نویسنده: مصطفی مُسلِم
مترجم:‌ هادی بِزدی ثانی



 

بیشتر دانشمندان بر این رایند که ترتیب و چینش سوره‌ها در قرآن، به دلایلی فراوان، توقیفی است. در ادامه، چندی از آنها را خواهیم آورد.
لیک آنانی که بر این باورند، ترتیب سوره‌ها، اجتهادی و یا برخی توقیفی و برخی اجتهادی است، دلیلی ندارند مگر دو چیز و یا به بیانی بهتر، دو شبهه:

شبهه‌ی نخست

آنان گفته‌اند: مصاحف برخی صحابه، بر پایه‌ی ترتیب مصحف عثمان، چینش نیافته بوده است چنان که ترتیب مصحف علی (علیه السلام) چنین بوده: اقرأ (علق)، مدثر، ن، مزمل، تبت، تکویر... تا پایان سوره‌های مکی و مدنی، به دیگر سخن، این مصحف بر پایه‌ی زمان نزول، مرتب بوده است. مصحف ابن مسعود، این گونه بود: بقره، نساء، آل عمران... .
این شبهه، دلیلی و حجتی در این باره، برای اینان نیست، چه مصاحف صحابه، مصاحفی شخصی بوده‌اند که صحابه، پای نمی‌فشردند تا دیگران به آن پایبند باشند و ادعای آن نداشتند که مخالفت با آن، حرام گشته است. هر کسی از ترس فراموشی، اشتباه و موارد دیگر، مصحف یا سوره‌ای مشخص را برای خود می‌نوشته و از این روی، آن را به شیوه‌ای که می‌خواسته، می‌نگاشته است. از این است که برای ما روشن می‌شود برخی صحابه در مصحف خود، معوذتین [فلق و ناس] را ننگاشتند و برخی دیگر، در مصحف خویش، سوره‌های نسخ شده‌ی خلع و حفد را نگاشتند همچون ابی بن کعب. لیک هنگامی که امت اسلام بر ترتیب عثمان هم رأی گشتند آن را برگرفته و مصاحف شخصی خود را رها ساختند؛ اگر اینان بر این باور بودند که ترتیب مصحف، اجتهادی است، دیگران را به التزام و پایبندی به ترتیب خاص خود، فرا می‌خواندند و از موضع خود عقب نمی‌نشستند.
برخی دانشمندان بر این باورند که اختلاف در این ادعا که ترتیب سوره‌ها اجتهادی است، تنها لفظی است؛ چنان که از امام مالک بازگویه کرده‌اند که همانا صحابه، قرآن را آن سان که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌شنیدند، نگاشتند. اینان این گفته‌ی مالک را نقل کرده‌اند که ترتیب سوره‌ها، اجتهادی از صحابه است، لیک اختلاف و گفت‌وگو بدان برمی‌گردد که آیا این ترتیب، بر پایه‌ی توقیفی قولی بوده است یا تنها استنادی فعلی (1)؟

شبهه‌ی دوم

اینان [باورمندان به نبود تناسب معنایی میان سوره‌ها] به حدیثی کاملاً ضعیف استناد جسته‌اند- که می‌توان گفت دارای هیچ اصل و بنیادی نیست - چه اسناد آن به گرد «یزید فارسی» می‌گردد که از ابن عباس روایت نموده است. یزید فارسی، کسی است که بخاری در «الضعفاء» وی را یاد کرده است. (2)
این حدیث به گونه‌ی زیر، آمده است:
«حدیث کرد ما را یحیی بن سعید از سعید از عوف از یزید -یعنی یزید فارسی - [و در اسنادی دیگر:] احمدبن حنبل از محمدبن جعفر، از عوف از یزید - بازگویه کرده است که یزید گفت: ابن عباس (رضی الله عنه) گفت: به عثمان بن عفان گفتم: چه شما را واداشت که انفال را که از سوره‌های مثانی است و برائت را که از سوره‌های مئین است، در کنار هم نهید و ننگاشتید - ابن جعفر گفت - میان آن دو «بسم الله الرحمن الرحیم» را و آن را در میان سوره‌های سبع طوال نهاده‌اید؟ چه چیزی شما را بدین کار واداشت؟ عثمان گفت: بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) زمان می‌گذشت و بر ایشان سوره‌هایی فرود می‌آمد که دارای آیاتی بودند. چون بر او چیزی فرود می‌آمد، برخی از کسانی را که نزدش می‌نگاشتند، فرامی‌خواند و می‌فرمود: این [آیه یا عبارت] را در سوره‌ای نهید که چنین و چنان است. بر وی آیاتی نیز فرود می‌آمد و سپس می‌فرمود: این آیات را در سوره‌ای جای دهید که در آن چنین و چنان، یاد آمده است. و چون بر وی آیه‌ای نزول می‌یافت، می‌فرمود: این آیه را در سوره‌ای بنهید که در آن، چنین و چنان، بیان گشته است...؛ سوره‌ی انفال از نخستین سوره‌هایی بود که در مدینه نازل شد و برائت در زمانهای واپسین نزول قرآن. داستان این سوره، همانند داستان سوره‌ی انفال بود و چون پیامبر خدای (صلی الله علیه و آله و سلم) دیده از جهان فرو بست و برای ما بیان نفرمود که سوره‌ی توبه از سوره‌ی انفال است، پنداشتم که این سوره از آن است. از این بود که آن دو را کنار یکدیگر نهادم و میانشان عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» را ننوشتم.
ابن جعفر گفت: و این سوره را در میان سوره‌های سبع طوال، نهادم. (3) [ضمیر متکلم وحده، به عثمان برمی‌گردد].
این حدیث ضعیف، دلیل و حجتی بر آن استوار نمی‌گردد و در برابر روایات و بازگفته‌های درست و صحیح بسیار صحابه که قرآن را بر پایه‌ی ترتیب تدوین شده در مصحف، حزب حزب می‌کردند، تاب ایستادگی ندارد. اجماع و رأی همگانی امت اسلام بر این مصحف - با همین ترتیب کنونی‌اش - است و اگر این امر در میان ایشان جای گفت و گو و چندوچون داشت، اجتهادهای بسیاری در این باره، برایمان نقل می‌شد به ویژه درباره‌ی آنچه در پیوند با امری است همچون ترتیب و چینش مصحف.
بیشتر دانشمندان بر این باورند که ترتیب میان سوره‌ها در مصحف، توقیفی است و در این باره به دلایلی استدلال کرده‌اند که برخی از آنها عبارتند از:
- احمد [بن حنبل] و ابوداوود از اوس بن ابی اوس، از حذیفه‌ی ثقفی، بازگویه کردند که حذیفه گفت: من در میان گروهی از ثقیف بودم که اسلام آوردند... پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما گفت: حزبی فرایادم آمد که می‌خواهم تا در این جایم، به پایانش رسانم. پس از صحابه پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدیم: چگونه قرآن را حزب حزب می‌کنید؟ صحابه گفتند: قرآن را به شمار 3 سوره، 5 سوره، 7 سوره، 9 سوره، 11 سوره و 13 سوره، حزب حزب می‌کنیم، و حزب مفصل از سوره‌ی «ق» است تا پایان (4).
این بازگویه (روایت)، نمایانگر آن است که چینش سوره‌ها، بر پایه‌ی همین ترتیب و چینش مصحف کنونی است که در روزگار پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.
- ابن اَشته در کتاب مصاحف با اِسناد از ابن وهب و او از سلیمان بن بلال بازگویه کرده است که گفت: از ربیعه شنیدم که می‌پرسید: چرا بقره و آل عمران، مقدم شده‌اند، در حالی که پیش از این دو، هشتاد و چند سوره‌ای در مکه فرود آمده است و این دو سوره، در مدینه نازل گشته‌اند؟ سلیمان بن بلال گفت: این دو سوره، در حالی مقدم داشته شده‌اند که قرآن به دست کسانی گرد آورده شد که به آن آگاهی داشته و بر آن هم رای و اتفاق نظر داشته‌اند. این است فرجامین سخن که جای چند و چون ندارد. (5)
از دیگر چیزهایی که بیشتر دانشمندان در توقیفی بودن ترتیب سوره‌ها بدان استدلال جسته‌اند، گفته‌ی عبدالله بن مسعود است درباره‌ی سوره‌ی بنی اسرائیل، کهف و مریم که: «همانا این سوره‌ها از نخستین سوره‌هایند و چونان میراثی از روزهای نخست (6)»، یعنی این سوره‌ها، دیری است که فرود آمده است و ابن عباس، آنها را با ترتیب نقل شده در مصحف، یاد آورده است. همچنین، گرد آوردن سوره‌هایی که در آغاز با هم تشابه و همانندی دارند و گاه
جداساختن این سوره‌ها از یکدیگر، نشانگر آن است که ترتیب سوره‌ها، از روی اجتهاد و نگرش شخصی صحابه نبوده است، چه سوره‌هایی آمده آغاز شده با «حم» که به آل حامیم یا حوامیم، نام گرفته‌اند و در یک جای گرد آمده‌اند، در حالی که سوره‌های مسبحات که عبارتند از: سوره‌هایی آغاز شده با سَبَّح، یُسَبِّحُ، سَبَّحَ و سُبحان، در جای جای قرآن، پراکنده‌اند. این در حالی است که عقل آدمی اقتضای آن دارد که چنین سوره‌هایی یا در یک جای قرار گیرند و یا میان همه‌ی آنها، پراکندگی و جدایی باشد.
اشتیاق و ولع بسیار صحابه به حفظ و نگاهبانی قرآن ارجمند و هر آنچه در پیوند است با قرآن، شناخته شده است. هنگامی که عمربن خطاب از بیم شهادت قاریان قرآن در جنگهای رده، و از میان رفتن نوشته‌های قرآنی به ابوبکر پیشنهاد گردآوری قرآن را در یک جای داد، وی در برابر این مسأله درنگ ورزید؛ همچنان که زید بن ثابت نیز هنگامی که این مهم به وی واگذار شد، گمانمند گشت و هر یک از این دو تن می‌گفتند: چگونه کاری را انجام دهیم که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام نداد؟ (7)
از این روی، چگونه ترتیب مصحف با اجتهاد شخصی عثمان بن عفان و همراهان او، انجام گرفته باشد در حالی که هیچ بانگی در اعتراض به ایشان برداشته نشد؟ مگر این که همه‌ی اینان می‌دانستند که ترتیب و چینش سوره‌ها در مصحف، بدین شکل، برای همگان، روشن و معلوم است که توقیفی و به فرمان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است.

پی‌نوشت‌ها:

1 - زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 257.
2- نک: احمد بن حنبل، المسند، شرح و تحقیق احمد شاکر، ج 1، ص 329، حدیث 399.
3 - نک: احمد بن حنبل، المسند، ج 1، ص 329.
4 - نک: همان، ج4، ص 9؛ ابوداوود، مختصرالسنن، ج 2، ص 114، کتاب رمضان.
5- جلال الدین سیوطی، الاتقان، ج 1، ص 84.
6- بخاری، الصحیح، ج5، ص 223، کتاب تفسیر.
7- برای حدیث نک: بخاری، الصحیح، ج6، ص 98، کتاب فضایل قرآن.

منبع مقاله :
مسلم، مصطفی؛ (1390)، پژوهشی در تفسیر موضوعی، ‌ترجمه‌ی هادی بزدی ثانی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم