نویسنده: رسول سعادتمند




 

 صرفه‌جویی در مصرف آب

چیزی در دهانه لیوان می‌گذارم

آیت الله امامی کاشانی:

یک روز رفته بودم که خدمت امام مشرف بشوم، داخل دفتر نشسته بودیم با حاج احمد آقا صحبت می‌کردیم. ایشان این مطلب را به من گفتند. امام لیوان آب را که یک مقدار آن را تناول می‌فرمایند، بقیه را چیزی می‌گذارند روی لیوان آب و دفعه دیگر می‌خورند چندین بار هم به ایشان گفتم که ممکن است میکروبی وارد لیوان شود، می‌فرمودند: نه، من چیزی در دهانه لیوان می‌گذارم و میکروبی و یا چیزی وارد آن نمی‌شود. (1)

لیوان را تا حدی که می‌خورید پر کنید

سیدعمادالدین طباطبایی:

امام در مورد اسراف نکردن خیلی تأکید می‌کردند. مثلاً می‌گفتند: یک دانه دستمال کاغذی را اگر می‌شود علاوه بر یک بار، دوبار مصرف کرد دور نیندازید. و لیوان آب را تا حدی پر کنید که می‌توانید بخورید. (2)

نمی‌گذاشتند شیر آب باز باشد

آقای دکتر حسن عارفی:

امام وقتی وضو می‌گرفتند نمی‌گذاشتند شیر آب باز باشد تا وضویشان تمام بشود، بلکه شیر آب را باز می‌کردند، به اندازه یک مشت آب برمی‌داشت و شیر را می‌بستند. بعد دوباره اگر نیاز داشتند شیر آب را باز می‌کردند. (3)

در فاصله دو وضو شیر آب را می‌بندند

خانم مرضیه حدیده‌چی:

در پاریس من بارها ناظر وضوگرفتن امام بوده‌ام و دیده‌ام که ایشان در فاصله بجاآوردن اعمال وضو، شیر آب را می‌بندند و در موقع لزوم دوباره باز می‌کنند تا مبادا آب اضافی از شیر خارج شود. گاهی می‌دیدم که اگر آقا آب می‌خوردند باقیمانده آب لیوان را خالی نمی‌کردند بلکه کاغذی روی آن می‌گذاشتند تا بعداً از آن استفاده کنند برای امام ماندن و گرم شدن آب مسأله‌ای نبود. (4)

بیش از یک مرتبه شستن استحباب ندارد

آیت الله قدیری:

من دو مرتبه وضو گرفتن امام را دیده‌ام، درست مثل وضوی پیغمبراکرم (ص) که در اخبار ذکر شده است که فقط برای یک از صورت و دستها به یک مشت آب اکتفا می‌نمودند. و با یک مرتبه شستن وضو می‌گرفتند. امام در مقام فتوا هم برخلاف بسیاری از مجتهدین، می‌فرمودند بیش از یک مرتبه شستن استحباب ندارد و افضل وضوها وضوی پیغمبر است که با یک مشت آب و یک مرتبه شستن وضو می‌گرفتند. (5)

این باقیمانده آب واجبات وضو بود

حجت‌الاسلام و المسلمین مسیح بروجردی:

یکی از دوستان از من تقاضا نمود که جهت تبرک، باقیمانده آب وضوی آقا را برایش ببرم، ظرفی زیردست ایشان قرار داده و خواهش وی را به آقا عرض کردم. هنگامی که آبهای چکیده شده از وضوی ایشان را از داخل ظرف جمع کردم به مقدار یک شیشه کوچک قرص بود. امام با تبسمی فرمودند: «این باقیمانده آب واجبات وضو بود.» (6)

نتوانستم جلوی آن را بگیرم

آقای مصطفی کفاش‌زاده:

گاهی امام ساعت ده یا یازده شب زنگ می‌زدند که خدمت ایشان برسم. وقتی خدمت ایشان می‌رسیدیم می‌فرمودند: «این شیر آب چکه می‌کند و من نتوانستم جلوی آن را بگیرم شما ببینید چرا چکه می‌کند.» ناراحتی ایشان برای مصرف بیهوده آب بود که بی‌جهت مصرف می‌شد لذا ما به هر صورت که بود واشری می‌آوردیم و جلوی چکه آب را می‌گرفتیم که ایشان با خیال راحت بخوابند و اگر هم گیر نمی‌آمد فردا صبح در اولین فرصت این کار انجام می‌شد. (7)

بیایید این شیر را درست کنید

آقای سیدرحیم میریان:

امام نسبت به اسراف خیلی حساس بودند مثلاً اگر شیر آبی چکه می‌کرد تحمل نمی‌کردند و با زنگی که نزدیک ایشان بود خبر می‌کردند که بیایید این شیر را درست کنید که آب هدر نرود. (8)

چرا اینقدر آب باز است

خانم ربابه بافقی:

یک روز در آشپزخانه ظرف می‌شستم و شیر آب را باز کرده بودم، آقا آمدند و گفتند: «چرا اینقدر شیر آب باز است؟» در حالی که شیر خیلی کم باز بود، با اینکه من خیلی ملاحظه می‌کردم، باز ایشان به ما تذکر می‌دادند. گاهی کاهو برایشان می‌بردم که برگهای دور آن را کنده بودم، آقا سفارش می‌کردند: «مبادا اینها را دور بریزید.» عرض می‌کردم: «آقا خاطر جمع باشید ما با اینها سالاد درست می‌کنیم. آقا وقتی برای کاری از اتاق بیرون می‌آمدند اول تلویزیون را خاموش می‌کردند و بعد از برگشتن دوباره روشن می‌کردند. خیلی ملاحظه می‌کردند که اسراف نشود. (9)

کمتر استفاده کنید

آقای مصطفی کفاش‌زاده:

من خودم شاهد بودم امام به فردی که به باغچه آب می‌داد گفتند: «چرا آب لوله‌کشی را به باغچه‌ها می‌دهید؟» آن آقا گفت: «این آب لوله‌کشی نیست. آب چشمه است.» امام گفتند: «باز معلوم نیست که آب چشمه را هم ما بتوانیم مصرف کنیم، این مال همه است، بنابراین کمتر استفاده کنید و در حد ضرورت». (10)

حاجی خیلی از آب استفاده می‌کنی

آقای سیدرحیم میریان:

مشهدی اکبر باغبان منزل امام نقل می‌کرد: یک روز من داشتم به باغچه آب می‌دادم، امام به من گفتند: «این آب خوردن نباشد.»
گفتم: نه آقاجان این آبی است که از چاه می‌آید. گفتند: «آب چاهی نباشد که مردم از آن استفاده می‌کنند.» گفتم نخیر آقا آب چاهی است که مخصوص همین جا است و برای درختان همین جا کنده‌اند. روز دیگر آمدند و گفتند: «حاجی خیلی از این آب استفاده می‌کنی.» من تعجب کردم که می‌گویند از آبی که کسی از آن مصرف نمی‌کند زیاد استفاده نکنید. بعداً فهمیدم که آقا در مورد برق که برای بالا آوردن آب از چاه مصرف می‌شود ملاحظه می‌کنند. خیلی مقید بودند که در هیچ زمینه‌ای اسراف نشود. اگر می‌دیدند چیز خوراکی در سطل زباله ریخته شده بسیار ناراحت می‌شدند و دعوا می‌کردند که چرا خوراکی در سطل ریخته‌اند. (11)

پی‌نوشت‌ها:

1. همان، ص 113.
2. همان، ص 107.
3. همان، ص 106.
4. همان.
5. همان.
6. همان، ص 105.
7. همان.
8. همان.
9. همان، ص 104.
10. همان، ص 103.
11. همان.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: قناعت و ساده‌زیستی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم