مترجم : بهروزی
منبع:راسخون




 

صحبت‌‌ درباره‌ی تفاوت بین یوزپلنگ و پلنگ، خیلی زیاد است و تمایز بدیهی بین آنها مثلاً از نظر سرعت‌شان وجود دارد. از نظر شباهت نیز، کمی شباهت بین آنها وجود دارد که این شباهت‌ها از این واقعیت سرچشمه می‌گیرند که هر دو آنها متعلق به خانواده‌ی سلطان حیوانات هستند.
جزئیات یوزپلنگ :
منشأ یوزپلنگ به خیلی قبل‌تر از شیر، ببر، جاگوار (پلنگ خالدار آمریکایی) و پلنگ برمی‌گردد. در واقع 4 میلیون سال طول کشیده تا این که یوزپلنگ به شکل یک حیوان باشکوه که امروزه هست درآید.
چه چیزی بین یوزپلنگان، پلنگان و جاگوارها مشترک است؟ همه‌ی آنها پوشش خالدار دارند. با این که جاگوارها گربه‌های دنیای جدید هستند یعنی تنها در قاره‌ی آمریکا یافت می‌شوند اما یوزپلنگان و پلنگان روی هم رفته گستردگی جغرافیایی بیشتری دارند. بنابراین شما چگونه بین آنها تمایز قائل می‌شوید؟
تفاوت بین یوزپلنگ و پلنگ :
یوزپلنگ‌ها خیلی سریع‌تر از پلنگ‌ها و یا هر حیوان دیگری روی خشکی هستند. به عبارت دیگر یوزپلنگ‌ها مشهور به داشتن سرعت بیش از 70 متر بر ساعت هستند که بر سرعت پلنگ‌ها که 40 متر بر ساعت است برتری دارد. پس تفاوت آنها بیشتر از نظر سرعت‌شان است. بیایید نگاهی به طبقه بندی بیولوژیکی آنها بیندازیم.
اگرچه هر دو حیوان یعنی یوزپلنگ و پلنگ به خانواده‌ی فلیدای از سلطان حیوانات تعلق دارند که شامل شیر، ببر، جاگوار، پلنگ برفی، پلنگ ابری و غیره است اما به نژادهای مختلفی طبقه بندی می‌شوند. یوزپلنگ به نژاد اکریمونی تعلق دارد و تنها عضو باقیمانده از این نژاد است. از طرف دیگر پلنگ، عضو نژاد پانترا است که شامل چهار گربه‌ی بزرگ دیگر یعنی شیر، ببر، جاگوار و پلنگ برفی نیز هست.
یوزپلنگ :
پلنگ :
حداقل 9 زیر گونه برای پلنگ وجود دارد؛ حداقل 9 زیر گونه، چون به تعداد 27 زیر گونه برای آن بیان شده است اما تنها 9 زیر گونه معتبر هستند. محبوب‌ترین زیر گونه‌ها میان اینها، پلنگ آفریقایی، پلنگ هندی، پلنگ آمور، پلنگ جوان و پلنگ شمال چین است. به طور مشابه حداقل 6 زیر گونه برای یوزپلنگ تا به امروز بیان شده است. محبوب‌ترین این زیر گونه‌ها شامل یوزپلنگ آسیایی و یوزپلنگ شمال غربی آفریقا است.
نزدیک‌ترین خویشاوند یوزپلنگ، پوما است که گربه‌ای با شباهت برجسته به شیر بومی آمریکای شمالی است. نزدیک‌ترین خویشاوند پلنگ نیز، ببر است و پلنگ برفی نیست با وجود این که نام‌ آنها مشترک است.
یوزپلنگ خال‌های ساده دارد :
پلنگ گل و بوته دارد :
اگر از نزدیک نگاهی به آنها بیندازید متوجه می‌شوید که یوزپلنگ خال‌های کوچک‌تر و پرتری دارد در حالی که پلنگ خال‌های مشکی نسبتاً بزرگ با وصله‌هایی به رنگ قهوه‌ای در وسط‌شان دارد. این وصله‌ها در پوست پلنگ به عنوان گل و بوته شناخته می‌شوند. هم چنین، پوشش خز یوزپلنگ برنزه اما پوشش خز پلنگ، زرد است.
ویژگی متمایز کننده‌ی دیگر یوزپلنگ‌ها از پلنگ‌ها و گربه‌های بزرگ دیگر، پنجه‌های نیمه جمع شده‌ی آنها است که به آنها این امکان را می‌دهد وقتی در تعقیب طعمه‌ی خود هستند چنگال خوبی از سطح داشته باشند و مورد دیگر، عدم توانایی آنها در غرش است. یوزپلنگان به جای غریدن خرخر و یا واق واق می‌کنند اما از طرف دیگر پلنگ‌ها هم می‌توانند بغرند و هم غرغر و حتی خرخر بکنند.
هیکل ساده‌ی یوزپلنگ :
ساختار قوی و چارشانه‌ی پلنگ :
اندازه‌ی یوزپلنگ بالغ، می‌تواند در حدود 43 تا 59 اینچ باشد در حالی که اندازه‌ی پلنگ بالغ به طور قابل توجهی به بیش از 65 اینچ می‌رسد و این تنها اندازه‌ی سر و بدنش است. اگر طول دم یوزپلنگ را نیز به آن اضافه بکنید اندازه‌ی آن 24 تا 33 اینچ افزایش می‌یابد در حالی که اندازه‌ی پلنگ با دم، 24 تا 43 اینچ افزایش می‌یابد.
وزن یوزپلنگ بین 46 تا 159 پوند است ولی وزن پلنگ می‌تواند به 201 پوند برسد. بر خلاف هیکل ساده‌ی یوزپلنگ، پلنگ ساختار قوی‌تری دارد. از روی اندازه و ساختار آنها می‌توانیم به این نتیجه برسیم که پلنگ برای قدرت و استحکام و یوزپلنگ برای سرعت ساخته شده است.
با وجود این که یوزپلنگ در بیوم‌های باز مثل علفزار و نیمه بیابان‌ها یافت می‌شود اما پلنگ چنین ترجیح ویژه‌ای ندارد. پلنگ در گستره‌ای از سکونت ‌گاهها مثل بیابان‌ها و درختستان‌ها یافت می‌شود. در واقع درختان بخش مهمی از سکونت گاه پلنگ را تشکیل می‌دهند. پلنگ یک بالا رونده‌ی مستعد و زرنگ از درخت است و طعمه‌ی خود را می‌کشد و از درخت بالا می‌برد تا مطمئن شود که هیچ شکارچی دیگری آن را نمی‌دزدد. اما یوزپلنگ با وجود اندازه‌ی کوچک‌تر خود نمی‌تواند از درخت بالا برود.
یوزپلنگ طعمه‌ی خود را تعقیب و دنبال می‌کند :
پلنگ به آهستگی به شکار خود نزدیک می‌شود :
یوزپلنگ روزکار است یعنی این که در طول روز کار می‌کند و فعال است و عمدتاً ترجیح می‌دهد در اوایل صبح و یا اوایل شب شکار کند. بر خلاف یوزپلنگ، پلنگ شبرو است یعنی این که ترجیح می‌دهد در شب شکار کند. به خاطر طبیعت روزکار، سبک شکار و سکونت گاه طبیعی یوزپلنگ، به هنگام شکار، آن بیشتر به بینایی خود وابسته است تا بویایی خود. اما پلنگ، شکارچی کمین کننده است که قبل از حمله به شکار خود، منتظر می‌شود تا آن نزدیک شود و در اینجا طبیعت شبرو به دردش می‌خورد.
غذای یوزپلنگ عمدتاً شامل پستاندارانی نظیر غزال، آهو و غیره است. در مقایسه، غذای پلنگ کاملاً متنوع است و با تغذیه‌ی فرصت طلبانه‌ی حیوان با گستره‌ی متنوعی از شکار، غذای آن از حشرات تا گونه‌های بزرگ آهوها را دربرمی‌گیرد.
طول عمر متوسط یوزپلنگ در حیات وحش 8 تا 10 سال است در حالی که طول عمر متوسط پلنگ 12 تا 17 سال است. اما در قفس، این گونه‌ها به طور قابل توجهی عمر طولانی‌تری دارند و پلنگ طول عمر متوسط 21 سال و یوزپلنگ طول عمر متوسط 17 سال دارد.
شباهت‌های بین این دو گونه چیست؟
شباهت بین یوزپلنگ و پلنگ نباید خیلی تعجب برانگیز باشد چون هر دو به خانواده‌ی یکسانی یعنی سلطان حیوانات تعلق دارند. هر دو گونه گوشت خوار هستند، به هنگام شکار از پوست خالدار خود برای استتار استفاده می‌کنند، دارای دو شکل‌اند (مثلاً نرها بزرگ‌تر از ماده‌ها هستند) و از همه مهم‌تر این که هر دو نژاد مشترکی دارند. اگر چه این، دقیقاً شباهت نیست اما اشتباه غالب در مورد این که چه تعداد زیر گونه از هر دو، دقیقاً موجودند آنها را در سطح یکسانی قرار داده است.
برجسته‌ترین شباهت بین این دو گونه، گستره‌ی جغرافیایی آنها است که از صحرای آفریقا تا بخش‌هایی از آسیا گسترده شده است. اگر مردم یوزپلنگ را با پلنگ و یا برعکس، اشتباه می‌اندازند عمدتاً به خاطر هم پوشانی گستره‌ی جغرافیایی این دو است.
گستردگی یوزپلنگ
گستردگی پلنگ
اما یک چیز مشترک بین یوزپلنگ و پلنگ و دیگر حیوانات حیات وحش که نمی‌توان آن را فراموش کرد این است که ما در انتهای دریافت لطف طبیعت فوق غیور خود هستیم. چون این حیوانات در معرض آسیب از دست دادن سکونت گاه خود و تجاوز به حریم‌شان هستند، اتحادیه‌ی بین المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) یوزپلنگ را در لیست گونه‌های آسیب پذیر و پلنگ را جزو گونه‌های نزدیک به انقراض قرار داده است. این دوباره یک تصور غلطی به ما می‌دهد از این که وضعیت خیلی هم آن طور که فکر می‌کردیم بد نیست. اما واقعیت این است که پلنگ ایرانی و پلنگ سریلانکایی در معرض انقراض قرار دارند ولی پلنگ جوان، پلنگ عربی، پلنگ امور، یوزپلنگ آسیایی و یوزپلنگ شمال غربی آفریقا به طور بحرانی در حال انقراض هستند.