تفاسير قرن دوم(4)
تفسير امام جعفر صادق (ع)
(80 - 148 ق)، حـضـرت صـادق (ع) مشهورترين اهل زمان خود در علم و فضل بود محدثين از هيچ يك از ائمه معصومين (ع) به مقدار وي روايت نقل نداشته اند. صـاحبان حديث و كتب رجالي اسماء شاگردان او را از ثقات با اختلاف آراء و گفته هاي آنان بيش از چهار هزار محدث و عالم ضبط كرده اند. جنابذي در معالم العترة الطاهرة به نقل از صالح بن الاسود مي نويسد هيچ كس جز اميرالمؤمنين (ع) و حضرت صادق (ع) نگفته است سلوني قبل ان تفقدوني. در فهرست چاپي كتابخانه علي پاشا در استانبول تفسيري منسوب به امام جعفر الصادق (ع) به نام تـفسير الامام جعفر بن محمد الصادق ذكر شده است و آقابزرگ تهراني آنرا در الذريعه ياد كرده و مي نويسد: چنين تفسيري در كتب و فها اصحاب، و علماي اماميه ياد نشده و آنچه كه قريب بـه ظـن اسـت ايـن تـفـسير توسط بعضي از اصحاب ائمه عليهم السلام نگاشته شده مانند كتاب بحارالعلوم كه منسوب به امام حضرت الصادق (ع) است و توسط يكي از اصحاب ائمه عليهم السلام تاليف شده. مـؤلـف كـه يـكي از اصحاب ائمه (ع) بوده روايات صحيح را جمع نموده است چون ايمان قطعي داشته است كه اين اقوال از ابي عبداللّه جعفر الصادق (ع) است مستقيما آنها را به امام نسبت داده و از خود نام نبرده است. ولـي آنـچـه مسلم است اكثر اسناد احاديث در تفسير قرآن كريم به امام جعفر الصادق (ع) منتهي مي گردد. تـصـحـيح انتقادي قابل توجهي از تفسير امام جعفر صادق (ع) به كوشش پل نويا در مجموعه آثار ابـوعـبدالرحمن سلمي (گردآورده نصراللّه پورجوادي، تهران، مركز نشر، 1369، 1/5 - 63) آمده است. منابع : اعيان الشيعه، 1/668 - 669؛ تفسير بحرالعرفان برغاني (خطي)؛ تفسير عياشي، 1/2؛ تفسير فرات الكوفي، 49؛ تفسير القمي، 1/29؛ تفسير الميزان، 1/20؛ الذريعة، 4/269؛ مفسران شيعه، 70؛ مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمي. گردآورده نصراللّه پورجوادي، 1/5 - 63.
التحريف و التبديل
اثـر ابوجعفر محمد (83 - 148 ق) فرزند حسن صيرفي كوفي از محققين شيعه و مفسران اماميه در قرن دوم هجري و از اصحاب حضرت امام جعفر الصادق (ع). مفسر، علم حديث و تفسير را از ابي عبداللّه جعفر الصادق (ع). اخـذ نـمـوده و از التحريف و التبديل چنين استفاده مي گردد كه اين تفسير كه فعلا وجود ندارد ردي بـوده اسـت بـر اقوال فرقه حشويه و اصحاب حديث كه در صدر اول اعتقاد غلطي نسبت به قـرآن داشتند و تلفيقاتي به كرامت قرآن كريم نسبت داده اند اين تفسير از جمله تفاسير و ردهائي مي باشد كه مانند شريف مرتضي و شيخ طوسي و شيخ صدوق بر آن اقوال نوشته اند. منابع : تاسيس الشيعة، 334؛ جامع الرواة، 264؛ الذريعة، 3/394؛ رجال، شيخ طوسي، 284؛ رجال، ابن داوود 305، الفهرست، شيخ طوسي، 289، معجم رجال الحديث، 15/262.
تفسير ابي حمزة الثمالي
اثـر ابـوحمزه ثابت (م 150 ق) فرزند ابي صفيه دينار ثمالي كوفي ازدي معروف به ابوحمزه ثمالي شيخ شيوخ شيعه در عصر خويش و از اخيار و ثقات معتمدين در روايات و حديث. از اصحاب حضرت سجاد (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام كاظم (ع) بود و نيز علماء عامه و خاصه روايات و احاديث او را در تفاسير خود نقل كرده اند. ابـن الـنـديم در الفهرست در ذكر كتب تفاسير قرآن تفسير او را ضبط كرده و چنين ياد مي كند كـتـاب تـفـسـير ابي حمزة الثمالي و نام او ثابت بن دينار و كنيه پدرش دينار ابوصفيه است و نيز ابوحمزه از اصحاب علي عليه السلام بوده و از نجباء ثقات و از مصاحبين اباجعفر (ع).... از جمله كساني كه از تفسير ابي حمزه ثمالي نقل نموده اند.
ابوالقاسم فرات از اعلام مفسرين شيعه در عصر غيبت صغري در تفسير خويش به نام تفسير فرات در بيش از چهارده مورد از ابي حمزه ثمالي نقل مي نمايد. و نيز ثعلبي (م 427 ق) در تفسير خود به نام الكشف و البيان في تفسير القرآن و ابن شهر آشوب (م 588 ق) در تفسير خود اسباب و النزول و كتاب ديگرش المناقب و ملامحمد صالح البرغاني (م 1271 ق) در تـفـسير خود كنزالعرفان و جمعي ديگر و حاجي خليفه در كشف الظنون و در ضمن ذكـر تـفاسير آن را نيز ضبط كرده اند و نجاشي مي نويسد، سه فرزند وي نوح و منصور و حمزه در قيام و خروج زيد شهيد گرديده اند. مـنابع : اعيان الشيعة، 4/9؛ الاعلام، 2/97؛ تاسيس الشيعة، 327؛ تفسير فرات الكوفي، 177؛ تفسير كـنـزالـعـرفـان (خطي)؛ تفسير بحرالعرفان و معدن الايمان، ملامحمد صالح برغاني (خطي)؛ الـذريـعة، 4/254؛ جامع الرواة، 1/134؛ رجال ابن داود، 77؛ رجال علامه حلي، 29؛ رجال، كشي، 176؛ رجـال، نـجـاشـي، 1/289 - 292؛ رجـال، شيخ طوسي، 84، به بعد؛ كشف الظنون، 1/444؛ طـبقات المفسرين، داودي، 1/123؛ الفهرست ابن نديم، 36؛ الفهرست شيخ طوسي، 71؛ مفسران شـيـعه، 67؛ مناقب، ابن شهر آشوب، 4/320؛ معجم رجال الحديث، 3/385 - 393؛ تفسير القمي، 2/451 به بعد.
تفسير ابن ابي زياد
(؛ تـفـسـيـر سكوني)، اثر اسماعيل (م ب 148 ق) فرزند ابي زياد مسلم شعيري سكوني كوفي از دانشمندان و مفسران شيعه و از اصحاب حضرت امام جعفر صادق (ع) و ثقات محدثين اماميه. ابن نديم در الفهرست، تفسير قرآن وي را ضبط كرده است. ابوالعباس نجاشي (م 450 ق) آن را توسط استاد و شيخش در روايات ابي العباس احمد بن علي بن نوح سيرافي با پنج واسطه روايت مي كند. مـيـردامـاد در كـتـاب خـود الرواشح السماوية في شرح الاحاديث الاماميه پس از توثيق وي قول تـضـعـيـف او را چـون از سكونيه است رد مي كند و اظهار مي دارد كه اجماع اصحاب به توثيق او تصريح دارند. تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربي و بر شيوه همان عصر يعني روائي مي باشد و در كتب تفسير و حديث معتبر شيعه از تفسير وي بسياري نقل گرديده است. مـنـابـع : الاسـتـبصار، 1/442؛ تنقيح المقال، 1/127؛ تهذيب الاحكام، 3/256 به بعد؛ تفسير قمي، 1/388؛ جـامـع الرواة، 1/91؛ الرواشح السماوية في شرح الاحاديث الاماميه، 56؛ رجال، ابن داوود، 55؛ رجال، شيخ طوسي، 147؛ رجال، نجاشي، 1/109 - 110؛ الخلاصة، علامه حلي، 199؛ الفهرست، شـيـخ طـوسـي، 55؛ مـعجم رجال الحديث، 3/185 - 187؛ من لا يحضره الفقيه، 4/254؛ ميزان الاعتدال، 1/231.
تفسير الاعمش
از ابـومحمد سليمان (61 - 148 يا 149 ق) فرزند مهران الاعمش اسدي كاهلي از اكابر مفسران و خواص اصحاب امام محمدباقر (ع) و از قاريان مشهور شيعه. ابن سعد در الطبقات الكبري او را اعرف مردم در تفسير و فنون قرآن مي خواند سپس اضافه كرده است كه ابوحيان تيمي قرآني را با خود داشت كه آن را بر اعمش عرضه مي كرد و تصحيح مي نمود بر قراات او و اين صحيح ترين مصاحف بود. ابـن عـمـاد حنبلي او را در كتاب خود شذرات از شيوخ محدثين كوفه و عالم رئيس مي خواند كه سند 1300 حديث در تفسير و ساير موارد به او منتهي مي گردد. تـفسير اعمش به زبان عربي و شيوه روائي است و منقولاتي از آن در بسياري از تفسيرهاي سني و شـيـعـه آمده است كه در فضائل حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) و خاندان عصمت و طهارت مي باشد. مـانند تفسير آيه 37 سوره بقره فتلقي آدم من ربه كلمات فتاب عليه اعمش از ابي صالح از ابن عـباس روايت مي كند كه چون آدم دچار خطيئه شد جبرئيل به او تعليم كرد كه خداوند را به حق خمسه طيبه سوگند دهد تا بخشوده شود و او چنين كرد پس بخشوده شد. منابع : الاعلام، 3/135؛ تاريخ بغداد، 3/13؛ تذكرة الحفاظ، 1/154؛ تفسير فرات الكوفي، 57؛ تفسير الـقـمـي، 2/381؛ تهذيب التهذيب، 4/195؛ خدمات متقابل اسلام و ايران، 456؛ حلية الاولياء، 46؛ خـلاصـة الـتذهيب، 155؛ رجال، شيخ طوسي، 206؛ رجال، ابن داود، 177؛ ريحانة الادب 1/154؛ جـامـع الـرواة، 1/383؛ سـيـر اعـلام الـنـبلاء، 6/226؛ الطبقات الكبري، ابن سعد، 6/342؛ ميزان الاعتدال، 2/224.
تفسير ابي بصير
از ابوبصير يحيي (م 148 يا 150 ق) فرزند ابي القاسم اسدي نام پدرش را به اختلاف نقل كرده اند. شيخ طوسي در الفهرست يحيي بن القاسم ذكر نموده در رجال خود يحيي بن ابي القاسم. حديث و تفسير را از حضرت ابي جعفر محمد الباقر و امام جعفر الصادق عليهما السلام اخذ كرد. كشي در رجال خود در شرح حال او به نقل از محمد بن مسعود مي نويسد كه از علي بن حسن بن فضال درباره او سؤال كردم گفت كه از هم پيمانان بني اسد بود. سپس مجددا سؤال كردم آيا متهم به غلو بود؟ گفت خير. وي داراي تفسير قرآن است.
سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه مي نويسد اجماع بر توثيق اوست و تقديم وي در فقه است. وي داراي كتابي است در تفسير قرآن.
احـتـمـالا با ابوبصير فرزند قاسم كه اسناد بيش از 275 روايت به او منتهي مي گردد يكي است و روايات او در كتب اربعه ضبط است. مـنـابع : الاختار، شيخ مفيد، 83؛ تاسيس الشيعة، 327؛ تفسير فرات كوفي، 417؛ الذريعة، 4/251؛ جـامع الرواة، 2/324؛ رجال، ابن داوود، 371؛ رجال، علامه حلي، 264؛ رجال شيخ طوسي، 140 - 333؛ رجـال، كـشـي، 402؛ رجـال، نـجاشي، 2/411؛ الشيعه و فنون الاسلام، 61؛ الفهرست، شيخ طوسي، 362؛ معجم رجال الحديث، 20 - 28؛ مفسران شيعه، 67؛ تفسير القمي، 1/28.
تفسير(هاي) مقاتل بن سليمان
اثر ابوالحسن مقاتل بن سليمان بن زيد بلخي خراساني (م 150 ق)، از اصحاب امام محمدباقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) و با يك واسطه از طريق ضحاك بن مزاحم از ابن عباس روايت كرده است.
شافعي گفته است همه مردم در تفسير نيازمند به مقاتل هستند. از او آثار قرآن پژوهي متعددي باقي مانده است. از جـمـلـه كتابي در زمينه متشابهات قرآن (نسخه مكتوب به سال 586 ق در كتابخانه راقم اين سطور در قزوين). كتابي در وجوه و نظاير قرآن مجيد كه به طبع رسيده است. كتابي در زمينه ناسخ و منسوخ ؛ كتابي به نام تفسير الجوابات في القرآن، همچنين نوادر التفسير؛). ثت تفسير الخمسمائة آية من القرآن (نسخه محفوظ در كتابخانه موزه بريتانيا به شماره 8033 منابع : الاعلام، 7/281؛ تاريخ الادب العربي، كارل برو كلمان، 4/9 - 10؛ تاريخ دمشق، تلخيص ابن مـنـظـور، 25/197 - 204؛ تـفسير فرات كوفي، 174 به بعد؛ تهذيب التهذيب، ابن حجر، 10/249 - 254؛ جامع الرواة، 2/261؛ الذريعة، 4/315؛ رجال، ابن داود 519؛ رجال، شيخ طوسي، 138، 313؛ رجـال، كـشـي، 334؛ شـذرات، 1/227؛ طبقات المفسرين، داودي، 2/330 - 331؛ الفهرست، ابن نديم، 227؛ معجم رجال الحديث، 18/3111؛ وفيات الاعيان، 5/255 - 257؛ ربيع الابرار، 1/397.
www.andisheqom.com
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}