اسلام شناسی در گرجستان

نويسنده: ناني گلوواني
مترجم: سيد حسين طباطبايي

مقدمه

قفقاز را به سبب تنوع و تكثر اقوام، مليت ها و زبان ها آكواريوم اقوام در جهان مي خوانند و در اين ميان جمهوري گرجستان به عنوان يكي از مهم ترين كشورهاي جنوب قفقاز از نظر تنوع قومي، نژادي و زباني موقعيتي ويژه و منحصر به فرد دارد.
با صرف نظر از برخي تحركات قوم گرايانه ساليان آغازين استقلال جمهوري گرجستان، همزيستي مسالمت آميز شمار متعددي از پيروان اديان و مذاهب در اين كشور كوچك اما مهم و داري موقعيت خاص ژئواستراتژيك، اين كشور را به آيينه اي تمام نما از تسامح و رواداري مذهبي نيز مبدل ساخته است.اگر آذري ها و ارمني ها به عنوان دو اقليت بزرگ قومي گرجستان تعاملي تقريبا روادارانه در گرجستان دارند به نحوي كه برخي آن را با توجه به مناقشه ديرپاي قره باغ بين ارمنستان و آذربايجان جالب توجه مي دانند، از آن سو مسيحيان، يهوديان، مسلمانان ( اعم از شيعه و سني ) و حتي پيروان برخي از كيش هاي پاگانيسم در محدوده جغرافيايي كه گرجستان نام دارد نمونه اي از جامعه اي متساهل و متسامح پديد آورده اند.
موقعيت خاص جغرافيايي گرجستان كه آن را در تعامل و ارتباط مستمر با جهان اسلام قرار داده است و نيز حضور جمعيت قابل ملاحظه مسلمان در اين كشور، مطالعه و پژوهش پيرامون اسلام و مسلمانان را وحهه همت مراكز پژوهشي و تحقيقاتي گرجي قرار داده است كه حاصل اين پژوهش ها در حجم نسبتا مبسوط كتب، مقالات، پايان نامه هاي دانشگاهي و رساله هاي پژوهشي متجلي مي باشد.
مقاله اي كه برگردان آن را ملاحظه مي فرمائيد به قلم يكي از صاحبنظران گرجي تاريخ خاورميانه به رشته تحرير درآمده و درآن به اجمال مجموعه تحقيقات و مطالعات صورت گرفته در گرجستان كه ذيل عنوان اسلام شناسي قابل طرح مي باشد، معرفي گرديده است.
ريشه دار بودن سنت شرق شناسي در جمهوري هاي شوروي سابق از جمله گرجستان و خصوصيت ويژه آكادميك اين دسته از مطالعات كه متاثر از تحليل هاي دقيق و جزء نگرانه ي تاريخي است، ترجمه برخي از پژوهش هاي انجام شده در اين حوزه را براي بهره برداري مراكز تحقيقاتي كشور مفيد و حتي ضروري مي سازد.
بديهي است اين گزارش بر اساس شناخت مولف از آموزه هاي اسلامي تنظيم شده و مسلما از پيش فرض ها و برداشت هاي خاص وي نيز بي تاثير نيست.از اين رو برگردان اين اثر به معناي تائيد تمام مدعيات آن نبوده و هدف افزودن منابع بيشنتر براي بهره برداري مراكز مربوطه مي باشد.
اميد كه برگردان اين مقاله، گامي باشد هرچند كوچك در معرفي پتانسيل هاي قابل توجه و مهم پژوهشي در قفقاز جنوبي به ويژه در عرصه اي مهم همچون اسلام شناسي.

اسلام شناسي در گرجستان

گرجستان مسيحي از اوان قرون وسطي همواره ارتباطات و مواجهات چشمگيري با جهان اسلام داشته است. ارتباط با جهان اسلام مستلزم آگاهي از اسلام و عناصر اسلامي كه نقش مهمي در روابط بين الملل امروز دارد، مي باشد. مصالح و منافع ژئوپولتيك گرجستان، جوامع اسلامي موجود در گرجستان، عنصر افزايش تاثير اسلام بر فرآيندهاي سياسي - مذهبي جهان و رشد هويت ديني شهروندان مسلمان كشورهاي شوروي سابق همه و همه عامل مشوق محققان گرجي تاريخ اسلام مي باشد.در مطالعات تاريخي اتحاد شوروي و متعاقب آن در گرجستان شوروي و در شرايط سانسور ايدئولوژيك ، قرآن و ديگر منابع فقه اسلامي مورد مطالعه قرار نمي گرفت. از اين رو در طي سال هاي متمادي، اسلام شناسي گرجي و به ويژه منشورات مربوط به موضوعات ديني، برآورنده نيازهاي تبليغات ضد ديني بوده و بر اساس رويكردي منفي و ساده انگارانه به اسلام شكل گرفته بود. هرچند در سالهاي دهه 60 و 70 قرن 20 ميلادي پروژه هايي ذيل عنوان "بقاياي فكر ديني و راه هاي مقابله با آن " تعريف گرديد اما در همان زمان محققان مسائل تاريخي خاورنزديك در قرون ميانه، رويكردي جدي به انواع ديگري از اسلام شناسي داشتند.
مراكز اصلي مطالعات اسلامي در گرجستان انستيتو شرق شناسي ج.تسرتلي و دانشگاه دولتي جاواخيشويلي گرجستان مي باشد. در دوره هاي مختلف متخصصين متعددي در تاريخ اعراب، ايران و تركيه در دپارتمان تاريخ شرق شناسي تحت نظارت و راهنمايي مستقيم و.گاباشويلي مدير اين دپارتمان تربيت شده اند. و.گابشويلي در باره موضوعات فرهنگي خاور نزديك در قرون ميانه مطالعه و تحقيق مي كرد. او اين فرهنگ را به ادوار مختلف تقسيم مي كرد.اين دانشمند اولين دوره توسعه فرهنگ خاور نزديك را دوره تاريخي بين هفتم تا دهم ميلادي( و نه ششم تا دهم) تلقي مي كرد چرا كه وي شكل گيري و توسعه اين فرهنگ را متاثر و مرتبط با اسلام مي انگاشت. علاوه بر اين بايد توجه داشت كه بر خلاف شرق شناسان اروپايي، و.گاباشويلي از اصطلاح "فرهنگ اسلامي " و فرهنگ عربي " به تناسب استفاده مي كند. و در قرون 11 و 12 ميلادي مفهوم فرهنگ " اعراب مسلمان " جاي خود را به فرهنگ " ايرانيان مسلمان " مي دهد كه همچنان مفهومي مشروط و مقيد مي باشد. بعدها فارس ها يا ايرانيان به اصطلاح عامي براي اطلاق بر محمدي ها ( مسلمانان) تبديل مي شود . [1]اين محقق ارتباط دروني بين آوارگان موسوم به ايرون ها را با جنبش اسماعيليه مورد مطالعه قرار دادو به اين موضوع توجه كرد كه ايرون ها به تناوب فرقه هايي مذهبي (ايرون هاي سني و شيعه ) تشكيل داده اند. و.گاباشويلي همچنين سياست مذهبي ايران در قبال كارتلي(گرجستان) را مورد مطالعه و پژوهش قرار داد.و.گاباشويلي دامنه پژوهش هاي خود را به مطالعه شهرهاي خاور نزديك در قرون وسطي گسترش داد و شمار زيادي از دانشجويان خود را در اين پژوهش ها وارد كرد كه آن ها در اين حوزه هاي تحقيقي همچنين برخي از ساختارهاي مدني اسلامي را مورد مطالعه و تحقيق قرار دادند.
ترجمه اي جزئي از منابع عربي، در "مجموعه مقالات " ل.ناديرادزه وارد شد كه همچنان به عنوان مبناي مطالعه در مورد سيستم مالياتي مسلمانان مورد استفاده پژوهشگران مي باشد.
موضوعات ديگري از تاريخ اسلام نيز در مقالات اي.سيخاروليدزه،او.تسكيتيشويلي و ج.جاپاريدزه شرق شناسان گرجي مورد مطالعه قرار مي گرفت: بر اساس تحقيقات آن ها در منابع فارسي و عربي چهره هايي پيدا شدند كه "نيسباالتفليس" مي پوشيدند و از اين رو در يك دوره از زندگي خود به تفليس مرتبط بودند.[2]ديگر موضوعات تاريخ اسلام نيز در مطالعات شرق شناسي متعددي كه بر روي ماهيت هاي متفاوت روابط گرجي ها و شرقي ها كار مي كردند مورد بحث قرار مي گرفت. پروفسور ك.كوتسيا با عوامل مذهبي در روابط بين ايران و گرجستان سرو كار داشت.[3] در پژوهشي كه توسط گ.برادزه انجام شده است نقل قولي از يك حديث شيعي وجود دارد كه منتسب به امام جعفر صادق (متوفي در سال 765) بوده و تفليس را يكي از سه شهر برگزيده و متمايز از سوي خداوند (كوفه، قم، تفليس ) معرفي مي نمايد.متن اين حديث دليلي بر مشهوريت و اعتبار اين شهر در جهان اسلام قرون وسطي به ويژه در حلقه هاي شيعي مي باشد. [4] اين محقق همچنين اطلاعات مربوط به ارتباط راه آهن ماوراء قفقاز و اعتاب مقدسه اسلامي در قرن 19 را بررسي و تحليل مي نمايد.[5]
در دهه 80 قرن بيستم آموزش متخصصان در تاريخ اسلام آغاز شد. در سال1987 مگي مترولي از تز نامزدي علوم خود در مورد جامعه دروزي دفاع كرده وكتابي تحت همين عنوان منتشر ساخت. [6]
اين كتاب شكل گيري جنبش الدروزيه را با تاكيد بر روي فرآيند تثبيت و قوام جامعه دروزي مورد بررسي قرار مي دهد. اين كتاب مبتني بر منابع عربي و اروپايي است. [7]موضوع پايان نامه گ.سانيكيدزه " بنيانگذاري دولت اسلامي در ايران در خلال قرون دهم و يازدهم ميلادي " بود كه در سال 1990 با هدايت ل.ناديرادزه انجام پذيرفت. در اين تز، توجه اصلي بر روي بررسي عوامل مقوم و معين در جنبش اسلامي متمركز مي باشد.ضمن اين كه مساله امامت نزاري ها و دكترين نزاري در اين پايان نامه مورد بحث قرار گرفته است.
عنوان تز نامزدي علوم م.واختانگادزه " برخي ويژگي هاي اسلام اوليه " بود كه در سال 1990 با راهنمايي ت.ناديرادزه انجام پذيرفت. وي در اين پژوهش موضوعات ذيل را مورد بحث قرار داده است: جامعه مسلمانان مدينه و روابط آن با جامعه پيش از اسلام (جاهلي ) عرب،تاسيس اولين دولت اسلامي، ماليات هاي مسلمانان در نخستين جامعه اسلامي.
در سال 1994 گ.جاپاريدزه از تز دكتراي خود با عنوان "گرجستان و خاور نزديك اسلامي در قرن 12 تا ثلث اول قرن 13 " دفاع كرد كه اين تز به صورت تحقيقي جداگانه چاپ و منتشر شد.[8]اين پژوهش كه مبتني بر منابع دست اول به زبان هاي گرجي،ارمني،عربي و ديگر زبان هاست جنبه هاي سياسي روابط بين پادشاهي گرجستان و جهان اسلام (امپراطوري بزرگ سلجوقي، سلاطين سلجوقي عراق و خان نشين هاي ترك كه در شمال بين النهرين و ارمنستان حاكم شده بودند، سلسله ايوبي و روم ) در قرن 12 تا ثلث اول قرن 13 را مورد بحث و بررسي قرار مي دهد.علاوه بر اين مسائل مربوط به تقابل ايدئولوژيك گرجستان مسيحي و جهان اسلام و سياست متساهل داويد چهارم موسوم به داويد سازنده( 1125-1089 ) و جانشينانش در قبال پيروان ديگر اديان آسماني از جمله مسلمانان كه به همزيستي مسالمت آميز پيروان دو دين مختلف در پادشاهي گرجستان منجر شده بود مورد واكاوي قرار گرفته است. بسياري از فعاليت هاي پژوهشي گ.جاپاريدزه به مساله تاريخ و فرهنگ اسلام اختصاص يافته است.
به رهبري آكادميسين تاماز گامكرليدزه كار بر روي پروژه علمي - تحقيقاتي " گرجي ها و نظام هاي ديني خاور نزديك " در انستيتو شرق شناسي انجام گرفته است. اين كار در چهارچوب برنامه پژوهشي "مركز بين المللي تحقيق در روابط شرق - غرب " كه در ذيل انستيتو شرق شناسي گ.تسرتلي بنياگذاري شده است انجام پذيرفته است.اين پروژه به بخش هاي مختلف تقسيم شده است. يكي از اين بخش ها مربوط به اسلام و مسائل پيرامون آن است. اين بخش شامل موضوعات اسلام شناسي و همچنين تحقيقات در مورد جنبه هاي سياسي - ايدئولوژيك و فرهنگي روابط تاريخي گرجي ها و جهان اسلام مي شود. پژوهش هاي انجام شده در اين زمينه منجر به تدوين منبعي داتره المعارفي گرديد.[9]
اين منبع مرجع شامل 450 مقاله است كه به صورت الفبايي مرتب شده و در مورد اسلام معاصر و كلاسيك مي باشد. ديدگاه ها و نظريات اساسي اسلام، اصطلاحات، اسامي، مكاتب، فرقه ها و جوامع مختلف اسلامي در اين مجموعه معرفي شده اند. علاوه بر اين در اين دائره المعارف به تعاملات چند قرنه گرجستان با جهان اسلام توجه شده، زواياي تاريك آن آشكار گرديده و هرجا كه ممكن بوده است منابع و مطالب گرجي عرضه شده است. اين كتاب مرجع، دولت اسلامي و چهره هاي سياسي مرتبط با گرجستان را در اين دولت معرفي مي نمايد..كتاب مرجع فوق منضم به اطلاعاتي در مورد كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي و جدول وقايع نگاري رويدادهاي مهم در تاريخ اسلام و روابط بين گرجستان و جهان اسلام مي باشد.
مركز بين المللي تحقيق در روابط شرق - غرب كه موسسه اي غير دولتي است پژوهش هاي متفاوت و پرشماري در موضوعات ارتباطات عام شرق - غرب را سازماندهي كرده است كه عمدتا متمركز بر موضوعات مذهبي و قومي - ژئوپولتيك منطقه قفقاز مي باشد. اين مركز پژوهش گئورگي سانيكيدزه با عنوان اسلام و مسلمانان در گرجستان كنوني را به چاپ رسانده است. [10]نويسنده در اين اثر تاريخ و موقعيت فعلي اسلام و مسلمانان در گرجستان، جنبه هاي ويژه ترويج اسلام در گرجستان، جايگاه و نقش اسلام در كشوري با اكثريت مسيحي، روابط مسلمانان - مسيحيان، گروه هاي قومي متفاوت در بين گرجيان مسلمان و برخي عادات و عقايد مذهبي آنان، روابط شيعيان و اهل سنت در گرجستان، روابط گرجستان با جهان اسلام و جايگاه مذهب در اين روابط (تاريخ و وضعيت فعلي )، فرآيند جهاني سازي، اسلام و قفقاز را مورد بررسي و مطالعه قرار داده است. كتاب مبتني بر منابع تاريخي، منابع آرشيوي، مطالعات ميداني در مناطق مسلمان نشين گرجستان و پرسشنامه هاي جامعه شناختي مي باشد. گ.سانيكيدزه علاوه بر اين مقالات متعددي در همين موضوع در خارج از گرجستان منتشر نموده است.[11]مقاله اسلام و مسلمانان در گرجستان امروز بر آداب و مناسك مسلمانان در گرجستان فعلي متمركز مي باشد. در اين مقاله روابط بين مسلمانان و ديگر گروه هاي مذهبي، تاثير مذهب بر زندگي روزمره در گرجستان، رابطه بين هويت ملي و مذهبي و تنش هاي بين طرفداران گونه هاي متساهل اسلام كه به طور سنتي در گرجستان به آن عمل مي شده است و گونه هاي موسوم به خالص و سلفي كه نوعا و نه الزاما بصورت دقيق، به وهابيت در دوران شوروي بازمي گردد مطالعه و واكاوي گرديده است.
در سال 2005 گ. سانيكيدزه رساله اي با عنوان تشيع و دولت در ايران منتشر ساخت. نويسنده در اين رساله تاريخ تطور مذهب شيعه اثني عشري را در دوره هاي ذيل مورد بررسي قرار داده است: در دوران امامان دوازده گانه، دوران گسترش از آغاز عصر تعامل فرهنگي جامعه اسلامي تا هجوم مغول، دوران صفويه و از دوران صفوي تا به امروز.
مهراب تيكادزه در سال 2003 از تز دكتراي خود با عنوان " غلبه ترك هاي عثماني در سوريه و موسسات اسلامي (محافظه كاري و نشانه هايي از تطور) " دفاع كرد.وي در فصول مختلف پژوهش خود نخبگان ديني اسلامي در ساختار اجتماعي سوريه در زمان غلبه عثماني ها را مورد مطالعه قرار داده و جايگاه و عملكرد مفتيان را در قرون شانزدهم تا هجدهم نشان داده است. بنا بر ادعاي مولف نمايندگان سازمان ها و موسسات مذهبي يا روشنفكران اسلامي علاقه اي به در گير شدن در روند تغييرات بنيادي نداشتند ولي به منظور حفظ ثبات اجتماعي از تحركات اصلاح گرايانه طرفداري مي كردند. ويژگي محافظه كارانه رژيم عثماني قبل از تنظيمات مانع تداوم يا پيشرفت فرايندهاي تطورگرا بود. مقالات متعددي در موضوعات مربوط به اين تز در بولتن هاي علمي و نشريات منتشر شده اند.[12]
حوزه پژوهش ناني گلوواني تاريخ اسلام و اسلام و جنسيت در جهان عرب است. ن.گلوواني در سال 2005 در تفليس، رساله اي به زبان گرجي با عنوان زن در اسلام در قرون 7 تا 10 ميلادي منتشر كرد. اين پژوهش نقش مذهبي،اجتماعي، اقتصادي و سياسي زنان در اسلام را در سرفصل ها ي: وضعيت زنان در دوران پيش از اسلام، مشاركت زنان در حيات مذهبي جامعه اسلامي، زن در قرآن و حديث، حضرت مريم - زن ايده آل قرآني به عنوان زمينه مشترك گفتگوي بين مسلمانان و مسيحيان، جايگاه حقيقي زن در جامعه اسلامي، حقوق(ازدواج، طلاق، ارث و تحصيل ) و وظايف زنان بر مبناي متون مذهبي، مورد مطالعه قرار داده و آن ها را در شيوه اي نوين همانند پديده هاي تاريخي، اجتماعي و فرهنگي از نظر گذرانده است. اين پژوهش توجه ويژه اي به ارتباط بين زنان و حكومت معطوف داشته است زيرا اين مساله در حال حاضر در بين مسلمانان مشرق زمين بسيار ملموس بوده و مستلزم اصلاح و تجديد نظر در مسائل اساسي بسياري مي باشد.
در حوزه تحقيقات و پژوهش هاي قرآني، مطالعات زبان عربي قدري در گسترش اسلام شناسي موثر بوده است. در سال 1977 آپولون سيلاگادزه تعدادي از آيات قرآن را ترجمه كرد. [13] با هدايت و راهنمايي او تعدادي موضوع و تزدر اين زمينه مطرح و دفاع گرديد. در سال 1990 نانا ارگمليدزه از تز نامزدي علوم خود با عنوان ساختار موزون قرآن با راهنمايي آ.سيلاگادزه دفاع كرد. مولف در پژوهش خود آيات موزون قرآن به سبك سجع را مورد تجزيه و تحليل قرار داده بود.
گئورگي لوبژانيدزه در سال 2004 از تز نامزدي علوم خود با عنوان "مسيح و مريم در قرآن "تحت نظر و راهنمايي آ.سيلاگادزه دفاع كرد.وي در تحقيق خود توصيف قرآني عيسي مسيح را با مقايسه آن با فهم مسيحي از آن ارائه داده و همزمان با آن تحليل موفقي از اين تفاوت تصاوير از عيسي مسيح كه در ارتباط با چهارچوب كلامي قرآن كريم قابل دريافت مي باشد ارائه مي دهد.لوبژانيدزه در پژوهش خود مفهوم عيسي مسيح و مريم عذرا در قرآن كريم را همراه با ديدگاه هاي متكلمين مسلمان در دوران هاي بعدي به دقت مورد بررسي و تحليل قرار مي دهد. در اين تحقيق پديده عيسي مسيح و مريم در قرآن از طريق سيستماتيزه كردن عناصر داستاني و روايي مرتبط با اين شخصيت ها كه به سهم خود ما را قادر به رمزگشايي از آنها به عنوان سمبول هاي ادراكي مشتق از روايت هاي فوق مي سازد، مورد مطالعه قرار مي گيرند. گ.لوبژانيدزه همچنين تعدادي مقاله علمي در موضوع تز خود منتشر كرده است. كار مهم گ.لوبژانيدزه در حوزه اسلام شناسي در گرجستان ترجمه گرجي قرآن با تفسير و توضيحات مي باشد.[14]
دو دانشجوي تحصيلات تكميلي ديگر براي دريافت رتبه نامزدي علوم از تز خود تحت نظر و راهنمايي گئورگي سانيكيدزه دفاع كرده اند. موضوع تز تيناتين كاروسانيدزه " بنياد گرايي اسلامي در مصر معاصر: استراتژي اخوان المسلمين و سازمان هاي تندرو اسلامي " بود. دفاع از اين تز در سال 2006 صورت پذيرفت. اين پژوهش اولين فعاليت در اين زمينه در حوزه تاريخ پژوهي گرجستان محسوب مي گردد كه تاريخ و روند توسعه بنيادگرايي اسلامي در مصر معاصر را مورد بررسي قرار داده است. مولف، نامه ها و نوشته هاي حسن البنا و سيد قطب دو ايدئولوژيست عرب را كه در آن ايدئولوژي و ساختار اخوان المسلمين ارائه گرديده، مورد بررسي قرار داده است. اين پژوهش همچنين مبتني بر كتاب يكي از تحت تعقيب ترين تروريست هاي مصر يعني ايمن الظواهري به زبان عربي است كه در آن فعاليت هاي سازمان هاي اسلامگراي تندرو در مصر را توصيف مي نمايد.[15]
عنوان تز نامزدي علوم تامار جاپاريدزه " فرآيند صلح، دولت خودگردان و راديكاليسم اسلامي در فلسطين "(2006) بود.بخش هاي مربوط به حماس اين پژوهش (شكل گيري حماس، رهبري راديكاليسم اسلامي در فلسطين، استراتژي، تاكتيك ها، اهداف، موضع آن در قبال فرآيند صلح و دولت خودگردان فلسطين ) اولين نمونه از تلاش صورت گرفته در حوزه تاريخ پژوهي گرجي براي فهم و شناخت اين سازمان افراطي اسلامي محسوب مي گردد.بخش حماس هم براي اولين بار بود كه به زبان گرجي ترجمه مي شد.نتايج مهم اين پژوهش در ديگر مقالات منتشر شده منعكس گرديده است.
دپارتمان مطالعات آسيايي و آفريقايي دانشگاه دولتي تفليس مقالات و كتاب هاي متعددي در مورد تاريخ اسلام منتشر كرده است. ز.منتشاشويلي چندكتاب در موضوع تاريخ اسلام در قفقاز شمالي به چاپ رسانده است:تجديدحيات اسلام در قفقاز جنوبي و آسياي مركزي، تفليس، 1999، ( به روسي ) و اسلام در قفقاز شمالي، تفليس، 2006 ( به گرجي ). مولف در آثار خود يادآور مي شود كه پديده تجديد حيات اسلام در قفقاز متاثر از همه پيچيدگي هاي تاريخي، فرهنگي، جغرافيايي، ويژگي و تاريخ ترويج اسلام و مسيحيت، دسترسي به عناصر پيش از دوران وحدانيت در باورهاي مردم، زمينه هاي معنوي و روحاني پيش از اسلام و سنن و ارتباطات فرهنگ هاي مختلف اين منطقه مي باشد. به باور وي جنبش بازسازي شده تصوف بر مباني خاص خود قرار دارد. نويسنده نتيجه مي گيرد كه اسلام در قفقاز شمالي و آسياي مركزي بيش از آن كه خود را در قامت يك اسلام سياسي به نمايش بگذارد به شدت به عنصر مليت وابسته است.
محققين اين دپارتمان همچنين مقالات متعددي پيرامون بنيادگرايي اسلامي در جهان معاصر عرب منتشر كرده اند.
منشورات فوق الذكر در برگيرنده برخي از مهم ترين ديدگاه ها بوده و بي ترديد توان آن را دارند كه به سهم خود در فرآيند عام و عملي گفتگوي بين فرهنگ ها به كار گرفته شوند.

پی نوشت:

[1] - فرهنگ شرق شناسي، مجموعه مقالات به زبان گرجي، تفليس، 1980
[2] - اي.سيخاروليدزه، اخبار الساماني در باره گرجستان در: منابع شرق شناسي در تاريخ گرجستان، I،تفليس،1976، صص 53-43 (به زبان گرجي )، او.سكيتيشويلي: در باره روابط فرهنگي اعراب و گرجيان ( در قرون 10 تا 11)، در: ماتسنه ن مجم.عه مقالات در تاريخ، باستانشناسي، قوم شناسي و تاريخ هنر، شماره 4، تفليس، 1980، صص 113-102، ( به زبان گرجي )، گ.جاپاريدزه، اقتباس مسلمانان از نيسابا التفليس در سده هاي 8 تا 9 در: ماتسنه: مجموعه مقالات در زبان و ادبيات، شماره 4، تفليس، 1989، صص 88-77 ( به گرجي )، و نيز اقتباس مسلمانان از نيسابا التفليس در سده هاي 8 تا 9 در: ماتسنه: مجموعه مقالات در زبان و ادبيات، شماره 1، تفليس، 1990، صص 78-65 ( به زبان گرجي )
[3] - غلبه اسلام شيعي در ايران (در قرن 16 ميلادي) در: جيوي جوردانيا - 90، مجموعه مقالات، تفليس، 2001، صص 138-128(به زبان گرجي )، ايضا در جنبه مذهبي مناسبات بين ايران صفوي و گرجستان شرقي ، در دديكاتيو: تحقيقات تاريخي - فلسفي، تفليس، 2001، صص 378-350 (به زبان گرجي )
[4] - گ. برادزه، تاريخ تفليس قرون وسطي (در مورد يك سنت شيعي ) در: گزيده مقالات خاور نزديك، تفليس، 1980، صص 60-54 ( به زبان گرجي ).
[5] - گ.برادزه، راه آهن ماوراي قفقاز و اعتاب مقدسه مسلمين در: تفليس در قرن 19، تفليس، 2003 ( به زبان انگليسي)
[6] - م. مترولي، جامعه دروزي(منشاء، تاسيس و فرايند تحكيم و تثبيت آن )، تفليس، 1987، ( به زبان گرجي )
[7] - نگاه كنيد به: مگي مرتولي، مساله اسلامي سازي دوباره، (15 صفحه )، تفليس، 1999،_به زبان گرجي ) و ايضا: صهيونيسم جديد: در مورد تاريخ جديد و معاصر خاورنزديك و ميانه،تفليس، 2004، صص 52-42 ( به زبان گرجي )
[8] - گ.جاپارادزه، گرجستان و جهان اسلام در قرن 12 تا ثلث اول قرن 13، تفليس، 1996، (به زبان گرجي )
[9] - اسلام. مرجع دائره المعارفي، تدوين: گ.جاپاريدزه، ك.كوتسيا، م.مارتولي، گ.سانيكيدزه و م.سوانيدزه. تحت نظارت و با مقدمه گوتجا جاپاريدزه، ويراسته گ.برادزه، تفليس، 1999، (به زبان گرجي)
[10] - گ.سانيكيدزه، اسلام و مسلمانان در گرجستان امروز، تفليس، 1999،( به زبان گرجي)
[11] - گ.سانيكيدزه و اي.و. والكر: اسلام و مناسك اسلامي در گرجستان، بركلي، كاليفرنيا، 2004،( به زبان انگليسي )
[12] - م.تيكادزه، چكيده رساله،تفليس، 2003 ؤ ايضا محاكمه و نقش كادي در سوريه (قرن 18) در: خاور نزديك و گرجستان، جلد سوم، تفليس، 2002، صص 118-111 ( به زبان گرجي ) و نيز نخبگان مذهبي مسلمان در ساختار اجتماعي سوريه در عصر استيلاي عثماني در: خاور نزديك و گرجستان، جلد 3، تفليس، 2002، صص 220-214 (به زبان گرجي)
[13] - آ.سيلاگادزه، قرآن در: آرماغاني، جلد 1، 1977،صص 425-420، ايضا مساله آيات شعرگون قرآن در: فعاليت هاي دانشگاه دولتي تفليس، شماره 290، تفليس، 1989، صص 10-5 ( به زبان گرجي ) و نيز" معناي واژه مسلمان در قرآن " در: مجموعه مقالات اولين كنفرانس علمي فرهنگ و زبان هاي شرقي (27-23 نوامبر)، مسكو، 2007، صص 83-81، ( به زبان روسي )
[14] - قرآن. ترجمه از عربي به گرجي با مقدمه و توضيحات، گئورگي لوبژانيدزه، تفليس، 2006
[15] - در سال 2008 وي تحقيق خود را منتشر ساخت. ت.كاروسينادزه، بنياد گرايي اسلامي در مصر معاصر: استراتژي اخوان المسلمين و سازمان هاي تندرو اسلامي، تفليس، 2008 ( به زبان گرجي )