حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) دل و اندیشه بزرگان را مسخر خود کرد و برای آزادگان در همه جا و هر زمان سرودی جاودانه گشت؛ زیرا برای برادرش دست به فداکاری بزرگی زد، برادری که در برابر ظلم و طغیان خروشید و برای مسلمانان عزت جاودانه و عظمتی همیشگی، به ارمغان گذاشت.
در اینجا، برخی از اظهار نظرهای بزرگان را درباره شخصیت ابوالفضل (علیه‌السلام) می‏آوریم .

1- امام سجاد (علیه‌السلام)

امام علی بن الحسین، حضرت زین العابدین (علیه‌السلام) از سروران تقوا و فضیلت در اسلام به شمار می‏رود. این امام بزرگوار همواره برای عمویش عباس طلب رحمت می‏کرد و از فداکاریهایش درباره برادرش حسین (علیه‌السلام) به نیکی یاد می‏کرد و جانبازیهای بزرگش را مرتب می‏ستود. از جمله سخنان حضرت درباره عمویش، این موارد را ذکر می‏کنیم: «خداوند عمویم عباس را رحمت کند که از خود گذشتگی کرد و نیک از عهده آزمایش برآمد خود را فدای برادر کرد تا آنکه دستانش بریده شد،خداوند به جای آنها چون جعفر بن ابی طالب، دو بال عطا کرد تا بدآنهابا ملائکه در بهشت پرواز کند. عباس را نزد خداوند متعال منزلتی است که همه شهیدان در روز قیامت بر او غبطه می‏خورند...» 19.
این کلمات، فداکاریهای ابوالفضل را در راه برادرش، پدر آزادگان، امام حسین (علیه‌السلام) به خوبی بیان می‏کند. حضرت در ایثار و از خودگذشتگی و جانبازی تا جایی پیش رفت که زبانزد تاریخ و سمبل فداکاری گشت، دستان گرامی‏اش را روز عاشورا در راه برادر داد و تا آخرین لحظه پایداری کرد تا آنکه به خون خود درغلتید.
این فداکاریهای بزرگ نزد خداوند بی‏اجر نماند و حضرتش با پاداشها و کرامتهایش به عباس، او را بر تمامی شهیدان راه حق و فضیلت در دنیای اسلام و غیر آن، برتری بخشید تا آنجا که همه بر او غبطه می‏خورند.

2- امام صادق (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام و چهره بی‏مانند دانش بشری، همواره از عمویش عباس تجلیل به عمل می‏آورد و با درود و ستایشهای عطرآگین از او یاد می‏کرد و مواضع قهرمانانه‌‏اش در روز عاشورا را بزرگ می‏داشت. از جمله سخنانی که امام درباره قمر بنی‏هاشم فرموده است، بیان زیر می‏باشد:
«عمویم عباس بن علی (علیه‌السلام) بصیرتی نافذ و ایمانی محکم داشت. همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبی از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت...»20
امام صادق (علیه‌السلام) از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتی اوست چنین نام می‏برد:
الف: «تیزبینی»: تیزبینی، پیامد استواری رأی و اصالت فکر است و کسی بدان دست پیدا نمی‏کند، مگر پس از پالودگی روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهای نفسانی و عدم سلطه آنها بر درون آدمی.
تیز بینی از آشکارترین ویژگیهای ابوالفضل العباس بود. از تیزبینی و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین (علیه‌السلام) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود رابر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتی ارزشهای انسانی پایدار است و انسان آنها را بزرگ می‏شمارد، در برابر شخصیت بی‏مانند حضرت که بر قله‏های انسانیت دست یافته است سر بر زمین می‏ساید و کرنش می‏کند.
ب: «ایمان استوار»: یکی دیگر از صفات بارز حضرت، ایمان استوار و پولادین اوست. از نشانهای استواری ایمان حضرت، جهاد در کنار برادرش، ریحانه رسول اکرم (ص) بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار می‏رفت. و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازی کمترین انگیزه مادی نداشت و همین دلیلی گویاست بر ایمان استوار حضرت.
ج: «جهاد با حسین (علیه‌السلام)»: فضیلت دیگری که امام صادق (علیه‌السلام) برای عمویش، قهرمان کربلا، عباس (علیه‌السلام) نام می‏برد، جهاد تحت فرماندهی سالار شهیدان، سبط گرامی پیامبر اکرم (ص) و آقای جوانان بهشت است. جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتی بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایی از خود نشان داد که در دنیای دلاوری و شجاعت بی‏مانند است .

زیارت امام صادق (علیه‌السلام)

امام صادق (علیه‌السلام) به زیارت کربلا، سرزمین شهادت و فداکاری رفت و پس از زیارت امام حسین و اهل بیتش (علیهم السلام) و اصحاب برگزیده‏اش با شوق به زیارت قبر عمویش، عباس شتافت و بر سر مرقد بزرگ آن بزرگوار ایستاد و زیارت زیر را که منزلت عباس را نشان می‏دهد و بر مکانت او گواهی می‏دهد با این سرآغاز خواند: «سلام خدا و سلام ملائکه مقرب و انبیای مرسل و بندگان صالح و همه شهیدان و صدیقان پاک، شبانه روز بر تو باد ای پسر امیرالمؤمنین...»
امام صادق (علیه‌السلام) عمویش عباس را با این کلمات که در بردارنده همه مفاهیم و معانی تجلیل وبزرگداشت است،مورد خطاب قرار می‏دهد. درود و سلام خداوند، ملائکه پیامبران مرسل، بندگان صالح، شهیدان و صدیقان را بر او می‏فرستد و این بهترین و برترین سلامی است برای پرچمدار کربلا.
سپس عصاره نبوت، امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را چنین پی می‏گیرد: «به تسلیم، تصدیق، وفاداری و فداکاریت در راه جانشین پیامبر مرسل، سبط برگزیده، راهنمای عالم، وصی ابلاغگر و مظلوم ستمدیده، شهادت می‏دهم...».
در اینجا امام صادق (علیه‌السلام) بهترین نشانه‏هایی که به شهیدان بزرگ تقدیم می‏شود به عمویش عباس تقدیم می‏دارد. افتخاراتی از این گونه:
الف- تسلیم: همه امورخود را به برادرش سیدالشهداء سپرد و در همه مراحل و مواقف، متابعت از او را بر خود واجب کرد تا آنکه در راه او به شهادت رسید؛ زیرا به امامت برادرش که مبتنی بر ایمان استوار به خداوند است آگاهی داشت و درستی راه و نیت خالص و رأی اصیل برادر را می‏دانست و بدانها باور داشت.
ب- تصدیق: عباس (علیه‌السلام) برادرش ریحانه رسول اکرم (ص) را در تمامی مواقف و دیدگاهها تصدیق کرد و هرگز در درستی و عدالت آرمان او به خود شک راه نداد و یقین داشت برادرش بر حق است و هر که با او سر ستیز دارد در گمراهی آشکار است .
ج- وفاداری: یکی دیگر از صفات تیکی که امام صادق (علیه‌السلام) به عمویش ابوالفضل نسبت می‏دهد، وفاداری است ؛ هر پیمانی را که در راه دفاع از برادرش امام حق و حقیقت ابوعبدالله الحسین (علیه‌السلام) با خدا بسته بود بجا آورد و در سخت‏ترین شرایط و مراحل در کنار برادر ایستاد و از او جدا نشد تا آنکه دستانش قطع شد و خود در راهش به شهادت رسید. وفاداری که از والاترین صفات است، از ویژگیهای اساسی و عناصر حضرت ابوالفضل بود، او آفریده شده بود تا نسبت به دور و نزدیکان وفادار باشد.
د- فداکاری: امام صادق (علیه‌السلام) به فداکاری و جانبازی عمویش در راه برادرش سیدالشهداء (علیه‌السلام) گواهی می‏دهد، حضرت خالصانه برای از بین بردن باطل، فداکاری کرد و با پیشوایان کفر و باطل به ستیز پرداخت و با برادر در جانبازیهای بزرگ و بی نظیر تاریخ شرکت کرد. به قسمت دیگری از این زیارت بزرگ توجه کنیم:
«پس خداوند از طرف پیامبرش و امیرالمؤمنین و حسن و حسین - صلوات خدا بر آنان باد - بر آنچه پایداری، خویشتنداری و یاری کردی، به تو بهترین پاداش بدهد که بهشت، بهترین فرجام است .
این قسمت شامل تجلیل و تقدیر حضرت عباس از سوی امام صادق (علیه‌السلام) است؛زیرا با فداکاریهای بزرگ در راه سالار شهیدان و جانبازی در راه او و تحمل هرگونه سختی در کنار او، شایسته این بزرگداشت است. حضرت دراین تلاشها و مقاومتها رضای خدا را مد نظر داشت و خداوند نیز عوض پیامبرش، مولای متقیان، حسن و حسین - سلام الله علیهم - این جانبازیها را ارج نهاد و به او بهترین پاداشها را عطا کرد.
امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را پی می‏گیرد و صفات والای عمویش عباس و جایگاهش را نزد خداوند یاد می‏کند و می‏فرماید:
«گواهی می‏دهم و خدا را گواه می‏گیرم که تو د رهمان راه پیکار گران «بدر» و مجاهدان در راه خدا و صافی ضمیران خدا خواه در جهاد دشمنانش و مدافعان استوار دوستانش و یاری کنندگان اولیایش، پیش رفتی وچون آنان کوشیدی، پس خداوند بهترین، والاترین و کاملترین پاداشی که به مطیعان والیان امرش و اجابت کنندگان دعوتش می‏دهد، به تو عطا کند...» 21 .
امام صادق (علیه‌السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام گواهی می‏دهد و خدا را به شهادت می‏طلبد بر اینکه عمویش عباس در جهادش دوشادوش برادرش، پدر آزادگان، امام حسین (علیه‌السلام) بر همان راه شهیدان بدر پیش رفت؛ رادمردانی که با خون پاک خود پیروزی همیشگی اسلام را مسجّل کردند و با یقین به عادلانه بودن آرمان خود و با آگاهی و بصیرت نام، شهادت را اننتخاب کردند و پرچم توحید و کلمه حق را بر بلندای تاریخ به اهتزاز در آوردند. ابوالفضل العباس نیز در این راه درخشان پیش تاخت و برای نجات اسلام از چنگال بی سر و پای اموی و ابوسفیان زاده که می‏خواست کلمه الهی را محو کند و پرچم اسلام را درهم بپیچد و مردم را به جاهلیت نخستین برگرداند، قیام کرد و به شهادت رسید.
ابوالفضل تحت فرماندهی برادرش، پدر آزادگان در برابر طاغوت خونریز اموی ایستاد و با پایداری و قیام آنان بود که کلمه حق تثبیت و اسلام پیروز شد و دشمنان حق و حقیقت و امام بشدت شکست خوردند.
امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را ادامه می‏دهد و صفات برگزیده عمویش عباس را بر می‏شمارد و پاداش او را چنین یاد می‏کند:
«شهادت می‏دهم (که) حق نصیحت را بجا آوردی و نهایت تلاشت را کردی، پس خداوند تو را در میان شهیدان مبعوث کرد و روحت را با روحهای سعیدان همراه ساخت و در وسیعترین منزل بهشتی جای داد و بهترین غرفه را به تو عطا کرد و نامت را در «علیین» پر آوازه ساخت و با پیامبران،شهیدان و صالحان - که چه خوب رفیقانی هستند - محشورت کرد.
شهادت می‏دهم که تو سستی نکردی و عقب ننشتی و با بصیرت نسبت به امرت پیش رفتی در حالی که به صالحان اقتدا کرده بودی و پیامبران را پیروی می‏کردی. پس خداوند ما، تو، پیامبرش و اولیایش را در جایگاه برگزیدگان و پاکان جمع کند که اوست مهربانترین مهربانان».22
در قسمت پایانی زیارت، متوجه اهمیت بی‏مانند و موقعیت والای حضرت عباس نزد امام صادق (علیه‌السلام) می‏شویم ؛ زیرا این قهرمان بزرگوار با نصیحت خالصانه و فداکاری در راه ریحانه رسول خدا (ص)، امام حسین (علیه‌السلام) از احترامی خاص نزد امام برخوردار گردید؛ لذا امام صادق دعا می‏کند تا خداوند عمویش را به بالاترین درجات قرب برساند و او را با پیامبران و صدیقان محشور کند.

3- حضرت حجت (علیه‌السلام)

مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیة الله الاعظم، امام زمان (عج) - قائم آل محمد (ص) در بخشی از سخنان زیبای خود درباره عمویش عباس (علیه‌السلام) چنین می‏گوید:
«سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، همدرد بزرگ برادر که جانش را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایی» را لعنت کند...» 23
امام عصر - عجل الله تعالی فرجه - صفات والای ریشه دار در عمویش، قمر بنی‏هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین بر می‏شمارد و می‏ستاید:
1- همدردی و همگامی با برادرش سید الشهداء (علیه‌السلام) در سخت‏ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامی و همدلی ضرب المثل تاریخ گشت .
2- فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتنداری و یاری امام هدایت و نور .
3- فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت، امام حسین (علیه‌السلام).
4- حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.
5- کوشش برای رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامی که نیروهای ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره‏ای آب به خاندان پیامبر (ص) شده‏بودند.

4- شاعران

شاعران آزاده متمسک به اهل بیت (علیه‌السلام) شیفته شخصیت ابوالفضل که در اوج بزرگی و شرافت می‏درخشید، بودند و تحت تأثیر شخصیت بی‏مانند و صفات والای او قصاید زیبایی سرودند که از شاهکارهای ادب عرب به شمار می‏رود. در اینجا پاره‏ای از آنها و شعرشان را نقل می‏کنیم:
1- کمیت: بزرگترین شاعر اسلام «کمیت اسدی» دلباخته عظمت ابوالفضل بود و در یکی از «هاشمیات» جاودانه خود چنین سرود: «.. و ابوالفضل خاطره شیرین آنان، درمان جانها از دردهاست».24
یاد ابوالفضل و سایر اهل بیت (علیه‌السلام) نزد هر بزرگ منشی شیرین است؛ زیرا یادآوری فضیلت و کمال مطلق است. همچنین داروی جانها از بیماریهای جهل و غرور و دیگر بیماریهای روحی است .
2- فضل بن محمد: فضل بن محمد بن فضل بن حسن بن عبیدالله بن عباس (علیه‌السلام) از نوادگان ابوالفضل، شاعری آسمانی و شیفته شخصیت نیای بزرگش پرچمدار کربلاست. در قصیده‏ای چنین می‏سراید:
«ایستادگی عباس را در کربلا روزی که دشمن از همه سو دیوانه وار هجوم می‏آورد، به یاد می‏آورم. حمایت از حسین (علیه‌السلام) نموده و در نهایت تشنگی او را نگهبانی می‏کرد و روی نمی‏گرداند، سستی نشان نمی‏داد و پروانه وار به گرد وجود برادر می‏گشت. هرگز صحنه‏ای چون رفتارش با حسین - فضیلت و شرف بر او باد - ندیده‏ام چه صحنه بی مانندی که سرشار از فضیلت بود و جانشین او کردارش را تباه نکرده است».25
این ابیات شجاعت و دلیری بی مانند ابوالفضل (علیه‌السلام) و نقش درخشان و افتخارآمیز او را در حمایت برادرش پدر آزادگان و دفاع از او با خون خود و سقایی خاندان او را به خوبی نشان می‏دهد. صحنه‏ای درخشانتر وزیباتر از این موضع و حضور بی مانند ابوالفضل در کنار برادرش وجود ندارد. مواضع و شخصیت ابوالفضل بر نواده‏اش «فضل» تأثیری شگفت‏آور دارد و او را شیفته کرده است؛ پس با قلبی آتشین و جانی سوخته،طی ابیات لطیفی جدش را چنین مرثیه می‏گوید:
«شایسته‏ترین کس برای گریستن بر او، رادمردی است که حسین را در کربلا به گریستن وا داشت ؛ برادر و فرزند پدرش علی، ابوالفضل آغشته به خون. آنکه در همه حال حق برادری را بجا آورد و مواسات کرد - که از ثناگویی او عاجزیم - و در عین تشنگی، برادر را بر خود مقدم داشت» 26.
آری، شایسته‏ترین مردمان برای بزرگداشت و گریستن بر او به سبب مصایب هولناکش، ابوالفضل سمبل ایستادگی و فضیلت است. امام حسین (علیه‌السلام) با شهادت برادر، کمرش شکست و بر او به تلخی گریست؛ زیرا مهربانترین و نیکترین برادر خود را از دست داده بود.
3- سید راضی قزوینی: شاعر علوی سید راضی قزوینی شیفته شخصیت ابوالفضل (علیه‌السلام) می‏شود و چنین او را می‏ستاید:
«ای ابوالفضل! ای سرور فضیلت و ایستادگی و خویشتنداری! فضیلت جز تو را به پدری قبول نکرد. کوشیدی و به اوج عظمت و بزرگی دست یافتی، اما هر کوشنده‏ای به خواسته‏اش دست پیدا نمی‏کند. با عزت و سرافزازی و علو همت از پذیرفتن ظلم سرباز زدی و پیکان نیزه‏ها را مرکب خود کردی» 27.
ابوالفضل (علیه‌السلام) از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگی در دنیای عرب و اسلام به شمار می‏رود. حضرتش مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و کرامت دست یافت و برای رهایی از ذلت و ظلم، پیکان نیزه‏ها را برگزید.
4- محمد رضا ازری: حاج «محمد رضا ازری» در قصیده شیوای خود به ذکر و ستایش از صفات گرامی قمر بنی هاشم که قلب و عقل آزادگان را تسخیر کرده، پرداخته است و چنین می‏سراید:
«برای کسب یاد و نام نیک بکوش که نام نیک بهترین سرمایه کریمان است .
آیا ماجرای کربلا را که غبار پیکارش آسمان را تیره و تار و نبردش گوش فلک را کر کرده است نشنیده‏ای؟! روزی که خورشید از شدت گردباد آن تیره شده و امام هدایت به ابوالفضل پناهنده شده بود».
در نخستین بیت، «ازری» آدمی را به کسب نام نیک فرا می‏خواند؛ زیرا تنها سرمایه ماندنی و پایدار همین ذکر جمیل است .
در دومین بیت به عبرت گرفتن از واقعه کربلا که آتش فشان فضایل و رادمردیهای اهل بیت (علیه‌السلام) است، دعوت می‏کند.
در سومین بیت، «ازری» از پناه بردن سبط گرامی پیامبر اکرم و ریحانه رسول خدا (ص) به حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) سخن می‏گوید.
به ابیات دیگر «ازری» که در آنها از یاریها و دلاوریهای عباس در راه برادرش سخن می‏گوید توجه کنیم:
«چون شیری از کنام خود پاسداری کرد و بر دشمنان شورید، آری، هژبر «شری» 28 از بیشه خود دفاع می‏کند. کوبش شمشیرها، چونان تندر و رعده‏های ابر سنگین بود، از شیر مردی که با چهره خندان با انبوه دشمنان رو به رو می‏شود و با غرور سرش را تقدیم مرگ می‏کند، سرافرازی که در خانه ستم جایگیر نمی‏شود تا آنکه بر ستارگان چیره شود.
آیا قریش نمی‏دانست که او پیشاهنگ هر دشواری و آزموده سختیها است؟!» 29 .
این ابیات بدقت، قهرمانیها و نقش درخشان حضرت ابوالفضل در دفاع از برادرش پدر آزادگان را تصویر می‏کند و بریدن و هجوم چون شیر حضرت را به صفوف دشمن و درهم شکستن حیوان صفتانی را که برای دفاع از گرگان انسان‏نما جمع شده بودند نشان می‏دهد. ابوالفضل بدون توجه به انبوه دشمنان و سفلگان که صحرا را پر کرده بودند، با چهره‏ای خندان به پیکارشان می‏رفت و در راه‏کرامت خود و عزت برادرش به آنان جام مرگ می‏نوشاند. قبایل قریش در این نبرد بود که دریافتند، عباس مرد دشواریها و فرزند و دست پرورده علی (علیه‌السلام) است؛آنکه‏بتهایشان‏رادرهم شکسته و جاهلیتشان را نسخ کرده و به پذیرفتن اسلام وادارشان کرده بود.

حضرت حضرت عباس(علیه‌السلام) در کلام علماء

* علامه سید محمد حسین طباطبایی (رحمت الله علیه)- صاحب تفسیر المیزان- می فرماید: «مرحوم سیدالسالکین و برهان العارفتین آقای سید علی قاضی فرموده است: در حین کشف بر من روشن و آشکار شد که مظهر رحمت خدای عالم هستی، وجود مقدس حضرت سیدالشهدا، امام حسین (علیه‌السلام) است و در آن رحمت، سقای کربلا، سرحلقه وفا، آقا باب الحوائج الی الله ابوالفضل العباس است».
* علامه سید عبدالرزاق مقدّم نیز در مورد مقام اطاعت حضرت عباس(علیه‌السلام) از امام حسین (علیه‌السلام) می نویسد: «این فضیلت ها همه از پرتو انوار حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) بود که حضرت عباس (علیه‌السلام) بر اثر پیروی از او کسب کرده و آیینه تمام نمای وجود امام حسین (علیه‌السلام) شده بود و بی شک، حضرت امام حسین(علیه‌السلام) و حضرت عباس(علیه‌السلام) از مصداق های برجسته این آیات قران بودند که خداوند در آیه 1 و 2 سوره شمس می فرماید: «والشمسِِ وضُحاها وَالقَمَرِ إذا تَلاها؛ سوگند به خورشید و آن هنگام که فروغ می بخشد و سوگند به ماه و آن زمان که دنبال خورشید روان است.» خورشید، امام حسین(علیه‌السلام) است و ماه، حضرت عباس(علیه‌السلام)؛ چرا که حضرت عباس(علیه‌السلام) هیچ سخنی نمی گفت مگر آنکه قبلاً از برادرش شنیده باشد و هیچ عملی انجام نمی داد، مگر آنکه به جهت پیروی از امامش انجام پذیرد. عظمت و شخصیت معنوی ابوالفضل(علیه‌السلام) به سبب نور مقدس امام حسین (علیه‌السلام) بود که در آینه وجود پیراسته اش، تابیده بود».
* همچین علامه مامقانی می نویسد: «حضرت اباالفضل العباس(علیه‌السلام) از فقهای فرزندان امامان (علیهم السلام) بود». 30
درپایان به عنوان حسن ختام، گزیده ای از مواعظ گهربار مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان اهل بیت(علیهم السلام) را می آوریم:
ارزش اباالفضل العباس(علیه‌السلام) به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این‌که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت‌ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود - که البته مقام خیلی والایی است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فی‌سبیل‌اللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهدای برجسته‌یی داشته‌ایم - اما شهید شدنِ این‌طوری در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنه‌ی کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگی، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلی تفاوت دارد. انسان خیلی اوقات می‌گوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چه‌کار کنم، بچه‌ام دارد از گرسنگی یا از بی‌دارویی می‌میرد؛ این می‌شود یک بهانه برای انسان. انسان گاهی ملاحظه‌ی ناموس خودش را بیشتر از جانش می‌کند؛ ملاحظه‌ی بچه‌ی شیرخوارش را بیشتر از جانش می‌کند. انسان در این میدان برود، بچه‌ی شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموس‌اش هم باشد، همه‌ی اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب‌بن‌مظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوی پیچیده‌اش. قد رشید که خیلی در دنیا هست؛ ورزشکارهای زیبایی اندام که خیلی هستند؛ اینها که در معیار معنوی ارزش نیست. گاهی روی این تعبیرها تکیه هم می‌شود! حالا یک وقت شاعری در یک قصیده‌ی سی، چهل بیتی اشاره‌یی هم به جمال حضرت اباالفضل می‌کند؛ آن یک حرفی است؛ ما نباید خیلی خشکی به خرج دهیم و سختگیری کنیم؛ اما این‌که ما همه‌اش بیاییم روی ابروی کمانی و بینی قلمی و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، این‌که مدح نشد؛ در مواردی ضرر هم دارد؛ در فضاهایی این کار خوب نیست. 31

پی نوشت‌ :

19- ذخیرة الدارین، ص 123 به نقل از عمدة الطالب.
20- ذخیرة الدارین، ص 123 به نقل از عمدة الطالب.
21- ر.ک: مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (علیه‌السلام).
22- مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی و دیگر کتب ادعیه و زیارات .
23- المزار، محمد بن مشهدی، از بزرگان قرن ششم.
24- الهاشمیات:
و ابوالفضل ان ذکرهم الحلو
شفاء النفوس من اسقام‏
عجیب آنکه شارح دیوان، ابوالفضل را عباس بن عبدالمطلب معرفی می‏کند (مؤلف).
25- قمر بنی هاشم، ص 147 به نقل از المجدی:
انّی لا ذکر للعباس موقفه
بکربلاء وهام القوم یختطف‏
یحمی الحسین و یحمیه علی ظماً
ولا یولی ولا یشنی فیختلف‏
ولا اری مشهداً یوماً کمشهده
مع الحسین علیه الفضل والشرف‏
اکرم به مشهداً بانت فضیلته
و ما اضاع له افعاله خلف‏
26- الغدیر، ج 3، ص 5:
احق الناس ان یبکی علیه
فتی ابکی الحسین بکربلاء
اخوه و ابن والده علی
ابوالفضل المضرج بالدماء
و من واساه لا یثنیه شی‏ء
وجادله علی عطش بماء
27-
اباالفضل یا من اسس الفضل والابا
أبی الفضل الا ان تکون له أبا
تطلبت اسباب العلی فبلغتها
و ما کل ساع بالغ ما تطلبا
و دون احتمال الضیم عزا و منعة
تخیرت اطراف الاسنة مرکبا
28- «کنام» شیران در کنار فرات که بعدها ضرب المثل شجاعت شد و گفته می‏شد: کاسد الشری - (م).
29-
فانهض الی الذکر الجمیل مشمراً
فالذکر أبقی ما اقتنته کرامها
او ما اتاک حدیث وقعة کربلا
انی و قد بلغ السماء قتامها
یوم ابوالفضل استجاربه الهدی
و الشمس من کدر العجاج لثامها
فحمی عرینته و دمدم دونها
و یذب من دون الشری ضرغامها
و البیض فوق البیض تحسب وقعها
زجل الرعود اذا اکفهر غمامها
من باسل یلقی الکتیبة باسماً
و الشوس یرشح بالمنیة هامها
واشم لا یحتل دار هضیمة
او یستقل علی النجوم رغامها
اولم تکن تدری قریش انه
طلاع کل ثنیة مقدامها
30- ویژه نامه امام حسین (علیه‌السلام) و عاشورا، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما
31- گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) 05/05/1384

منابع:

1) گزیده ای ازکتاب زندگانی حضرت ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) ترجمه سید حسن اسلامی صص 54-42
2) ارمغان(1)، گاه نامه مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما(ویژه امام حسین (علیه‌السلام) و عاشورا)

3) بیانات مقام معظم رهبری