بدانند که در آموزش نماز به کودکان، مستحبات را وارد نکنند؛ یعنی اول به آموزش واجبات، آن هم به حداقل ها بسنده کنند.(9)
شناخت ویژگی کودکان
هر چه والدین و مربیان با ویژگی های کودکان و نکات روانشناسی و تربیتی آنان بیشتر آشنا باشند، در تشویق کودکان به نماز موفق تر خواهند بود.ارائه مفاهیم به خردسالان به طور صحیح و موثر، بدون در نظر گرفتن توانای ی های ایشان مطلوب نیست و ممکن است در روند یادگیری اختلال ایجادکند.
بنابراین مربیان و والدین باید به ویژگی های جسمی و روانی کودکان به تفکیک سن، آشنا باشند؛ به طوری که بدانند شیوه برخورد و توانایی های ذهنی و جسمی کودکان سه ساله بسیار متفاوت با کودکان پنج ساله است.(10)
از درگاه الهی تمنا کنید!
برای موفقیت در دعوت کودکان به نماز، از خداوند مهربان یاری گرفته و دعا کنید.
حضرت ابراهیم علیه السلام به عنوان یکی از بزگترین پیامبران الهی که خداوند لقب خلیل الله را به ایشان عطا فرموده است، در آیه ۴۰ سوره ابراهیم، به صراحت می فرمایند: پروردگارا، مرا و فرزندانم را بر پا کننده نماز قرار ده، پروردگارا، دعای مرا بپذیر!
این صراحت بیان در کلام پیامبر الهی، نشان از اهمیت نماز در امور انسان هاست که ایشان علاوه بر پرداختن به آن در مقام رسالت برای خودشان، توفیق انجام نماز را برای فرزندانشان نیز از خداوند خواستار شده اند و آن را به صورت دعا و تضرع از درگاه الهی تمنا می کنند.
اگر بین تونایی های کودک و سطح مطالب آموزشی هماهنگی وجود نداشته باشد، موجب ناخوشنودی کودکان شده و چه بسا شیوه های ترغیب ایشان به نماز به درستی اجرا نشود.(11)
محبوب و مطلوب باشید!
هر قدر الگوهای بزرگسال برای بچه ها مطلوب تر و محبوب تر باشند، میزان تاثیرپذیری آنان بر کودکان بیشتر و پایدارتر می شود. بچه ها رفتار الگوهای مطلوبشان را بسیار دوست می دارند و مایل اند با آنان همانندسازی کنند.
و رفتاری همسان رفتار الگوهای خود داشته باشند. آنان به صورت ارادی و غیر ارادی تلاش می کنند به گونه ای بیندیشند و بگویند و عمل کنند که بدیشان توجه و تاییدشان کنند. این، گرایشی کاملا طبیعی و فطری است.(12)
تشویق رفتار کودکانه
کودکانی که به انجام فریضه نماز اشتیاق نشان می دهند “حتی در کمترین اندازه” مورد محبت قرار گیرند. به طور مثال، زمانی که کودکی روی زمین دراز می کشد و صورتش را به مهر می چسباند، به جای آنکه بکوشیم حالتش را به صورت سجده بزرگسالان در آوریم، باید همان رفتار کودکانه اش را تشویق کنیم.
یا اگر کودک، جمله یا کلمه ای از نماز را بر زبان آورد، باید او را مورد تشویق قرار داد. این رفتار باید آن چنان مهم جلوه داده شود که فرزند، بزرگی ذکر او را باور کند.(13)
شناخت ویژگی کودکان
هر چه والدین و مربیان با ویژگی های کودکان و نکات روانشناسی و تربیتی آنان بیشتر آشنا باشند، در تشویق کودکان به نماز موفق تر خواهند بود.
ارائه مفاهیم به خردسالان به طور صحیح و موثر، بدون در نظر گرفتن توانای ی های ایشان مطلوب نیست و ممکن است در روند یادگیری اختلال ایجادکند.
بنابراین مربیان و والدین باید به ویژگی های جسمی و روانی کودکان به تفکیک سن، آشنا باشند؛ به طوری که بدانند شیوه برخورد و توانایی های ذهنی و جسمی کودکان سه ساله بسیار متفاوت با کودکان پنج ساله است.
اگر بین تونایی های کودک و سطح مطالب آموزشی هماهنگی وجود نداشته باشد، موجب ناخوشنودی کودکان شده و چه بسا شیوه های ترغیب ایشان به نماز به درستی اجرا نشود.(14)
قاطعیت همراه با محبت
پدر و مادر همانطور که برای سرما خوردن فرزند اقتدار به خرج داده و نمیگذارند با لباس تابستانی در هوای سرد بازی کند.در دعوت به نماز هم باید اقتدار داشته باشند.
البته اگر درباره فرزند فقط اقتدار به خرج داده و امر کرد، عقده ای میشود اگر به فرزند فقط محبت کرد، لوس میشود.اگر بخواهیم فرزند نه عقده ای شود و نه لوس، باید هم به او محبت کرد و هم اقتدار و قاطعیت به خرج داد.البته محبت باید مقدم بر اقتدار باشد.
تبلیغات مثبت برای گسترش و تعمیق نماز
الف ) اعتقاد نداشتن به تدین
درخانواده هایی که در آن ها مقوله ای به نام دین هویت ندارد، اگر فرزندی وجود داشته باشد چه انتظاری می رود که برخلاف فکر و اندیشه پدرومادرش به اموری نظیر خدا، قیامت و … معتقد شود.
عضو این خانواده از جمعیت نمازگزار، قیام، سجود و رکوع شان لذت می برد ولی باز پایش در رفتن می لنگد.
انسانی که معتقد به خدا و قیامت نیست لزومی نمی بیند که شبانه روز چند نوبت نماز بخواند یا روزه بگیرد و به فکر جواب دادن به پاسخ و پرسش های قیامت هم نیست. پدر و مادر بی ایمان و بی اعتقاد کانون اصلی پرورش فرزندان بی اعتقاد هستند.
ب ) توجه نکردن به مقوله تربیت اخلاقی
چه بسیار والدینی که به تربیت جسمی فرزند اهمیت می دهند اماچشم از تربیت دینی فرزندان خود پوشیده اند و اعتقاد دارند که فرزند باید آزاد باشد. پیامبر اکرم (ص) در این باره فرموده اند:
«بدا به حال بچه های دوره آخرالزمان از دست پدر و مادر ایشان، به خاطر این که پدر و مادرها به فکر دنیای بچه هایشان هستند اما به فکر آخرت آنها نیستند، به فکر تأمین آتیه برای اولادشان هستند.
اما به فکر تربیت صحیح، ادب و دین آنها نیستند.» بعد فرمودند: «من بری هستم از این گونه مردم و آنها هم از من بری هستند.» بنابراین هسته اولیه علت بی رغبتی جوانان، ریشه در نحوه نگرش پدر و مادر بر جنبه های رفتارهای دینی دارد.
از سوی دیگر والدینی هستند که خود، عبادات کاملی دارند اما لزومی نمی بینند که آنها را به فرزندان منتقل کنند و معتقدند که هرکس در آخرت، خود جوابگوی اعمالش است. این دسته از والدین نه فقط دنیا و آخرت فرزندان را تباه می کنند بلکه آخرت خود را هم نابود می کنند.
پ ) آشنا نبودن با ابزارهای کنترل
خانواده هایی هستند که خود دین دار و معتقدند و فرزندان متدینی نیز دارند اما پس از آموزش احکام، آن ها را به حال خود رها می کنند.
مشغله کاری و امور منزل و اداره موجب این شکاف ارتباطی می شود. در این شرایط عضو خانواده به دور از چشم والدین دستخوش آلودگی می شود. والدین باید با دلسوزی و نظارت مستمر، عقاید و اجرای فرایض الهی را در افراد ریشه دار کنند .
بنابراین تذکر مداوم که آن هم دارای شرایط خاص است می تواند آموزش فرایض دینی از جمله نماز و مناجات را بهینه کند.
ت ) سخت گیری و خشونت
زیر فشارهای شدید و کتک قراردادن بچه ها از سوی خانواده ها، سرخوردگی زیادی نسبت به اعتقادات دینی به وجود می آورد، این احساس ناخوشایند برای اقامه ی مناسک دینی ایجاد شده تا جوانی و بزرگسالی ادامه پیدا می کند.
امروزه بیش از هر چیز به ابزارهای روانی و اجتماعی جذاب، ساده و مؤثر برای اقامه نماز نیاز داریم آیا فردی که با آرامش و منطق به نماز خوانده می شود فردا که لذت عبادت را چشید به نوافل نخواهد پرداخت؟!
ث۰ آموزش نادرست والدین
به طور مطمئن خانواده های مسلمان با آموزش ناصواب فرزندان درباره نماز قصد ستیز با دین را ندارند اما ناخودآگاه به دین ضربه می زنند.
بویژه در آموزش دین و دینداری نباید خرافات و عرف را بر احکام دین و روش های منطقی ارجحیت داد.با جوانان نباید زیاد از عقوبت و عذاب صحبت کرد بلکه باید، بیش تر از ثواب و پاداش های شیرین گفت تا جوانان و نوجوانان جذب نماز شوند.
ه) رفتارهای نادرست
بداخلاقی، بدزبانی و نقاط ضعف رفتارهای دینی خود را بیان کردن، موجب گریز از دین می شود. والدینی که نماز را هروقت که کارشان تمام شد، می خوانند و حتی به ظاهر پوشش خود در وقت نماز اهمیت نمی دهند، چگونه می توانند نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر مسائل مذهبی قرار دهند؟
نتیجه:
خانواده نهاد مقدس و امنی است که هر جامعه ای راسازمان دهی و پی ریزی می کند و سلامت و سعادت هر جامعه به داشتن کانون گرم و سالم خانواده بستگی دارد.
انتقال ارزش های اخلاقی و دینی در هر جامعه در وهله اول به عهده خانواده است. در خانواده ای که میان والدین و فرزند، ارتباط فرهنگی، متزلزل می شود، فرزندان این خانواده دچار بی هویتی فرهنگی و سردرگمی می شوند.
سهل انگاری، بی توجهی، ساده و سرسری گرفتن، برنامه نداشتن، تشویق بیجا، تنبیه بیجا، بی اهمیت به دوستان و محیط رفت و آمد فرزندان مواردی هستند که درخانواده والدین باید دقت کافی را داشته باشند.
پىنوشتها:
1.نماز در سیماى خانواده، جمعى از نویسندگان.
2. و من اعرض عن ذکرى و ان له معیشه ضنکا، سوره طه، آیه .125
3. نماز در سیماى خانواده، جمعى از نویسندگان.
4. خانواده و تربیت دینی، حسن ملکی.
5.خانواده از منظر ارزشهاى اسلامی، غلامعلى افروز.
6.زندگى در پرتو ارزشها، حسن ملکی.
7.خانواده و نماز، جمعى از نویسندگان.
9.شیوه های دعوت به نماز – حجت الاسلام محسن قرائتی
10حجت الاسلام قرائتی – شیوه های دعوت به نماز
11.کتاب مقدمه ای بر روش های تشویق خردسالان به نماز
12.سید کاظم کاظمی- کتاب آموزش نماز به کودکان(ویژه والدین و مربیان تربیتی)
13.کتاب مقدمه ای بر روش های تشویق خردسالان به نماز
14.مقدمه ای بر روش های تشویق کودکان به نماز
15.حجت الاسلام قرائتی – شیوه های دعوت به نماز
منبع:
نویسنده: منصوره رحمان دوست
http://www.etrenamaz.ir
https://www.namaz.ir/category
https://www.namaz.ir/1399/09/08
*این مقاله در تاریخ1401/7/28 بروز رسانی شده است
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}