تحجر و تجدداز منظر استاد شهيد مطهرى(قسمت اول)
تحجر و تجدداز منظر استاد شهيد مطهرى(قسمت اول)
تحجر و تجدداز منظر استاد شهيد مطهرى(قسمت اول)
نويسنده:على محمدى تود شکي
آسيبشناسى ديندارى
استاد شهيد با عقل سليم و رشد يافته و روح لطيف و نورانى و بهرهگيرى از استادان حکمت، عرفان، فقه و شريعت اسلامى و انديشه پويا و بالنده، کارآمد، خلاق، نقاد و مولد خويش توانست در دو بعد ايجابى و سلبى به ادراک و ابلاغ صحيح انديشه و بينش اسلامى بپردازد. او اعتقاد راسخ داشت که جهانبينى اسلامي، توانمندى لازم را در تبيين عقلانى جهان داشته و اثباتپذير، تعهدآور، حرارتزا، تقدسبخش و عشقآفرين است و همه هم خويش را در راستاى انحراف شناسى فکرى و عملى از دو جبهه ذيل به کار برد:
الف. جبهه بيرونى که در خارج از محيط و جامعه اسلامي، به وسيله بيگانگان شکل گرفته و انديشههاى آنها، چه غربى و چه شرقى را به داخل، وارد مىکرد.
ب. جبهه درونى که خطر آن را به مراتب بيشتر از جبهه بيروني، مىدانست.
استاد مطهرى با تحليل درست و جامعى که از جريانات کلامي، فلسفى و مجموعه معارف و فرهنگ اسلامى داشت، خطراتى چون جهل، جمود و التقاط را مطرح و با آنها مبارزه کرد، به آسيبشناسى معرفتى و اجتماعى فرهنگ اسلامى پرداخته است و چون متفکرى نقاد و دردمند، ايفاى مسئوليت کرد و در عرصههاى حکمت نظرى و عملي، مسائل معرفتى و اجتماعي، نقشآفرين بود. او به احيا انديشه و تفکر اسلامى پرداخت و مصونيت هر نهضت اجتماعى از افتادن در دام جريانها را، مرهون نهضت فکرى و فرهنگى مىدانست از وضع انتشارات اسلامى بسيار نگران و از نفوذ انديشههاى بيگانه با مارک اسلامي، چه از روى سوء نيست يا بدون آن، بسيار دل نگران بود، راه مبارزه را عرضه داشتن صريح مکتب در همه زمينهها با زبان روز دانسته و تفکر اسلامى را تفکرى آسيبديده و آفت زده مىدانست که بايد به آسيبشناسى و آفتزدايى آن پرداخت. آفات را به قديم و جديد تقسيم کرده، عوامل تصفيه تفکر اسلامى را در رجوع به قرآن، سنت، سيره ناب پيامبر و ائمه (ع) و عقل مىدانست و با دو مسير انحرافى افراط و تفريط در عرصه معارف دينى به شدت مخالفت کرده، مبارزه عقلانى مىکرد و راه اعتدال را تبيين و ترويج مىفرمود. در اين مقاله برآنيم تا دو انحراف عظيم جمود و جهل که منشا تحجرگرايى و تجددطلبى افراطى و التقاطزدگى است و هر کدام در هر عصر و زمانى با روحى واحد، قالبى متکثر و متعدد به حسب زمان مىپوشند و نقابدارانه در متن و بدنه فرهنگ و آموزههاى اسلامى نفوذ مىکنند را از افق انديشه استاد مطهرى مطرح و راه درمان آن را جستجو نماييم تا در دام پوزيتويسم معرفتى و ليبراليسم فکرى و اجتماعى و سکولاريسم نظرى و عملى قرار نگيريم و معيار سنجش و شناخت درست معرفت و عمل دينى را به دست آوريم، در دام پلوراليسم نقابدار دينى قرار نگرفته، با معنويت زمينى که جاى معنويت آسمانى را مىگيرد و بهعنوان دين مشترک عرضه مىشود، مبارزه نماييم و با انديشههاى ناب آن شهيد زنده و پاينده به نقل و نقد انديشههاى بيگانه پرداخته و در جهت تبيين درست، جامع و ناب تفکر اسلامى برآييم و چون او بر دو روى يک سکه، يعنى توانايي، پويايى و کارآمدى دين از يک طرف و خلوص و شفافيت تفکر دينى از طرف ديگر، تکيه و تاکيد کنيم تا با احياى دين و اصلاح جامعه دينى به سوى آرمانهاى دست يافتنى اسلام ناب محمدى (ص) در عرصههاى گوناگون گام برداريم بمن الله و کرمه
تحجر و اقسام آن
چنان که اينک در تقابل بين سنت و مدرنيته، چنين آفتى ظهور کرده و سنتگرايان تفريطى با مدرنيستهاى افراطى هيچ يک به شعاعهاى انديشه متعاد ل و راه برون رفت از تحجر سنت و مدرنيته نمىانديشند. استاد شهيد مطهرى اين دو پديده شوم و ويرانگر را با ريشههاى پيدايش و گسترش آنها يعنى “جمود” و “جهل” تفسير نموده، مىفرمايد:
“جامد از هر چه “نو” است متنفر است و جز با کهنه خو نمىگيرد و “جاهل” هر پديده نوظهورى را به نام مقتضيات زمان، به نام “تجدد” و ترقى موجه مىشمارد.”
پس هم متحجر و هم تجدد با رويکردهاى افراطى و تفريطى از خط اعتدال خارج و گرفتار بيمارى خطرناک توقف، سقوط و انحراف هستند و در تفسير و برقرارى ارتباطهاى چهار گانه “خود با خدا”، “خود با خود”، “خود با جهان” و “خود با جامعه” عاجز و آسيبپذيرند.
منبع: رسالت
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}