«تاريخ اهل البيت» اثري کهن در تاريخ اهل بيت (ع)
«تاريخ اهل البيت» اثري کهن در تاريخ اهل بيت (ع)
«تاريخ اهل البيت» اثري کهن در تاريخ اهل بيت (ع)
اشاره: سالها قبل مؤسسه آل البيت لاحياء التراث در شهر قم، در طرحي تحسين برانگيز. به فکر چاپ و نشر منابع منتشر نشده و مورد استفاده علامه مجلسي در تاليف بحار الانوار افتاد و پس از آن مجموعه اي از آثار چون قرب الاسناد را منتشر کرد. متاسفانه اين حرکت با وقفه روبرو شد و شور و شوقي که در ابتدا انجام اين طرح خودنمايي مي کرد، به دلايلي نا معلوم در محاق تعطيلي افتاد. به تازگي انتشارات دليل ما، چاپ و نشر مجموعه اي با همان نام را آغاز کرده که چندين اثر از جمله اثر مورد بحث در نوشتار حاضر از جمله آن است.
تاريخ اهل البيت عليهم السلام نقلا عن الائمه، رواه المحدث نصر بن علي الجهضمي و استدرک عليه عده من الرواه و المؤرخين القدماء، تحقيق السيد محمد رضا الحسيني الجلالي (دليل ما، قم 426ق).
در ميان موضوعات مختلف مورد علاقه محدثان شيعي، خاصه محدثان کوفي گردآوري اخباري درباره زندگي اهل بيت بوده است. ظاهرا به علت اختصار و کوتاهي اين گونه آثار، متن مستقلي از تاليفات به دست ما نرسيده است هر چند متن اين آثار مورد استفاده محدثان قرن سوم و چهارم بوده و در تاليف آثار حديثي خود از آن بهره جسته اند. از ميان مؤلفاني که کتابي درباره تاريخ اهل بيت تاليف کرده اند، ابوعبدالله جعفر بن محمد بن مالک بن عيسي بن سابور فزاري کوفي شيعي (نجاشي، ص 122) و ابوعلي محمد بن همام بن سهيل اسکافي (متوفي 336ق) را بايد نام برد که کتابهايشان به کرات در متون بعدي مورد استناد قرار گرفته است. کتاب فزاري، اخبار الائمه و مواليدهم عليهم السلام با توجه به کثرت نقل قولهايي که حسين بن حمدان خصيبي (متوفي 358ق) از اين کتاب در الهدايه الکبري آورده، تا قرن چهارم موجود بوده است. کتاب اسکافي، الانوار في تاريخ الائمه الاطهار عليهم السلام رواج بيشتري داشته و سواي نقل قولهاي متعددي که از آن در متون روايي شيعه باقي مانده، تلخيصي نيز از آن تا روزگار ما باقي مانده که به کوشش آقاي عليرضا هزار منتشر شده است.
اما متني که به تحقيق محقق ارجمند جناب آقاي سيد محمد رضا حسيني جلالي و با عنوان تاريخ اهل البيت نقلا عن الائمه منتشر شده، يکي از معدود متون باقي مانده از تاليفات متعدد درباب تاريخ اهل بيت در قرون سوم و چهارم است. آقاي جلالي در مقدمه کتاب (ص 7-9) از چگونگي دست يافتن خود به نسخه هايي از کتاب سخن گفته اند و پس از آن به بحث از اهميت موضوع مورد بحث کتاب پرداخته اند (ص 10-12). تاکيد فراوان پيامبر اسلام بر لزوم دوستي اهل بيت و نقل روايات فراوان در اين باب، بي گمان دليلي اصلي توجه محدثان اهل سنت به گردآوري اخبار اهل بيت بوده است (براي اطلاع بيشتر از آثار تاليف شده از سوي عالمان اهل سنت درباره اهل بيت بنگريد به اثر مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايي با عنوان اهل البيت في المکتبه العربيه). پيش از ورود به بحث اصلي، آقاي جلالي (ص 13-35) از نود وسه اثر تاليف شده در باب تاريخ اهل بيت سخن گفته اند.
متني که آقاي جلالي آن را منتشر کرده اند، به دليل عدم صراحت دقيق در نسخه هاي خطي آن که نام اصلي آن چه بوده و مؤلف چه کسي بوده، بحثهاي متعددي را با توجه به افراد ذکر شده در سلسله سند آن برانگيخته است. دشواري اصلي اين است که افرادي که نامشان در سلسله سند کتاب آمده تقريبا هر کدام کتابي در تاريخ اهل بيت تاليف کرده اند و اين باعث دشواري شناخت مؤلف کتاب است. آقاي جلالي بعد از بحثي مفصل (ص 36-47، 61-73) بر اساس گفته هاي ابن طاووس که کتاب را به نصر بن علي جهضمي (متوفي 250ق) فقيه و عالم مالکي عراقي منتسب کرده، همين انتساب را ترجيح داده اند هر چند با توجه به نبود برخي مطالب در نسخه اي از کتاب و نقل از کسي ديگر، اشاره کرده اند که تنها بخش اعظمي از مطالب کتاب تدوين جهضمي است اما متن در بعد توسط ديگر راويان آن تکميل شده است. کتاب که بدون مقدمه مؤلف آغاز مي شود، با پرسشي از سوي علي بن نصر جهضمي از امام رضا عليه السلام درباره طول عمر اهل بيت است (ص 83-102). بخش بعدي کتاب که به روايت احمد بن محمد فريابي است و نامي از نصر بن علي جهضمي در سلسله سند آن نيامده، درباره فرزندان ائمه است (ص 105-128). بخش سوم کتاب (ص 131-136) به بيان نام هاي مادران پيامبر و ائمه اختصاص يافته و نامي شخصي به عنوان راوي يا سلسله سندي براي نقل مطالب آن نيامده است. همين مطلب درباره فصول بعدي کتاب صادق است که به ترتيب از القاب پيامبر و اهل بيت (ص 139-142)، کنيه هاي پيامبر و ائمه (ص 145-150)، قبور پيامبر و ائمه (ص 153-155) و ابواب پيامبر و ائمه (ص 159-163) بحث مي کند. فصل آخر کتاب که به تصريح مصحح محترم در نسخه کتاب به روايت ابن خشاب موجود نيست برگرفته از کتاب الهدايه الکبري خصيبي است هر چند مرحوم مجلسي نيز آن را به نقل از خصيبي در ضمن بحار الانوار نقل کرده است. اساسا اين انديشه که ائمه را از طريق باب هاي معنوي آنها مي توان شناخت ، ساخته و پرداخته نصيريان است و در اين متن نيز همان ابواب که نصيريان براي ائمه ذکر مي کنند، ذکر شده که البته به دليل نقل آن از کتاب هدايه الکبري خصيبي است. تعليقات و حواشي مفصل و فهارس متعدد کتاب را اثري مفيد و براي استفاده بسيار روان کرده است. اميد که طرح چاپ و نشر مصادر بحار الانوار تداوم يابد و شاهد چاپ ديگر آثار اين مجموعه به همان شيوه اي باشيم که محقق فعلي کتاب آن را نشر داده است.
منبع: www.historylib.com
تاريخ اهل البيت عليهم السلام نقلا عن الائمه، رواه المحدث نصر بن علي الجهضمي و استدرک عليه عده من الرواه و المؤرخين القدماء، تحقيق السيد محمد رضا الحسيني الجلالي (دليل ما، قم 426ق).
در ميان موضوعات مختلف مورد علاقه محدثان شيعي، خاصه محدثان کوفي گردآوري اخباري درباره زندگي اهل بيت بوده است. ظاهرا به علت اختصار و کوتاهي اين گونه آثار، متن مستقلي از تاليفات به دست ما نرسيده است هر چند متن اين آثار مورد استفاده محدثان قرن سوم و چهارم بوده و در تاليف آثار حديثي خود از آن بهره جسته اند. از ميان مؤلفاني که کتابي درباره تاريخ اهل بيت تاليف کرده اند، ابوعبدالله جعفر بن محمد بن مالک بن عيسي بن سابور فزاري کوفي شيعي (نجاشي، ص 122) و ابوعلي محمد بن همام بن سهيل اسکافي (متوفي 336ق) را بايد نام برد که کتابهايشان به کرات در متون بعدي مورد استناد قرار گرفته است. کتاب فزاري، اخبار الائمه و مواليدهم عليهم السلام با توجه به کثرت نقل قولهايي که حسين بن حمدان خصيبي (متوفي 358ق) از اين کتاب در الهدايه الکبري آورده، تا قرن چهارم موجود بوده است. کتاب اسکافي، الانوار في تاريخ الائمه الاطهار عليهم السلام رواج بيشتري داشته و سواي نقل قولهاي متعددي که از آن در متون روايي شيعه باقي مانده، تلخيصي نيز از آن تا روزگار ما باقي مانده که به کوشش آقاي عليرضا هزار منتشر شده است.
اما متني که به تحقيق محقق ارجمند جناب آقاي سيد محمد رضا حسيني جلالي و با عنوان تاريخ اهل البيت نقلا عن الائمه منتشر شده، يکي از معدود متون باقي مانده از تاليفات متعدد درباب تاريخ اهل بيت در قرون سوم و چهارم است. آقاي جلالي در مقدمه کتاب (ص 7-9) از چگونگي دست يافتن خود به نسخه هايي از کتاب سخن گفته اند و پس از آن به بحث از اهميت موضوع مورد بحث کتاب پرداخته اند (ص 10-12). تاکيد فراوان پيامبر اسلام بر لزوم دوستي اهل بيت و نقل روايات فراوان در اين باب، بي گمان دليلي اصلي توجه محدثان اهل سنت به گردآوري اخبار اهل بيت بوده است (براي اطلاع بيشتر از آثار تاليف شده از سوي عالمان اهل سنت درباره اهل بيت بنگريد به اثر مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايي با عنوان اهل البيت في المکتبه العربيه). پيش از ورود به بحث اصلي، آقاي جلالي (ص 13-35) از نود وسه اثر تاليف شده در باب تاريخ اهل بيت سخن گفته اند.
متني که آقاي جلالي آن را منتشر کرده اند، به دليل عدم صراحت دقيق در نسخه هاي خطي آن که نام اصلي آن چه بوده و مؤلف چه کسي بوده، بحثهاي متعددي را با توجه به افراد ذکر شده در سلسله سند آن برانگيخته است. دشواري اصلي اين است که افرادي که نامشان در سلسله سند کتاب آمده تقريبا هر کدام کتابي در تاريخ اهل بيت تاليف کرده اند و اين باعث دشواري شناخت مؤلف کتاب است. آقاي جلالي بعد از بحثي مفصل (ص 36-47، 61-73) بر اساس گفته هاي ابن طاووس که کتاب را به نصر بن علي جهضمي (متوفي 250ق) فقيه و عالم مالکي عراقي منتسب کرده، همين انتساب را ترجيح داده اند هر چند با توجه به نبود برخي مطالب در نسخه اي از کتاب و نقل از کسي ديگر، اشاره کرده اند که تنها بخش اعظمي از مطالب کتاب تدوين جهضمي است اما متن در بعد توسط ديگر راويان آن تکميل شده است. کتاب که بدون مقدمه مؤلف آغاز مي شود، با پرسشي از سوي علي بن نصر جهضمي از امام رضا عليه السلام درباره طول عمر اهل بيت است (ص 83-102). بخش بعدي کتاب که به روايت احمد بن محمد فريابي است و نامي از نصر بن علي جهضمي در سلسله سند آن نيامده، درباره فرزندان ائمه است (ص 105-128). بخش سوم کتاب (ص 131-136) به بيان نام هاي مادران پيامبر و ائمه اختصاص يافته و نامي شخصي به عنوان راوي يا سلسله سندي براي نقل مطالب آن نيامده است. همين مطلب درباره فصول بعدي کتاب صادق است که به ترتيب از القاب پيامبر و اهل بيت (ص 139-142)، کنيه هاي پيامبر و ائمه (ص 145-150)، قبور پيامبر و ائمه (ص 153-155) و ابواب پيامبر و ائمه (ص 159-163) بحث مي کند. فصل آخر کتاب که به تصريح مصحح محترم در نسخه کتاب به روايت ابن خشاب موجود نيست برگرفته از کتاب الهدايه الکبري خصيبي است هر چند مرحوم مجلسي نيز آن را به نقل از خصيبي در ضمن بحار الانوار نقل کرده است. اساسا اين انديشه که ائمه را از طريق باب هاي معنوي آنها مي توان شناخت ، ساخته و پرداخته نصيريان است و در اين متن نيز همان ابواب که نصيريان براي ائمه ذکر مي کنند، ذکر شده که البته به دليل نقل آن از کتاب هدايه الکبري خصيبي است. تعليقات و حواشي مفصل و فهارس متعدد کتاب را اثري مفيد و براي استفاده بسيار روان کرده است. اميد که طرح چاپ و نشر مصادر بحار الانوار تداوم يابد و شاهد چاپ ديگر آثار اين مجموعه به همان شيوه اي باشيم که محقق فعلي کتاب آن را نشر داده است.
منبع: www.historylib.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}