استراتژی اصلاحطلبان: بازگشت به قدرت زیر پرچم نام امام
استراتژی اصلاحطلبان: بازگشت به قدرت زیر پرچم نام امام
استراتژی اصلاحطلبان: بازگشت به قدرت زیر پرچم نام امام
نويسنده:ابوالفضل صدقی
چکیده: یاوران عزیز امام (ره) و رهبری بدانند نسل جدید انقلاب اگر شما را بر مسیر امام (ره) ثابت قدم ببینند دستتان را خواهند بوسید و رأی خود را به نام شما بزرگان و سابقهداران انقلاب به صندوق خواهند انداخت و اما اگر تنها ببینند پز همراهی با امام (ره) و رهبری و سابقه انقلابی گری را یدك میكشید ولی در قول و عمل از مسیر او خارج شدهاید. بدون هیچ تردید طرد خواهید شد. زیرا امت امام (ره) و رهبری تنها در پای ارزشهای انقلاب ایستاده است و با هیچ جریانی پیوند دوستی و اخوت نبسته است. تناقض خط امامی بودن و مخالفت با بازگشت به ارزشها و شعارهای انقلاب چگونه توجیه میشود؟
با نزدیك شدن انتخابات دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی گروهها و جریانات سیاسی كشور برای دستیابی به كرسیهای مجلس و فتح قوهی مقننه به شدت بر دامنهی فعالیتها و تبلیغات خود افزودهاند. بدون تردید این فعالیتها اگر در سایه تقوای الهی و ارزشهای انقلابی انجام گیرد بدون تردید نزد خدای بزرگ و متعال اجر و ثواب دارد و به فرموده رهبری عزیز انقلاب به عنوان یك مجاهدت محسوب میگردد. شك ندارم كه در جریانات سیاسی درون انقلاب مردان و زنان مجاهد و انقلابی حضور دارند كه تقویت ارزشهای انقلاب و خط امام (ره) و رهبری را دنبال مینمایند ودر قول و عمل به آن پایبندند.
خواص و نخبگان سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران باید بدانند هم خونی، همراهی با امام و رهبری و سوابق ممتاز انقلابی به خودی خودی نمیتواند آنها را بیمه كند و منتج به عاقبت به خیری شود چه مردان و صحابهی بزرگی همراه با پیامبر (ص) بودند و در ركاب او برای خدا شمشیر زدند و تا آستانهی شهادت جنگیدند ولی بعدها به دلیل دنیاگرایی، اشرافی گری و مقام پرستی از خط و مسیر رسولالله خارج شدند و در نهایت تأسف عاقبت به خیر نشدند. یاوران عزیز امام (ره) و رهبری، نسل جدید انقلاب اگر شما را بر مسیر امام (ره) ثابت قدم ببینند دستتان را خواهند بوسید و رأی خود را به نام شما بزرگان و سابقهداران انقلاب به صندوق خواهند انداخت و اما اگر تنها ببینند پز همراهی با امام (ره) و رهبری و سابقه انقلابی گری را یدك میكشید ولی در قول و عمل از مسیر او خارج شدهاید. بدون هیچ تردید ترد خواهید شد. زیرا امت امام (ره) و رهبری تنها در پای ارزشهای انقلاب ایستاده است و با هیچ جریانی پیوند دوستی و اخوت نبسته است.
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی برادران و خواهران عزیز اصلاحطلب كه به عنوان جریان دوم خرداد مشهور هستند دغدغه به خطر افتادن خط امام (ره) و حذف یاران امام (ره) را مطرح كردهاند. آقای مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز در سخنرانی خود در یك هیأت مذهبی در نیاوران تهران گفتند : «یاران امام و دوستان انقلاب كه در تمام سالهای گذشته از قبل از انقلاب تاكنون همواره پا در ركاب این نظام و انقلاب و رهبری بودهاند اكنون به بدترین شكل ممكن در حال حذف شدن هستند كه این وضعیت یادآور دوران پس از رسول الله (ص) است كه حذف اصحاب پیامبر و علی علیهالسلام در دستور كار قرار گرفت و در نهایت واقعه كربلا به وقوع پیوست». (به نقل از سایت asriran.com) . آیتالله موسوی تبریزی در اعتراض به روندكنونی طی مصاحبهای كه در سایت پنج صبح منتشر شد گفتند در این كشور جمهوری اسلامی بدن اسلام و تقوی حاكم است كه سایت پنج صبح تیتر این مصاحبه را با همین عنوان آورده است. ایشان ضمن دلتنگی برای همرزمان سابق خود چون شهید مطهری گفتند: «نمیدانم مصلحت الهی چه بود اگر او بود ما به این حال و روز نبودیم. ایشان یا آقای شهید بهشتی و ... این آقایان اگر بودند ما به این مراحل نمیرسیدیم .... اندیشههای امام مظلوم واقع شده و كسی كه از اندیشههای امام دفاع كند، از اسلام دفاع كرده و اگر كسی در این راه آزار و اذیت شود و جانش را در این میان بگذارد اجرش با خداست و شهید محسوب میشود». (www. 5 sobh.com)
در همین راستا حجتالاسلام رسول منتجبنیا در مصاحبهای كه در همین سایت انتشار یافت گفت: «انقلاب فقهی امام دشمنانی دارد كه قصد دارند انقلاب سیاسی او را منحرف كنند ... و اسلام طالبانی را جایگزین اسلام ناب محمدی كنند ... گروهی در حوزه كه از شاگردان امام بودند راهشان را جدا كردند و زیر پرچم امام خمینی آزادی را فریاد زدند. این گروه حواریون امام (ره) بودند اما افراد متحجری كه در تقابل با اندیشه امام هستند بنایشان را بر ترور شخصیت و خارج كردن این حواریون از صحنه انقلاب گذاشتهاند تا روزی بتوانند مستقیما اعلام تعطیلی خط امام را جار بزنند». (www. 5 sobh.com)
نمونه بالا تنها بخشی از اظهار نظرهای طیف دوم خرداد است كه آورده شد و جهت جلوگیری از اطاله كلام سخنان طیف تند رو این جریان عبور میكنیم. اما شایسته است در این زمینه نكاتی را متذكر شویم:
1) آیا ائتلاف و همراهی با افرادی كه میگویند ما بعد از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدیم اسلام نظامی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ندارد و اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تقویت انقلاب فقهی اما است؟
2) آیا اعلام این مطلب كه نهضت آزادی با جمهوری اسلامی مخالف نیست تقویت انقلاب سیاسی امام است؟ در حالی كه حضرت امام (ره) به روشنی و با استحكام فرمودند كه اگر اینها (نهضت آزادی) مدتی دیگر در حكومت موقت باقی مانده بودند اسلام عزیز از آنها سیلی میخورد و یا اینكه آنها صلاحیت تصدی هیچ یك از امور اجرایی ، قضایی و قانونگذاری را ندارند.
3) آیا تضعیف قدرت بسیج، سپاه، شورای نگهبان و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی كه بارها توسط افراد و رسانههای جریان اصلاح طلب صورت گرفت از دغدغهی به خطر افتادن خط امام است؟ این درحالی است كه در سند راهبردی كمیته خطر جاری آمریكا (بند 15 و 11) تضعیف ستونهای حمایتی حكومت ایران كه مصادیق آن ذكر شد توصیه شده است.
4) آیا دریغ از نام كلمهی شهید در برای اسم مجاهد فی سبیلالله شهید عماد مقنیه (حاج رضوان) در بعضی از رسانههای دوم خردادی و اصلاحطلب در راستای حاكمیت اسلام و فرهنگ قرآنی است؟ چرا برادران عزیز پرچمدار خط امام (ره) در برابر آن از خود واكنشی نشان نمیدهند؟
5) آیا سانسور و كم رنگ نشان دادن گزارش مثبت آقای البرادعی در بعضی از رسانههای جریان اصلاحطلب در راستای تقویت منافع ملی است. این در حالی است كه بعد از گزارش آقای البرادعی جرج بوش به تمامی رسانههای غربی توصیه كرد نكات مثبت گزارش را سانسور نموده و بر روی معدود نكات منفی تكیه نمایند این همراهی و همنوایی جریان اصلاح طلب چگونه توجیه میشود؟
6) آیا بیان این مسئله از سوی یكی از رهبران جریان دوم خرداد كه گفت والله به شعار مرگ بر آمریكا اعتقاد ندارم یا اینكه گفته شد دولت اصلاحات كسی را برای اعدام سلمان رشدی نخواهد فرستاد و تصمیمی در این زمینه ندارد و به جای جنگ تمدنها به گفتگوی تمدنها خواهد پرداخت در راستای تقویت اندیشه و خط امام است؟ این در حالی بود كه حضرت امام (ره) بعد از اعلام حكم اعدام سلمان رشدی فرموده بود« ترس من این است كه تحلیلگران امروز ده سال دیگر بر كرسی قضاوت بنشینند و بگویند كه باید دید فتوای اسلامی و حكم اعدام سلمان رشدی مطابق قوانین و اصول دیپلماسی بوده است یا خیر؟» در حالی كه ما هشت سال سیاست تنشزدایی و گفتگوی تمدن ها را پی گرفتیم و در آخر به پیامبر (ص) ما توهین كردند و ما را جز محور شرارت قرار دادند.
7) آیا مخالفت شبانهروزی با دولتی كه ساده زیست است، با عزت و اقتدار در برابر زورگویان عالم ایستاده است و فریاد عدالت سر میدهد و در راه تحقق آن شبانهروز در حال تلاش است و به طور ویژه از سوی مقام معظم رهبری مورد حمایت قرار گرفته است تقویت خط امام (ره) است؟ مگر حضرت امام (ره) محو اسراییل را فریاد نكرد مگر نفرمود اگر سادهزیستی برود مرگ ارزشهاست. مگر این دولت مبانی و ارزشهای انقلاب را فریاد نمیزند و همواره از سوی جانشین به حق امام (ره) به طور خاص مورد حمایت قرار نگرفته است. بعضیها كه خود را حامی خط امام میدانند و از دمكراسی دم میزنند از بردن نام كلمه رییس جمهور برای وی دریغ میورزند. كسانی كه خود معتقد بودند برگشت به شعارهای اول انقلاب ممكن نیست و باید با آمریكا كنار بیاییم». این تناقض خط امامی بودند و مخالفت با بازگشت به ارزشها و شعارهای انقلاب چگونه توجیه میشود؟
اگر ما نیم نگاهی به گذشته وعملكرد جریان اصلاحات در كشور داشته باشیم به ما حق می دهید نگران به خطر افتادن خط امام (ره) باشیم. چرا هنگامی كه مجلس ششم و قوه مجریه در دست شما بود در مقابل سیل هجوم و اهانت به مقدسات ، ارزشها و مبانی مسلم خط امام (ره) سكوت كردید. عزیزانی كه دغدغه خط امام دارید بفرمایید:
1) چرا زمانی كه عضو برجسته دوم خرداد گفت این كه ماركس میگوید دین افیون تودههاست تنها بخشی از حقیقت است من میگویم نه تنها افیون تودههاست كه افیون حكومتها نیز هست سكوت كردید (آغاجری : دانشگاه شهید بهشتی سال 1379).
2) چرا هنگامی كه در تیرماه 1378 در روزنامه ایران وابسته به دولت اصلاحات به قلم محمدی اصفهانی نوشته شد " در نگرش صحیح به دین مردم حق دارند همه مسئولان را به سوال كشیده و از آنها انتقاد كنند حتی اگر آن مسئول پیامبر و امام معصوم باشد بلكه به خود خدا هم میتوان اعتراض كرد و او را فتنهگر نامید» نفرمودید خط امام (ره) در خطر است.
3) چرا هنگامی كه در تاریخ 23/8/78 در روزنامهی صبح امروز وابسته به ئئوریسین جبهه دوم خرداد آورده شد تفكر شیعهگری موجب انحطاط مملكت ما و مانعی برای دمكراسی است دق نكردید.
4) در 24 فروردین 1378 روزنامهی صبح امروز همزمان با آغاز ماه محرم در مقالهای با عنوان خون به خون شستن محال آمد محال سعی كرد تا اساس قیام امام حسین (ع) و مظلومیت آن حضرت را زیر سئوال ببرد. اكبر گنجی نویسنده این مقاله سعی داشت تا چنین وانمود كند كه عاشورا معلول تعارضهای قومی و بالاخص نتیجه خشونت پیامبر، در جنگ بدر و خیبر و ... است برادران خط امام (ره) شما چه واكنشی به این مقاله نشان دادید؟ چرا وزارت ارشاد دولت اصلاحات سكوت كرد؟
5) آقای یوسفی اشكوری كه در زمان اصلاحات بال و پر گرفت در هفته نامهی آبان 21 آذر 78 نوشت «فقیه چون معصوم نیست هرگز وجوب تبعیت ندارد. مبانی وجوب اطاعت از فقیه كدام است»؟ سوال ما از دوستداران امام (ره) این استكه چرا در برابر مبارزه با اصل ولایت فقیه كه یادگار امام (ره) در زمان تدریس در نجف اشرف است سكوت كردید؟
6) چرا هنگامی كه در فروردین ماه سال 1378 چهار نفر از مراجع عظام تقلید در خصوص آشفتگی سیاستهای فرهنگی به رییس جمهور تذكر دادند، جریان دوم خرداد این نگرانی و هشدار دلسوزانه را تأثیرپذیری از یك جناح خاص و بولتنها حمل كردند و آن را برخورد سیاسی دانستند؟
7) آیا حملات كنونی جریان دوم خرداد به شورای نگهبان از جمله این سخن آقای محتشمیپور اگر قرار به رد صلاحیت است باید 12 عضو شورای نگهبان رد صلاحیت شوند در ادامهی هنجارشكنیهای روزنامههای ضد انقلابی اول انقلاب نیست از جمله نشریه پیغام امروز كه در 8 مرداد 1358 نوشت:
در شورای نگهبان قانون اساسی چه صیغهای است ؟ ... مردم محجور و صغیر ناجی بخواهند .... چه دلیل دارد كه چهار تن از قلم و اراده آنان، خود را قدرت برتر برای پاسداری از قانون اساسی بدانند؟
این موارد تنها نمونهای از صدها مورد سؤال است كه به ما حق بدهید كه بپرسیم تا رفع ابهام شود. گذشته جریان دوم خرداد نشان داده است كه به طور كلی به جز موارد خاص از طرف اصولگراهای این جریان، دغدغه به خطر افتادن خط امام (ره) مشاهده نمیشود لذا این سؤال و ابهام برای ما وجود دارد آیا استراتژی جریان دوم خرداد در جهت حراست از خط امام (ره) است یا بازگشت به قدرت زیر پرچم خط امام؟
منبع: www.irdc.ir
با نزدیك شدن انتخابات دورهی هشتم مجلس شورای اسلامی گروهها و جریانات سیاسی كشور برای دستیابی به كرسیهای مجلس و فتح قوهی مقننه به شدت بر دامنهی فعالیتها و تبلیغات خود افزودهاند. بدون تردید این فعالیتها اگر در سایه تقوای الهی و ارزشهای انقلابی انجام گیرد بدون تردید نزد خدای بزرگ و متعال اجر و ثواب دارد و به فرموده رهبری عزیز انقلاب به عنوان یك مجاهدت محسوب میگردد. شك ندارم كه در جریانات سیاسی درون انقلاب مردان و زنان مجاهد و انقلابی حضور دارند كه تقویت ارزشهای انقلاب و خط امام (ره) و رهبری را دنبال مینمایند ودر قول و عمل به آن پایبندند.
خواص و نخبگان سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران باید بدانند هم خونی، همراهی با امام و رهبری و سوابق ممتاز انقلابی به خودی خودی نمیتواند آنها را بیمه كند و منتج به عاقبت به خیری شود چه مردان و صحابهی بزرگی همراه با پیامبر (ص) بودند و در ركاب او برای خدا شمشیر زدند و تا آستانهی شهادت جنگیدند ولی بعدها به دلیل دنیاگرایی، اشرافی گری و مقام پرستی از خط و مسیر رسولالله خارج شدند و در نهایت تأسف عاقبت به خیر نشدند. یاوران عزیز امام (ره) و رهبری، نسل جدید انقلاب اگر شما را بر مسیر امام (ره) ثابت قدم ببینند دستتان را خواهند بوسید و رأی خود را به نام شما بزرگان و سابقهداران انقلاب به صندوق خواهند انداخت و اما اگر تنها ببینند پز همراهی با امام (ره) و رهبری و سابقه انقلابی گری را یدك میكشید ولی در قول و عمل از مسیر او خارج شدهاید. بدون هیچ تردید ترد خواهید شد. زیرا امت امام (ره) و رهبری تنها در پای ارزشهای انقلاب ایستاده است و با هیچ جریانی پیوند دوستی و اخوت نبسته است.
در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی برادران و خواهران عزیز اصلاحطلب كه به عنوان جریان دوم خرداد مشهور هستند دغدغه به خطر افتادن خط امام (ره) و حذف یاران امام (ره) را مطرح كردهاند. آقای مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز در سخنرانی خود در یك هیأت مذهبی در نیاوران تهران گفتند : «یاران امام و دوستان انقلاب كه در تمام سالهای گذشته از قبل از انقلاب تاكنون همواره پا در ركاب این نظام و انقلاب و رهبری بودهاند اكنون به بدترین شكل ممكن در حال حذف شدن هستند كه این وضعیت یادآور دوران پس از رسول الله (ص) است كه حذف اصحاب پیامبر و علی علیهالسلام در دستور كار قرار گرفت و در نهایت واقعه كربلا به وقوع پیوست». (به نقل از سایت asriran.com) . آیتالله موسوی تبریزی در اعتراض به روندكنونی طی مصاحبهای كه در سایت پنج صبح منتشر شد گفتند در این كشور جمهوری اسلامی بدن اسلام و تقوی حاكم است كه سایت پنج صبح تیتر این مصاحبه را با همین عنوان آورده است. ایشان ضمن دلتنگی برای همرزمان سابق خود چون شهید مطهری گفتند: «نمیدانم مصلحت الهی چه بود اگر او بود ما به این حال و روز نبودیم. ایشان یا آقای شهید بهشتی و ... این آقایان اگر بودند ما به این مراحل نمیرسیدیم .... اندیشههای امام مظلوم واقع شده و كسی كه از اندیشههای امام دفاع كند، از اسلام دفاع كرده و اگر كسی در این راه آزار و اذیت شود و جانش را در این میان بگذارد اجرش با خداست و شهید محسوب میشود». (www. 5 sobh.com)
در همین راستا حجتالاسلام رسول منتجبنیا در مصاحبهای كه در همین سایت انتشار یافت گفت: «انقلاب فقهی امام دشمنانی دارد كه قصد دارند انقلاب سیاسی او را منحرف كنند ... و اسلام طالبانی را جایگزین اسلام ناب محمدی كنند ... گروهی در حوزه كه از شاگردان امام بودند راهشان را جدا كردند و زیر پرچم امام خمینی آزادی را فریاد زدند. این گروه حواریون امام (ره) بودند اما افراد متحجری كه در تقابل با اندیشه امام هستند بنایشان را بر ترور شخصیت و خارج كردن این حواریون از صحنه انقلاب گذاشتهاند تا روزی بتوانند مستقیما اعلام تعطیلی خط امام را جار بزنند». (www. 5 sobh.com)
نمونه بالا تنها بخشی از اظهار نظرهای طیف دوم خرداد است كه آورده شد و جهت جلوگیری از اطاله كلام سخنان طیف تند رو این جریان عبور میكنیم. اما شایسته است در این زمینه نكاتی را متذكر شویم:
نكته اول:
نكته دوم:
نكته سوم:
1) آیا ائتلاف و همراهی با افرادی كه میگویند ما بعد از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدیم اسلام نظامی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ندارد و اسلام با مشی لیبرالیسم سازگاری دارد تقویت انقلاب فقهی اما است؟
2) آیا اعلام این مطلب كه نهضت آزادی با جمهوری اسلامی مخالف نیست تقویت انقلاب سیاسی امام است؟ در حالی كه حضرت امام (ره) به روشنی و با استحكام فرمودند كه اگر اینها (نهضت آزادی) مدتی دیگر در حكومت موقت باقی مانده بودند اسلام عزیز از آنها سیلی میخورد و یا اینكه آنها صلاحیت تصدی هیچ یك از امور اجرایی ، قضایی و قانونگذاری را ندارند.
3) آیا تضعیف قدرت بسیج، سپاه، شورای نگهبان و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی كه بارها توسط افراد و رسانههای جریان اصلاح طلب صورت گرفت از دغدغهی به خطر افتادن خط امام است؟ این درحالی است كه در سند راهبردی كمیته خطر جاری آمریكا (بند 15 و 11) تضعیف ستونهای حمایتی حكومت ایران كه مصادیق آن ذكر شد توصیه شده است.
4) آیا دریغ از نام كلمهی شهید در برای اسم مجاهد فی سبیلالله شهید عماد مقنیه (حاج رضوان) در بعضی از رسانههای دوم خردادی و اصلاحطلب در راستای حاكمیت اسلام و فرهنگ قرآنی است؟ چرا برادران عزیز پرچمدار خط امام (ره) در برابر آن از خود واكنشی نشان نمیدهند؟
5) آیا سانسور و كم رنگ نشان دادن گزارش مثبت آقای البرادعی در بعضی از رسانههای جریان اصلاحطلب در راستای تقویت منافع ملی است. این در حالی است كه بعد از گزارش آقای البرادعی جرج بوش به تمامی رسانههای غربی توصیه كرد نكات مثبت گزارش را سانسور نموده و بر روی معدود نكات منفی تكیه نمایند این همراهی و همنوایی جریان اصلاح طلب چگونه توجیه میشود؟
6) آیا بیان این مسئله از سوی یكی از رهبران جریان دوم خرداد كه گفت والله به شعار مرگ بر آمریكا اعتقاد ندارم یا اینكه گفته شد دولت اصلاحات كسی را برای اعدام سلمان رشدی نخواهد فرستاد و تصمیمی در این زمینه ندارد و به جای جنگ تمدنها به گفتگوی تمدنها خواهد پرداخت در راستای تقویت اندیشه و خط امام است؟ این در حالی بود كه حضرت امام (ره) بعد از اعلام حكم اعدام سلمان رشدی فرموده بود« ترس من این است كه تحلیلگران امروز ده سال دیگر بر كرسی قضاوت بنشینند و بگویند كه باید دید فتوای اسلامی و حكم اعدام سلمان رشدی مطابق قوانین و اصول دیپلماسی بوده است یا خیر؟» در حالی كه ما هشت سال سیاست تنشزدایی و گفتگوی تمدن ها را پی گرفتیم و در آخر به پیامبر (ص) ما توهین كردند و ما را جز محور شرارت قرار دادند.
7) آیا مخالفت شبانهروزی با دولتی كه ساده زیست است، با عزت و اقتدار در برابر زورگویان عالم ایستاده است و فریاد عدالت سر میدهد و در راه تحقق آن شبانهروز در حال تلاش است و به طور ویژه از سوی مقام معظم رهبری مورد حمایت قرار گرفته است تقویت خط امام (ره) است؟ مگر حضرت امام (ره) محو اسراییل را فریاد نكرد مگر نفرمود اگر سادهزیستی برود مرگ ارزشهاست. مگر این دولت مبانی و ارزشهای انقلاب را فریاد نمیزند و همواره از سوی جانشین به حق امام (ره) به طور خاص مورد حمایت قرار نگرفته است. بعضیها كه خود را حامی خط امام میدانند و از دمكراسی دم میزنند از بردن نام كلمه رییس جمهور برای وی دریغ میورزند. كسانی كه خود معتقد بودند برگشت به شعارهای اول انقلاب ممكن نیست و باید با آمریكا كنار بیاییم». این تناقض خط امامی بودند و مخالفت با بازگشت به ارزشها و شعارهای انقلاب چگونه توجیه میشود؟
اگر ما نیم نگاهی به گذشته وعملكرد جریان اصلاحات در كشور داشته باشیم به ما حق می دهید نگران به خطر افتادن خط امام (ره) باشیم. چرا هنگامی كه مجلس ششم و قوه مجریه در دست شما بود در مقابل سیل هجوم و اهانت به مقدسات ، ارزشها و مبانی مسلم خط امام (ره) سكوت كردید. عزیزانی كه دغدغه خط امام دارید بفرمایید:
1) چرا زمانی كه عضو برجسته دوم خرداد گفت این كه ماركس میگوید دین افیون تودههاست تنها بخشی از حقیقت است من میگویم نه تنها افیون تودههاست كه افیون حكومتها نیز هست سكوت كردید (آغاجری : دانشگاه شهید بهشتی سال 1379).
2) چرا هنگامی كه در تیرماه 1378 در روزنامه ایران وابسته به دولت اصلاحات به قلم محمدی اصفهانی نوشته شد " در نگرش صحیح به دین مردم حق دارند همه مسئولان را به سوال كشیده و از آنها انتقاد كنند حتی اگر آن مسئول پیامبر و امام معصوم باشد بلكه به خود خدا هم میتوان اعتراض كرد و او را فتنهگر نامید» نفرمودید خط امام (ره) در خطر است.
3) چرا هنگامی كه در تاریخ 23/8/78 در روزنامهی صبح امروز وابسته به ئئوریسین جبهه دوم خرداد آورده شد تفكر شیعهگری موجب انحطاط مملكت ما و مانعی برای دمكراسی است دق نكردید.
4) در 24 فروردین 1378 روزنامهی صبح امروز همزمان با آغاز ماه محرم در مقالهای با عنوان خون به خون شستن محال آمد محال سعی كرد تا اساس قیام امام حسین (ع) و مظلومیت آن حضرت را زیر سئوال ببرد. اكبر گنجی نویسنده این مقاله سعی داشت تا چنین وانمود كند كه عاشورا معلول تعارضهای قومی و بالاخص نتیجه خشونت پیامبر، در جنگ بدر و خیبر و ... است برادران خط امام (ره) شما چه واكنشی به این مقاله نشان دادید؟ چرا وزارت ارشاد دولت اصلاحات سكوت كرد؟
5) آقای یوسفی اشكوری كه در زمان اصلاحات بال و پر گرفت در هفته نامهی آبان 21 آذر 78 نوشت «فقیه چون معصوم نیست هرگز وجوب تبعیت ندارد. مبانی وجوب اطاعت از فقیه كدام است»؟ سوال ما از دوستداران امام (ره) این استكه چرا در برابر مبارزه با اصل ولایت فقیه كه یادگار امام (ره) در زمان تدریس در نجف اشرف است سكوت كردید؟
6) چرا هنگامی كه در فروردین ماه سال 1378 چهار نفر از مراجع عظام تقلید در خصوص آشفتگی سیاستهای فرهنگی به رییس جمهور تذكر دادند، جریان دوم خرداد این نگرانی و هشدار دلسوزانه را تأثیرپذیری از یك جناح خاص و بولتنها حمل كردند و آن را برخورد سیاسی دانستند؟
7) آیا حملات كنونی جریان دوم خرداد به شورای نگهبان از جمله این سخن آقای محتشمیپور اگر قرار به رد صلاحیت است باید 12 عضو شورای نگهبان رد صلاحیت شوند در ادامهی هنجارشكنیهای روزنامههای ضد انقلابی اول انقلاب نیست از جمله نشریه پیغام امروز كه در 8 مرداد 1358 نوشت:
در شورای نگهبان قانون اساسی چه صیغهای است ؟ ... مردم محجور و صغیر ناجی بخواهند .... چه دلیل دارد كه چهار تن از قلم و اراده آنان، خود را قدرت برتر برای پاسداری از قانون اساسی بدانند؟
این موارد تنها نمونهای از صدها مورد سؤال است كه به ما حق بدهید كه بپرسیم تا رفع ابهام شود. گذشته جریان دوم خرداد نشان داده است كه به طور كلی به جز موارد خاص از طرف اصولگراهای این جریان، دغدغه به خطر افتادن خط امام (ره) مشاهده نمیشود لذا این سؤال و ابهام برای ما وجود دارد آیا استراتژی جریان دوم خرداد در جهت حراست از خط امام (ره) است یا بازگشت به قدرت زیر پرچم خط امام؟
منبع: www.irdc.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}