دعاي امام سجاد(ع) و عاقبت حرمله
دعاي امام سجاد(ع) و عاقبت حرمله
دعاي امام سجاد(ع) و عاقبت حرمله
نويسنده:سيد علي اکبر صداقت
از كوفه بسفر حج رفتم و خدمت امام سجاد عليه السلام رسيدم . آن جناب از من پرسيد از حرملة بن كاهل (قاتل شش ماهه علي اصغر بود) چه خبر داري ؟ عرضكردم در كوفه زنده است ؛ حضرت دست به نفرين او برداشت و از خدا خواست حرارت آتش و آهن را در دنيا به او بچشاند. منهال گويد: چون به كوفه برگشتم ، روزي بديدن مختار رفتم ، مختار اسب طلبيد و سوار شد، مرا نيز سوار كرد و با هم رفتيم به كناسه كوفه ، لحظه اي صبر كرد مثل كسيكه منتظر چيزي باشد، كه ناگاه ديدم حرملة را گرفته و نزد او آوردند. مختار حمد خداي بجاي آورد و امر كرد ، دست و پاي او را قطع كنند، و پس از آن او را در آتش اندازند. من چون چنين ديدم سبحان الله گفتم ، مختار گفت : براي چه تسبيح خداي كردي ؟ حكايت نفرين امام سجاد بر حرمله را و استجابت دعاي او را نقل كردم . مختار از اسب خويش پياده شد و دو ركعت نماز طولاني بجاي آورد و سجده شكر كرد و سجده را طول داد. با هم برگشتيم ، چون نزديك خانه رسيديم او را به خانه خود دعوت كردم كه غذا ميل كند! مختار فرمود: اي منهال تو مرا خبر دادي كه امام سجاد دعا كرد كه به دست من نفرين او بر حرملة مستجاب شده ، از من خواهش خوردن طعام داري ، امروز روز روزه است كه به جهت شكر اين مطلب بايد روزه باشم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}