نویسنده: محمد فقیه
مترجم: سید شاهپور حسینی



 

احادیث و روایت‌ها در این باره

1- كمال الدین (ص615) ابن المتوكل از علی بن حسین سعدآبادی از احمد بن محمد خالد از پدرش از ابن ابی عمیر از ابوایوب از ابوبصیر از پدرم امام صادق (علیه السلام) فرمود:
پیش از قیام قائم (علیه السلام) در روز پنجم ماه رمضان خورشیدگرفتگی پیش می‌آید.
2- كمال الدین (ص614) محمد بن الحسن از الابان از الحسین بن سعید از النضر بن سوید از یحیی الحلبی از الحكم بن الخیاط از محمد بن همام از ورد از ابوجعفر (علیه السلام) فرمود:
پیش از این امر دو اشاره وجود خواهد داشت: ماه گرفتگی در پنجم و خورشیدگرفتگی در پانزدهم ماه.
از زمان هبوط حضرت آدم به زمین چنین اتفاقی پیش نیامده است. در آن وقت محاسبات ستاره شناسان نادرست جلوه می‌كند.
3- الغیبة نعمانی (حدیث 45،ص271) ابن عقده از تیملی از احمد و محمد بن حسن از پدرشان از ثعلبة بن میمون از بدر بن خلیل اسدی گفت: در محضر امام باقر (علیه السلام) بودم، سخن از دو نشانه‌ای كه پیش از قیام قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) خواهند بود و این كه دو پدیده و نشانه از زمان هبوط حضرت آدم به زمین كه درود خداوند بر او باد- سابقه‌ای نداشته است به میان آمد، آن دو نشانه اینكه در نیمه رمضان پدیده خورشیدگرفتگی پیش می‌آید و آخر ماه رمضان پدیده ماه گرفتگی. مردی به آن حضرت عرض كرد: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، این گونه نیست و همیشه خورشیدگرفتگی در آخر ماه اتفاق می‌افتد و ماه گرفتگی در نیمه‌ی ماه، امام باقر (علیه السلام) به او فرمود:
من به سخن خویش آگاه‌ترم و می‌دانم چه می‌گویم، این دو نشانه، نشانه‌هایی هستند كه از زمان هبوط آدم بی‌سابقه بوده است.
و در كتاب الغیبة نعمانی (ص270) نیز مانند این حدیث آمده است، اما در سند این روایت به جای نام الاسدی، الأزدی آمده است.
4- نعمانی از ابن عقده از عیسی از بن حبلة از حكم بن ایمن از ورد از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل است كه ایشان فرمودند:
پیش از این امر، در بیست و پنجم ماه، ماه گرفتگی و در پانزدهم ماه خورشیدگرفتگی می‌شود و در این زمان محاسبات ستاره شناسان غلط از آب درمی آید.

ورد:

او ورد بن زید الاسدی الكوفی، برادر كمیت بن زید الاسدی است. او از یاران امام پنجم (علیه السلام) بوده و هر جا واژه‌ی (وردان) یا (داود) آمده، اشتباهی است كه از جانب نسخه نویسان در نوشتار این كلمه پیش آمده است. (1)
5- الارشاد (ص359): الفضل از البزنظی از ثعلبه الازدی (بن میمون الاسدی) گفت امام باقر (علیه السلام) فرمود:
دو نشانه پیش از قیام قائم خواهد بود. یكی خورشید گرفتگی در نیمه‌ی ماه رمضان و دیگر ماه گرفتگی در آخر ماه.
6- نعمانی (ص272) با سندی كه در این نسخه جا افتاده است از علی بن حمزه از ابوبصیر از اباعبدالله (علیه السلام) كه ایشان فرمود:
نشانه‌ی خروج مهدی (علیه السلام) این است كه در سیزدهم و چهاردهم ماه رمضان (پدیده) ماه گرفتگی پیش می‌آید.
7- منتخب الاثر (ص449) از البرهان از الدار القطنی در بخش سنن این كتاب از محمد بن علی (علیه السلام) كه فرمود:
(ظهور) مهدی ما دو نشانه دارد كه از زمان آفریده شدن آسمانها و زمین، این دو نشانه وجود نداشته‌اند، یكی از آن نشانه‌ها ماه گرفتگی در شب اول ماه رمضان و دیگری خورشیدگرفتگی در نیمه‌ی آن ماه است. این دو نشانه از زمان آفریده شدن آسمان و زمین بی‌سابقه بوده‌اند (در این زمان خاص بی سابقه بوده است).
8- الارشاد (ص357):
و خورشیدگرفتگی در نیمه‌ی ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر ماه رمضان است. در زمان پیش آمدن این پدیده‌ها و در این مواقع برخلاف عادت معمول است و غیرطبیعی می‌باشد.
9- یوم الخلاص به نقل از انجیل متی:
خورشید تاریك می‌شود و ماه نورافشانی نمی‌كند.

پدیده‌های خسوف و كسوف

معمولاً زمانی پدیده‌ی خسوف (ماه گرفتگی) پیش می‌آید كه زمین میان خورشید و ماه قرار می‌گیرد و معمولاً در وسط ماه در لیالی بیض (شب‌های سپید) اتفاق می‌افتد.
و خورشید گرفتگی معمولاً زمانی پیش می‌آید كه ماه میان زمین و خورشید قرار گیرد؛ معمولاً اواخر ماه پدیده‌ی خورشیدگرفتگی اتفاق می‌افتد.
ما می‌دانیم كه زمین در مدار بیضی شكل به دور خورشید می‌چرخد و ماه در یكی از مركزهای آن قرار دارد (شكل شماره 4).
اما حركت چرخش ماه به دور زمین مشخص است چرخش ماه به دور خورشید عبارت است از خطی مركب از دو حركت و شكل آن مانند این تصویر است (شكل شماره 5).
به فرض اینكه این احادیث واقعاً قول معصوم باشند و قانون بداء شامل آنها نشود و در صورتی كه این اتفاقات پیش بیاید (جهان) چگونه خواهد شد؟
در این باب دو احتمال وجود دارد یكی اینكه این امر به صورت معجزه انجام می‌شود و احتمال دوم اینكه این امر درضمن اسباب و علل شناخته شده (طبیعی) اتفاق می‌افتد، هرچند اگر این پدیده‌ها در گذشته سابقه‌ای نداشته باشند.
اما در مورد معجزه بودن این پدیده‌ها چیزی ما را به این امر و تصور چگونگی اتفاق افتادن آنها رهنمون نمی سازد. همین قدر می‌دانیم كه چنین اتفاقی رخ خواهد داد: اما پیش آمدن این پدیده‌ها در چارچوب علت‌ها و اسباب فیزیكی از چند وجه و طریق امكان پذیر است و اصولی در این مورد وجود دارد كه ناگزیر باید آنها را دانست و پذیرفت:
امر اول اینكه ناگزیر باید تغییر یا تغییراتی پیش بیاید كه باعث به وجود آمدن این پدیده‌ها شود. اتفاق افتادن آن تغییرات شاید به خاطر یك علت یا چند علت با هم باشد (كه دست به دست هم بدهند و آن را به وجود آورند). ممكن است علت آن از خورشید باشد یا ماه یا زمین یا ساكنان زمین و یا یك شی حایل یا تاریخ و یا طبیعت نور و چیزهای دیگر كه به زودی به تفصیل درباره‌ی آنها سخن خواهیم گفت.
اگر علت این پدیده‌ها از خورشید باشد، این گونه است كه خورشید مانند همیشه و قبل حتی به صورت جزیی پرتوافكنی نمی‌كند و ممكن است كه این امر در بخش بزرگی از آن رخ دهد؛ به گونه‌ای كه به خاطر اتفاق افتادن یك پدیده‌ی فیزیكی در خورشید مانند انفجارات سهمگین یا تحولات فیزیكی مشخص، مدت معینی نور قابل رؤیت خود را نمی‌تاباند. (2) این پدیده‌ی فیزیكی در خورشید بارها اتفاق افتاده است و دانشمندان اخیراً توانسته‌اند آن را مشاهده نمایند، آن پدیده، پدیده‌ی بقع (سیاهی و سفیدی و رنگ به رنگ شدن) است. اما این پدیده بسیار كوچك و جزیی است و با این مبحث كه مستلزم به وجود آمدن بقعه‌ای بزرگ است، تناسبی ندارد و پاسخگوی سؤالات در این رابطه نیست اما از این جهت كه این پدیده در مقیاس كوچكی می‌تواند اتفاق بیافتد، خود دلیلی است كه می‌تواند در مقیاسها و میزانهای بزرگتر و وسیع‌تری نیز حادث شود و در نتیجه به واسطه‌ی این پدیده، خسوف جزیی یا كلی اتفاق بیفتد. در این حالت ماه به صورت بدر (كامل) نیست بلكه در زمانی است كه ماه به صورت هلال است (شكل شماره 6).
این خسوف اگر پیش بیاید، این گونه به نظر می‌رسد، هرچند كه آن جزیی باشد و این نوع خسوف از زمان حضرت آدم (علیه السلام) تاكنون اتفاق نیفتاده و تاریخ مانند آن را به چشم ندیده است.
اگر علت خسوف پدیده‌های فیزیكی در فضا مانند سیاه چاله‌های ثابت یا متحرك - كه نور را جذب می‌كنند و مانع رسیدن، آن به ماه می‌شوند- باشد یا اینكه برای نوری كه به سوی ماه در حال حركت است، اتفاقی بیفتد؛ مانند برخورد كردن نور با موادی معین و انعكاس آن یا تغییر جهت دادن آن یا پخش شدن و پراكندگی یا جذب و مكیده شدن نور و... در این صورت به واسطه‌ی این پدیده‌ی فیزیكی همان پدیده (خسوف) رخ می‌دهد.
و یا ممكن است علت خسوف تغییراتی زمانی و یا مكانی در طبیعت فلك باشد، به گونه‌ای كه از سرعت نور كاسته شود؛ اما این احتمال ضعیف است؛ با این همه احتمال آن وجود دارد و باید گفت كه در این احتمال گونه‌ای اعجاز وجود دارد.
این كندی حركت نور اگر ناگهانی باشد، بدین معنا است كه رسیدن نور به مدت پانزده روز قطع می‌شود، سپس از سر گرفته می‌شود. روایت‌ها به این مسئله اشاره‌ای نكرده‌اند.
همچنین ممكن است علت آن در اتمسفر و جو زمین باشد، مانند اینكه اتفاقی در این قسمت از زمین بیفتد كه ماه به صورتی از زمین دیده شود گویی كه پدیده ماه گرفتگی پیش آمده. اما درواقع این طور نیست و تصویر آن واضح و روشن نیست و این گونه خسوف مجازی و غیرحقیقی پیش می‌آید.
و ممكن است علت خسوف از دستگاه‌های رصد ماه یا رصدكنندگان یا تغییر تاریخ به عنوان مثال شروع شدن ماه به جای یكم از پانزدهم ماه، باشد كه همه‌ی اینها بعید به نظر می‌رسد.
و ممكن است علت خسوف در ماه نهفته باشد مانند اینكه خط سیر ماه 180 درجه تغییر و عقب نشینی كند. در این حالت معجزه بودن این امر روشن است در صورتی كه درك علت آن برای بشر میسر نباشد و یا قبلاً بشر نتواند آن را پیش بینی كند. هرچند می‌توان علت آن را در علت‌هایی كه در میدان مغناطیسی و... رخ می‌دهد، تصور كرد.
و ممكن است تغییراتی در سطح ماه به وجود آید و مانع انعكاس نور شود، اما این احتمال هم ضعیف است.
و ممكن است علت خسوف یك شیء حایل باشد كه این احتمال نزدیك‌تر به حقیقت و درست‌تر به نظر می‌رسد و این امر مورد انتظار و قابل پیش بینی است. شیء حایل عبارت است نزدیكی جرم عظیمی از منظومه شمسی و رسیدن آن به منطقه‌ی خورشید در زمانی مشخص. روایت‌ها آن را در ماه رمضان می‌دانند. و حالتی كه باعث می‌شود این حائل سبب پدید آمدن خسوف بشود، روشن است و آن حالت این گونه است كه آن شیء حایل میان اشعه‌ی خورشید و ماه قرار گیرد و مانع رسیدن آن اشعه به ماه در اوایل یا اواخر ماه یعنی زمانی كه ماه به صورت هلال است، بشود.
در این حالت با توجه به حجم و سرعت شیء حایل خسوف جزیی یا كلی و یا جزیی و كلی با هم رخ می‌دهد.
پس از آن این شی حایل مانع رسیدن نور خورشید به زمین می‌شود و پس از پانزده روز پدیده خورشیدگرفتگی پیش می‌آید (شكل شماره 7)(3).
در مورد خط سیر شیء حایل احتمالات زیادی وجود دارد. ممكن است آن از جایگاه خود به صورت عمودی (صعودی یا نزولی) نسبت به زمین از جهت دوری و نزدیكی به آن تغییر مكان بدهد.
و یا ممكن است حركت شیء حایل مركب از این حركت (عمودی) و حركت دیگری به دور زمین یا خوشید یا در جهتی كه شامل هر دو با هم شود، باشد. و ممكن است این گونه به نظر برسد كه در جایش ثابت است و فقط حجمش تغییر می‌كند و در زمان نزدیك شدن آن شیء حایل بزرگتر به نظر می‌رسد و هنگام دور شدن در دید ناظر كوچك به نظر می‌رسد.
شیء حایل ممكن است جسمی مادی باشد كه از خارج منظومه شمسی و با مسیری طولانی و معین آمده باشد و یا ممكن است یك جسم گازی غلیظی باشد كه یكی از آثار آن پوشاندن نور و یا تغییر مسیر آن باشد.
سؤالی كه اینجا مطرح می‌شود این است كه آیا بشر توانایی این را دارد كه چنین شیء حایل بزرگی را بسازد؟ اگر این گونه باشد، بشر حتماً به پیشرفت علمی بزرگی رسیده است.
و اگر شی حایل با سرعتی معادل دوبرابر سرعت چرخش ماه به دور زمین بچرخد، یعنی هر چرخش آن به دور زمین پانزده روز زمان ببرد، در دوم چرخش آن با چرخش ماه همزمان می‌شود، در این زمان كه ماه كامل (بدر) است، كسوف رخ می‌دهد و در دور سوم چرخش حایل به دور زمین ماه به صورت هلال است و خورشیدگرفتگی پیش می‌آید.
اگر شیء حایل به دور خورشید بچرخد، خسوف رخ می‌دهد و پس از پانزده روز، پدیده‌ی كسوف اتفاق می‌افتد و چرخش آن به دور خورشید 15 روز طول می‌كشد و در قسمت‌های قبل احتمال ثابت یا متحرك بودن آن به صورت عمودی مورد بررسی قرار گرفت.
حالت چهارم این گونه است كه شیء حایل به جایی دیگر تغییر مكان دهد، و پس از پانزده روز به جای خود بازگردد. این امر به درستی روشن نیست و علتی علمی كه بتواند آن را توجیه كند، در دست نیست.
و احتمال جذب شدن شیء و حایل توسط زمین و چرخیدن آن به دور زمین و پانزده روز از نظر علمی امكان پذیر و مورد قبول است و این احتمال با نیازمندی‌های ما برای توجیهات علمی در این مبحث تناسب دارد.
اما در مورد دوران و چرخیدن شیء حایل به دور خورشید باید گفت: زمین و ماه تابع آن هستند و این دو كره در این مدت مدار زمین را پیموده‌اند.
پس این گونه می‌شود كه شیء حایل یك دور به دور خورشید چرخیده و پس از آن بازگشته تا از منظومه شمسی خارج شود و این امر باعث به وجود آمدن پدیده كسوف می‌شود و در این حال ماه به صورت بدر (كامل) است. این حالت از نظر علت‌های علمی روشن است و احتمال به وجود آمدن آن هست و از نظر علمی نیز تا حدودی توجیه پذیر است و احتمال اینكه شیء حایل، سیاه چاله‌ای جاذب باشد یا یك منطقه‌ی كهربایی الكتریكی (برقی) كه آن پدیده آن را به وجود آورده باشد، نیز هست. اما باقی ماندن آن برای حداقل 15 روز مفروض و ضروری است.

نتیجه گیری

علت هرچه باشد و هر اتفاقی پیش بیاید، چه معجزه و چه غیر معجزه و عادی، این امر یك پدیده‌ی علمی بزرگ خواهد بود و باعث می‌شود دانشمندان، زمان زیادی را صرف بررسی و كشف علت‌های آن كنند و پس از انجام مطالعات و تحقیقات در این مورد نتایج و اخبار مربوط به آن منتشر خواهد شد و حالت‌ها و احتمالات و فرضیه‌های مختلف، در مورد آن صفحات زیادی از روزنامه‌ها و مقدار انبوهی از دستگاه‌های تبلیغاتی صوتی و تصویری را به خود اختصاص خواهد داد و همه مردم به بحث و گفتگو در مورد آنها خواهند پرداخت و هر كسی در مورد آن صحبت می‌كند و هر شخص عاقلی به بیان نظرات خود در این مورد می‌پردازد و هركس كه چیزی در مورد آن شنیده یا دیده باشد، نمی‌تواند اتفاق نظر دانشمندان ستاره شناس و علوم طبیعی را در مورد زمان اتفاق افتادن آن در ثانیه و دقیقه‌ای معین انكار كند. این نشانه در آن زمان ملاكی برای روشن ساختن و تشخیص دادن حق و حق جویان از باطل و اهل تعصب و فساد است. اكثر مسلمانان می‌دانند كه هر ساله در مورد زمان حلول عید مبارك فطر یا شروع ماه رمضان، اختلافاتی میان علما پیش می‌آید. مسلمانانی كه تخصصی در این زمینه ندارند (از خود) سؤال می‌كنند این اختلافها در مورد ماه رمضان تا كی ادامه خواهد یافت این در حالی است كه این یك مسئله‌ی علمی ساده است و زمان هلال ماه نسبت به كره‌ی زمین، زمانی معین و ثابت است و دستگاه‌ها می‌توانند آن را با خطای بسیار ناچیزی كه تعیین كنند. (4)
از نظر شرعی، شروع ماه فقط با دیدن آن ثابت و تأیید می‌شود و لازم است كه دو شاهد عادل رؤیت آن را تصدیق نمایند و آن دو نفر باید در مورد جزییات رؤیت هلال ماه نیز با هم متحد القول باشند؛ یعنی بایستی شهادت دادن آنها به گونه‌ای واحد یا در موضوعی واحد باشد. در غیر این صورت شهادت آن دو یك شهادت بیشتر محسوب نمی‌شود و در حكم یك شهادت است و یا میان شهادت آنها تعارض پیش می‌آید.
اما این بار، با این آیه و نشانه، علاج آنها فقط به دست خداوند است كه فساد و پلیدی آنان را آشكار می‌سازد. در حالی كه آنان بر عادت (زشت) خود باقی می‌مانند و یك روز یا دو روز زودتر شروع ماه رمضان را اعلام می‌كنند. ناگهان با این نشانه‌ی بزرگ، ماه در موعد مقرر خود ظاهر می‌شود در حالی كه آنان زودتر شروع آن را اعلام كرده‌اند و كذب و دروغ و پلیدی آنها برای تمامی مردم روشن می‌شود. در آن زمان آنها توانایی انكار آن را ندارند، با هم مشورت می‌كنند و می‌گویند شاهدان دروغ گفته بودند یا عذر و بهانه‌های دیگری می‌آورند.
پس نتیجه می‌گیریم كه ندای اول همان ندایی است كه می‌گوید علی (علیه السلام) و پیروان او پیروز و رستگارند و پس از عذرتراشی‌ها و بهانه‌های مختلف ندای باطل و پیروان آن خواهد بود.
این تصویر احتمالی مسئله‌‌ی ندا و خسوف بود و طبیعتاً شكی در آن نیست كه این جز یك احتمال نیست و می‌توان چیزهای زیاد دیگری را برای این امر تصور كرد. اما آوردن حالت‌های دیگر در حوصله‌ی این بخش نیست و ما روایت‌ها را در این مورد ذكر كردیم و خواننده می‌تواند برداشت‌های دیگری از آنها داشته باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. حاشیه نعمانی، ص271.
2. نگارنده به حدیثی برخورد كرده كه اشاره به ركود و بی حركتی خورشید در زمان سفیانی دارد.
3. این احتمال خلاف سیاق و محتوای روایاتی است كه متذكر این حادثه شده‌اند و اصلاً نمی‌توان آن را قبول كرد. رك: شش ماه پایانی، پاورقی ص 113.
4. اشتباه و خطای (محاسباتی) هرچند كه ضعیف و كم باشد، با این حال امكان پذیر است و هیچ فیزیكدان یا ستاره شناسی نمی‌تواند منكر آن باشد. این امر به ضعف و ناتوانی (عدم دقت) دستگاهها و تجهیزات بازمی گردد و منكر این امر جاهل است و نادان. مطلب بعد در این باره اینكه مسئله گردش ماه به دور زمین از پیچیده‌ترین مسائل ریاضی است و برخی از دانشمندان تمامی عمرشان را به بررسی این مسئله پرداخته‌اند. برای آگاهی بیشتر، می‌توان به منابع مربوط به این علوم مراجعه كرد.

منبع مقاله :
فقیه، محمد، (1387)، سفیانی و نشانه‌های ظهور، ترجمه‌ی: سید شاهپور حسینی، تهران: موعود عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ سوم