نویسندگان: دیمیتری نیکولایویچ تریفونوف و ولادیمیر تریفونوف
برگردان: عبدالله زرافشان



 

در اواخر قرن نوزدهم، معدنچیان برزیلی اغلب با آلیاژ طبیعی و عجیبی برخورد می‌کردند. این ترکیب نامهای مختلفی داشت و معدنچیان معتقد بودند که حاوی طلا و نقره است. شاید بتوان گفت که آلیاژ مزبور مخلوطی از پالادیوم و طلا بوده است. با وجود این، کشف واقعی دومین فلز از گروه فلزات پلاتینی در سال 1803 توسط وولاستون صورت گرفت. وی در پژوهشهایش پلاتین خام (ناخالص) را در محیط آبی حاصل کرد. سپس اسید اضافی را خارج کرد، و به این محلول سیانیده جیوه افزود. رسوب زرد رنگی تشکیل شد. وی با حرارت دادن محلول با گوگرد و بوراکس (1)، دانه‌هایی از یک فلز درخشان را به دست آورد. وولاستون این فلز جدید را پالادیوم نامید. وی این نام را از نام ستاره‌ای که یک سال پیش از آن توسط اولبرس (2) کشف شده بود اقتباس کرد. وولاستون موفقیت خود را مدیون یافتن یک ترکیب مناسب رسوب دهنده بود. سیانیدجیوه عامل رسوب دهنده‌ای بود که در حضور آن تنها پالادیوم رسوب می‌کرد و بقیه فلزات پلاتینی به حالت محلول باقی می‌ماندند.
خبر کشف پالادیوم به شکل جالبی انتشار یافت. در سال 1804، شیمیدان جوان ایرلندی، چنویکس (3)، یک آگهی تحت عنوان «فلز جدیدی به فروش می‌رسد»، در «نشریه آموزش شیمی»، منتشر کرد. این فلز جدید آلیاژی از پلاتین و جیوه بود. طبیعتاً وولاستون عقیده‌ی دیگری داشت و، به همین دلیل، از کشف خود دفاع کرد. وی مقاله‌ای منتشر کرد تحت عنوان «درباره‌ی یک فلز جدید که در پلاتین خام یافت شده است». در این مقاله، وولاستون خاطرنشان کرد که فلز عرضه شده «برای فروش» پالادیوم نام دارد و از عناصر تشکیل دهنده‌ی سنگ معدن پلاتین، اگر چه به مقدار بسیار ناچیز، است.
دانشمندان همعصر وی، و در میان آنها ووکلن، به دستاورد وولاستون بهای زیادی دادند. چیزی نگذشت که وی یکی دیگر از فلزات پلاتینی، موسوم به رودیوم، را کشف کرد. شاید دلیل اینکه پالادیوم اولین فلز از دسته فلزات پلاتینی بود که کشف و استخراج شد این باشد که این فلز در مقایسه با دیگر فلزات پلاتینی فراوانتر یافت می‌شود. علاوه بر آن، پالادیوم در طبیعت به طور آزاد نیز یافت می‌شود و این امر را وولاستون، در سال 1809، و هومبولت (4)، در سال 1825 (در سنگ معدن پلاتین برزیلی که تنها منبع این ماده پیش از کشف پلاتین اورالی بود) ثابت کردند.

پی‌نوشت‌:

1. Borax، یا بوره (Na2B4O7)، ماده‌ای است سفیدرنگ، شیشه‌ای شکل، و گندزدا که برای پاک کردن منسوجات و سطح فلزات، و نیز به عنوان ماده‌ای روان‌ساز در جوشکاری و لحیم‌کاری، و همچنین در تهیه‌ی شیشه، مینا، لاک، و لعاب ظروف سفالی به کار می‌رود. – م.
2. Olbers .
3. Chenevix .
4. Humdoldt .

منبع مقاله :
تریفونوف، دیمیتری نیکولایویچ ، تریفونوف، ولادیمیر؛ (1390)، تاریخچه‌ی کشف عناصر شیمیایی، برگردان: عبدالله زرافشان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم