نویسنده: عاطفه سادات قریشی محمدی (1)




 

چکیده

ما در عصر جهانی شدن زندگی می‌کنیم و خواه ناخواه از آن تأثیر می‌پذیریم. این امر در حوزه اقتصاد (سیاست‌های اقتصادی دولت نمی‌تواند بدون توجه به اقتصاد جهانی صورت بگیرد) و سیاست (ضعیف شدن نقش دولت در جامعه) به خوبی مشهود است. اما آنچه بیشترین اهمیت را دارد و لزوم بررسی دقیق و عمیق‌تری را می‌طلبد، این است که فرایند جهانی شدن علاوه بر اینکه روی گروه‌ها، دولت و سیاست‌های اقتصادی تأثیرگذار است؛ بر فرد فرد اعضای جامعه کلان انسانی (فارغ از هویت فردی و جمعی‌شان) مؤثر است، به گونه‌ای که امروزه نمی‌توان یک فرد ایرانی را به طور کامل با هویت ایرانی‌اش تعریف کرد.
بنابراین امروزه هویت جمعی خالصی برای هیچ جامعه‌ای با مرزهای مشخص سیاسی وجود ندارد، از این رو باید با حفظ میراث گذشته (عناصر سازنده هویت ملی) نسبت به شکل گیری هویت جدید (هویت جهانی) حساس بوده و خود سازنده آن باشیم.
به منظور اثبات ادعای فوق، مقاله حاضر می‌کوشد با نشان دادن ابعاد مختلف هویت ملی ایرانیان، چالش‌هایی را که این هویت در عصر جهانی شدن و متأثر از آن، با آنها مواجه شده است، نشان دهد.
کلیدواژه‌ها: هویت، هویت ملی، جهانی شدن و جامعه ایرانی.

مقدمه

واژه Identity به معنای هویت، از Identitas مشتق شده و همواره با دو مفهوم متضاد تعریف می‌شود؛ همسانی و تفاوت.
بنابراین گفته می‌شود: هر ملت یا فردی هویت ویژه‌ای دارد (همسانی) و در عین حال، چنین ملت و فردی هویت متمایز و ویژگی‌های منحصر به فردی (نسبت به ملل دیگر) دارد (تفاوت). به بیان دیگر، هویت داشتن یعنی بیگانه بودن ولی از دو جنبه متفاوت: مانند دیگران بودن در جامعه و طبقه خود و همانند خود بودن در گذر زمان (گل محمدی، 1381: 223). به عبارت دیگر، هویت به بازشناسی مرز میان خودی و بیگانه (درون گروه از برون گروه) کمک می‌کند.
مباحث مربوط به طرح هویت، هر چند در آغاز متوجه موضوع بحران هویت بود، ولی مسیر بعدی آن به سمت بازسازی هویت در جوامع گوناگون کشیده شد. هویت اجتماعی نه تنها ارتباط اجتماعی را امکان پذیر می‌کند، بلکه به زندگی افراد هم معنا می‌بخشد. در ضمن فرایندی برای خودشناسی کنشگران اجتماعی است که معناسازی نیز به واسطه‌ی آن صورت می‌گیرد. هویت‌ها معانی کلیدی هستند که ذهنیت افراد را شکل می‌دهند، مردم به دیگران می‌گویند که چه کسی هستند و مهم‌تر اینکه به خودشان نیز می‌گویند که چه کسی هستند (همان: 37).
عناصر تشکیل دهنده هویت ملی شامل سرزمین، نژاد، زبان، فرهنگ، اخلاق، اسطوره و میراث فرهنگی- هنری و... است.
هر چند انسان‌ها در مورد رعایت آداب و رسوم خود (به عنوان بخشی از هویت خود) بسیار کوشا هستند و سرعت تغییر سنت‌ها در جوامع (مخصوصاً جوامع جهان سوم) حرکتی آرام و کند دارد، اما در عصر حاضر پدیده‌ای مثل جهانی شدن باعث شده است که تأثیرات مختلفی بر کشورها و جوامع وجود داشته باشد؛ تأثیرات بسیاری در زمینه اقتصادی سیاسی، فرهنگ و ادیان (پویا، 41:1382).
از این رو در عصر حاضر سرعت تغییر فرهنگ و در نتیجه هویت جوامع نسبت به قبل بیشتر شده است، مخصوصاً از این لحاظ که کشورهای پیشرفته با استفاده از رسانه‌های اطلاع رسانی مثل اینترنت و ماهواره در مسیر جهانی شدن تأثیرات بسیار زیادی خواهند داشت. از آنجا که تمام این رسانه‌ها در زمینه‌های فرهنگی فعال هستند؛ بنابراین جهانی شدن تأثیرات بسیار عمیقی بر فرهنگ‌ها و هویت‌های ملی خواهد داشت (حصاری، 1382: 78). از این رو باید نسبت به تأثیری که جهانی شدن بر هویت ملی‌مان می‌گذارد آگاه بوده و به چالش‌های پیش رو پاسخ دهیم.
حال باید به این سؤال پاسخ داد که هویت جامعه ما از چه عناصری تشکیل شده است و این عناصر تحت تأثیر جهانی شدن چه تغییراتی کرده است.

1- تعریف مفاهیم

1-1- فرهنگ

گیدنز فرهنگ را این گونه تعریف می‌کند:
فرهنگ هر جامعه عبارت است از: ارزش‌های اعضای آن جامعه، هنجارهایی که از این ارزش‌ها پیروی می‌کنند و کالاهای مادی که تولید می‌کنند (گیدنز، 1376: 55).
به طور کلی هر جامعه‌ای فرهنگی دارد که از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شد. این فرهنگ، نهادهای دینی، ارزش‌ها، باورها، قوانین، سنن، علوم و صنایع را در برمی‌گیرد. این ویژگی‌ها از طریق آموزش و فرایند جامعه پذیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

2 -1- دگرگونی فرهنگی

هر چند مردم نسبت به رها کردن سنت‌ها، ارزش‌ها، آداب و رسوم خود برای قبول سنت، ارزش و آداب و رسوم تازه انعطاف ناپذیر و سختگیرند، کمتر فرهنگی است که در طول تاریخ دچار دگرگونی‌هایی نشده باشد. هرجا که عناصر جدید و مجموعه‌های نو در فرهنگ ظاهر می‌شود و بدین سان محتوا و ساخت فرهنگ را عوض کند، دگرگونی فرهنگی رخ می‌دهد. مقاومت در برابر دگرگونی فرهنگی هنگامی بیشتر آشکار می‌شود که این دگرگونی‌ها با انحراف شدید از ارزش‌های سنتی و رسوم همراه باشد.

3 -1- هویت ملی

آنچه از مفهوم هویت ملی در این مقاله مد نظر است عبارت است از: مجموعه‌ای از آداب و رسوم، سنت‌ها، احساسات، ارزش‌ها که یک جمع را از جمعی دیگر متمایز می‌کند و توانایی هویت بخشی و پویایی دارد، ضمن اینکه این جمع از زبان، نژاد، گفتار و نوشتار خاص خود برخوردار است.

4 -1- جهانی شدن

شاید یکی از ساده‌ترین تعاریف جهانی شدن این باشد که جهانی شدن از جهان به عنوان یک مکان واحد صحبت می‌کند یا تعریف دیگری که جهانی شدن را روندی می‌داند که در آن مردمان جهان به یکدیگر نزدیک شده و در یک جامعه جهانی زندگی می‌کنند. به عقیده رابرتسون، جهانی شدن یعنی به حداقل رسیدن زمان و نزدیک شدن مکان در این حالت هرگونه عکس العمل خود را به سرعت دریافت می‌کند و به سرعت مجدداً به عمل تبدیل می‌شود (توحید فام، 1382: 1663).

5 -1- هویت ملی ایرانیان

هویت نشانگر نیازی است همگانی به درک خود به عنوان فردی که به رغم داشتن چیزهای مشترک با دیگران از آنها جدا است. بنابراین هویت نوعی خودشناسی فرد یا یک ملت در ارتباط با دیگران است. این فرایند مشخص می‌کند که یک فرد یا ملت از لحاظ اجتماعی کیست و چه جایگاهی دارد (پاول، 1374: 578).
ضرورت بحث از هویت در عصر جهانی شدن این است که داشتن تعریفی از خود اولین قدم نه تنها در ایفای نقش بلکه از مقدمات انسان بودن است (رجایی، 1383: 40).
برای به دست آوردن ابعاد هویت ملی، ابتدا به تعریف چند تن از صاحب نظران در مورد این مفهوم اشاره می‌کنیم:
فرهنگ رجایی هویت را این گونه معرفی می‌کند هویت چارچوبی است پویا که بیشتر شکلی از آگاهی به خود به جامعه، فرهنگ، تاریخ و آینده القا می‌کند (همان: 14). به دلیل اینکه هویت مقوله‌ای چند تکه و چند بعدی است گفتگو از آن را نه فقط باعث تفرقه‌اندازی میان خود و دیگری نمی‌داند، بلکه آن را سبب بازیگری و ایفای نقش و اعتماد به نفس می‌داند (همان: 47). او هویت ایرانیان را در چهار عنصر ایران، اسلام، سنت و غرب می‌داند و آنها را در کتاب مشکل هویت ایرانیان به طور کامل بسط می‌دهد.
شهید مطهری هم هویت را در برخورداری از یک حس ملی می‌داند و منظور از آن را وجود احساس مشترک یا وجدان و شعور جمعی در میان عده‌ای از انسان‌ها که یک واحد سیاسی یا ملت را می‌سازند، معرفی می‌کند (همان: 50). به گمان مطهری، هویت ایرانی دو پایه دارد: ایرانی بودن و علاقه و سرسپردگی ایرانیان به اسلام.
عبدالکریم سروش نیز در کتاب رازدانی و روشنفکری و دینداری، هویت امروز ایرانیان را در سه فرهنگ ایران، اسلام و غرب می‌داند.
ما ایرانیان مسلمان حامل و وارث سه فرهنگیم و تا نسبت خود را با این سه فرهنگ معین نکنیم و ندانیم که در کجا و در کدام جغرافیای فرهنگی زندگی می‌کنیم، به خوبی از عهده عمل سازنده فرهنگی و اجتماعی بر نخواهیم آمد، آن سه فرهنگ عبارتند از سه فرهنگ ملی، دینی و غربی (همان: 59).
آنچه از جمع بندی نظرات بر می‌آید این است که هویت ملی ایرانیان از ارزش‌ها و هنجارهای سنت ایرانی، سنت اسلامی و در عصر جهانی شدن از سنت غربی به وجود آمده است. این سه عنصر در زمان و فضای مشخصی باعث شکل گیری زبان، مذهب، تاریخ و فرهنگ مشترک میان ایرانیان شده است. از این رو فرهنگ ایرانیان شامل دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است که در قلمرو جغرافیایی مشخص (سرزمین ایران) و در طول قرون و اعصار متداوم شکل یافته است. به عبارت دیگر، این دو عنصر ایرانیت و اسلامیت از آغاز شکل‌گیری با یکدیگر تعامل و تبادل آرا داشته‌اند. ضمن اینکه عنصر سوم (فرهنگ غرب) در نتیجه گسترش ارتباطات در دوران معاصر نقش مهمی بازی می‌کند.
در زمینه نحوه تکوین هویت ملی در ایران، گفتمان‌های مختلفی وجود دارد. این گفتمان‌ها از زمانی شکل گرفتند که هویت ایرانی با غیر خود مواجه شد. به بیان دیگر در عصر قاجار و پهلوی که آغاز ورود تجدد به ایران به شمار می‌رود، نشانه‌های رسمی شکل گیری هویت ملی ایران هم دیده می‌شود. در واقع اولین پیام‌آوران تمدن غرب صاحب منصبان دیوانی اعزامی به روسیه و اروپا و دانشجویان بودند. این روند از زمان قاجاریه با بازگشت میرزا صالح شیرازی از فرنگ و نوشتن سفرنامه حیرت نامه توسط ابوالحسن خان ایلچی شروع شد. از این دوره به بعد، ایرانیان (نخبگان ایرانی) خود را در تقابل با غرب شناختند و یا به شناخت خود و معرفی این خود به مخاطبان (توده مردم) پرداختند (اکبری، 1:1384).

6 -1- گفتمان ایرانیت دین‌گرا

این گفتمان بر دو عنصر ایرانیت و اسلامیت به عنوان دو جزء اساسی هویت جمعی تأکید دارند و گفتمان خود را گفتمان ایرانیت جدید دین‌گرا معرفی می‌کند. طالبوف از نمایندگان این گفتمان است (همان: 62).

7 -1- گفتمان ایرانیت قوم‌گرا

این گفتمان بر دو عنصر زبان و تاریخ ملی تأکید دارد و به دنبال نوسازی مفهومی است، جلال الدین میرزای قاجار از نمایندگان این رویکرد است (همان: 65).

8 -1- گفتمان ایرانیت سکولار و باستان‌گرا

این گفتمان به نمایندگی میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی بر عناصر زبان، خط، تاریخ، دین و ترقی به عنوان عناصر اصلی هویت ایرانی تأکید می‌کنند (همان: 67).

9 -1- گفتمان ناسیونالیسم ایرانی

این گفتمان نژاد، خون، تاریخ واحد، فرهنگ واحد، دین، جغرافیا و سرزمین و حکومت واحد را عوامل سازنده و انسجام بخش ملیت می‌داند (همان: 67).

2- ابعاد هویت ملی ایرانیان

بر اساس مجموع نظرات مطرح شده و ثقل توجه گفتمان‌های هویتی در ایران می‌توان به این برداشت رسید که هویت ملی ایرانیان 6 بعد دارد.

1 -2- بعد اجتماعی

هر فردی در شکل‌گیری شخصیت خود تحت تأثیر محیط اجتماعی که متعلق به آن است، قرار دارد. این بعد، متأثر از افرادی است که در این محیط با فرد مورد نظر روابط دوستانه دارند. هرچه ارتباط گسترده‌تر شود موجب تقویت بعد اجتماعی هویت ملی خواهد شد.

2-2- بعد جغرافیایی

این بعد همان ضرورت داشتن سرزمین برای شکل‌گیری یک ملت است. در واقع محیط جغرافیایی تبلور فیزیکی، عینی، ملموس و مشهود هویت ملی به حساب می‌آید.

3 -2- بعد دینی

داشتن دین و تعالیم مذهبی مشترک و پایبندی و وفاداری به آن، اعتقاد و تمایل به مناسک و آیین‌های مذهبی فراگیر در فرایند شکل دهی به هویت ملی بسیار مؤثر است. بعد ملی هویت دینی دارای ابعادی چون موارد زیر می‌باشد:
1- پایبندی به جوهر دین و ارزش‌های دینی و فراگیر بودن این ارزش‌ها،
2- دلبستگی جمعی و عمومی به این شعائر، مناسک و نهادهای دینی و
3- مشارکت و تمایل عملی به ظواهر و آیین‌های دینی و مذهبی.

4 -2- بعد فرهنگی

وجود میراث فرهنگی مشترک بین افراد جامعه موجب توافق فرهنگی بین اعضای آن ملت می‌شود. شاخص‌های مهم فرهنگی و اجتماعی ایران عبارتند از: 1- آیین‌ها و سنت‌های عام، 2- جشن‌ها، اعیاد و فرهنگ عام، 3- ارزش‌های سنتی، 4- طرز لباس و پوشش، 5- معماری بناها و مکان‌ها، 6- رسوم و عرف و 7- هنرهای بومی و ملی.

5 -2- بعد زبانی

زبان از آنجا که وسیله ‌اندیشیدن است در ایجاد هویت اجتماعی و جهان بینی یک ملت نقش بسیار مهمی را بازی می‌کند.

6 -2- بعد سیاسی

تعلق به دولت و نظام‌های سیاسی و ایدئولوژی آن- از آنجا که دولت‌ها همواره می‌کوشند تا ایدئولوژی خود را به کمک ابزار مشروعیت بخش آن به مردم خود بقبولانند- می‌تواند باعث شکل‌گیری هویت مشخصی در افراد آن جامعه شود.
آنچه در این مقاله منظور نظر ما می‌باشد، این است که این ابعاد هویتی در طول فرایند جهانی شدن با چه چالش‌هایی مواجه شده‌اند. بنابراین بهتر است که این مفهوم به طور تفصیلی توضیح داده شود.

3- جهانی شدن

می‌توان گفت؛ جهانی شدن یک فرایند دیالکتیکی است و جایگاه کشورهای مختلف در این فرایند با یکدیگر متفاوت است.
برخی از کشورها و فرهنگ‌ها به راحتی تسلیم فرهنگ‌های دیگر می‌شوند و برخی به دلیل داشتن انعطاف پذیری به آرامی تحول می‌یابند. عمق و تاریخ فرهنگ کشورها در به وجود آمدن انواع موضع‌گیری‌ها بی‌تأثیر نیست. البته تنها داشتن قدمتی تاریخی و اجتماعی کافی نیست، فرهنگ هر اندازه هم که اصیل باشد، اگر همراه با خود آگاهی و شناخت نباشد، اهمیتی ندارد. ارتباط اجتماعی منشأ فرهنگ است.
زمانی که فرهنگ‌ها در هم آمیخته می‌شوند مردم برخی از ویژگی‌های فرهنگی را از فرهنگ‌های دیگران و برخی را از فرهنگ خودشان کسب می‌کنند. اگر اثرات فرهنگ‌ها متناقض باشد برخی از فعل و انفعالات فشار روانی ایجاد می‌کند. (هری، 117:1383). این موضوع می‌تواند به بحران هویت منجر شود.
جهانی شدن هویت ملی را به چالش طلبیده است. فرایند جهانی شدن از رهگذر دگرگون کردن شالوده‌های نظری رویکردهای سنتی، فرایند هویت سازی را دستخوش تحولات جدی نموده است. از رهگذر این جهانی شدن، مرزهای سیاسی، فرهنگی و هویتی فرو می‌ریزد و جوامع در جامعه‌ای جهانی ادغام می‌شوند.
کشور ما هم در این زمینه مورد استثنایی نیست. بی گمان اگر ایران در فرایند جهانی شدن شرکت کند نقش فعال‌تری در حفظ هویت خود دارد.

4- چالش‌های هویتی ایران در عصر جهانی شدن

همان گونه که در آغاز نیز ذکر شد، جهانی شدن تمامی هویت‌های ملی را با چالش مواجه کرده است و ملت‌ها را در عرصه هویت ملی‌شان با بحران مواجه کرده است. به منظور هرگونه برخوردی با این موضوع لازم است که این چالش‌ها شناخته و معرفی شوند.

1 -4- چالش بعد تاریخی هویت ملی

زمان یکی از عواملی هویت ساز به شمار می‌رود و تداوم داشتن در طول زمان از عناصر هویت بخش می‌باشد. فرد هنگامی می‌تواند مدعی هویت داشتن باشد که از تداوم خود اطمینان حاصل کند. توجه به گذشته نیز به دلیل اهمیت آن در تقویت احساس ثبات شخصیت می‌باشد.
در حالی که در اثر جهانی شدن، پیوند میان یک گذشته مشترک و حال مشترک از بین می‌رود و نظم سنتی موجود مبتنی بر مکان‌های انحصاری و تداوم‌های معنا بخش و هویت ساز نابود می‌شود (گل محمدی، 1381: 236).

4-2- چالش بعد جغرافیایی هویت ملی

علاوه بر نفوذپذیر شدن مرزها در اثر گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی یکی از پیامدهای جهانی شدن گسترش دموکراسی و حق تعیین سرنوشت و همچنین مباحث مربوط به حقوق بشر می‌باشد که این مسئله می‌تواند کشورهایی را که دارای تفاوت‌های قومی و زبانی و... می‌باشند، تحت تأثیر قرار دهد. در واقع جهانی شدن نه تنها موجب کاهش سطح اقتدار حکومت‌ها می‌شود، بلکه موجب تقویت خرده فرهنگ‌ها و تحریک آنها نیز می‌شود و با اولویت بخشی به هویت‌های فروملی موجبات تقویت گرایش‌های گریز از مرکز را فراهم می‌کند؛ چرا که سازمان‌های متعددی تحت عناوین بشر دوستانه و حافظ حقوق اقلیت‌ها بر حکومت‌ها فشار وارد می‌کنند و مانع از اقدام مؤثر حکومت‌ها در راستای کنترل مؤثر نیروهای گریز از مرکز می‌شوند. بنابراین در نهایت می‌تواند موجب به خطر افتادن یکپارچگی و تمامیت ارضی کشورهای چند قومی، زبانی، مذهبی و... شود. باید توجه داشت که ارتباطات و اینترنت، امکانات زیادی را در اختیار هویت‌های فرو ملی برای بسیج نیروها و اطلاع رسانی گسترده قرار داده است، یعنی هویت‌های فرو ملی در گذشته دارای محدودیت‌های زیادی در زمینه تکثیر و پخش اطلاعیه‌ها و کتب و جزوات خود بودند ولی امروز به راحتی از طریق سایت‌های ویژه اینترنتی به این امر مبادرت می‌ورزند (مختاری، 1386: 13).

3 -4- چالش‌های بعد دینی و مذهبی هویت ایرانی

همچنان که گفته شد تضعیف هر یک از ابعاد هویت ملی به چالش کشیده شدن هویت ملی را سبب می‌شود؛ از آنجایی که فناوری ارتباطات و رسانه‌ها به دلیل قرار داشتن در کنترل غرب به صورت یک سویه اقدام به پخش جهانی ارزش‌های غربی می‌کنند و همچنین پخش مسائل غیراخلاقی از اینترنت می‌تواند تأثیر بسیار سوئی بر ابعاد مذهبی افراد بگذارد، این مسئله کارکرد مذهب را به عنوان یکی از عناصر هویت ملی به چالش می‌کشد.
چالش دیگری که از این زاویه می‌تواند متوجه کشورهایی با اقلیت مذهبی شود، این است که جهانی شدن باعث تقویت بنیادگرایی مذهبی شده و تحرک و پویایی را در پیروان آن مذهب به دنبال می‌آورد و آنها در برابر پلورالیسم دینی غرب جبهه می‌گیرند و حتی در مواقعی این اقلیت‌ها داعیه استقلال نیز سر می‌دهند (همان: 13).

4-4- چالش بعد فرهنگی و اجتماعی هویت ایرانیان

رواج فرهنگ غربی در اثر فناوری ارتباطات موجب بروز برخی ناهنجاری‌ها و ضد ارزش‌ها در جوامع می‌شود و علاوه بر آن شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنت با انتشار امور غیر ارزشی موجب تضعیف ارزش‌های ملی شده و فرهنگ جوامع را دچار اضمحلال ارزش‌ها می‌کنند (همان: 14).

5 -4- چالش بعد زبانی

بین المللی شدن زبان انگلیسی موجب یادگیری گسترده آن توسط نخبگان و استفاده از آن به عنوان زبان علمی می‌شود که این مسئله نیز در اثر گذر زمان موجب فراموشی تدریجی زبان ملی می‌شود.
استحاله زبان، بخش مهمی از هویت ملی را استحاله می‌کند، چرا که تمام تولیدات فکری و معنوی در زبان قبلی حبس می‌شود و دیگر کاربردی نمی‌یابد (همان: 14).

ابعاد هویت ملی و تأثیر جهانی شدن بر آن

     ابعاد هویت دینی
دوره

فرهنگی (سنت، زبان)

جغرافیایی

سیاسی

دینی

قبل از شکل گیری مباحث جهانی شدن

زبان فارسی
سنت ایرانی - اسلامی

ارتباطات در چنبره حوزه جغرافیایی ایران

دولت

اسلام

بعد از شکل گیری مباحث جهانی شدن

رواج زبان علمی واحد(انگلیسی)
رواج آداب و رسوم جدید وضعیف شدن سنت خودی

فروپاشی مرزهای جغرافیایی به دلیل حجم وسیع ارتباطات و مفاهیمی مثل حقوق بشر و دموکراسی

تضعیف نقش دولت در اداره جامعه

مطرح شدن پلورالیسم دینی و عرضه محصولات مکاتب عقیدتی مختلف


5- نتیجه‌گیری

هویت هر فرد یا جامعه تمایز بخش او از افراد یا جوامع دیگر است. در اعصار قبل که حجم ارتباطات به سرعت امروز نبود، هویت و فرهنگ هم قرن‌ها به یک شکل پایدار باقی می‌ماند و به راحتی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد.
امروزه به دلیل حجم گسترده ارتباطات و تبادل اطلاعات میان جوامع مختلف، از یک طرف میزان آشنایی افراد جامعه با فرهنگ‌های غیر بیشتر می‌شود و از طرف دیگر، میزانی از انعطاف پذیری و عدم دلبستگی و تعصب زیاد نسبت به فرهنگ خود برخوردار می‌شوند. از این رو فرهنگ و هویت جمعی در عصر حاضر پویایی و تحرک بیشتری دارد.
یکی از مباحثی که در عصر حاضر مطرح می‌شود و بر هویت جوامع و افراد بسیار مؤثر است، بحث جهانی شدن است. جهانی شدن به طور ساده عبارت است از: تلاش اندیشه بشری برای ایجاد دهکده جهانی و در ایجاد ارتباط میان ملل از طریق فناوری (اینترنت، ماهواره و...) و شکل دادن ویژگی‌های عام فرهنگی ملل (مثل زبان واحد، پوشش یکسان و... ) بسیار اثرگذار است.
از این رو، هویت هر جامعه که فرهنگ و آداب و رسوم جامعه سهم زیادی در شکل‌گیری آن دارد، در معرض تمایز زدایی میان ملل و در نتیجه کم شدن جاذبه‌ها و تفاوت آن با ملل دیگر است. به همین دلیل باید ابعاد هویتی جامعه ایران (سرزمین، سیاست، دین، زبان و...) شناخته شود و تلاش شود در عصر جهانی شدن به کمک باز تعریف آنها، تمایز آنها را با فرهنگ ملل دیگر حفظ کنند.

پی‌نوشت‌:

1- دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی انقلاب.

منابع :
1. اکبری، محمد علی، تبار شناسی هویت جدید ایران، عصر قاجار و پهلوی اول، تهران: علمی و فرهنگی، 1384.
2. پاول، هنری، ماسن، رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، تهران، نشر مرکز، 1374.
3. پویا، عبدالرضا، مقاله چالش‌های فرهنگ ایرانی با جهانی شدن، نگاه حوزه، شماره 99-98، 1382.
4. توحید فام، محمد، فرهنگ در عصر جهانی شدن، چالش‌ها و فرصت‌ها، تهران: نشر روزنه، 1382.
5. حصاری، علی اکبر، به سوی حکومت جهانی امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف)، قم: انتظار نور، 1382.
6. رجایی، فرهنگ، مشکل هویت ایرانیان امروز، تهران: نشر نی، 1383.
7. گل محمدی، احمد، جهانی شدن، فرهنگ و هویت، تهران: نشر نی، 1381.
8. گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، 1376.
9. مختاری، حسین، جهانی شدن و تأثیر آن بر هویت ملی، 1386.
10. هری، س، تری یاندیس، فرهنگ و رفتار اجتماعی، ترجمه نصرت فتی، تهران: نشر رسانش، 1383.

منبع مقاله :
حاجیانی، ابراهیم؛ (1389)؛ هویت و جهانی شدن، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ اول