نویسنده: فرانسواز شوای
برگردان: محسن حبیبی



 

ژول ورن Jules Verne) 1828-1905) به گونه‌ای خاص در زمینه ماشین‌ها و وسایل ارتباطی پیشگام بوده است. برخلاف آنچه می‌توان انتظار داشت، ایمان او به قدرت مولّد فن برای او الهام بخش دیدی خوش‌بینانه از نوعی شهر - ماشین نبوده است. در داستان کوتاهش [به نام] «یک روز (1) یک روزنامه‌‎نگار امریکایی در 2889»، (2) کلانشهری غول‌آسا را تصور می‌کند که در آن هر یک از ساختمان‌ها از هر سو کیلومترها هستند و ساکنانش به واسطه استفاده از دستگاه‌های همه کاره از خویش بیگانه گشته‌اند. ترجیحات ژول‌ورن به راه حلّی بسیار انسانی می‌رسند که در آن دستاورد اصلی رشد فنی در بهداشت خلاصه می‌گردد، این «فرانس ویل پانصد میلیون بیگم» (3) است، که بسیار مدیون هیژیای ریچاردسون می‌باشد. (4)

فرانس ویل

مباحث دکتر سارازن (5)

الگوی بهداشتی

«آقایان، در بین علل بیماری، فقر و مرگ که ما را احاطه کرده است، می‌باید روی یکی پیش از همه حساب باز کرد، آنکه من تصور می‌کنم منطقاً باید بدان اهمیتی بزرگ بخشید، این شرایط غم‌انگیز بهداشتی است که بسیار از انسان‌ها در آن قرار گرفته‌اند. آنان در شهرها، در مساکنی اغلب فاقد هوا و نور، این دو عامل ضروری زندگی، بر روی هم انباشته شده‌اند. این مجموعه‌های زیستی انسانی اغلب به کانون‌های واقعی عفونی تبدیل گشته‌اند. اگر کسانی در آنجا نمی‌میرند، حداقل از نظر سلامتی دچار مشکل می‌شوند؛ نیروی مولّد آنان کاهش پیدا می‌کند و جامعه این چنین بخش عمده‌ای از نیروی کار خویش را از دست می‌دهد، [نیرویی] که می‌تواند در استفاده‌های بسیار ارزشمندتر به کار گرفته شود. چرا ما همه‌ی نیروی تخیّل خویش را گرد هم نمی‌آوریم تا طرح یک شهر - الگو، بر مبنای داده‌های به طور مشخص علمی را در اندازیم؟ (بله! بله! این درست است!) پس از آن، چرا ما سرمایه‌ای که در اختیار داریم را به ساخت این شهر اختصاص نمی‌دهیم و این شهر را به جهان چون آموزشی عملی عرضه نمی‌داریم...؟

مقاله‌ای از «قرن ما» (6) مجله آلمانی

(گروه مدیریت فرانس ویل) (7) از این خشنود بوده است که تعداد مشخصی از اصول غیر قابل تغییر را مطرح کرده است، که معماران مجبور به گردن نهادن به آنها هستند:

خانه - نمونه

یکم- هر خانه در قطعه زمینی زراعی قرار داشته و با درخت و چمن و گل‌ها محصور گردیده است. این خانه تنها به یک خانواده تعلق خواهد داشت.
دوم - هیچ خانه‌ای بیش از دو طبقه نخواهد داشت؛ هوا و نور نمی‌باید به وسیله خانه‌ای به زبان دیگر خانه‌ها احتکار گردد.
سوم - نمای همه‌ی خانه‌ها، در فاصله‌ای ده‌متری از خیابان، قرار خواهد داشت.
چهارم - دیوارها از آجرهای پخ مصوّب و طبق الگو، ساخته خواهند شد.
پنجم - سقف‌ها به صورت مسطح بوده و در چهار جهت اندک برآمده است، با قیر پوشانیده و برای جلوگیری از اتفاقات دارای رواقی نسبتاً بلند می‌باشند. [بام‌ها] برای جریان یافتن فوری آب باران بدقت شیب‌بندی شده‌اند.
ششم - همه خانه‌ها بر روی گنبدی [برفراز] پی‌ها ساخته خواهند شد، گنبدی که به همه طرف باز بوده، و در اوّلین نقشه مسکن، یک زیرزمین که یک تالار نیز می‌باشد را شکل می‌بخشد - لوله‌های آب و فاضلاب در آنجا به صورت روکار بر روی ستون مرکزی گنبد قرار خواهند گرفت، به گونه‌ای که همیشه قابل بازبینی وضعیت بوده و، در موقع آتش‌سوزی، آب لازم فوراً در اختیار خواهد بود. محوطه این تالار، که پنج تا شش سانتیمتر بالاتر از سطح خیابان است، بدقّت از شن پوشانیده شده است. یک در و یک پله خاص این [فضا] را در رابطه مستقیم با آشپزخانه‌ها قرار می‌دهد.
هفتم - آشپزخانه، محل کار یا تبعات آن، برخلاف استفاده معمول، در طبقه بالایی جا گرفته و در ارتباط مستقیم با مهتابی خواهند بود، بدین ترتیب مهتابی‌ها فضای پیوسته بزرگی در فضای باز برای آشپزخانه‌ها خواهند بود.
هشتم - نقشه آپارتمان‌ها در اختیار سلیقه فردی گذاشته شده است، ولی دو عنصر خطرناک بیماری یعنی فرش‌ها و کاغذهای دیواری، آشیانه‌های واقعی بخارهای بیماری‌زا و آزمایشگاه‌های سموم، بیرحمانه از آنجا دفع شده‌اند. دیوارها از آجرهای لعاب‌دار پوشانیده شده‌اند. آنها چون لیوان‌ها و شیشه‌ها قابل شست و شویند، آنها چون پارکت‌ها و سقف‌ها قابلیت واکس خوردن دارند. هیچ جِرم بیمارزایی نمی‌تواند در آنجا به کمین بنشیند.
نهم - هر اتاق با فضای شست و شو مشخص می‌گردد. نمی‌توان بیش از این سفارش کرد که این فضا، که یک سوم زندگی در آن می‌گذرد، وسیع‌ترین، با بیشترین هوا و در عین حال، ساده‌ترین فضای [خانه] است. جز خوابیدن، هیچ استفاده‌ای از این فضا مجاز نیست.
دهم - هر فضایی بخاری دیواری خاص خود را دارد. و دود به جای آنکه از بام خارج شود، از طریق لوله‌های زیرزمینی به کوره‌های مخصوصی مکیده می‌شوند، که به هزینه شهر ایجاد شده است. در اینجا، دود از ذرات کربنی که همراه دارد، پاک شده، و با وضعی بیرنگ، در ارتفاع 35 متری در جوّ رها می‌شود.
اینها ده فرمان ثابت و اجباری برای ساخت هر واحد مسکونی شخصی هستند. تمهیدات عمومی نیز با چنین دقتی بررسی شده‌اند.

شهر قائم الزاویه

و قبل از هر چیز، نقشه شهر اصولاً ساده و منظم است، به گونه‌ای که برای هر توسعه‌ای آمادگی داشته باشد. راسته‌ها، که به صورت قائم‌الزاویه یکدیگر را قطع می‌کنند در فواصلی مساوی کشیده شده‌اند، با عرضی یکسان، با درختان [در دو سوی] و با تعیین شماره ردیف‌های منظم، در هر نیم کیلومتر در نیم کیلومتر، راسته‌ی با یک سوم پهنا عریض‌تر شده و نام بلوار یا خیابان به خود می‌گیرد، و در هر سمت یک گلدار سرپوشیده دارد که برای تراموا و یا راه ‌آهن کلانشهری استفاده می‌شود. درهر چهار راه یک باغی عمومی پیش‌بینی شده است.
برای به دست آوردن حق سکونت در فرانس - ویل، ارائه دلایل کافی ضروری است، [دلایلی دال بر] داشتن استعداد برای انجام یک حرفه مفید یا آزاد، در صنعت، علوم یا هنرها و تعهد به مراعات کردن قانون شهر، موجودات بیکاره را در آنجا راهی نیست.
بناهای عمومی در آن جا بیشمارند، مهم‌ترین آنها عبارتند از، کلیساهای بزرگ، تعداد مشخصی نمازخانه، موزه‌ها، کتابخانه‌ها، مدارس و مکان‌های ورزشی، [که همگی] با زیبایی بسیار و در توافق با معیارهای بهداشتی شایسته یک شهر بزرگ، سامان داده شده‌اند.
بیهوده است که گفته شود که کودکان از چهار سالگی مجبور به یادگیری ذهنی و بدنی هستند، تمریناتی که برای توسعه نیروهای ذهنی و جسمی آنها ضروری است. همه‌ی آنها چنان به پاکیزگی عادت داده می‌شوند، که یک لکه روی روپوش‌هایشان را چون یک بی‌آبرویی واقعی تلقی می‌کنند.

بهداشت در جزئیات

این مسأله، پاکیزگی فردی و جمعی، بخش عمده مشغله اصلی بنیانگذاران فرانس - ویل است. پاک کردن و زدودن بی‌وقفه، از میان بردن و نابود ساختن متعفنی که دائما از یک مجموعه زیستی انسانی متصاعد می‌شوند به همان سرعتی که شکل می‌یابند. اینست کار عمده‌ی حکومت مرکزی، بنابراین، فضولات، فاضلاب‌ها در خارج از شهر متمرکز شده و با روش‌هایی [تصفیه] و آماده‌سازی می‌شوند که امکان متراکم کردن و حمل روزانه آنها را به روستاها میسر می‌سازد.
آب از هر سویی با فراوانی درجریان است، خیابان‌های فرش شده با چوب قیراندود و پیاده‌روهای سنگفرش شده، به همان اندازه‌ی آجرهای مشبک یک حیاط هلندی می‌درخشند. بازارهای مواد غذایی، موضوع یک نظارت دائمی هستند. این نظارت بهداشتی، بسیار مشکل و بسیار لازم، به افراد با تجربه واگذار شده است، به متخصصان واقعی که برای این منظور در مدارس عادی تعلیم یافته‌اند.
حق قضاوت آنان به رختشویخانه‌ها و سفیدشوئی نیز تعمیم می‌یابد. هیچ لباسی به صاحبش بازگردانیده نمی‌شود، مگر آنکه کاملاً شسته گردد.
به دلیل این که مراقبت‌های پزشکی تا واحد مسکونی تعمیم یافته است، بیمارستان‌ها اندک می‌باشند. ضروری نیست اضافه کنیم که این اندیشه، که از بیمارستان بنایی بزرگتر از دیگر ساختمان‌ها بسازیم و در این کانون آلوده هفتصد تا هشتصد بیمار را گرد آوریم، در مخیله بنیانگذار شهر - الگو، جا نداشته است.
هر گاه بخواهیم همه تمهیدات بهداشتی را که بنیانگذاران شهر برای اولین بار به عمل درآورده‌اند بازگو کنیم، مطلب به پایان نخواهد رسید. هر شهروند به محض ورود خویش، دفترچه‌ای را دریافت خواهد کرد که اصول بسیار مهمّ یک زندگی متناسب با علم به زبانی ساده و روشن در آن ارائه شده است.
Les cinq cents milions de la Begum, Editions, P. J. Hetzel. Paris, 1879. (Pages 25-26, 100-103)

پی‌نوشت‌ها:

1. [این داستان] ابتدا به زبان انگلیسی، در مجله امریکایی فروم (The Forum) در سال 1899 چاپ شد و سپس به زبان فرانسه در مجموعه دیروز و فردا (Hier et demain) چاپ گردید.
2. La Joumeé d"un journaliste américain en 2889.
3. Franceville des Cinq cents millions de la Bégum.
4. ژول‌ورن خود این ارتباط را در یادداشت فصل دهم اثر خویش یاد‌آوری می‌کند: «این احکام و هم چنین اندیشه بهزیستی از دکتر دانشمند بنیامین وارد ریچاردسون، عضو جامعه سلطنتی لندن به عاریت گرفته شده است.»
5. ارسال شده به کنگره بهداشت لندن، بعد از آگاهی از اینکه 500 میلیون از بیگم به او به ارث رسیده است.
6. Unsere Centurie.
7. شهر - الگویی که دکتر سارازان به ساخت آن اقدام کرده است.

منبع مقاله :
شوای؛ فرانسواز، (1392)، شهرسازی تخیلات و واقعیات، برگردان: سید محسن حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم