نویسنده: امیر جوانبخت (1)




 
بازی‌های المپیک، مهم‌ترین رویداد ورزشی جهان است که تقریباً همه کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند و چشم جهانیان به ورزشکاران و کشور میزبان معطوف می‌شود و در این دنیای پر ولوله سر تیتر خبرهای جهان شدن بسیار مهم است، هر کشوری آرزو دارد روزی میزبان المپیک باشد، شهرت، پول و ماندگاری در تاریخ ورزش هدیه ایست که المپیک به کشور میزبان می‌دهد.
این اتفاق مهم از سال 1896 در یونان کلید زده شد و از آن سال هر چهار سال یکبار برگزار شده است مگر آنکه اتفاق مهمی چون جنگ جهانی در آن وقفه ایجاد کرده باشد در ادامه این روند تغییر کوچکی بوجود آمد به عبارت دیگر از سال 1992 که المپیک زمستانی در فرانسه و تابستانی در اسپانیا برگزار شد، فاصله المپیک تابستانی و زمستانی، دو سال شد و المپیک زمستانی بعدی در سال 1994 در نروژ و المپیک تابستانی بعدی در سال 1996 در آمریکا برپا شدند و این روند ادامه یافت.
تاکنون 51 المپیک برگزار شده است که البته مطابق برنامه باید 54 المپیک باشد ولی سه سال به دلایل مختلف المپیک لغو شد.
همانطور که همه ما می‌دانیم فعالیت‌های مختلف نیاز به فضای مناسب دارند و همواره کیفیت فضا بر کیفیت فعالیت‌ اثر‌گذار است، معماران در طول تاریخ کوشیده‌اند که فضاهایی مناسب برای انسان و عملکردهای او بیافرینند. بازی‌های المپیک نیز از این حیث به ایجاد ورزشگاه‌های استاندارد و جدید در کشورهای مختلف کمک بسزایی نمود، فراهم آوردن ورزشگاه‌های نوین در کشورهای میزبان علاوه بر آنکه شور و نشاط زیبایی را در کشورهای میزبان می‌گشت به عبارت دیگر هزینه‌ای که برای برگزاری بازی‌های المپیک صرف می‌شود به نوعی سرمایه ماندگاری برای خود آن کشورها بود.
در کشورهای میزبان همه در تدارک پذیرایی عالی از ورزشکاران و تماشاچیان المپیک هستند، برای این پذیرایی ورزشگاه‎‌ها، هتل‌ها و رستوران‌های جدید ساخته می‌شود، بسیاری از ساختمان‌ها و سالن‌های ورزشی قدیمی بازسازی می‌شوند و خلاصه همه شهر یا شهرهای محل بازی با تمام وجود به فعالیت می‌پردازند تا بازی‌ها به نحو احسن برگزار گردد، بخش عمده‌ای از این هزینه با خرید بلیط، هزینه‌های تبلیغات و پول‌هایی که تماشاچیان هزینه می‌کنند به کشور باز می‌گردد ولی این جریان مالی قوی اقتصاد کشور میزبان را به گردش در می‌آورد.
معماران همراه با این حرکت تمام تلاش‌ خود را برای ایجاد فضاهای نو بکار می‌گیرند، استادیوم‌ها، سالن‌ها و زمین‌های بازی هر چند طبق استاندارد و شبیه هم هستند ولی معماران می‌کوشند تا جایی که ممکن است این فضاها را به سمبل‌های کشور میزبان تبدیل کنند.
بعضی از این استادیوم‌ها به عنوان چهره‌های المپیک در ذهن مردم جهان حک شده‌اند و با نام المپیک مثلاً 2008 چین معماری ورزشگاه بنجینگ در ذهن‌ها تداعی می‌شود و انگار غیر از رکوردها و نام‌های قهرمان‌ها و لحظات زیبای رقابت‌های ورزشی، فرم‌های ورزشگاه‌ها در جهان به عنوان سمبل این کشورها‌ شناخته شده است.

در سال‌های نخست برگزاری بازی‌ها تمهیدات خاصی برای المپیک دیده نمی‌شد و صرفاً از ورزشگاه‌های موجود استفاده می‌شد و گاهاً ورزشگاه‌هایی بدون سایه‌بان تماشاچیان و بسیار ساده ساخته می‌شد (تصویر شماره 1) تا سال‌ها معماری خاص و قابل توجهی در محل بازی‌های المپیک دیده نمی‌شود به عنوان مثال ورزشگاه 1908 لندن بسیار ساده است ولی سایبان تماشاچیان در آن تعبیه شده است (تصویر شماره 2) فقط می‌توان از یک سردر باشکوه با استادیوم لس‌آنجلس در المپیک 1932 نام برد (تصویر شماره 3) و سالن شنای زیبای 1964 که توسط کنزو تانگه طراحی می‌شود که نقطه عطفی در طراحی ورزشگاه‌ها می‌باشد (تصویر شماره 4) بعد از آن سال 1972 ورزشگاه مونیخ توسط فری اتو طراحی می‌شود و فضای خاص جدیدی برای المپیک ایجاد می‌شود (تصویر شماره 5)، مجموعه طراحی شده با کابل‌های استیل و قطعات شفاف پوشاننده، بخش‌هایی از مجموعه را مسقف نمود و هویت منحصر به فردی را بوجود می‌آورد که به عنوان شروع یک حرکت معماری ورزشگاهی می‌توان از آن نام برد.

(تصویر شماره 1)

(تصویر شماره 2)

(تصویر شماره 3)

(تصویر شماره 4)

(تصویر شماره 5)
در ادامه این حرکت ورزشگاه‌های زیبای دیگری نیز بوجود می‌آید، مجموعه المپیک سال 1976 در شهر مونترال کانادا با شکل جدیدی طراحی می‌شود (تصویر شماره 6) طراح این مجموعه، راجر تایلیبرت فرانسوی بود، وی با استفاده از یک سازه یکصد و هفتاد متری و کابل‌های اتصالی توانست یک استادیوم با سقف بازشو طراحی کند که آن زمان سومین سازه بلند کانادا بود، این کابل‌ها سقف چادری وسط را نگه می‌داشتند (تصویر شماره 7) و سازه اصلی استادیوم هم با تیرهای کنسول شده خود بخش پیرامونی سقف را نگه می‌داشت البته بعداً تغییراتی در این سازه بوجود آمد.

(تصویر شماره 6)

(تصویر شماره 7)
در المپیک 1988 کره نیز ما شاهد یک سایت بسیار حساب شده با استادیوم‌های زیبا هستیم، در این مجموعه پنج ورزشگاه خاص طراحی شده یاد‌آور المپیک کره جنوبی است، ورزشگاه چند منظوره اصلی توسط کیم اسوو جن طراحی شده است (تصویر شماره 8 و 9) معماری زیبای این ورزشگاه‌ها باعث درخشش آن‌ها چون نگینی در سایت خوش منظره شده است و برازنده بازی‌های جهانی است.
در المپیک 1996 آتلانتا طراحی خاص دیگری را می‌بینیم این بار ورزشگاه از حالت بسته خارج شده و روی خود را به سوی دنیای بیرون باز می‌کند تا از دوردست‌ها مردم شاهد شور و هیجان تماشاچیان باشند (تصویر شماره 10)، ترکیب جدید ساختمان‌های با نمای آجری و سازه استادیوم برای اولین بار بوجود می‌آید که در نوع خود بی‌نظیر است.

(تصویر شماره 8)

(تصویر شماره 9)

(تصویر شماره 10)
برای پوشاندن فضای بزرگی که بتواند تماشاچیان زیادی را در خود جای دهد از دو سازه فضایی عظیم در دو طرف استادیوم سیدنی استفاده شده است این استادیوم در سال 2000 توسط شرکت پوپولوس طراحی شد و توانست ساختمانی با عظمت و فن‌آورانه بوجود آورد. (تصویر شماره 11 و 12)

(تصویر شماره 11)

(تصویر شماره 12)
پس از برگزاری چند دوره بازی‌های المپیک ضوابط و استاندارهایی برای مسابقات المپیک و در نتیجه برای فضاهای ورزشی تدوین شد در بازی‌های بعدی برای طراحی فضاها می‌بایست این ضوابط را مورد توجه قرار داد، معماران موظف بودند بعد از هر المپیک آخرین استاندارهای طراحی فضاهای ورزشی را مد نظر قرار داده و ورزشگاه‌های میزبان بعدی را مطابق آن‌ها طراحی کنند.
این حرکت نیز به ایجاد ضوابط و استاندارهای فضاهای ورزشی کمک کرد و این موضوع به ارتقای کیفیت فضاهای ورزشی در همه کشورها مؤثر بود و هر چهار سال یکبار کتاب آخرین استاندارهای ورزشی به چاپ می‌رسد.
ورزشگاه‌های بعدی بهتر و بهتر شدند، ورزشگاه هفتاد هزار نفری آتن در المپیک 2004 در کشور یونان مهد اولیه المپیک توسط سانتیاگو کالاتراوا طراحی شد که این ورزشگاه‌ها به عنوان نمایشگاهی از قدرت تکنولو‌ی کشور میزبان بودند و هماهنگی خوبی بین سازه و معماری بوجود آورد، در واقع خواسته‌های معمارانه در هر دوره به پیشرفت و نوآوری در سازه منجر شده و سبب شد که صنعت ساختمان یک قدم به جلو برود و این مهندس معمار که تحصیلات سازه‌ای نیز دارد در این روند بسیار مؤثر بود (تصویر شماره 13 و 14)

(تصویر شماره 13)

(تصویر شماره 14)
در سال 2008 به شاه بیت معماری ورزشگاه‌ها می‌رسیم کاری زیبا و نو از شرکت معماری هرزوگ و دمرون (Herzog & Meuron) این ورزشگاه مطابق با معماری روز دنیا، پیچیده، دو پوسته و هایتک طراحی می‌شود و نشانی ماندگار برای المپیک 2008 بیجینگ در چین می‌شود، ساختمانی که علاوه بر جواب دادن به عملکرد، دارای فرم بدیع و هماهنگ با سازه است. این ساختمان دارای سازه‌ای است که هم کارکرد نما دارد و هم سقف و هم اجازه می‎‌دهد نور به فضای سبز زیر آن برسد، برای رسیدن به مبانی پایداری دارای سیستم جمع‌آوری آب باران و تهویه طبیعی است. (تصویر شماره 15 و 16)

(تصویر شماره 15)

(تصویر شماره 16)
فرم کلی بنا که شبیه لانه پرندگان است به نوعی هماهنگی معماری با طبیعت را گوشزد می‌کند.
در المپیک زمستانی 2010 ونکوور شاهد یک استادیوم سرپوشیده با سازه ترکیبی هستیم (تصویر شماره 17) در این استادیوم غول‌پیکر که نمای داخلی آن را در تصویر شماره 18 مشاهده می‌کنید، فضایی کنترل شده برای بازی‌های مختلف ایجاد شده که محدودیت‌های آب و هوایی کانادا را برطرف کرده و به همگان نشان داد که این کشور علاوه بر المپیک زمستانی توانایی برگزاری مسابقات را نیز دارد.

(تصویر شماره 17)

(تصویر شماره 18)
در المپیک 2012 لندن ما شاهد یک هنر نمایی دیگر از شرکت پوپولوس هستیم که استادیوم جدید با ترکیبی از سازه فضایی و سقف پارچه‌ای و عناصر کابلی بسیار ظریفی در این مجموعه بکار رفته است، در این استادیوم با استفاده از رنگ صندلی‌ها نیز طراح جالبی در فضای داخلی آن ایجاد نموده است، ابتکار دیگری که در آن بکار رفته استفاده از برج نورهای متعدد در دور تا دور استادیوم است که تقریباً سایه‌اندازی در زمین را به حداقل ممکن می‌رساند. (تصویر شماره 19)
اتفاق دیگری که در المپیک لندن می‌بینیم طراحی یک برج اربیتال شکل است که چون یک گردباد برای جایگاه مشعل المپیک توسط "انیش کاپور" است این برج خود به یکی از جاذبه‌های گردشگری تبدیل شده است و سمبل المپیک لندن (تصویر شماره 20 و 21).

(تصویر شماره 19)

(تصویر شماره 20)

(تصویر شماره 21)
در خاتمه با یک جمع‌بندی می‌توان نتیجه گرفت که معماران و مهندسان سازه قدم به قدم در طی این سال‌ها کوشیده‌اند که فضاهای بهتر، جذاب‌تر، کارآمدتر و متنوع‌تر را برای بازی‌‌های المپیک به وجود آورند، این تلاش رفته رفته به ایجاد سمبل‌هایی نیز برای المپیک تبدیل شده است و رقابت کشورها برای به رخ کشیدن توانایی صنعت ساختمان و پرزنت آن برای جهانیان نیز بسیار قابل تقدیر است.

پی‌نوشت‌ها:

1. کارشناس ارشد معماری از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و عضو انجمن مفاخر معماری ایران

منبع مقاله :
فصلنامه معماری و ساختمان، شماره 43، تابستان 1394.