نویسنده: مصطفی مُسلِم
مترجم:‌ هادی بِزدی ثانی



 

سوره‌ی کوتاه در بیشتر موارد به یک موضوع می‌پردازد و از این رو یک هدف یا محور دارد که سوره به گرد آن می‌چرخد. برای نمونه، سوره‌ی «اخلاص» برگرد یک هدف که همانا بیان یکتایی خداوند پاک است، می‌گردد؛ سوره‌ی «کافرون، درباره‌ی جدایی و دوری از کفرپیشگان سخن می‌گوید؛ و سوره‌ی «زلزال» و «قارعه» درباره‌ی رخدادهای روز قیامت و حسابرسی در آن روز. سوره‌های کوتاهی هست که چندین هدف یا غرض دارند. با وجود این در بیشتر موارد از دو یا سه هدف فراتر نمی‌روند. برای نمونه، سوره‌ی «طارق» دو هدف را یاد می‌آورد: یادکرد قدرت آفریدگار در آفرینش و نوآوری؛ و بیان این نکته که وحی فرود آمده بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در راستای نبوتش، حق و حقیقتی است از سوی پروردگار؛ سوره‌ی «غاشیه»، احوال کفرپیشگان و ایمانداران را در قیامت برمی‌رسد و با اندیشه در شکل و ساختار آفریدگان، استدلال بر قدرت و حکمت الهی را یادآور می‌شود.
سوره‌ی «نازعات» به ذکر لشکریان فرشته‌ی خدا می‌پردازد که عهده‌دار آنند تا هستی و آفریدگان را همگنان به سوی روز حسابرسی پیش دارند. سوره در بیان برتری و تفوق یک چیز با ذکر ضد آن در اشاراتی گذرا متعرض احوال فرعون، سرکشی او و بسیجیدن سپاهیانش شده است تا ناتوانی اینان را در سنجش با لشکر خدا، و آسانی گرفتار ساختن اینان را، آشکار دارد: «و خدا او [فرعون] را به کیفر دنیا و آخرت گرفتار کرد» [نازعات/25]. آن‌گاه در ادامه و توضیح مطلب، به بیان ناتوانی آدمی در سنجش با آفرینش آسمانها و زمین و بیان سرنوشت دروغزنان و راست پیشگان می‌پردازد.
از این رو می‌توانیم گفت: سوره به سه بُعد بنیادین پرداخته است:
- قدرت و توانایی خدا و لشکر او.
- ناتوانی بشر و همیاران و لشکریان او با توجه به نمونه‌ی فرعونی.
- توضیح و بیان اصلی معاد و روز حسابرسی.
محور اساسی سوره‌ی «ن»، دفاع از شخصیت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و پرهیزِ کافرانِ گمراه از شایعه پراکنی درباره‌ی ایشان و نسبت تهمتهای ناروا به وی است.
همچنین، دیگر سوره‌های قرآن - هر چند دراز آهنگ و طولانی باشند- پیرامون اهداف مشخصی دور می‌زنند چنان که برخی درباره‌ی سوره‌ی بقره با وجود آیات طولانی و فراوانیِ عبارات یادآور شده‌اند که از مقدمه، دو هدف اساسی و خاتمه شکل گرفته است؛ مقدمه، درباره‌ی موضع و رویکرد مردمان در رویارویی با قرآن ارجمند است که مؤمن، کافر و یا منافق و دوروی می‌توانند بود.
در ادامه، موضوع نخست عبارت است از بیان قدرت آفریدگار، یکتایی او و حکمتش در آفرینش و هستی، و این که مردم بارها این مهم را انکار کرده‌اند. سوره در این باره نمونه‌ای از آدمیان را پیش می‌دارد که مکلف به امانتداری و پایداری در دعوت الهی، باور به یکتایی او و عمل به شرایعش بوده‌اند، لیک در این راه، استوار و پایدار نماندند. به راستی اینان بنی اسرائیل بودند.
در دنبال، سخنی است دراز آهنگ درباره‌ی نعمتهای خداوند به اینان، فرستادن رسولان به سوی ایشان، بیان مواضع و نگرشهای اینان، نیرنگ بازی اینان برای رهایی از احکام و فرموده‌های خداوند و برتر نشاندن شهوتها و کامه‌ها و شبهه افکنیها بر پایداری در راه خدا.

سوره سپس موضوع دوم را یاد می‌آورد که عبارت است از این که دین خدا را چاره‌ای جز امت و مردمی که بر پایه‌ی این دین استوار بوده و آن را به کار بندند، نیست و می‌باید که این امت در پیروزی و چیرگی بر کامه‌ها و خواسته‌های پست خویش، توانا بوده و بخش شایان توجهی را از دانش و شناخت الهی داشته باشند و برای خود شخصیت و اصالتی، چنین امتی که مسؤولیت یافته، پس از بنی اسرائیل، امت اسلامی یعنی امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. این امت به همه عوامل و عناصر راهیابی و برتری، از دانشها و تشریعات، مجهز شده تا نقش ایستادگی و پایمردی خویش را که بنی اسرائیل از آن ناتوان ماندند، بازی کند.

در ادامه، خاتمه است همراه با گواهی به این که این امت ایمان آورده است، راستی پیشه کرده، به خدایش پناه برده، به سویش ناله و لابه کرده و در انجام وظایف مهم و بزرگی که بر عهده‌ی او نهاده شده، با روی آوردن و توسل به پروردگارِ روزی دهش، از او یاری جسته است: «پیامبر خدا بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است، و مؤمنان همگی به خدا
و ... ایمان آورده‌اند...» [بقره/285].
«... پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم بر ما مگیر؛ پروردگارا، هیچ بار گرانی بر [دوش] ما مگذار؛ همچنان که بر [دوشِ] کسانی که پیش از ما بودند، نهادی. پروردگارا، آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن و از ما درگذر و مارا ببخشای و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تویی پس ما را بر گروه کافران پیروز کن» (بقره/286).
پس از کوتاه سخنی درباره‌ی هدف سوره یا محور آن و پیش از پرداختن به دسته بندی سوره به بخشها یا عبارات و سخنی مفصل درباره‌ی آن بایسته است تا دیگر بار پس از پایان سخن تفصیلی درباره‌ی بخشها یا عبارات سوره درباره‌ی هدف سوره یا محور آن سخنی گوییم تا بدین سان میان بخشها و عبارات سوره با هدف اساسی یا محوری که سوره برگرد آن می‌چرخد، پیوندی استوار گردد.
بحث نخست درباره‌ی هدف یا محور سوره، بحثی است استدلالی در اثبات این هدف یا محور که با توجه به زمان نزول، سبب نزول، و بررسی و بیان برجسته‌ترین مسائل و موضوعات سوره انجام می‌گیرد؛ لیک بحث پایانی درباره‌ی هدف یا محور، بیان و بررسی نتایج و دریافتِ وجوه تناسبهای معنایی میان این بخشها با محور بنیادین سوره است. از این رو می‌باید که هدف یا محور، روشن، مشخص و پذیرفتنی باشد تا در پی، بسته به توان پژوهشگر و درک و ژرف‌نگری او نقش ارتباط میان بخشهای سوره و توضیح آن و یادکرد نکته‌های باریکِ نظم اعجازآمیز سوره و حکمتها و رازهای نهفته در آن انجام پذیرد؛ چیزی که علی بن ابی طالب (علیه السلام) درباره‌ی ابن عباس می‌گفت: «گویی، غیب را از پس پرده‌ای نازک، می‌نگریست (1)» و این به دلیل دقت و ریزبینیِ ابن عباس بود در دریافت و استنباط از آیات قرآن کریم.
پژوهنده در این گونه تفسیر، باید توانایی و استعدادی داشته باشد تا وی را وادارد که در آیات قرآن و با توجه به نظم و ارتباط میان آنها ابعاد و جنبه‌های نهفته در پس معانیِ واژگانی الفاظ و کلمات قرآنی را دریابد. اگر چنین توانایی و استعدادی همگام با شیوه‌ای تعریف شده و مشخص در پژوهش و استنباط به کار گرفته آید، بر ابعاد و جنبه‌هایی از شگفتیهای قرآن که با گذر زمان پایان نمی یابند، آگاهی یافته می‌شود.

پی‌نوشت‌:

1- محمدحسین ذهبی، التفسیر والمفسرون، ج1، ص 67. [با این حال، ابن عباس خود معترف و خَستو بود که هر آنچه از تفسیر می‌داند، از علی بن ابی طالب (علیه السلام) فراگرفته است. نک: علی کورانی عاملی، تدوین القرآن، صص 343-344 (م)].

منبع مقاله :
مسلم، مصطفی؛ (1390)، پژوهشی در تفسیر موضوعی، ‌ترجمه‌ی هادی بزدی ثانی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم