نقش نماز در آرامش رواني خانواده(قسمت اول)
نقش نماز در آرامش رواني خانواده(قسمت اول)
نقش نماز در آرامش رواني خانواده(قسمت اول)
نويسنده: دكتر محسن ايماني
آيه شريفه حكايت از آن دارد كه با ياد خدا دلها آرامش ميگيرد. دل پايگاه نفس آدمي است و آنگاه كه دل آرام گيرد، نفس انسان نيز اطمينان مييابد. پس براي داشتن دلي آرام و قلبي مطمئن بايد به ذكر باري تعالي پرداخت. ذكر اكبر خدا نيز نماز است و قرآن ميفرمايد: نتيجه آن كه چون گويندگان ذكر الهي كه دل هايي آرام و نفوسي مطمئن دارند، گرد هم آيند و خانوادهاي را شكل بخشند، آن خانواده از آرامش برخوردار است و در خانه آرام، صفا و صميميت موج ميزند و مالامال از نور خداست.
نماز خواندن و انجام عبادت، براي نمازگزار آرامش رواني پديد ميآورد و دل مؤمن را امنيت ميبخشد، آن هايي كه توفيق بيشتري در برگزاري نماز داشتهاند، به آرامش بيشتري نيز دست يافتهاند. يعني آنها كه علاوه بر انجام فرايض مبادرت به خواندن نوافل نيز نمودهاند، در بررسيهاي موردي آرامش بيشتري را گزارش كردهاند و همين باعث شده تا ديگران را نيز به انجام نوافل توصيه كنند. سخن چنين كساني اين است كه:
آنان حلاوت عبادت خالص در شب و رازگويي با خداوند عالميان را دريافتهاند، چرا كه شب فرصتي مناسبتر براي عبادت بي رياست. قرآن ميفرمايد: پس فقط صاحبان خلوص و عاشقان عبادت خدا، شيريني راز و نياز با او را درمييابند و ميتوان گفت:
شرح اين واقعه را مرغ سحر داند و بس تو چه داني كه شب سوختگان چون گذرد
پس برگزاري نماز به طور مداوم و محافظت بر آن، رمز دست يافتن به آرامش رواني است. اينك به اختصار برخي از نقش هايي كه نماز در آرامش رواني دارد، مرور ميكنيم:
نماز آدمي را از فحشا و منكرات باز ميدارد. شرب خمر، مستي، غفلت و ديگر گناهان و آلودگيها در پرتو نماز محو و نابود ميشوند. با حذف گناهان فضاي روح و روان انسان پاك و مصفّا ميشود و در نتيجه آرامش و اعتماد به نفس به دست ميآيد. نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبي كه در آن تاريكي گناه نباشد از آرامش و اطمينان و صفا لبريز ميشود. چنان كه پيامبر فرموده انساني كه نمازهاي پنجگانه را به جاي ميآورد، مانند آن است كه در رودي پنج بار شنا كرده و از آلودگيها به در آمده است. پس نماز مانع ابتلا به آلودگي و گناهان است و نيز به سبكي بار گناه آدمي ميانجامد. زيرا قرآن ميفرمايد: به درستي نيكيها، بديها و گناهان را ميزدايند و از بين ميبرند و نماز يكي از برترين حسنات است.
پس اگر احساس گناه را عامل ايجاد اضطراب و نا امني بدانيم و گناه نكردن و يا انجام عملي را كه گناه و احساس گناه را تخفيف بدهد وسيله ايجاد مانع انجام گناه ميگردد و اگر فردي گناهي را مرتكب شده انجام نماز كه يكي از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفيف ميدهد و آدمي در اثر عدم انجام گناه و يا داشتن احساس تخفيف گناه آرامش پيدا ميكند، ميتوان نتيجه گرفت كه به اين دليل نماز عامل مهمي در جهت دست يافتن به آرامش رواني است و چون اين امر در خانه رخ دهد، و يكايك اعضاي خانواده نمازگزار باشند، همگي با هم آرامش رواني را در خانه به ارمغان ميآورند و در پناه آن با موفقيت زندگي ميكنند. زيرا احساس گناه در همه آنان كاهش مييابد.
امروزه كه مسأله بزهكاري و بويژه بزهكاريهاي نوجوانان در سراسر جهان، ذهن انديشه وران را به خود معطوف نموده است، اگر بتوانيم فرهنگ خواندن نماز را گسترش دهيم ميتوانيم مانع بروز بزهكاريها شده و يا آنها را به ميزان قابل توجهي كاهش دهيم. تجارب نگارنده در كانون اصلاح و تربيت تهران نيز حاكي از آن است كه در ميان بزهكاراني كه در كانون حضور مييافتند، نوجوانان نمازگزار كمتر بودند. پس با توجه دادن نوجوانان و ديگر اعضاي خانواده به نماز، تحقق بخشيدن به خانوادهاي بسامان را زمينه سازي نماييم. چرا كه با عدم ارتكاب جرم توسط اعضاي خانواده، آرامش بر آن حكمفرما ميشود. و ديگر كسي نگران ارتكاب جرم توسط ديگري نيست و از عاقبت بد ديگري نميهراسد. زيرا كه نماز آنان را از فرجام بد مصون داشته است.
انسان مؤمن به هنگام نماز سخن از خداي واحد و يگانه به ميان ميآورد، او را اللّه خطاب ميكند و رب عالميان مينامد. (آيه قل هو اللّه احد به نحو بارزي حكايت از وحدت باري دارد.) و همين باور داشتن به خداي يگانه، پيام آور وحدتي دروني براي آدمي است. آنچه كه باعث تشتت و تفرقه ميشود، ايمان داشتن به ربّهاي گوناگون است. قرآن ميفرمايد:
ارباب متفرقّون خير ام اللّه الواحد القهّار آيا داشتن ربهاي متفرق خوب است يا ايمان داشتن به خداوند واحدي كه قهار است؟ قرآن وجود خدايي جز خداي يگانه را نفي ميكند و ميفرمايد: و بر فرض محال اگر چنين ميشد فساد درون آدمي را نيز به علت تعدد الهه در بر ميگرفت و آنان كه اكنون، به وجود ارباب متفرق قائلند، از وحدت دروني بي بهره و در شخصيت خود داراي تضاد هستند.
اعضاي خانواده نيز اگر همه با يكديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت دروني دست يابند، در بيرون نيز با يكديگر همگوني و هماهنگي خواهند داشت و اين موجبات آرامش رواني را براي آنان در پي خواهد داشت. زيرا نه با يكديگر تضادي دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلافي جدي خواهند داشت.
سؤال اين است كه چه كساني بيشتر فرزندان را در موقعيت مضاعف قرار ميدهند. آنها كه در درون خويش تضادي دارند و يا آنها كه با ديگري داراي تضاد هستند. نماز، تضادهاي دروني فرد را كاهش ميدهد. زيرا كه به شخصيت فرد وحدت و يكپارچگي ميبخشد و ديگر آن كه افراد وحدت يافته در سايه نماز را با يكديگر منسجم و متحد ميسازد. لذا بين آنها تفرقه و تضادي جدي و عميق وجود ندارد و تعارض مهم هم در خانواده ديده نميشود. در اثر نبود تعارض و يا از بين رفتن آن، كمتر شاهد بروز اضطراب در محيط خانه خواهيم بود. بدين ترتيب امنيت بيروني در محيط خانواده حاصل امنيت دروني اعضاي آن است كه در پرتو انوار الهي ظهور و بروز پيدا ميكند. پس نماز ميتواند وحدت و امنيت دروني و بيروني را فراهم آورد و محيط خانواده را متحد و يكپارچه سازد تا همگي به راحتي بتوانند به ريسمان الهي چنگ زنند و متفرق نگردند «و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرقوا». بدين ترتيب ملاحظه ميشود افرادي كه به وحدت دروني دست يافتهاند در وحدت بخشيدن به محيط بيروني (كه يكي از مصداقهاي آن خانواده است) توفيق بيشتري دارند و وحدت در خانواده يكي از رموز آرامش آن است.
قطره درياست اگر با درياست ور نه او قطره و دريا درياست
بدين ترتيب درمييابيم كه آدمي از خويشتن مفهوم بهتري خواهد داشت و تصور وي از خود در مرتبه بالاتري قرار ميگيرد و مفهوم خود در نزد او تعالي مييابد و اين همه موجب افزايش اعتماد به نفس در فرد ميگردد. از سويي خواندن نماز باعث افزايش موفقيتهاي او در زندگي ميشود. زيرا نماز، نقش مددرساني دارد چنان كه قرآن ميفرمايد: استعينوا بالصّبر و الصّلاة از نماز و روزه كمك بجوييد. انسان برخوردار از امدادهاي ناشي از اقامه نماز، فردي موفقتر است و موفقيتهاي روز افزون، اعتماد به نفس و افزايش آن را در پي دارد و نماز گزاران پيوسته اميدوار به امدادهاي الهي هستند.
اولياي الهي كه خوب نماز ميخوانند نه ميترسند و نه محزون ميشوند. و آدمي كه نه ميترسد و نه محزون است، از آرايش رواني برخوردار است.
در محيط خانوادهاي كه اعضاي آن نماز را بر پا ميدارند و همگي از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند، فضاي آرامي حاكم است و اعتماد به نفس يكديگر را تقويت مينمايند. آنان همچون ظروف مرتبطي هستند كه به هنگام برداشتن آب از يكي از آن ظرفها، ظرفهاي ديگر جاي خالي آن را پر ميكنند، با اين تفاوت كه در اينجا، اعتماد به نفس خود آنان كاهش نمييابد. در حالي كه وقتي ظرفهاي مرتبط، جاي خالي شده آب ظرفي را پر ميكنند، از ميزان كمتري از آب برخوردار ميشوند.
آنها شكرانه بازوي توانا را به گرفتن دست ناتوان ميدانند و دست افتادگان را به هنگام ايستادن ميگيرند و بدين ترتيب آنها كه از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند، در محيط خانواده، زمينه افزايش اعتماد به نفس را در ديگر اعضاي خانواده فراهم ميكنند تا آنها هر چه بيشتر استعدادهاي خويش را به كار گيرند و به درجه بالاتري از شناخت معبود و عبادت دست يابند و به خود شكوفايي برسند، به نحوي كه همه استعدادها و تواناييهاي خويش براي عبادت خدا را به فعليت برسانند. نماز در اين راه نقش مدد رساني را بر عهده دارد. انساني كه به خود شكوفايي رسيده از آرامش بيشتري برخوردار است. اولياي الهي مصداق بارز چنين حالتي هستند، زيرا توانستهاند همه توان خويش را در راه عبادت معبود به كار گيرند.
منبع:خانواده و نماز
نماز خواندن و انجام عبادت، براي نمازگزار آرامش رواني پديد ميآورد و دل مؤمن را امنيت ميبخشد، آن هايي كه توفيق بيشتري در برگزاري نماز داشتهاند، به آرامش بيشتري نيز دست يافتهاند. يعني آنها كه علاوه بر انجام فرايض مبادرت به خواندن نوافل نيز نمودهاند، در بررسيهاي موردي آرامش بيشتري را گزارش كردهاند و همين باعث شده تا ديگران را نيز به انجام نوافل توصيه كنند. سخن چنين كساني اين است كه:
آنان حلاوت عبادت خالص در شب و رازگويي با خداوند عالميان را دريافتهاند، چرا كه شب فرصتي مناسبتر براي عبادت بي رياست. قرآن ميفرمايد: پس فقط صاحبان خلوص و عاشقان عبادت خدا، شيريني راز و نياز با او را درمييابند و ميتوان گفت:
شرح اين واقعه را مرغ سحر داند و بس تو چه داني كه شب سوختگان چون گذرد
پس برگزاري نماز به طور مداوم و محافظت بر آن، رمز دست يافتن به آرامش رواني است. اينك به اختصار برخي از نقش هايي كه نماز در آرامش رواني دارد، مرور ميكنيم:
1ـ عدم احساس گناه و يا كاهش آن
نماز آدمي را از فحشا و منكرات باز ميدارد. شرب خمر، مستي، غفلت و ديگر گناهان و آلودگيها در پرتو نماز محو و نابود ميشوند. با حذف گناهان فضاي روح و روان انسان پاك و مصفّا ميشود و در نتيجه آرامش و اعتماد به نفس به دست ميآيد. نماز شستشوگر روان از گناه است و قلبي كه در آن تاريكي گناه نباشد از آرامش و اطمينان و صفا لبريز ميشود. چنان كه پيامبر فرموده انساني كه نمازهاي پنجگانه را به جاي ميآورد، مانند آن است كه در رودي پنج بار شنا كرده و از آلودگيها به در آمده است. پس نماز مانع ابتلا به آلودگي و گناهان است و نيز به سبكي بار گناه آدمي ميانجامد. زيرا قرآن ميفرمايد: به درستي نيكيها، بديها و گناهان را ميزدايند و از بين ميبرند و نماز يكي از برترين حسنات است.
پس اگر احساس گناه را عامل ايجاد اضطراب و نا امني بدانيم و گناه نكردن و يا انجام عملي را كه گناه و احساس گناه را تخفيف بدهد وسيله ايجاد مانع انجام گناه ميگردد و اگر فردي گناهي را مرتكب شده انجام نماز كه يكي از حسنات ممتاز است ـ گناه او را تخفيف ميدهد و آدمي در اثر عدم انجام گناه و يا داشتن احساس تخفيف گناه آرامش پيدا ميكند، ميتوان نتيجه گرفت كه به اين دليل نماز عامل مهمي در جهت دست يافتن به آرامش رواني است و چون اين امر در خانه رخ دهد، و يكايك اعضاي خانواده نمازگزار باشند، همگي با هم آرامش رواني را در خانه به ارمغان ميآورند و در پناه آن با موفقيت زندگي ميكنند. زيرا احساس گناه در همه آنان كاهش مييابد.
امروزه كه مسأله بزهكاري و بويژه بزهكاريهاي نوجوانان در سراسر جهان، ذهن انديشه وران را به خود معطوف نموده است، اگر بتوانيم فرهنگ خواندن نماز را گسترش دهيم ميتوانيم مانع بروز بزهكاريها شده و يا آنها را به ميزان قابل توجهي كاهش دهيم. تجارب نگارنده در كانون اصلاح و تربيت تهران نيز حاكي از آن است كه در ميان بزهكاراني كه در كانون حضور مييافتند، نوجوانان نمازگزار كمتر بودند. پس با توجه دادن نوجوانان و ديگر اعضاي خانواده به نماز، تحقق بخشيدن به خانوادهاي بسامان را زمينه سازي نماييم. چرا كه با عدم ارتكاب جرم توسط اعضاي خانواده، آرامش بر آن حكمفرما ميشود. و ديگر كسي نگران ارتكاب جرم توسط ديگري نيست و از عاقبت بد ديگري نميهراسد. زيرا كه نماز آنان را از فرجام بد مصون داشته است.
2ـ وحدت شخصيت و انسجام خانوادگي
انسان مؤمن به هنگام نماز سخن از خداي واحد و يگانه به ميان ميآورد، او را اللّه خطاب ميكند و رب عالميان مينامد. (آيه قل هو اللّه احد به نحو بارزي حكايت از وحدت باري دارد.) و همين باور داشتن به خداي يگانه، پيام آور وحدتي دروني براي آدمي است. آنچه كه باعث تشتت و تفرقه ميشود، ايمان داشتن به ربّهاي گوناگون است. قرآن ميفرمايد:
ارباب متفرقّون خير ام اللّه الواحد القهّار آيا داشتن ربهاي متفرق خوب است يا ايمان داشتن به خداوند واحدي كه قهار است؟ قرآن وجود خدايي جز خداي يگانه را نفي ميكند و ميفرمايد: و بر فرض محال اگر چنين ميشد فساد درون آدمي را نيز به علت تعدد الهه در بر ميگرفت و آنان كه اكنون، به وجود ارباب متفرق قائلند، از وحدت دروني بي بهره و در شخصيت خود داراي تضاد هستند.
اعضاي خانواده نيز اگر همه با يكديگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت دروني دست يابند، در بيرون نيز با يكديگر همگوني و هماهنگي خواهند داشت و اين موجبات آرامش رواني را براي آنان در پي خواهد داشت. زيرا نه با يكديگر تضادي دارند و نه والدين با فرزندان خويش اختلافي جدي خواهند داشت.
سؤال اين است كه چه كساني بيشتر فرزندان را در موقعيت مضاعف قرار ميدهند. آنها كه در درون خويش تضادي دارند و يا آنها كه با ديگري داراي تضاد هستند. نماز، تضادهاي دروني فرد را كاهش ميدهد. زيرا كه به شخصيت فرد وحدت و يكپارچگي ميبخشد و ديگر آن كه افراد وحدت يافته در سايه نماز را با يكديگر منسجم و متحد ميسازد. لذا بين آنها تفرقه و تضادي جدي و عميق وجود ندارد و تعارض مهم هم در خانواده ديده نميشود. در اثر نبود تعارض و يا از بين رفتن آن، كمتر شاهد بروز اضطراب در محيط خانه خواهيم بود. بدين ترتيب امنيت بيروني در محيط خانواده حاصل امنيت دروني اعضاي آن است كه در پرتو انوار الهي ظهور و بروز پيدا ميكند. پس نماز ميتواند وحدت و امنيت دروني و بيروني را فراهم آورد و محيط خانواده را متحد و يكپارچه سازد تا همگي به راحتي بتوانند به ريسمان الهي چنگ زنند و متفرق نگردند «و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرقوا». بدين ترتيب ملاحظه ميشود افرادي كه به وحدت دروني دست يافتهاند در وحدت بخشيدن به محيط بيروني (كه يكي از مصداقهاي آن خانواده است) توفيق بيشتري دارند و وحدت در خانواده يكي از رموز آرامش آن است.
3ـ افزايش اعتماد به نفس
قطره درياست اگر با درياست ور نه او قطره و دريا درياست
بدين ترتيب درمييابيم كه آدمي از خويشتن مفهوم بهتري خواهد داشت و تصور وي از خود در مرتبه بالاتري قرار ميگيرد و مفهوم خود در نزد او تعالي مييابد و اين همه موجب افزايش اعتماد به نفس در فرد ميگردد. از سويي خواندن نماز باعث افزايش موفقيتهاي او در زندگي ميشود. زيرا نماز، نقش مددرساني دارد چنان كه قرآن ميفرمايد: استعينوا بالصّبر و الصّلاة از نماز و روزه كمك بجوييد. انسان برخوردار از امدادهاي ناشي از اقامه نماز، فردي موفقتر است و موفقيتهاي روز افزون، اعتماد به نفس و افزايش آن را در پي دارد و نماز گزاران پيوسته اميدوار به امدادهاي الهي هستند.
اولياي الهي كه خوب نماز ميخوانند نه ميترسند و نه محزون ميشوند. و آدمي كه نه ميترسد و نه محزون است، از آرايش رواني برخوردار است.
در محيط خانوادهاي كه اعضاي آن نماز را بر پا ميدارند و همگي از اعتماد به نفس خوبي برخوردارند، فضاي آرامي حاكم است و اعتماد به نفس يكديگر را تقويت مينمايند. آنان همچون ظروف مرتبطي هستند كه به هنگام برداشتن آب از يكي از آن ظرفها، ظرفهاي ديگر جاي خالي آن را پر ميكنند، با اين تفاوت كه در اينجا، اعتماد به نفس خود آنان كاهش نمييابد. در حالي كه وقتي ظرفهاي مرتبط، جاي خالي شده آب ظرفي را پر ميكنند، از ميزان كمتري از آب برخوردار ميشوند.
آنها شكرانه بازوي توانا را به گرفتن دست ناتوان ميدانند و دست افتادگان را به هنگام ايستادن ميگيرند و بدين ترتيب آنها كه از اعتماد به نفس بيشتري برخوردارند، در محيط خانواده، زمينه افزايش اعتماد به نفس را در ديگر اعضاي خانواده فراهم ميكنند تا آنها هر چه بيشتر استعدادهاي خويش را به كار گيرند و به درجه بالاتري از شناخت معبود و عبادت دست يابند و به خود شكوفايي برسند، به نحوي كه همه استعدادها و تواناييهاي خويش براي عبادت خدا را به فعليت برسانند. نماز در اين راه نقش مدد رساني را بر عهده دارد. انساني كه به خود شكوفايي رسيده از آرامش بيشتري برخوردار است. اولياي الهي مصداق بارز چنين حالتي هستند، زيرا توانستهاند همه توان خويش را در راه عبادت معبود به كار گيرند.
منبع:خانواده و نماز
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}