نویسندگان: دیمیتری نیکولایویچ تریفونوف و ولادیمیر تریفونوف
برگردان: عبدالله زرافشان



 

در نیمه‌ی دوم قرن هجدهم سنگ معدنی عجیب، به رنگ سفید مایل به آبی، در اتریش، یا به طور دقیقتر، در منطه‌ای از این کشور موسوم به «هفت کوهِ» (1) کشف گردید. این کانی، به دلیل اینکه هیچ‌گونه توجیه معمولی در مورد ترکیب آن وجود نداشت، عجیب بود. گفتگوها اساساً بر سر این بود که آیا سنگ معدن فوق حاوی طلا هست یا نه. نامهایی هم که به این ماده معدنی داده بودند غیرعادی بود: طلای باطل نما (2)، طلای سفید، و سرانجام، طلای مشکوک. بعضی از دانشمندان معتقد بودند که اصلاً ابهامی وجود ندارد و سنگ معدن مزبور حاوی آنتیموان یا بیسموت، یا هر دوی اینهاست. در سال 1782، یک مهندس معدن، موسوم به مولر (3) (بعدها بارون فون رایشنستاین) (4)، روی این سنگ معدن بررسی دقیقی انجام داد از آن فلز ناخالصی استخراج کرد که آن را کاملاً شبیه آنتیموان دانست. اما یک سال بعد معتقد شد که با وجود تمام شباهتها، وی با فلزی جدید و ناشناخته سر و کار داشته است. برای کسب اطمینان بیشتر موضوع را با برگمان در میان گذارد. ولی نمونه‌ای که مولر برای برگمان فرستاد بسیار ناچیز بود و برای دست یافتن به نتیجه‌ای رضایت‌بخش کافی نبود. برگمان توانست دریابد که فلز مولر آنتیموان نیست و این تنها نتیجه‌ای بود که عاید وی شد. طی پانزده سال بعد، هیچ کس توجهی به کشف مهندس اتریشی نکرد. تولد واقعی تلور هنوز نیازمند زمان بود.
دومین تولد تلور توسط شیمیدان آلمانی، کلاپروت (5)، تحقق یافت. وی، در جلسه‌ی 25 ژانویه 1798 آکادمی علوم برلین، گزارشی ارائه کرد در مورد سنگ معدن طلانمای موجود در «هفت‌کوه». کلاپروت آنچه را که مولر در زمان خود انجام داده بود تشریح کرد. با این تفاوت که، برخلاف مولر، از کشف خود کاملاً مطمئن بود. وی عنصر جدید را تلور (مشتق از کلمه لاتین تلوس (6)، به معنی خاک) نامید. اگرچه کلاپروت با دریافت نمونه‌ی با ارزش این فلز از مولر به کشف آن نایل شد، مولر را در افتخار این اکتشاف سهیم نکرد. ما به نوبه‌ی خود معتقدیم که نقش شیمیدان آلمانی کم اهمیت‌تر از او نبوده است. در هر حال، وی عنصر فراموش شده‌ای را دوباره مطرح ساخته بود.
به دلایلی، ما معتقدیم که شخص سومی نیز در کشف تلور نقش داشته است. این شخص کیتایبل (7)، استادی از دانشگاه پست در مجارستان است. وی استاد شیمی و گیاه‌شناسی بود. این دانشمند در سال 1789، نمونه‌ی سنگ معدنی را که تصور می‌شد مولیبدنیت حاوی نقره باشد از یکی از همکارانش دریافت کرد. کیتایبل عنصر جدیدی از آن استخراج کرد. سپس دریافت که همین فلز در «طلای مشکوک» نیز وجود دارد. به این دلیل، می‌توان گفت که این دانشمند، مستقل از دیگر دانشمندان، تلور را کشف کرد. جای تأسف است که وی نتیجه‌ی تحقیقاتش را منتشر نکرد و، به جای آن، توضیح کاملی از کارش را برای بعضی از همکارانش، بخصوص معدن‌شناس اهل وین، استنر (8)، فرستاد. کلاپروت از نتایج کارهای کیتایبل، بدون اینکه کار تازه‌ای روی آنها انجام دهد، بهره برد. سالها بعد، مولر در مورد کارهایش به کلاپروت نوشت و او نیز فرصت یافت تا دستاوردهای همکارش را بازسازی کند. پس از آن، کلاپروت او را تنها کاشف تلور معرفی کرد و این نکته را در گزارش خود خاطر نشان ساخت.
مدت زمانی مدید تلور به عنوان یک فلز شناخته می‌شد. در سال 1832، برزلیوس نشان داد که تشابه فوق‌العاده‌ای بین این عنصر و سلینوم و گوگرد وجود دارد و پس از آن تلور برای همیشه در گروه شبه فلزات جای گرفت.

پی‌نوشت‌:

1. . Siebengebirge (Seven Mountains)
2. . Paradoxical gold
3. . Muller
4. . Baron von Reichenstein
5. . Klaproth
6. . tellus
7. . Kiteibel
8. . Estner

منبع مقاله :
تریفونوف، دیمیتری نیکولایویچ ، تریفونوف، ولادیمیر؛ (1390)، تاریخچه‌ی کشف عناصر شیمیایی، برگردان: عبدالله زرافشان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم