نظم در 60 ثانيه

کودک دو ساله شما ديوار را با ماژيک خط خطي کرده، بچه پنج ساله تان پس از اين که به او کلمه «نه» گفتيد باز هم شيريني مي خواهد، فرزند 7 ساله شما دروغ مي گويد. ممکن است در لحظه اول از عصبانيت منفجر شويد اما براي رسيدن به يک راه حل بهتر بايد صبور بود، به علاوه اين که مي دانيد اگر عصباني شويد در آخر کار با يک عذرخواهي يا قرار گرفتن کودک در وضعيت دفاعي به پايان مي رسد. در واقع آن چه به آن نياز داريد نقشه يک بازي است. اين طرح مي تواند تقريباً راهکار کلي باشد. خونسرد بودن علاوه بر اين که اوضاع و احوال را آرامتر مي کند به فرزندتان نيز فرصت مي دهد تا حرفهايتان را بهتر بشنود. اگر فرياد بزنيد، همه چيز را از پايه خراب خواهيد کرد. چون فرزندتان به جاي پي بردن به کار اشتباهي متوجه خشم و ناراحتي شما مي شود.
روش انضباط 60 ثانيه اي ، طرحي خاص براي به اجرا در آوردن دقيق نظم و انضباط در خانه نيست. اگر روش 60 ثانيه اي را به کار بريد، به نتيجه بهتري دست پيدا خواهيد کرد. اگر اعصاب خود را کنترل کنيد کودکتان بهتر متوجه مي شود که چه انتظاري از او داريد. مطمئن باشيد که با اين کار الگوي رفتاري بهتري خواهيد داشت تا به آنچه از او انتظار داريد دست پيدا کنيد. در اينجا 6 مرحله ساده براي دستيابي به اين هدف وجود دارد:

10 ثانيه اول: واکنش سريع

اولين کاري که شما انجام مي دهيد گرفتن ماژيک از کودک ، جدا کردن او از خواهر و برادرانش در موقع دعوا يا بردن کودک به اتاق ديگر است. يکي از متخصصين به اين کار مداخله سريع مي گويد: نبايد توقع داشت که به کودک فرمان ايست دهيد و او هم اجرا کند. هميشه حفظ امنيت بچه ها بر مسائل ديگر مقدم است، اگر در وجود کودکتان هنوز زمينه هاي خطر و درگيري وجود داشته باشد، بهترين راه ، دور کردن او از محيط است. پروفسور و استاد دانشگاه بوستون مي گويد:«شما بايد هر چيزي را که باعث به وجود آمدن مشکلات ديگر شود از دسترس کودک دور کنيد. کودکتان بايد توجه خود را به شما و موقعيتي که در آن قرار دارد معطوف کند. وگرنه خوردن شيريني، و آزار و اذيت خواهر و برادر تبديل به نوعي سرگرمي براي او خواهد شد.»
در صورت لزوم خودتان و فرزندتان را از صحنه هياهو و جار و جنجال دور نگاه داريد. در نتيجه امکان اين که کاري انجام دهيد يا حرفي بزنيد که بعداً از يادآوري آن پشيمان شويد، از بين مي رود. ذهن کودک کاملاً باز و منطقي است و فکر مي کند اگر پدر و مادر يکسره او را زير نظر بگيرند، کار خسته کننده اي است. آنها نظرات و قوانين مختلفي دارند ولي براي به اجرا درآوردن هر کدام از آنها به زمان خاصي نياز دارند. بنابراين خطرات را جدي بگيريد و کاري را که خودتان نمي توانيد انجام دهيد تحميل نکنيد.

10 ثانيه دوم : حفظ آرامش

عصباني شدن کار سختي نيست اما چگونگي کنترل آن مهم است؛ اگر بگوييد که عصباني نمي شوم حرفتان غير منطقي به نظر مي رسد بلکه بايد احساسات بد و خشونت را کنار بگذاريد چون کودکان مي دانند که چه وقت عصباني مي شويد حتي اگر سعي کنيد آن را بروز ندهيد. آن چه که در حقيقت به آن نياز داريد کنترل خشم و عصبانيت است. به گفته يکي از متخصصين اگر در يک خانواده شلوغ و پرهياهو بزرگ شده باشيد که همه فرياد مي زدند، بيان کردن احساسات، کار بسيار مشکلي است. شما بايد کوتاه ترين و مناسب ترين راه را از بين راه هاي گوناگون پيدا کنيد. يعني به جاي اين که بگوييد:« اي پسر بد» با صداي بلند بگوييد:«آ، آ». اين کار باعث آرامش شما مي شود و همچنين کودک ، ديگر احساس حقارت نمي کند. خونسرد بودن علاوه بر اين که اوضاع و احوال را آرامتر مي کند به فرزندتان نيز فرصت مي دهد تا حرفهايتان را بهتر بشنود. اگر فرياد بزنيد، همه چيز را از پايه خراب خواهيد کرد. چون فرزندتان به جاي پي بردن به کار اشتباهي متوجه خشم و ناراحتي شما مي شود.

10 ثانيه سوم : شناخت موقعيت

براي چند ثانيه هم شده به آن چه که واقعاً اتفاق افتاده ، توجه کنيد. مادري چندين بار به پسرش در مورد خط کشيدن با مداد بنفش بر روي ديوار اتاق خواب گوشزد مي کند، در و ديوار همه خط خطي بودند و او بسيار عصبي بود به نظر مي رسيد که پسرش پشيمان شده و با عکس العمل مادر ، قلبش شکسته است. چند لحظه بعد با کمي بردباري متوجه مي شود که کار او تقليدي از کتاب «هارولد و مداد شمعي بنفش» بوده است. از نقطه نظر او، اين يک کار «سازنده و خلاق بود.» البته با درک احساسات و عواطف کودکان ، در و ديوار و تخت خواب ، سالم و تميز نمي مانند بلکه باعث بروز احساساتش در يک موقعيت کاملاً استثنايي مي شود. نبايد توقع داشت که به کودک فرمان ايست دهيد و او هم اجرا کند. هميشه حفظ امنيت بچه ها بر مسائل ديگر مقدم است، اگر در وجود کودکتان هنوز زمينه هاي خطر و درگيري وجود داشته باشد، بهترين راه ، دور کردن او از محيط است. در نظر گرفتن موقعيت، کار دشوار و سختي است. يعني شما بايد دريابيد که چگونه درگيري و برخورد را از تمام چيزهايي که همانند آن در گذشته بوده و ممکن است در آينده نيز اتفاق بيفتد جدا سازيد و وقتي که به موقعيت مکاني و زماني به عنوان يک اتفاق مجزا ( به جاي يک خطاي تکراري) نگاه مي کنيد، معمولاً متوجه تناقص آن چه کار در ابتدا فکر مي کرديد، خواهيد شد.
بداخلاقي يک کودک سه ساله ممکن است مربوط به گرسنگي او باشد، ژوليدگي يک بچه 8 ساله بر سر ميز صبحانه شايد در اثر کمبود خوابش باشد. به عبارت ديگر، مجدداً بايد موقعيت خود را در نظر بگيريد. از خودتان بپرسيد که آيا عواملي وجود دارد که بتوان به کمک آنها از بروز اين رفتار در آينده جلوگيري کرد؟ مانند از بين بردن بعضي محدوديت ها يا عوض کردن قوانين خانوادگي؛ پس هيچ وقت نگوييد :«چند بار به تو گفتم که ...؟» ( حتي اگر بعضي چيزها را 100 دفعه به فرزندتان گفته ايد که چنين چيزي محال است) مهم نيست. باز هم دوباره و دوباره بگوييد. و فقط دوباره. 10

ثانيه چهارم: حرف زدن با کودک

اگر به فرزندتان فرصت هيچ کاري را نمي دهيد، پس بهتر است به جاي کنترل کردن وي و نظم بخشيدن به رفتارش، به او مسئوليت بدهيد. به جاي تنبيه کردن ، به او بگوييد که چرا اجازه نمي دهيد بعضي از کارها را انجام دهد، به عنوان مثال: خط هاي روي ديوار با تنبيه پاک نمي شود، گفتن دو يا سه جمله خيلي مؤثرتر است و براي بچه هاي کوچکتر دو يا سه کلمه کفايت مي کند. او دوست دارد که از دهان شما بشنود که چه کار اشتباهي کرده و چگونه مي تواند کار بهتري انجام دهد. گفتن جملاتي مانند:«ما روي ديوار نمي کشيم، ما روي کاغذ نقاشي مي کنيم ؛ يا : نبايد شيريني بخوري چون الان نزديک شام است و بعداً مي تواني آن را بخوري»، خيلي مؤثرتر است اگر با فرزندتان بحث و جدل کنيد، علاوه بر اين که نتيجه اي نمي گيريد، بلکه تأثير پذيري او نيز نسبت به حرف هاي شما کاهش مي يابد. به نظر دکتر بهتراست بگوييم :«در مورد آن بعداً صحبت کن».

10 ثانيه پنجم : زمان نتيجه گيري

بعضي از والدين فکر مي کنند که تنبيه رکن اصلي نظم و تربيت است، اما بسياري از متخصصين با اين کار مخالفند. به عقيده يکي از آنها: نتيجه گيري زماني لازم است که به ثبات کار مطمئن نباشيم . بيان چهار يا پنج کلمه ساده براي گرفتن شيريني از دست کودک و گفتن :« قبل از شام شيريني نخور» مطمئناً از قاپيدن شيريني بهتر است.با تنبيه کردن کاري پيش نمي رود. اگر کودکان توپ را در خانه پرتاب مي کنند، به جاي تنبيه کردن آنها، بايد توپ را از دسترسشان دور نگاه داشت. اگر نتيجه کار درست همان چيزي است که فکر مي کرديد، کم کم اثربخشي کلامتان نيز به مرور زمان تقويت خواهد شد. اهميت دادن به نتيجه کار فقط براي يک لحظه، باعث مي شود که فرزندتان به طور مکرر کارهاي شما را ناديده بگيرد. آن چه که مهم و مؤثر است، فرصت دادن به کودک براي به دست آوردن تجربه و نتيجه اعمالش است . به طور مثال اگر او بچه ها را بزند ديگر نمي تواند با آنها بازي کند.

10 ثانيه ششم: رفتارهاي منطقي

ذهن کودک کاملاً باز و منطقي است و فکر مي کند اگر پدر و مادر يکسره او را زير نظر بگيرند، کار خسته کننده اي است. آنها نظرات و قوانين مختلفي دارند ولي براي به اجرا درآوردن هر کدام از آنها به زمان خاصي نياز دارند. بنابراين خطرات را جدي بگيريد و کاري را که خودتان نمي توانيد انجام دهيد تحميل نکنيد. شما براي زندگي کردن وظايفي داريد يعني با گفتن «آخرين شيريني است که تو مي خوري» و يا «تا يک ماه از بازي خبري نيست» نه تنها باعث ناراحتي کودکتان شده ايد بلکه تقريباً باعث تحليل قواي جسماني خود نيز مي شويد. اکنون همه چيز گفته شد، نقشه 60 ثانيه اي خيلي ساده است، اما نياز به تفکر شما در رسيدن به اهدافتان و به همين ميزان نياز به کنترل بر رفتار خود دارد.
منبع: http://www.koodakaneh.com