تاریخ بغداد
تاریخ بغداد
تاریخ بغداد
نويسنده: مرتضی دهقان - محمد رئیسزاده
تاریخ بغداد با مقدمهای مفصل آغاز میشود که مشتمل است بر وصفهای تاریخی، جغرافیایی و بیان آثار تمدنی بغداد از جمله آغاز بنا، وجه تسمیه، حدود و مساحت، رودخانهها، پلها، مسجدها، مقبرهها و بناها. مؤلف از نواحی نزدیک بغداد بخصوص مدائن نیز سخن گفته است. او در مقدمه به تفصیل به موضعنگاری بغداد پرداخته است. چون بغداد پایتخت عباسیان و بزرگترین مرکز علم و سیاست و مورد توجه دانشوران و متفکران و ادیبان آن زمان بوده است و بررسی موضعنگاری آنجا در فهم ماهیت تمدن اسلامی اهمیت ویژهای دارد. همچنین با توجه به از بین رفتن اغلب آثاری که در این زمینه نوشته شده مقدمه مذکور اهمیت یافته و منبعی مهم برای هرگونه تحقیق در این باره دانسته میشود. در ضمن زندگینامههای مذکور در "تاریخ بغداد" نیز اطلاعات فراوانی در این زمینه یافت میشود. مؤلف در مقدمه همانند بخش اصلی کتاب مطالب را به شیوه محدثان با نقل اسناد و نام راویان بیان کرده و گاه مشاهدات خود را از بغداد نوشته است. بیشتر منابع او در مقدمه از آثار متقدم بوده ــ که اعتماد وی را به این آثار نشان می دهد ــ و از منابع هم دوره خویش کمتر استفاده کرده است. او در مقدمه بترتیب از قاضی وکیع، نفطویه و هلال بن محسن صابی بیشتر از دیگران استفاده کرده است. برخی از جمله "یاقوت حموی" در "معجم البلدان" از این مقدمه بهره فراوانی بردهاند. "لسترنج" مستشرق انگلیسی نیز با استفاده از این مقدمه موضعنگاری بغداد را به انجام رساند. "ژرژ سالمون" مستشرق فرانسوی این مقدمه را به فرانسه و "یاکوب لاسنر" آن را به انگلیسی ترجمه کرده است.
خطیب پس از مقدمه به متن اصلی کتاب که شرح حال بزرگان بغداد است میپردازد. در متن منتشر شده "تاریخ بغداد" شرح حال7831 تن از بزرگان بغداد یا منسوب به شهر بغداد آمده است. این افراد را از لحاظ گستره جغرافیایی میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول کسانی که در بغداد یا حومه آن به دنیا آمدهاند هرچند در منطقه دیگری ساکن شده باشند. دوم کسانی که در آنجا زاده نشدهاند ولی مقیم آنجا بودهاند و سوم کسانی که در آنجا توقف کرده، حدیث گفتهاند یا افراد بسیار برجستهای که از آنجا گذشتهاند.
ا آنکه مؤلف تاریخ بغداد کوشیده است افراد را از حوزههای مختلف انتخاب کند، بیشتر به شرح حال عالمان دینی به ویژه عالمان حدیث پرداخته است؛ به طوری که نزدیک به پنج هزار زندگینامه یعنی حدود دو سوم زندگینامهها راجع به محدثان است. با وجود این، وی راجع به محدثان شیعه تنها به آوردن افراد مشهور بسنده کرده و درباره محدثان مذاهب اهل سنت، بجز شافعی که مذهب او بوده، شرح کمتری داده است. از این رو به او انتقاد شده که نسبت به مذهب خویش سخت متعصب بوده و انصاف را رعایت نکرده است. برخی به این انتقاد پاسخ داده متعصب خواندن او را ناروا دانستهاند. مؤلف به جنبه دینی کسانی که عالم دینی نبودهاند نیز بیشتر از دیگر جنبههای آنان پرداخته است. وی شرح حال مشاهیر دیگری از جمله: فقیهان، اصولیان، قاضیان، قاریان، مفسران، متکلمان، واعظان، زاهدان، صوفیان، ادیبان، شاعران، داستانسرایان، آموزگاران، نویسندگان، خطاطان، منطقدانان، ریاضیدانان، موسیقیدانان، آوازخوانان، منجمان، مورخان، نسبشناسان، خلفا، امرا، وزرا، اشراف، پزشکان، جراحان، گیاهشناسان، تیراندازان و سوارکاران را در تاریخ خود مورد توجه و تالیف قرار داده است.
تاریخ بغداد" درباره تاریخ سیاسی، نظامی و اقتصادی شهر بغداد اطلاعات گستردهای نمیدهد ولی بعد فرهنگی بغداد را از زمان بنیان آن تا میانه قرن پنجم مجسم میسازد و از این لحاظ غنی است. همچنین از متن زندگینامهها، آگاهیهای سودمندی درباره عالمان و اوضاع اجتماعی آنان و شیوه آموزش دوران پیش از مدرسه به دست میآید. در این کتاب از حلقههای درسی و مجالس عالمان در مساجد، روش تدریس آنان، ارتباط آنان با شاگردانشان و نیز مدارسی که در قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم تأسیس گردیده یاد شده است. تاریخ بغداد در واقع دایرةالمعارفی است از اعلام منسوب به بغداد از زمان بنای آن (145ـ146) تا سال 463 با نگاه ویژه به محدثان و عالمان دینی و تاریخ فرهنگی سرزمین بغداد.
خطیب بغدادی زندگینامهها را به ترتیب الفبایی نام شخص و نام پدر او تنظیم کرده و گاه در حرف واحد یا حتی اسم واحد ترتیب طبقاتی را اعمال کرده است، هرچند در برخی موارد نیز به هیچیک از این دو شیوه پایبند نبوده است. در تاریخ بغداد زندگینامهها با شرح حال پنجاه تن از صحابهای که به مدائن وارد شدند آغاز شده است و پیش از همه شرح حال امام علی (علیه السلام) با عنوان "امیرالمؤمنین و ابن عم خاتم النبییین" و سپس امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) با عنوان "سیدا شباب اهل الجنة" آمده است. مؤلف پس از شرح حال صحابه جهت تبرک جستن به نام پیامبر(ص) به شرح حال کسانی که نامشان "محمد" است پرداخته و سپس نام دیگران را به ترتیب حروف الفبا آورده است. در این کتاب 32 زندگینامه به زنان تعلق دارد که مؤلف آنها را به نظم الفبایی در انتهای کتاب ذکر کرده است.
طیب بغدادی در مواردی که دو یا چند تن همنام بودهاند فردی را مقدم آورده که تاریخ درگذشتش زودتر بوده است. گاهی نیز برخی افراد را به عللی مقدم بر دیگران ذکر کرده است مثلا زندگینامه "محمدبن اسحاق بن یسار" را به جهت علو اسناد وی در روایت و کهنسالی او پیش از دیگر کسانی که نامشان محمد بوده قرار داده است. اگر شخصی علاوه بر نام به کنیه یا لقبش نیز شهرت داشته یا اگر درباره نام فردی بین مؤلفان پیش از خطیب اختلاف بوده، شرح حال او را به تفصیل یا به اختصار ذیل هر یک از دو عنوان ضمن ارجاع به عنوان دیگر آورده است. مؤلف گاهی با اینکه احتمال داده که دو تن از کسانی که در منابع پیش از او ذکر شدهاند یک فرد بیش نباشند چون قراین را کافی ندانسته برای هر دو تن زندگینامه مجزا آورده است. وی همچنین در مواردی برای شخصی که نامش مطرح بوده اما واقعیت خارجی نداشته زندگینامه آورده(!) اما به ساختگی بودن آن فرد اشاره کرده است.
مولف "تاریخ بغداد" در تنظیم زندگینامهها پس از ذکر نام و کنیه و لقب متناسب با هر فرد به این مطالب پرداخته است: تاریخ تولد، فهرستی از نام استادان و شاگردان، سفرهایی که برای گردآوری حدیث انجام داده، احادیث مهمی که روایت کرده، ارزش اسناد روایی، مذهب، مکان زندگی، شیوه تدریس، ابیات برگزیده، ویژگیهای اخلاقی و رفتاری، نحوه ارتباط با مقامات حکومتی، دیدگاههای دیگران راجع به او، برخی تالیفات، تاریخ درگذشت و محل دفن. وی با آنکه به بسیاری از آثار افراد مذکور در "تاریخ بغداد" اشاره نکرده ولی از 446 اثر مکتوب متعلق به قرنهای سوم تا پنجم قمری در زمینههای مختلف یاد کرده است که: علوم قرآنی، قرائت، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، کلام، عقاید، منطق، ادب، تاریخ، و تصوف از این جملهاند. شایان ذکر و توجه اینکه تنها 148 مورد از آثار مذکور در تاریخ بغداد در کتاب "الفهرست" ابن ندیم یافت میشود. نگارنده کتاب بندرت مسائل را به بیان خود شرح داده و معمولا رشته سخن را به دیگران سپرده است. وی در نقل مطالب کوشیده تا برای پرهیز از ایجاد بدگمانی در خواننده، دیدگاههای خود را غیرمستقیم بیان کند که در این زمینه از جمله میتوان به زندگینامه معاویة بن ابی سفیان اشاره کرد. با این همه مورخ امین تاریخ شهر بغداد، در مواردی برای تصحیح اشتباهات دیگران نظر خویش را به صراحت بیان کرده است. وی به اشتباهات برخی بزرگان درباره تاریخ تولد یا وفات راویان، محل زندگی و نامهای متشابه آنان اشاره کرده است. او معمولا در شرح حال محدثان از آنان یک یا چند حدیث نقل میکند از این رو میتوان "تاریخ بغداد" را اثری روایی نیز به شمار آورد. وی در نقل این روایات از کتابهای حدیث و فرهنگهای حدیثی و روایی استفاده کرده است. در "تاریخ بغداد" روایات ضعیف نیز وجود دارد از این رو برخی از مؤلف انتقاد کردهاند. البته خطیب اغلب این روایات را نقد و بررسی کرده و به رد برخی یا تردید نسبت به برخی دیگر پرداخته و نظر نهایی خود را بیان کرده است. موضعگیریهای خطیب در این موارد به دلیل تسلط او بر حدیث و علوم آن مهم دانسته شده است.
خطیب از راههای مختلف به نقد و بررسی روایات پرداخته از این رو گاهی در مقام ترجیح میان روایات متعارض؛ در مقابل محتوای یک روایت، روایاتی دیگر و معمولا با اسنادی معتبرتر آورده است تا بدینوسیله ضعف آن روایت را نشان دهد. همچنین هرگاه اسناد روایت ضعیف یا خدشهپذیر بوده با نقل اقوال گوناگون راجع به آن، خواننده را به دقت در آن برانگیخته است. گاهی نیز که در معنای روایتی اختلاف بوده نظر خود را بیان کرده و برخی اشتباهات ناقلان احادیث را در ضبط الفاظ احادیث تصحیح کرده است. وی در روایاتی که اظهارنظر قطعی درباره صحت و سقم آنها ممکن نبوده به اظهار شک و تردید بسنده نموده است. خطیب بغدادی به "جرح و تعدیل" راویان نیز پرداخته و نظرهای جرح و تعدیلی مختلف را در زندگینامه افراد آورده است. بنابراین بخشی از زندگینامهها مربوط به ستایش یا مذمتی است که درباره افراد گفته یا نوشته شده است. وی یادآور شده که درباره افرادی که در مورد آنها اختلاف نظر وجود دارد آنچه در آخرین کلام آورده، نظر نهایی اوست و شایان اعتماد است. وی هرگاه برای شناخت فرد اطلاعات کافی نداشته اظهارنظر نکرده و با ذکر اقوال گوناگون و احتمالات مختلف نتیجه گیری را به خواننده واگذار کرده است.
خطیب بغدادی غالبا راویان گزارشهای خویش و رجال سند را ذکر کرده است؛ البته در برخی از این موارد مشخص نکرده که مطالب خود را از آثار مکتوب آنان نقل کرده یا از مطالب شفاهی آنان. عمده آثاری که وی مطالب خود را از آنها اقتباس کرده از میان رفته و حتی نام برخی از آنها در منابع و متون دیگر نیامده است. همین از این روست که اسنادهای وی در شناساندن برخی از این آثار اهمیت بسیار دارد. با بررسی و مقایسه نقلهای خطیب و منابع او معلوم شده که وی در نقل مطالب دقت داشته و در آنها دخل و تصرف نکرده و هیچگاه سخنان دیگران را به خود نسبت نداده است. از تاثیر "تاریخ بغداد" بر بسیاری از آثار پس از آن و همچنین تالیفات فراوانی که به نوعی مرتبط با آن صورت گرفته میتوان به اهمیت آن پی برد. همه کتابهایی که پس از خطیب درباره تاریخ شهر بغداد نوشته شده و اغلب تاریخهای محلی که در قرنهای بعد درباره شهرهای مختلف جهان اسلام تألیف شده است از تاریخ بغداد متاثر بودهاند.
از آنجا که خطیب بغدادی به طورکلی شرح حال غیرمحدثان را به صورت محدود آورده و بسیاری از آنان را ذکر نکرده است بر کتاب وی ذیلهایی تألیف شده است. از جمله: ابوالبرکات سقطی سمعانی و ابن نجار. بر برخی از ذیلهای "تاریخ بغداد" نیز ذیل نوشته شده است از جمله ذیل ابن بر ذیل سمعانی. همچنین تلخیصهای متعددی از "تاریخ بغداد" و از برخی ذیلهای آن نوشته شده است. چندین ردیه نیز بر "تاریخ بغداد" تألیف شده است از جمله: "السهمالمصیب فی کبدالخطیب" تألیف عیسی بن ابی بکر ایوبی. بزرگان بسیاری نیز در کتابهای خود از تاریخ بغداد اقتباس کردهاند. از جمله: سمعانی در "الانساب"، ابن ماکولا در "الاکمال"، ابن ابی یعلی در "طبقاتالحنابله"، یاقوت حموی در "معجم البلدان" و "ارشادالاریب"، ابن خلکان در "وفیاتالاعیان"، سبکی در "طبقاتالشافعیةالکبری"، ابن حجر عسقلانی در "تهذیبالتهذیب"، داوودی در "طبقاتالمفسرین"، سیوطی در "بغیةالوعاة" و ذهبی در همه آثارش.
منابع متعدد تاریخی از نسخههای خطی متفاوت تاریخ بغداد یاد کردهاند. از جمله نسخهای که به خط مولف آن در چهارده مجلد در کتابخانه "مستنصریه" بغداد بوده است. کل این کتاب نخستین بار در 1349/1931 در چهارده مجلد در قاهره به چاپ رسید که به سبب استفاده نکردن از نسخههای خطی متعدد دقیق نیست همچنین غلطهای چاپی زیادی در آن یافت میشود. "تاریخ بغداد" و ذیلهای آن آخرین بار با مقدمه و تحقیق مصطفی "عبدالقادر عطا" در 24 جلد شامل چهارده جلد با عنوان "تاریخ بغداد" و هشت جلد با عنوان "ذیول تاریخ بغداد" و دو جلد با عنوان "فهارس" در بیروت به چاپ رسید که بهترین چاپ "تاریخ بغداد" است.
منبع: دانشنامه جهان اسلام
خطیب پس از مقدمه به متن اصلی کتاب که شرح حال بزرگان بغداد است میپردازد. در متن منتشر شده "تاریخ بغداد" شرح حال7831 تن از بزرگان بغداد یا منسوب به شهر بغداد آمده است. این افراد را از لحاظ گستره جغرافیایی میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اول کسانی که در بغداد یا حومه آن به دنیا آمدهاند هرچند در منطقه دیگری ساکن شده باشند. دوم کسانی که در آنجا زاده نشدهاند ولی مقیم آنجا بودهاند و سوم کسانی که در آنجا توقف کرده، حدیث گفتهاند یا افراد بسیار برجستهای که از آنجا گذشتهاند.
ا آنکه مؤلف تاریخ بغداد کوشیده است افراد را از حوزههای مختلف انتخاب کند، بیشتر به شرح حال عالمان دینی به ویژه عالمان حدیث پرداخته است؛ به طوری که نزدیک به پنج هزار زندگینامه یعنی حدود دو سوم زندگینامهها راجع به محدثان است. با وجود این، وی راجع به محدثان شیعه تنها به آوردن افراد مشهور بسنده کرده و درباره محدثان مذاهب اهل سنت، بجز شافعی که مذهب او بوده، شرح کمتری داده است. از این رو به او انتقاد شده که نسبت به مذهب خویش سخت متعصب بوده و انصاف را رعایت نکرده است. برخی به این انتقاد پاسخ داده متعصب خواندن او را ناروا دانستهاند. مؤلف به جنبه دینی کسانی که عالم دینی نبودهاند نیز بیشتر از دیگر جنبههای آنان پرداخته است. وی شرح حال مشاهیر دیگری از جمله: فقیهان، اصولیان، قاضیان، قاریان، مفسران، متکلمان، واعظان، زاهدان، صوفیان، ادیبان، شاعران، داستانسرایان، آموزگاران، نویسندگان، خطاطان، منطقدانان، ریاضیدانان، موسیقیدانان، آوازخوانان، منجمان، مورخان، نسبشناسان، خلفا، امرا، وزرا، اشراف، پزشکان، جراحان، گیاهشناسان، تیراندازان و سوارکاران را در تاریخ خود مورد توجه و تالیف قرار داده است.
تاریخ بغداد" درباره تاریخ سیاسی، نظامی و اقتصادی شهر بغداد اطلاعات گستردهای نمیدهد ولی بعد فرهنگی بغداد را از زمان بنیان آن تا میانه قرن پنجم مجسم میسازد و از این لحاظ غنی است. همچنین از متن زندگینامهها، آگاهیهای سودمندی درباره عالمان و اوضاع اجتماعی آنان و شیوه آموزش دوران پیش از مدرسه به دست میآید. در این کتاب از حلقههای درسی و مجالس عالمان در مساجد، روش تدریس آنان، ارتباط آنان با شاگردانشان و نیز مدارسی که در قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم تأسیس گردیده یاد شده است. تاریخ بغداد در واقع دایرةالمعارفی است از اعلام منسوب به بغداد از زمان بنای آن (145ـ146) تا سال 463 با نگاه ویژه به محدثان و عالمان دینی و تاریخ فرهنگی سرزمین بغداد.
خطیب بغدادی زندگینامهها را به ترتیب الفبایی نام شخص و نام پدر او تنظیم کرده و گاه در حرف واحد یا حتی اسم واحد ترتیب طبقاتی را اعمال کرده است، هرچند در برخی موارد نیز به هیچیک از این دو شیوه پایبند نبوده است. در تاریخ بغداد زندگینامهها با شرح حال پنجاه تن از صحابهای که به مدائن وارد شدند آغاز شده است و پیش از همه شرح حال امام علی (علیه السلام) با عنوان "امیرالمؤمنین و ابن عم خاتم النبییین" و سپس امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) با عنوان "سیدا شباب اهل الجنة" آمده است. مؤلف پس از شرح حال صحابه جهت تبرک جستن به نام پیامبر(ص) به شرح حال کسانی که نامشان "محمد" است پرداخته و سپس نام دیگران را به ترتیب حروف الفبا آورده است. در این کتاب 32 زندگینامه به زنان تعلق دارد که مؤلف آنها را به نظم الفبایی در انتهای کتاب ذکر کرده است.
طیب بغدادی در مواردی که دو یا چند تن همنام بودهاند فردی را مقدم آورده که تاریخ درگذشتش زودتر بوده است. گاهی نیز برخی افراد را به عللی مقدم بر دیگران ذکر کرده است مثلا زندگینامه "محمدبن اسحاق بن یسار" را به جهت علو اسناد وی در روایت و کهنسالی او پیش از دیگر کسانی که نامشان محمد بوده قرار داده است. اگر شخصی علاوه بر نام به کنیه یا لقبش نیز شهرت داشته یا اگر درباره نام فردی بین مؤلفان پیش از خطیب اختلاف بوده، شرح حال او را به تفصیل یا به اختصار ذیل هر یک از دو عنوان ضمن ارجاع به عنوان دیگر آورده است. مؤلف گاهی با اینکه احتمال داده که دو تن از کسانی که در منابع پیش از او ذکر شدهاند یک فرد بیش نباشند چون قراین را کافی ندانسته برای هر دو تن زندگینامه مجزا آورده است. وی همچنین در مواردی برای شخصی که نامش مطرح بوده اما واقعیت خارجی نداشته زندگینامه آورده(!) اما به ساختگی بودن آن فرد اشاره کرده است.
مولف "تاریخ بغداد" در تنظیم زندگینامهها پس از ذکر نام و کنیه و لقب متناسب با هر فرد به این مطالب پرداخته است: تاریخ تولد، فهرستی از نام استادان و شاگردان، سفرهایی که برای گردآوری حدیث انجام داده، احادیث مهمی که روایت کرده، ارزش اسناد روایی، مذهب، مکان زندگی، شیوه تدریس، ابیات برگزیده، ویژگیهای اخلاقی و رفتاری، نحوه ارتباط با مقامات حکومتی، دیدگاههای دیگران راجع به او، برخی تالیفات، تاریخ درگذشت و محل دفن. وی با آنکه به بسیاری از آثار افراد مذکور در "تاریخ بغداد" اشاره نکرده ولی از 446 اثر مکتوب متعلق به قرنهای سوم تا پنجم قمری در زمینههای مختلف یاد کرده است که: علوم قرآنی، قرائت، تفسیر، حدیث، رجال، فقه، اصول، کلام، عقاید، منطق، ادب، تاریخ، و تصوف از این جملهاند. شایان ذکر و توجه اینکه تنها 148 مورد از آثار مذکور در تاریخ بغداد در کتاب "الفهرست" ابن ندیم یافت میشود. نگارنده کتاب بندرت مسائل را به بیان خود شرح داده و معمولا رشته سخن را به دیگران سپرده است. وی در نقل مطالب کوشیده تا برای پرهیز از ایجاد بدگمانی در خواننده، دیدگاههای خود را غیرمستقیم بیان کند که در این زمینه از جمله میتوان به زندگینامه معاویة بن ابی سفیان اشاره کرد. با این همه مورخ امین تاریخ شهر بغداد، در مواردی برای تصحیح اشتباهات دیگران نظر خویش را به صراحت بیان کرده است. وی به اشتباهات برخی بزرگان درباره تاریخ تولد یا وفات راویان، محل زندگی و نامهای متشابه آنان اشاره کرده است. او معمولا در شرح حال محدثان از آنان یک یا چند حدیث نقل میکند از این رو میتوان "تاریخ بغداد" را اثری روایی نیز به شمار آورد. وی در نقل این روایات از کتابهای حدیث و فرهنگهای حدیثی و روایی استفاده کرده است. در "تاریخ بغداد" روایات ضعیف نیز وجود دارد از این رو برخی از مؤلف انتقاد کردهاند. البته خطیب اغلب این روایات را نقد و بررسی کرده و به رد برخی یا تردید نسبت به برخی دیگر پرداخته و نظر نهایی خود را بیان کرده است. موضعگیریهای خطیب در این موارد به دلیل تسلط او بر حدیث و علوم آن مهم دانسته شده است.
خطیب از راههای مختلف به نقد و بررسی روایات پرداخته از این رو گاهی در مقام ترجیح میان روایات متعارض؛ در مقابل محتوای یک روایت، روایاتی دیگر و معمولا با اسنادی معتبرتر آورده است تا بدینوسیله ضعف آن روایت را نشان دهد. همچنین هرگاه اسناد روایت ضعیف یا خدشهپذیر بوده با نقل اقوال گوناگون راجع به آن، خواننده را به دقت در آن برانگیخته است. گاهی نیز که در معنای روایتی اختلاف بوده نظر خود را بیان کرده و برخی اشتباهات ناقلان احادیث را در ضبط الفاظ احادیث تصحیح کرده است. وی در روایاتی که اظهارنظر قطعی درباره صحت و سقم آنها ممکن نبوده به اظهار شک و تردید بسنده نموده است. خطیب بغدادی به "جرح و تعدیل" راویان نیز پرداخته و نظرهای جرح و تعدیلی مختلف را در زندگینامه افراد آورده است. بنابراین بخشی از زندگینامهها مربوط به ستایش یا مذمتی است که درباره افراد گفته یا نوشته شده است. وی یادآور شده که درباره افرادی که در مورد آنها اختلاف نظر وجود دارد آنچه در آخرین کلام آورده، نظر نهایی اوست و شایان اعتماد است. وی هرگاه برای شناخت فرد اطلاعات کافی نداشته اظهارنظر نکرده و با ذکر اقوال گوناگون و احتمالات مختلف نتیجه گیری را به خواننده واگذار کرده است.
خطیب بغدادی غالبا راویان گزارشهای خویش و رجال سند را ذکر کرده است؛ البته در برخی از این موارد مشخص نکرده که مطالب خود را از آثار مکتوب آنان نقل کرده یا از مطالب شفاهی آنان. عمده آثاری که وی مطالب خود را از آنها اقتباس کرده از میان رفته و حتی نام برخی از آنها در منابع و متون دیگر نیامده است. همین از این روست که اسنادهای وی در شناساندن برخی از این آثار اهمیت بسیار دارد. با بررسی و مقایسه نقلهای خطیب و منابع او معلوم شده که وی در نقل مطالب دقت داشته و در آنها دخل و تصرف نکرده و هیچگاه سخنان دیگران را به خود نسبت نداده است. از تاثیر "تاریخ بغداد" بر بسیاری از آثار پس از آن و همچنین تالیفات فراوانی که به نوعی مرتبط با آن صورت گرفته میتوان به اهمیت آن پی برد. همه کتابهایی که پس از خطیب درباره تاریخ شهر بغداد نوشته شده و اغلب تاریخهای محلی که در قرنهای بعد درباره شهرهای مختلف جهان اسلام تألیف شده است از تاریخ بغداد متاثر بودهاند.
از آنجا که خطیب بغدادی به طورکلی شرح حال غیرمحدثان را به صورت محدود آورده و بسیاری از آنان را ذکر نکرده است بر کتاب وی ذیلهایی تألیف شده است. از جمله: ابوالبرکات سقطی سمعانی و ابن نجار. بر برخی از ذیلهای "تاریخ بغداد" نیز ذیل نوشته شده است از جمله ذیل ابن بر ذیل سمعانی. همچنین تلخیصهای متعددی از "تاریخ بغداد" و از برخی ذیلهای آن نوشته شده است. چندین ردیه نیز بر "تاریخ بغداد" تألیف شده است از جمله: "السهمالمصیب فی کبدالخطیب" تألیف عیسی بن ابی بکر ایوبی. بزرگان بسیاری نیز در کتابهای خود از تاریخ بغداد اقتباس کردهاند. از جمله: سمعانی در "الانساب"، ابن ماکولا در "الاکمال"، ابن ابی یعلی در "طبقاتالحنابله"، یاقوت حموی در "معجم البلدان" و "ارشادالاریب"، ابن خلکان در "وفیاتالاعیان"، سبکی در "طبقاتالشافعیةالکبری"، ابن حجر عسقلانی در "تهذیبالتهذیب"، داوودی در "طبقاتالمفسرین"، سیوطی در "بغیةالوعاة" و ذهبی در همه آثارش.
منابع متعدد تاریخی از نسخههای خطی متفاوت تاریخ بغداد یاد کردهاند. از جمله نسخهای که به خط مولف آن در چهارده مجلد در کتابخانه "مستنصریه" بغداد بوده است. کل این کتاب نخستین بار در 1349/1931 در چهارده مجلد در قاهره به چاپ رسید که به سبب استفاده نکردن از نسخههای خطی متعدد دقیق نیست همچنین غلطهای چاپی زیادی در آن یافت میشود. "تاریخ بغداد" و ذیلهای آن آخرین بار با مقدمه و تحقیق مصطفی "عبدالقادر عطا" در 24 جلد شامل چهارده جلد با عنوان "تاریخ بغداد" و هشت جلد با عنوان "ذیول تاریخ بغداد" و دو جلد با عنوان "فهارس" در بیروت به چاپ رسید که بهترین چاپ "تاریخ بغداد" است.
منبع: دانشنامه جهان اسلام
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}