نویسنده: دکتر صالح عضیمه
مترجم: دکتر سید حسین سیدی



 
آل و اهل را با هم آورده‌ایم؛ چون در اصل اشتقاق و معنا به هم نزدیکند. راغب در مفردات درباره‌ی آل چنین می‌گوید: «آل مقلوب أهل است و در تصغیر آن گفته می‌شود: اُهیل، جز این که آل خالص اعلام و انسان است نه اسم نکره، زمان و مکان. گفته می‌شود: آلِ فلان، ولی گفته نمی‌شود، آل رجل و آل فلان زمان و آل فلان مکان؛ و گفته نمی‌شود: آل الخیاط، بلکه به موجود اشرف و افضل اضافه می‌شود. گفته می‌شود: آل الله، آل السلطان. اهل به همه چیز اضافه می‌شود. گفته می‌شود: اهل الله، اهل الخیاط. چنان که گفته می‌شود: اهل فلان زمان و اهل فلان مکان. گفته می‌شود: آل در اصل اسم شخص است و به أوَیل مصغر می‌شود و درباره‌ی کسانی که به انسان اختصاص ذاتی دارند- چه قرابت نزدیک و چه دوستی- کاربرد دارد. خداوند می‌فرماید: وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ(1). و یا : أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ (2).
راغب آن گاه، به تعیین معنای آل نبی، شناخت آنها و این که چه کسانی هستند. می‌پردازد و می‌گوید: «آل نبی (صلی الله علیه و آله و سلم) یا خویشاوندان او هستند. و گفته شد: کسانی که از حیث به او اختصاص دارند؛ چون دینداران دو گروه هستند: گروهی در علم راستین و استوار تخصص دارند که به آنها آل نبی و امّت وی گفته می‌شود؛ و گروهی به علم از سر تقلید اختصاص دارند که به آن امّت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته می‌شود نه آل او. پس هر آل نبی امّت او هستند نه هر امتی آلِ او، به امام صادق (علیه السلام) گفته شد: مردم می‌گویند مسلمانان همه آل نبی هستند، فرمود: هم راست گفتند و هم دروغ گفته شد: معنای این سخن چیست؟ فرمودند. از این که همه‌ی مردم آل او هستند. دروغ گفتند و راست گفتند اگر شرایط شریعت وی را به پا دارند. آل او هستند.»
آنچه در سخن امام صادق (علیه السلام) پیداست این که صحیح نیست همه مسلمانان، به خاطر انتساب به اسلام و مسلمان شدن، آل پیامبر باشند؛ بلکه هر کس حدود شریعت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را اقامه کند و او را در افعال و اقوال تصدیق نماید و از هدایت او پیروی نماید و در ظاهر و آشکار به او ایمان آورد، چنین کسی آل نبی خواهد بود و در دنیا با سیره‌ی نیک و اخلاق والا و در آخرت با رستگاری و ورود در بهشت در کنارشان، همنشین آنها خواهد شد. همین معنا در سخن راغب هم پیداست امّا وی توضیح نداده است نزدیکان و خویشاوندانی که آل نبی هستند، چه کسانی هستند. وقتی می‌گوید: آل نبی، خویشاوندان او هستند. بدون شک منظور او کسانی هستند که با او قرابت خونی دارند، مطلب دیگری که در آن شکی نیست این که نمی‌توانیم همه خویشان حضرت را جزء آل او به حساب آوریم، پس بعضی از این خویشان آل اویند و آنها خواصی‌اند که از او جدا نمی‌شوند و او هم از آنها جدا نمی‌شود. از روش راغب و نوشته‌های او چنین برداشت می‌شود که وی از آنهایی است که اعتقاد دارد، آل نبی همان بعضی از خویشان او هستند نه همه‌ی آنها؛ اما وی به دلیلی که پنهان است از تسمیه‌ی آنها در مفردات عدول کرده است.
از آیه‌ی: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ(3)؛ چنین فهمیده نمی‌شود که قصد خداوند از آل، امّت ابراهیم و امّت عمران باشد، بلکه مراد خداوند آن است که آدم و نوح را برگزید، خویشان ابراهیم و عمران را هم برگزید؛ آنهایی که همانندشان پیامبر بوده‌اند و یا به مقام و منزلت آنها نزدیکند، آنها را نیز برگزیده و بر عالمیان برتری داده است، علامه طباطبایی هم می‌گوید: «اما آل ابراهیم، که از لفظ آن پیداست آنها پاکانی از نسل اسحاق و اسرائیل و پیامبران بنی اسرائیل و اسماعیل و پاکان نسل او و سرور آنها محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و ملحقان به وی در مقام ولایت، می‌باشند. اما ذکر آل عمران با آل ابراهیم دلالت بر این دارد که به آن گستردگی به کار نرفته است؛ یعنی عمران یا پدر مریم (علیهاالسلام) است یا پدر موسی (علیه السلام)، به هر تقدیر، وی از نسل ابراهیم است. همچنین آل او که از آل ابراهیم جدا شدند. پس مراد از آل ابراهیم برخی از فرزندان اویند نه همه‌ی آنها.»
مسلمانان در معنای آل به معنای فراگیر آن اختلاف نظر ندارند، که آنها کسانی هستند که در پیروی از او صادقند و حقیقتاً به دین او ایمان آورده‌اند و از او پیروی نموده‌اند و آن را تغییر داده‌اند؛ و آل نبی به معنای محدود و مشخصی همان اهل بیت نزدیک اویند. لذا می‌بینیم ضرورت ایجاب می‌کند که معنای کلمه‌ی اهل- بعید و قریب آن را- بفهمیم؛ معنای بعید-یعنی فراگیر- آن همان است که راغب می‌گوید: «اهل شخص همان کسانی هستند که مایه‌ی وحدت او با آنها، نسب، دین و اموری چون صناعت، خانه و کشور باشد.» برای هر یک از اینها نمونه‌های فراوانی که بر کسی پنهان نیست و گاهی از زن و همسر یک مرد، به اهل تعبیر می‌شود. راغب در معنای نزدیک آن می‌گوید: «اهل مرد در اصل کسانی‌اند که یک خانه و کاشانه آنها را گرد هم جمع کند.» آن گاه، آن را گسترش دادند و گفته شد: «اهل بیت مرد کسانی‌اند که خویشی و نسب آنها را گرد هم می‌آورد.»
سپس بلافاصله به معنای نزدیکتر اشاره می‌کند و می‌گوید: «هرگاه گفته شود: اهل بیت، با توجه به آیه‌ی: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا (4)، همیشه خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فهمیده می‌شود... و اختلاف مسلمانان در تعیین این خانواده که اهل بیت اویند، آنهایی که آیه، آنها را به پاکی از پلیدی و دوری از تاریکی معرفی نموده و جانشان از تیرگیها صفا یافته، می‌باشد. گروهی گفته‌اند: آنها خویشاوندان نزدیک اویند و منظور زنان و فرزندانش می‌باشند. برخی زیاده‌روی کردند و عموها و عموزاده‌های حضرت را هم به آن افزودند. همه‌ی اینها دلایل و احادیتی دارند که به آن تکیه می‌کنند و در برخی از کتابهای تفسیر، تاریخ و فقه موجود است. گروهی هم گفته‌اند: آنها اهل بیت نبوتند.
دیگران گفته‌اند: اهل بیت، به واسطه‌ی نقل متواتر و سندهای صحیح در تفسیر و حدیث مشهور و مشخص‌اند و دلایل آنها برای اثبات اعتقادشان، فراوان و نیز واضح و روشن است. از جمله حدیثی از مسلم و ترمذی نقل می‌کنند: «عمربن ابی مسلمة، ناپسری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، می‌گوید: وقتی آیه‌ی: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا در خانه‌ی ام سلمه نازل شد، حضرت فاطمه (علیها السلام) حسن و حسین (علیه السلام) را فرا می‌خواند و آنها را با کساء (جامه) در برمی گیرد؛ و علی (علیه السلام) پشت سر او بود و او را نیز با کساء در بر گرفت. آن گاه فرمود: پروردگارا! اینها اهل بیت منند، پس پلیدی را از آنان بزدای و پاکشان فرما! ام سلمه گفت: ای رسول خدا! من هم با آنهایم. فرمود: تو جای خود را داری و بر نیکی هستی.»
ترمذی با دو سند خوب روایت می‌کند: «انس می‌گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدت شش ماه هرگاه برای نماز صبح خارج می‌شد از کنار خانه فاطمه (علیها السلام) رد می‌شد و می‌گفت: «یا أهلَ البَیت إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا.» مسلم و ترمذى هم روایت کردند: «عایشه می‌گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صبح از خانه خارج شد و بر او پارچه‌ای نقش دار بافته از موی سیاه بود؛ حسن (علیه السلام) آمد و او را داخل آن نمود، آن گاه حسین (علیه السلام) آمد و او را نیز داخل نمود، آن گاه فاطمه (علیها السلام) آمد و او را هم داخل آن نمود و سپس علی (علیه السلام) آمد و او را هم داخل آن کرد و گفت: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا .
اختصاص این آیه به آیه‌ی تطهیر، و به آن پنج نفر؛ یعنی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی (علیه السلام)، فاطمه (علیها السلام) و حسن و حسین (علیهما السلام)، نزد عامه و خاصه‌ی مسلمانان امری است مشهور. رایج آن است که هرگاه پژوهشگر در هر کتاب موثقی به حدیث یا روایت یا نقلی دست یابد، گواهی می‌دهد که آنها اهل بیت معروف در آیه‌اند، که تن و روانشان از هر پلیدی و ناپاکی انسانهای دیگر پاک و رهاست.
ذکر منابع فراوانی که بر آن اصرار دارند مشکل است، امّا مهمترین آنها عبارتند از: مسند احمد بن حنبل، المستدرک حاکم نیشابوری، تلخیص المستدرک ذهبی، المعجم الصغیر طبرانی، شواهد التنزیل حاکم حسکانی، خصائص امیرالمومنین نسایی، شرح حال امام علی (علیه السلام) در تاریخ دمشق از ابن عساکر دمشقی، اُسد الغابة فى معرفة الصحابة از ابن اثیر جزری، ذخایر العقبی طبری، اسباب النزول واحدی، تفسیر طبری، الدرالمنثور سیوطی، احکام القرآن جصاص، مصابیح السنة بغوی، الکشاف زمخشری، تذکرة الخواص سبط بن جوزی، احکام القرآن ابن عربی، تفسیر قرطبی، تفسیر ابن کثیر، الاتقان فی علوم القرآن سیوطی، الصواعق المحرقه احمد بن محمد بن حجر هیثمی.

پی‌نوشت‌ها:

1- آل عمران (3)، آیه‌ی33: خاندان ابراهیم و خاندان عمران.
2- غافر(40)، آیه‌ی46: فرعونیان را در سخت‌ترین [انواع] عذاب درآورید.
3- آل عمران (3)، آیه‌ی 33: به یقین خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برتری داده است.
4- احزاب (33)، آیه‌ی 33: خداوند فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.

منبع مقاله :
عضیمه، صالح؛ (1392)، معناشناسی واژگان قرآن (فرهنگ اصطلاحات قرآنی)، ترجمه‌ی سیدحسین سیدی، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم