تشكيل قانون اساسی آمریکا

نویسنده: جی دبليو پلتاسون
قانون اساسی ايالات متحده در جهت منافع مردم طرح شد.
( پیشگفتار زیر توسط جی دبلیو پلتاسون از یکی از کتاب های منتشر شده توسط اداره انتشارات وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به نام در باره آمریکا: قانون اساسی ایالات متحده آمریکا همراه با یادداشت های تکمیلی اقتباس شده است.)
جیمز مدیسون اعلام کرد که: "در تشکیل نظامی که مایلیم سالیان سال پایدار باقی بماند، نباید از تغیرات حاصله از گذر زمان، غافل شد." تدوین قانون اساسی بمنظور تامین منافع همه افراد و اقشار انجام گرفته بود، از افراد فقیر، ثروتمند گرفته تا جنوبی ها، شمالی ها، کشاورزان، کارگران، و تاجرین. طی گذر سالها، قانون اساسی بعنوان وسیله ای در جهت براوردن نیازهای متغییر مردم تعبیر شده است.
نمایندگان حاضر در مجمع نمایندگان قویاً معتقد بودند که حق حاکمیت باید با اکثریت باشد، اما در عین حال در پی این نیز بودند که از اقلیت در برابر هرگونه بی عدالتی از سوی اکثریت دفاع کنند. آنان این امر را از طریق جداسازی و توزیع برابر قدرت دولت مرکزی به انجام رساندند. دیگر اهداف بنیادین قانون اساسی شامل احترام به حقوقِ افراد و ایالاتی ست که توسط مردمی اداره می شوند، جدائی دین از سیاست، و برتری دولت مرکزی ست.
قانون اساسی بیست و هفت بار اصلاح شده است، که اعلامیه حقوق مدنی از جمله همین اصلاحات است. اصلاحات می توانند توسط دو سوم هر یک از دو مجلس کنگره و یا توسط مجمع ملی با پیشنهاد کنگره طرح شوند، مجلس ملی خود بوسیله کنگره و بموجب درخواست قانونگذاران دو سوم ایالات تشکیل می شود. پس ار تصویب بوسیله قانونگذاران سه چهارم ایالات و یا مجامع سه چهارم ایالات، اصلاحیه طرح شده بخشی از قانون اساسی می شود. چگونگی و مدت زمان تصویب اصلاحیه بوسیله ایالات را کنگره تعیین می کند. در بسیاری موارد، کنگره یک دوره هفت ساله را بدین منظور در نظر می گیرد.
نمایندگان حاضر در مجمع قانون اساسی می دانستند که قادر نخواهند بود در خصوص تمام وقایع و حالات قانون بنویسند. بنابراین، به کنگره اختیار لازم جهت تصویب قوانین لازم و مقتضی برای اجرای اختیارات به رئیس جمهوری، کنگره، و دادگاههای فدرال از سوی قانون اساسی داده شد. کنگره قوانینی را به تصویب رسانید تا سازمانهای اجرائی مانند اداره هوانوردی فدرال و اداره پست را تاسیس نماید. کنگره همچنین قوانینی را تصویب نمود که بر آن اساس بتوان داد و ستد میان ایالتها را کنترل، و بنابراین بسیاری جنبه های اقتصاد ایالات متحده را تحت کنترل خود در آورد.

مصوبات مربوط به دادگاه ها

قضات دولتی و فدرال، در بسیاری از پرونده ها و دعوی ها از مفاد قانون اساسی استفاده می کنند. در تفسیر معنای و مفهوم مفاد قانون اساسی در موارد خاص، دادگاه عالی آخرین مرجع تصمیم گیرنده است. دادگاه حق تجدید نظر قضائی دارد، بدین معنا که می تواند قانونی را خلاف قانون اساسی اعلام کند. پس از رأی قاضی ارشد، جان مارشال در پرونده ماربوری در برابر مدیسان در سال 1803، اختیار دادگاه عالی در این خصوص حدود و دامنه فراوانی بخود گرفت. از آن زمان دادگاه عالی رأی به خلاف قانون اساسی بودن 125 قانون فدرال و صد ها قوانین ایالتی داده است.

اقدامات ریاست جمهوری

رئیس جمهورهای پرقدرت برای افزودن به قدرت و اختیارات ریاست جمهوری، سعی به هر چه گسترده تر کردن دامنه عبارات ماده دوم قانون اساسی داشته اند. از جمله این رئیس جمهورها می توان به جرج واشنگنتن، توماس جفرسون، اندرو جکسون، آبراهام لینکولن، تئودور روزولت، وودرو ویلسون، فرانکلین دی روزولت، و جورج دبلیو بوش اشاره کرد. برای مثال، واشنگتن رئیس جمهوری را بدل به چهره شماره یک در امور خارجه کرد. لینکلن از اختیارات مطروحه در این ماده جهت آزادی بردگان از ایالات جنوبی در حال شورش در طول جنگ داخلی در خلال سالهای 1861 تا 1865 سود جست.

آداب و سنن

آداب و سنن قانون اساسی را انعطاف پذیر کرده و بر همین اساس موجب افزایش اختیارات دولت مرکزی شده است. برای مثال، کابینه ریاست جمهوری بواسطه عبارات موجود در ماده دوم قانون اساسی تشکیل شد، این ماده به رئیس اجرائی کشور اجازه می دهد که: "از آرا و عقاید مقامات ارشد سازمانها و حوزه های اجرائی، در خصوص موضوعات مرتبط با وظایف ماموران خود بصورت مکتوب آگاه شود."

اقدامات ايالتی و حزبی

قانون اساسی برای انتخاب رئیس جمهور یک سری شرایط کلی در نظر می گیرد و در آن ذکری از احزاب سیاسی به میان نمی آید. اما قوانین ایالتی و فعالیتهای احزاب سیاسی، نظام رأی دهی مبتنی بر قانون اساسی را به مبارزات و انتخابات امروزی تغییر داده است.
قانون اساسی در پاسخ به نیازها و تقاضاهای فزاینده جامعه، کماکان دچار تغییر می شود. با این حال، روح و بیان قانون اساسی تا به به امروز ثابت باقی مانده است. مردم هر عصر و زمان، مفاد آن را، چنانکه خود معقول و منطقی می بینند، برای حل و فصل مشکلات خود به کار می گیرند.
ویلیام ای گلداستون، سیاستمدار انگلیسی از قانون اساسی ایالات متحده بعنوان "خارق العاده ترین اثر برآمده از ذهن و مقصود آدمی در یک برهه زمانی خاص" یاد می کند. در دنیای پر کشمکش و پر تغییر امروز، مردم آمریکا هیچ دارائی پرارزشی مگر این سند بزرگ ندارند. متن کامل قانون اساسی ایالات متحده و اصلاحیه های آن بهمراه توضیحاتی کامل در صفحه بعد آورده شده است.
(جی دبليو پلتاسون استاد بازنشسته دانشگاههای كاليفرنيا، ارواين و نيز رئيس سابق دانشگاه كاليفرنيا است.)
در باره آمریکا: قانون اساسی ایالات متحده آمریکا همراه با یادداشت های تکمیلی بر گرفته ازدائره المعارف World Book چاپ 2004 ، شرکت ورلد بوک. با کسب اجازه از ناشر محترم.(www.worldbook.com)