مترجم : بهروزی
منبع:راسخون




 

سندروم بچه‌ی دوم به ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی مشخصی اشاره می‌کند که توسط بچه‌ی دوم در نتیجه‌ی طرز برخورد و رفتار والدین نسبت به آنها توسعه داده می‌شوند. در این مقاله با معانی و مفهوم سندروم بچه‌ی دوم آشنا خواهید شد.
وقتی که شما از اولین بارداری خود آگاه شدید احتمالاً پرفیض گشتید و هر کاری را از پرهیز از کافئین گرفته تا خوردن ویتامین‌هایتان سر وقت و رفتن به کلاسهای یوگا را به طور منظم انجام دادید. سپس فرزند شما به این دنیا آمد و هر لحظه‌ای را با دوربین ثبت کردید درست از زمانی که او چشم‌هایش را باز کرد تا زمانی که او برای اولین بار انگشت شما را در دستش گرفت و وقتی برای اولین بار تلاش کرد که بایستد و سپس راه برود و روز اول مدرسه‌ی او و همین طور ادامه پیدا کرد.
سپس خبر دومین بارداری شما رسید. شما خوشحال بودید اما پرفیض نبودید. شما فراموش کردید که از کافئین پرهیز کنید و هم چنین فراموش کردید که دز ویتامین‌هایتان را کنترل بکنید. شما از برخی از جلسات کلاسهای یوگا نیز صرف نظر کردید. وقتی او به دنیا آمد، شما برنامه ریزی کردید که برخی از عکس‌های او را بگیرید اما اولین کارهای او به اندازه‌ی بچه‌ی اول شما لذت بخش و هیجان انگیز نبودند. آیا شما با رفتار خودتان سردرگم شدید؟ آیا شما بچه‌ی خود را در معرض خطر سندروم بچه‌ی دوم قرار دادید؟ جواب این سوالات را در این مقاله بیابید.

در مورد سندروم :

بر طبق نظر روان شناس مشهور اتریشی، آلفرد آدلر، ویژگی‌های شخصیتی مشخص یک کودک به ترتیب تولد او بستگی دارند مثلاً این که آیا او بچه‌ی اول و یا بچه‌ی دوم در خانواده بوده است. این ویژگی‌های شخصیتی، به خصوص بیشتر واضح هستند اگر کودک قربانی سندروم بچه‌ی دوم و یا وسط و یا همان تأثیر روان شناسی بچه‌ی دوم بودن در خانواده بوده باشد. چرا کودک دچار چنین ناراحتی می‌شود؟
به طور نرمال، با بچه‌ی اول همه چیز تازه است و هر تجربه‌ای منحصر به فرد است. به عنوان والدین، شما طبیعتاً انگیزه پیدا می‌کنید که هر لحظه‌ای را ثبت کنید و هر موفقیت و دستاوردی را تحسین کنید و عموماً خاطرات زیبایی را با مردمک چشمان خود خلق کنید. سپس وقتی کودک دوم شما می‌رسد تجربه خیلی هم جدید نیست. شما آنجا بوده‌اید و آن کار را انجام داده‌اید. بنابراین چه می‌شود اگر کودک دوم شما برای اولین بار بایستد چون شما قبلاً آن را دیده‌اید. اما این هنوز برای او اولین بار است مگر نه؟ اما چون شما همه‌ی اینها را دیده‌اید احتمال دارد از درک آن و بسیاری از چنین موفقیت‌هایی را که او کسب کرده شکست بخورید و باعث می‌شود او احساس درک نشدن و ارزش ندادن بکند. در نتیجه او ممکن است کم کم دچار احساس بی‌میلی نسبت به خواهر و یا برادر خود بشود که احتمال دارد منجر به رقابت بین آنها شود.
دلیل دیگر این ناراحتی، تفاوت سنی بین کودکان شما است. شما ممکن است نتوانید بزرگ کردن دو کودک را اداره بکنید؛ یکی را به مدرسه بفرستید در حالی که مطمئن هستید بچه‌ی کوچک‌تر غذایش را سر وقت می‌خورد. اداره کردن این وظایف بین جنبه‌های مختلف والدین بودن دشوار است و به همین دلیل، شما از توجه به بچه‌ی کوچک‌تر خود ناتوان می‌شوید حتی اگر بخواهید که به او توجه کنید. ممکن است شما ببینید که او را همراه خود به هر جایی می‌برید در حالی که بچه‌ی بزرگ‌تر خود را در برنامه‌های پیش دبستانی متعددی گذاشته‌اید. در نتیجه کل کار ممکن است اثر منفی هم روی شما و هم روی کودک شما داشته باشد.

نشانه‌هایی که باید به دنبال آنها بگردید :

چون شما نمی‌توانید هیجان مشابه و یکسانی را در مورد بچه‌ی دوم خود همانند بچه‌ی اول نشان دهید بنابراین احتمال دارد او ویژگی‌های بچه‌ی دوم را گسترش دهد تا توجه شما به سمت او جلب شود.
• او ممکن است به تقلاهای محبت شما واکنش نشان ندهد تا شما در مورد اختصاص ندادن وقت کافی به او احساس گناه و عذاب وجدان بکنید. اما، اجازه ندهید این کار، انگیزه‌ی شما را بگیرد. او بیشتر از آن چیزی که تصورش را بکنید می‌خواهد.
• احتمال دارد او کارهایی را به عنوان روشی برای جلب توجه و محبت شما انجام دهد که او را دچار مشکل کند. هیچ وقت به او اجازه ندهید این کار را بکند اما به طور مداوم نیز او را به خاطر این کار سرزنش نکنید.
• بچه‌ی دوم شما قطعاً از مقایسه‌ی او با خواهر و یا برادرش متنفر است. شما نباید بگویید که چرا تو نمی‌توانی مثل خواهر و یا برادرت باشی؟ چون این کار بیشتر او را تحریک می‌کند تا برخلاف آن رفتار کند.
• شما ممکن است با طرز برخورد منفی، سخنان طعنه آمیز بسیار و خشم مداوم از طرف او مواجه شوید. اما خونسردی خود را در چنین شرایطی حفظ کنید. اینها دیوارهایی هستند که او دور خودش ساخته است و شما فقط با گذر زمان و با عشق و محبت بسیار می‌توانید از این دیوار عبور کنید.
• به خاطر بی‌توجهی که بچه‌ی دوم شما ممکن است با آن مواجه شود احتمال دارد خیلی جاه طلب نباشد چون فکر می‌کند که به هر حال تلاش‌های او درک نخواهند شد. هم چنین بچه‌ی دوم ممکن است در مواقعی که با فشار مقابله می‌کند با مشکلاتی مواجه شود.
• بچه‌ی دوم ممکن است تنها باشد و با روابط صمیمی و نزدیک خیلی خوب نباشد. او ممکن است همانند خواهر و یا برادر خود به آنها ارزش ندهد و احتمالاً این موضوع باعث بروز مشکلات تعهد در آینده خواهد شد.
لطفاً به خاطر داشته باشید که هر بچه‌‌ی دومی ممکن است رفتار ذکر شده در بالا را از خود نشان ندهد؛ اما اگر از کودک شما غفلت شد و یا احساس بی‌توجهی و غفلت کرد ممکن است چنین ویژگی‌هایی را از خود نشان دهد.

جنبه‌های مثبت بچه‌ی دوم بودن :

اگرچه شما ممکن است در مورد جنبه‌های منفی که این سندروم دارد احساس گناه بکنید اما خوشحال خواهید شد از این که بدانید جنبه‌ی روشنی نیز از این موضوع وجود دارد. وقتی بچه‌ی دوم شما رسید شما مجهزتر خواهید بود تا از او مراقبت کنید و مطمئن هستید که سرفه‌ی کوچکی که او می‌کند خیلی هم همانند زمانی که برای بچه‌ی اول شما اتفاق می‌افتاد، خطرناک نیست. الزاماً شما والدین کم ایراد گیری شده‌اید. به خاطر این ویژگی، بچه‌های دوم معمولاً نوزاد آرام‌تری هستند و افراد مستقلی می‌شوند چون والدین بیش از حد از آنها ایراد نمی‌گیرند و چون به آنها فرصت داده می‌شود تا خودشان یاد بگیرند بدون این که به طور مداوم خفه و خاموش شوند. وضعیت قبلاً بودن و قبلاً انجام دادن به دلخواه شما کار می‌کند چون شما همانند قبل پارانوئیدی نیستید.
این واقعیتی که شما در موردش می‌خوانید بدیهی است و شما از وجود چنین ناراحتی در بچه‌ی کوچک خود آگاه هستید. تنها چیزی که به وسیله‌ی آن می‌توانید این مانع را از میان بردارید توجه و عشق شما به او است. این موضوع به کمی زمان و تلاش نیاز دارد اما مقابله با سندروم بچه‌ی دوم، چیزی است که شما باید انجام دهید تا از گرفتار شدن کودک کوچک خود به مسائل احساسی و عاطفی در آینده جلوگیری بکنید.
از طرف دیگر، اگر شما می‌ترسید از این که بچه‌ی دوم شما ممکن است وقتی که بزرگ می‌شود احساس بی‌توجهی بکند و دچار چنین سندرومی بشود، باید بدانید که این شما بودید که تصمیم گرفتید بچه‌ی دوم داشته باشید پس زمان شما باید بین هر دو کودک‌تان تقسیم شود. طبیعی است که بچه‌ی اول شما تمام توجه‌تان را به خود جلب کند چون ابتدا تنها بچه‌ی شما بود. حالا، با بچه‌ی دوم‌تان، باید توجه مساوی به هر دو بدهید و این زمان کمتر از آنی است که شما به بچه‌ی اول خود داده‌اید. از داشتن احساس گناه در مورد آن اجتناب بکنید. به جای آن سعی کنید بفهمید که چگونه می‌توانید زمان خود را اداره کنید تا این که کودک کوچک شما نیز عشق و توجه کافی از جانب شما دریافت کند و از دچار شدن او به این سندروم جلوگیری بکنید.
تذکر : این مقاله صرفاً هدف اطلاع رسانی دارد و به هیچ وجه نباید جایگزین توصیه‌ی متخصص شود.