حق وتو؛ دموكراسی یا دیكتاتوری!
حق وتو؛ دموكراسی یا دیكتاتوری!
حق وتو؛ دموكراسی یا دیكتاتوری!
در چارچوب نظام سیاسی آمریكا حق وتو برای رئیسجمهور تعریف شده است و رئیس كاخ سفید میتواند هرگونه تصمیم اتخاذ شده از سوی اكثریت نمایندگان این كشور را نقض كند بهطوری كه همه این تصمیمات تنها به جوهری بر كاغذ تبدیل میشود، كاغذی كه هیچ ارزش عملی ندارد.
این قانون در واقع به نوعی تبدیل یك دموكراسی به یك دیكتاتوری مطلق است اما در پوشش تعریف قانون و نظام. رئیسجمهور آمریكا با در اختیار داشتن صلاحیت حق وتو میتواند با هر تصمیمی كه برخلاف مزاج یا ایدئولوژیهایش باشد، مخالفت كند.جورج بوش، رهبر نومحافظهكاران كاخ سفید، طرح مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریكا را برای خروج نظامیان این كشور از عراق نادیده گرفته اما بههر حال قصد اصلی این مقاله آن است كه چهره واقعی دموكراسی در كاخ سفید و منطقی كه بر اساس آن رئیسجمهور آمریكا بر ملت این كشور و جهان حكومت میكند را برای خوانندگان عزیز روشن كند. تحول جدید در آمریكا میتواند توضیحی برای بسیاری از امور تلقی شود. در راس این امور روشن شدن منطق نو محافظهكاران كاخ سفید برای حكومت بر جهان قرار دارد. قانون اعطای صلاحیت حق وتو به شخص رئیسجمهور آمریكا وی را به یك دیكتاتوری به تمام معنا تبدیل كرده است، دیكتاتوری كه میتواند به دور از هیاهوی افكار عمومی و رای اكثریت، سیاست و ایدئولوژیهای خود را به آن صورتی كه خود تعریف میكند به اجرا درآورد، درست یا نادرست؛ این است قانون جنگل!
اقدام كاخ سفید در وتوی طرح سنا و مجلس نمایندگان آمریكا میتواند به بسیاری از سوالهای بیپاسخ جنگ عراق پاسخ دهد. پاسخ بسیاری از این سوالها در یك جواب خلاصه میشود و آن، اینكه آمریكا تا به تاراج بردن تمامی ثروتهای نفتی و تاریخی عراق و تا زمان تجزیه و تقسیم این كشور و به پا كردن آتش جنگهای داخلی، در این كشور باقی خواهد ماند، دولت بوش تا زمانی كه تمامی اهداف خصمانه خود را نه در عراق بلكه در كل منطقه محقق نسازد، دست از عراق برنخواهد داشت و در این كشور همچنان باقی خواهد ماند. برهیچكس پوشیده نیست كه در گزارش سازمان جهانی یهود در ١٤/٢/١٩٨٢ كه بهصورت مفصل در مجله «كیفونیم» به چاپ رسیده، تاكید شده است كه عراق دشمن شماره یك اسرائیل میباشد. بنابراین از آن جایی كه نومحافظهكاران كاخ سفید به تمامی اسطورههای تلمود معتقدند و حتی بیش از آنكه به ایالت متحده آمریكا و قانون آن تعهد و اخلاص داشته باشند، به این اسطورهها معتقدند از همان بدو به حكومت رسیدن خود یعنی اوایل سال ٢٠٠١ هدف اصلی خود را نابود ساختن این دشمن اسرائیل یعنی عراق و تلاش برای تقسیم و تجزیه این كشور براساس اوامر صادر شده از سازمان جهانی یهود قرار دادند.
هیچكس اجازه ندارد جهان را به دو محور شر و خیر تبدیل كند. محور خیر شامل كشورهایی شود كه پرچم سفید تسلیم را در برابر آمریكا نشان دهند و به اهتزاز درآورند و محور شر شامل تمامی ملتها و كشورهایی شود كه با سیاست وحشیانه و منطق هیتلری آمریكا مخالفت كنند. منطق امروز آمریكا این است: «هر آن كس كه با ما نیست، علیه ماست.» امروز آمریكا مدعی دموكراسی، آزادی و حقوق بشر است و خواهان انتقال این تجارب ارزنده به دیگر كشورهای جهان است اما واقعیت بهگونهای دیگر است. واقعیت آن است كه امروز آزادی و دموكراسی شعاری بیش در دست مهندسان اصلی سیاستهای كاخ سفید نیست و این ارزشها بیشتر به كالایی تجارتی تبدیل شده است كه از مارك آن برای تبلیغ استفاده میكنند.
همانطوری كه میدانیم حق وتو یك پدیده آمریكایی است و به اصطلاح این پدیده یكی از خصوصیتهای نظام سیاسی ایالت متحده آمریكا میباشد اما همین امر ٦٠ سال پیش به سازمان ملل منتقل شد تا به شمشیری در دست ابرقدرتهای جهان پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شود، شمشیری كه این قدرتها علیه هر تصمیم یا طرحی كه به ضرر منافعشان باشد استفاده میكنند و جالب آن است كه این شمشیر یعنی حق وتو تاكنون حتی یك بار به هدف رویارویی با هرگونه تهدیدی كه امنیت و صلح جهانی را تهدید میكند از غلاف كشیده نشده است. بهرغم آنكه ٦٠ سال از عمر سازمان ملل متحد میگذرد و قدرتهای بزرگی وارد عرصه جهانی شدند اما حق وتو همچنان در سازمان ملل جاری است و همیشه از این حق برای نقض حقوق كشورهای دیگر استفاده میشود. آمریكا از جمله كشورهایی است كه تاكنون بیش از تمامی كشورهای دیگر از حق وتو استفاده كرده است و جالب آن است كه حق وتوی آمریكا همیشه در حمایت از جنایتهای آشكار و وحشیانه اسرائیل انجام گرفته است.آیا زمان آن نرسیده است كه در زمینه قانون حق وتو در شورای امنیت كه به مثابه سلاحی در دست اقلیت علیه اكثریت است ارزیابی مجددی انجام گیرد و ملتها حرف آخر را بزنند و این قانون چه در داخل آمریكا و چه در خارج از آن برای همیشه از دست دیكتاتورهایی چون بوش و امثال آن سلب شود؟ دیكتاتورهایی كه از حق وتو بسان قانون جنگل استفاده میكنند.
منبع: روزنامه تهران امروز
این قانون در واقع به نوعی تبدیل یك دموكراسی به یك دیكتاتوری مطلق است اما در پوشش تعریف قانون و نظام. رئیسجمهور آمریكا با در اختیار داشتن صلاحیت حق وتو میتواند با هر تصمیمی كه برخلاف مزاج یا ایدئولوژیهایش باشد، مخالفت كند.جورج بوش، رهبر نومحافظهكاران كاخ سفید، طرح مجلس نمایندگان و مجلس سنای آمریكا را برای خروج نظامیان این كشور از عراق نادیده گرفته اما بههر حال قصد اصلی این مقاله آن است كه چهره واقعی دموكراسی در كاخ سفید و منطقی كه بر اساس آن رئیسجمهور آمریكا بر ملت این كشور و جهان حكومت میكند را برای خوانندگان عزیز روشن كند. تحول جدید در آمریكا میتواند توضیحی برای بسیاری از امور تلقی شود. در راس این امور روشن شدن منطق نو محافظهكاران كاخ سفید برای حكومت بر جهان قرار دارد. قانون اعطای صلاحیت حق وتو به شخص رئیسجمهور آمریكا وی را به یك دیكتاتوری به تمام معنا تبدیل كرده است، دیكتاتوری كه میتواند به دور از هیاهوی افكار عمومی و رای اكثریت، سیاست و ایدئولوژیهای خود را به آن صورتی كه خود تعریف میكند به اجرا درآورد، درست یا نادرست؛ این است قانون جنگل!
اقدام كاخ سفید در وتوی طرح سنا و مجلس نمایندگان آمریكا میتواند به بسیاری از سوالهای بیپاسخ جنگ عراق پاسخ دهد. پاسخ بسیاری از این سوالها در یك جواب خلاصه میشود و آن، اینكه آمریكا تا به تاراج بردن تمامی ثروتهای نفتی و تاریخی عراق و تا زمان تجزیه و تقسیم این كشور و به پا كردن آتش جنگهای داخلی، در این كشور باقی خواهد ماند، دولت بوش تا زمانی كه تمامی اهداف خصمانه خود را نه در عراق بلكه در كل منطقه محقق نسازد، دست از عراق برنخواهد داشت و در این كشور همچنان باقی خواهد ماند. برهیچكس پوشیده نیست كه در گزارش سازمان جهانی یهود در ١٤/٢/١٩٨٢ كه بهصورت مفصل در مجله «كیفونیم» به چاپ رسیده، تاكید شده است كه عراق دشمن شماره یك اسرائیل میباشد. بنابراین از آن جایی كه نومحافظهكاران كاخ سفید به تمامی اسطورههای تلمود معتقدند و حتی بیش از آنكه به ایالت متحده آمریكا و قانون آن تعهد و اخلاص داشته باشند، به این اسطورهها معتقدند از همان بدو به حكومت رسیدن خود یعنی اوایل سال ٢٠٠١ هدف اصلی خود را نابود ساختن این دشمن اسرائیل یعنی عراق و تلاش برای تقسیم و تجزیه این كشور براساس اوامر صادر شده از سازمان جهانی یهود قرار دادند.
هیچكس اجازه ندارد جهان را به دو محور شر و خیر تبدیل كند. محور خیر شامل كشورهایی شود كه پرچم سفید تسلیم را در برابر آمریكا نشان دهند و به اهتزاز درآورند و محور شر شامل تمامی ملتها و كشورهایی شود كه با سیاست وحشیانه و منطق هیتلری آمریكا مخالفت كنند. منطق امروز آمریكا این است: «هر آن كس كه با ما نیست، علیه ماست.» امروز آمریكا مدعی دموكراسی، آزادی و حقوق بشر است و خواهان انتقال این تجارب ارزنده به دیگر كشورهای جهان است اما واقعیت بهگونهای دیگر است. واقعیت آن است كه امروز آزادی و دموكراسی شعاری بیش در دست مهندسان اصلی سیاستهای كاخ سفید نیست و این ارزشها بیشتر به كالایی تجارتی تبدیل شده است كه از مارك آن برای تبلیغ استفاده میكنند.
همانطوری كه میدانیم حق وتو یك پدیده آمریكایی است و به اصطلاح این پدیده یكی از خصوصیتهای نظام سیاسی ایالت متحده آمریكا میباشد اما همین امر ٦٠ سال پیش به سازمان ملل منتقل شد تا به شمشیری در دست ابرقدرتهای جهان پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شود، شمشیری كه این قدرتها علیه هر تصمیم یا طرحی كه به ضرر منافعشان باشد استفاده میكنند و جالب آن است كه این شمشیر یعنی حق وتو تاكنون حتی یك بار به هدف رویارویی با هرگونه تهدیدی كه امنیت و صلح جهانی را تهدید میكند از غلاف كشیده نشده است. بهرغم آنكه ٦٠ سال از عمر سازمان ملل متحد میگذرد و قدرتهای بزرگی وارد عرصه جهانی شدند اما حق وتو همچنان در سازمان ملل جاری است و همیشه از این حق برای نقض حقوق كشورهای دیگر استفاده میشود. آمریكا از جمله كشورهایی است كه تاكنون بیش از تمامی كشورهای دیگر از حق وتو استفاده كرده است و جالب آن است كه حق وتوی آمریكا همیشه در حمایت از جنایتهای آشكار و وحشیانه اسرائیل انجام گرفته است.آیا زمان آن نرسیده است كه در زمینه قانون حق وتو در شورای امنیت كه به مثابه سلاحی در دست اقلیت علیه اكثریت است ارزیابی مجددی انجام گیرد و ملتها حرف آخر را بزنند و این قانون چه در داخل آمریكا و چه در خارج از آن برای همیشه از دست دیكتاتورهایی چون بوش و امثال آن سلب شود؟ دیكتاتورهایی كه از حق وتو بسان قانون جنگل استفاده میكنند.
منبع: روزنامه تهران امروز
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}