تجاوز از قانون

نويسنده: محمد محمدي اشتهاردي
اسامه بن زيد با جمعي از مسلمانان به سوي يهودياني كه در يكي از روستاهاي فدك زندگي مي كردند، فرستاد تا آنها را به سوي اسلام دعوت كند. يكي از سران يهود بنام مرداس بن نهيك از آمدن سپاه اسلام باخبر شد، اموال و فرزندانش را در پناه كوهي قرار داد و به استقبال مسلمانان شتافت و نزد آنها گواهي به يكتائي خدا و رسالت پيامبر (صلي الله عليه وآله) داد. ولي اسامه به گمان اينكه مرداس از ترس جانش ، تظاهر به اسلامي مي كند، نه اينكه حقيقتا مسلمان شده باشد، به او حمله كرد و او را كشت ، و گوسفندانش را به غنيمت گرفت . هنگامي كه اين خبر به پيامبر (صلي الله عليه وآله) رسيد، سخت ناراحت شد و به اسامه اعتراض كرد كه چرا مسلماني را كشته است .
اسامه عرض كرد: او از ترس جانش اظهار اسلام كرد. پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمود: تو كه از دل او آگاه نبودي ، چه مي داني ؟ شايد براستي مسلمان شده است (و آيه 94 سوره نساء در محكوم كردن كار اسامه نازل گرديد). اسامه سوگند ياد كرد كه ديگر حريم قانون را نشكند بهر حال اين حادثه حاكي است كه بايد در هر حال حريم قانون را حفظ كرد.
منبع:داستان صاحبدلان