درخواست عذاب
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین زیارت خویش از خانه كعبه (حجه الوداع)، وقتی به سرزمینی به نام غدیر رسید، پیك وحی آمد و از سوی خداوند متعال فرمان داد تا علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به جانشینی خود
نویسنده: محمد غفارنیا
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در آخرین زیارت خویش از خانه كعبه (حجه الوداع)، وقتی به سرزمینی به نام غدیر رسید، پیك وحی آمد و از سوی خداوند متعال فرمان داد تا علی بن ابی طالب (علیه السلام) را به جانشینی خود و مقام ولایت بعد از خود، منصوب كند.
پیامبر خدا در جمع همراه خود كه برخی آنان را تا 120 هزار نفر تخمین زدهاند، ضمن خطبهای این جملهی تاریخی را در شان امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) اعلان فرمود:
مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ
هر كس من مولا و ولی اویم، اینك علی مولی و ولی اوست. (1)
اندك اندك این موضوع بین مردم شایع و در شهرها منتشر شد، تا به گوش نعمان بن حارث فهری رسید. نعمان بر ناقهی خود سوار شد و خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: تو، به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و این كه تو فرستادهی او هستی شهادت دهیم، ما هم شهادت دادیم. سپس دستور دادی نماز و روزه و حج و زكات به جای آوریم و بپردازیم؛ ما هم پذیرفتیم. اما اكنون به اینها هم بسنده نكردی و پسر عمویت را بر ما برتری دادی و به جانشینی خود منصوب كردی و گفتی: من كنت مولاه فعلی مولاه.
آیا این سخنی است از ناحیهی خودت، یا از سوی خدا؟!
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
قسم به خدایی كه معبودی جز او نیست، این فرمان از ناحیهی خداست.
نعمان در حالی كه روی از پیامبر برتافته بود، زیر لب زمزمه میكرد:
اللهم ان كان هذا هو الحق من عندك فامطر علینا حجاره من السماء: خداوندا، اگر این سخن كه محمد میگوید حق است، سنگی از آسمان بر ما بباران.
این را گفت، سوار ناقه خود شد وبه راه افتاد. هنوز چند قدمی نرفته بود كه سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را كشت. در همین حال این آیه نازل گشت:
سال سائل بعذاب واقع للكافرین لیس له دافع
پرسشگری عذاب خدا را خواست كه واقع شد، این عذاب مخصوص كافران است و هیچ كس نمیتواند آن را دفع كند. (2)
پینوشتها:
1-مناقب: خوارزمی، ص 133، برای این حدیث چهل و چهار سند از كتب اهل سنت ذكر شده است: (ر. ك: عمده، ابن بطریق، فصل رابع عشر، ص92-119).
2-روح الجنان: ج11، ص261؛ مجمع البیان: ج10، ص352؛ فرائد السمطین: ج1، ص82.
غفارنیا، محمد، (1387) 142 قصّه از قرآن: همراه با شأن نزول آیاتی از قرآن، قم: جامعه القرآن الکریم، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}