نویسنده: ریچارد جی. براونگارت و مارگارت ام. براونگارت
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی


 

 Youth culture

فرهنگ جوانان که متمایز از فرهنگ غالب تلقی می‌شود، به نمادها، عقاید و رفتارهای مختص به جوانان جامعه اطلاق می‌شود. این اصطلاح دو کاربرد دارد. اول، نشان دهنده‌ی ارزش‌ها و هنجارهای کل جمعیت جوان در جامعه است؛ و دوم، شامل آرمان‌ها و کردوکارهای زیرگروه‌های خاص جوانان، مانند گروه‌های خرده‌فرهنگی یا پادفرهنگی است. بحث‌ها و مطالعات مربوط به فرهنگ جوانان به پیدایش آثار مستقلی درباره‌ی سال‌های نوجوانی (اوایل و اواسط نوجوانی) و مرحله‌ی جوانی (اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی) انجامیده است. موضوع بحث این است که نگرش‌ها و رفتارهای جوانان تا چه اندازه از هنجارهای (جوانی یا بزرگسالی) در جامعه انحراف دارد و حمایت و پشتیبانی نسبی جوانان از انواع خاص فعالیت‌های مرتبط با گروه همالان چقدر است.
روندهای تاریخی همچون نوسازی، صنعتی شدن، شهری شدن، پیدایش طبقه‌ی متوسط و گسترش آموزش همگانی موجب تقویت تفکیک‌های سنی و قشربندی جوانان شده که خود، تکوین و رشد فرهنگ جوانان را در پی داشته است (parsons, 1964). شکل‌گیری فرهنگ‌های جوانان در اروپای قرن نوزدهم از تجلیل و ستایش و رؤیاپردازی فیلسوفان، نویسندگان و هنرمندان درباره‌ی جوانی و جوانان، و «مبارزان آزادی جوانان» که در طول عصر انقلاب فعال بودند (Gillis, 1974) نیرو می‌گرفت. فرهنگ‌های جوانان در طول تاریخ مدرن- گاهی جدا از جنبش‌های جوانان برای ایجاد تغییر سیاسی و گاهی دوشادوش آن- تداوم داشت. در نیمه‌ی دوم قرن بیستم، پیشرفت‌های فن‌آوری، ارتباطات سریع و تجاری سازی موجب سهولت اشاعه‌ی فعالیت‌های مربوط به جوانان در پهنه‌ی گیتی شد.
فرهنگ وسیع‌تر جوانان- که گاهی به آن فرهنگ «عمومی»، «توده‌ای» یا «پاپ» [عامه‌پسند] جوانان گفته می‌شود- هرگز نشان دهنده‌ی گسست فاحش از جامعه‌ی بزرگسالان نیست بلکه بر محور پذیرش بعضی مدها، رسم‌ها، تفریحات و سبک‌های زندگی از سوی تعداد زیادی از جوانان تعریف می‌شود (Douglas, 1970). مثلاً دهه‌ی 1920 («بیستی‌های پرشر و شور»، «عصر جاز») و دهه‌ی 1960 («عصر متولدین دلو»، «پسامادی‌گرایی») دوره‌های خارق‌العاده و چشمگیری بودند که در آن‌ها جوانان برای خود سبک‌های متمایز لباس پوشیدن، صحبت کردن، موسیقی، بیان هنری، رفتارهای جنسی و اجتماعات مختص به خود خلق کردند. با این حال در همه‌ی دوره‌ها همه‌ی جوانان از فرهنگ وسیع‌تر جوانان پشتیبانی نمی‌کنند. ملاحظات مهمی که برای شناسایی هر فرهنگ جوانان باید در نظر داشت شامل این مطلب نیز می‌شود که جوانان تا چه اندازه از مجموعه ارزش‌ها و هنجارهای مشترک حمایت و آن را در عمل اجرا می‌کنند.
جهت‌گیری خصمانه علیه جامعه‌ی بزرگسالان در خرده‌فرهنگ‌های کجرو یا پادفرهنگ‌های تعداد نسبتاً اندکی از جوانان انعکاس پیدا می‌کند (Brake, 1985). خرده‌فرهنگ‌ها بعضی جنبه‌های نظام ارزشی حاکم را می‌پذیرند اما احساسات و عقایدی را نیز ابراز می‌کنند که مختص به گروه آن‌هاست، در حالی که پادفرهنگ به معنای خرده‌فرهنگی است که فرهنگ غالب و جامعه را به چالش می‌کشد. یکی از راه‌های تشخیص این دو شکل فرهنگ جوانان در این است که گروه‌های خرده‌فرهنگی از جامعه‌ی عرفی و مرسوم کناره‌گیری می‌کنند در حالی که گروه‌های پادفرهنگی به مخالفت و مقابله برمی‌خیزند. نمونه‌های گروه‌های خرده‌فرهنگی عبارت است از هنرمندان عبارت است از هنرمندان و نویسندگان آوانگارد [پیشرو]، بزهکاران نوجوان، دارودسته‌ها، کولی‌منش‌ها و انجمن‌ها و مراکز مستقل جوانان (اجتماعات «فضای آزاد»)، ولی ولی جوانان پادفرهنگی ممکن است کاملاً و به طور علنی خود را بنمایانند (فرقه‌ها، هیپی‌ها، پانک‌ها، کله‌پوستی‌ها (1)) یا شاید در فعالیت‌های سیاسی طغیان‌گرایانه مانند گروه‌های ایدئولوژیک- اتوپیایی رادیکال و مخالفان سیاسی پرخاشجو شرکت کنند. طبقه‌ی اجتماعی عامل مهمی است که گروه‌های خرده‌فرهنگی جامعه را از هم متمایز می‌کند. مثلاً بعضی خرده‌فرهنگ‌های جوانان عمدتاً برای جوانان طبقات پایین و طبقه‌ی کارگر جذابیت دارد (لات‌ها، پانک‌ها، راکرها (2)) در حالی که بعضی هم برای جوانان طبقه‌ی متوسط جذاب است (کولی‌منش‌ها، هیپی‌ها، ییپی‌ها (3)).
درک فرهنگ جوانان (چه توده‌ای، چه خرده‌فرهنگی و چه پادفرهنگی) مستلزم ملاحظات اجتماعی تاریخی و روان‌شناختی است. از دیدگاه اجتماعی تاریخی، نظریه‌های ساختی- کارکردی، تضاد نسلی و تعامل‌گرایی نمادین برای تبیین پیدایش فرهنگ جوانان به کار گرفته شده است. روی هم رفته، این نظریه‌ها حاکی از این‌اند که فرهنگ‌های جوانان احتمالاً هنگامی شکل می‌گیرند که حجم نسل جوان نسبتاً زیاد باشد؛ جوامع درگیر تغییرات سریع باشند، کثرت‌گرا باشند و برای ادغام جوانان در نهادهای اصلی جامعه معضلاتی داشته باشند (در نتیجه‌ی عواملی همچون بیکاری، خانواده‌های گسسته، تحرک بالا، بیگانگی، انزوا، تضادهای طبقاتی و منزلتی)؛ و هنگامی که اعضای نسل جوان‌تر در شرایطی متفاوت با نسل‌های قبل بزرگ شده باشند و از جامعه‌ی متعارف و مرسوم ابراز نارضایتی کنند و ارزش‌ها و سبک زندگی‌هایی مختص به خود خلق کنند.
از دیدگاه روان‌شناسی، تبیین پیدایش فرهنگ‌های جوانان بر اساس نظریه‌های پویش روانی، روان‌شناسی رشد، شناخت، شخصیت، رفتارگرایی و روان‌شناسی اجتماعی صورت می‌پذیرد. طبق این نظریه‌ها، جوانانی که از انواع و اقسام فرهنگ جوانان طرفداری می‌کنند ممکن است تحت تأثیر نیازهای دوره‌ی زندگی جوانی (شکل‌گیری هویت، خوداتکایی، آزمایش‌های اجتماعی روانی، پیوندهای رفاقت و دوستی) و یا ویژگی‌های شخصیتی (میل به شکستن پیوندهای مرسوم، مبادرت به رفتارهای پرمخاطره، عدم کنترل محرک‌ها و امیال، تضادهای شخصی) باشند و چون تصور می‌کنند در صورت پیوستن به فعالیت‌های گروه‌های همالان و برخورداری از گروه‌های مرجعی که پشتیبان ارزش‌ها و اهداف آن‌ها باشد، امتیازهای‌شان بیش از ضررشان خواهد بود.
نتایجی که از پژوهش درباره‌ی فرهنگ‌های جوانان به دست می‌آید ممکن است تاحدی تحت تأثیر روش‌های پژوهش قرار گیرد. مثلاً پیمایش‌های چندفرهنگی در مورد جوانان نشان می‌دهد که اکثر جوانان پشتیبان ارزش‌های جامعه‌ی خود هستند، در حالی که پژوهش‌های مشاهده‌ای و مصاحبه‌ای درباره‌ی گروه‌های خاص و معین جوانان احتمالاً حکایت از وجود نارضایتی همراه با تقاضاهای مبرم و بسیار فعال جوانان برای تغییر اجتماعی خواهد داشت (Broungart and Braungart, 1986; Dornbusch, 1989). پژوهش‌های تجربی درباره‌ی فرهنگ جوانان می‌تواند از استراتژی‌های پژوهشی متعددی بهره گیرد: استفاده از روش‌شناسی کمّی و کیفی؛ استفاده از سطح تحلیل تاریخی، اجتماعی، گروهی و فردی؛ و استفاده از طرح‌های تطبیقی (چندفرهنگی، تاریخی، بین گروهی و درون‌گروهی).
با این که بعضی از دانشمندان علوم اجتماعی شکل‌گیری فرهنگ‌های جوانان را نشان دهنده‌ی «ناکامی در اجتماعی شدن بزرگسالی» تفسیر می‌کنند، بعضی دیگر معتقدند که شکل‌های گوناگون فرهنگ جوانان نشانه‌ی عدم رضایت آن‌ها از وضع موجود و میل آن‌ها به خلق دنیایی بهتر (یا دست کم متفاوت) برای نسل خویش است. هر تفسیری که داشته باشیم، توافق عمومی وجود دارد که فرهنگ‌های جوانان نشان دهنده‌ی نیرویی برای تغییر است و از جامعه‌ی مدرن تأثیر می‌پذیرد و تأثیر مهمی نیز بر آن می‌گذارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. sjubgeads، گروهی از جوانان بریتانیا که سرخود را می‌تراشند، شلوار تنگ و چکمه می‌پوشند و اهل درگیری و خشونت هستند. -م.
2. Rockers، گروهی از جوانان بریتانیا که در دهه‌ی 1960 که کت چرمی می‌پوشیدند و به موتورسیکلت و موسیقی راک علاقه داشتند.- م.
3. Yippie، گروهی از جوانان که در 1968 در امریکا به عنوان مبارزان رادیکال دورهم جمع شده بودند.-م.

منبع مقاله :
آوتویت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، مترجم: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول