آیهی ولایت
(ابن عباس پسر عموی روسول خداست. او مدت زمانی در حضورپیامبر زندگی كرده و احادیث زیادی را از لبهای مباركش شنیده است. به همین جهت هر مطلبی را كه در تفسیر آیات یا موضوعات دیگر از قول پیامبر (صلی الله علیه و
نویسنده: محمد غفارنیا
(ابن عباس پسر عموی روسول خداست. او مدت زمانی در حضورپیامبر زندگی كرده و احادیث زیادی را از لبهای مباركش شنیده است. به همین جهت هر مطلبی را كه در تفسیر آیات یا موضوعات دیگر از قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میكند، همه از جان دل میپذیرند.
روزی ابن عباس در كنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از قول رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حیث میگفت. ناگهان مردی كه عمامهای بر سر داشت و صورت خود را پوشانده بود نزدیك آمد. هر مرتبه كه ابن عباس از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حدیث نقل میكرد، او نیز با جمله قال رسول الله حدیث دیگری از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آن میافزود.
ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفی كند. او صورت خود را گشود و صدا زد ای مردم؟ هر كس مرا نی شناسد، اینك بداند: من ابوذر غفاری هستم. با این گوشهای خود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم و اگر دروغ گفته باشم، هر دو گوشم كر باد. با این چشمان خود دیدم و اگر دروغ گفته باشم، دیدگانم كور باد.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «علی قائد البرره و قاتل الكفره، منصور من نصره، مخذول من خذله»: علی پیشوای نیكان و كشنده كافران؛ هر كس او را یاری كند، خدا یاریش خواهد كرد، و هر كس دست از یاریش برارد، خداوند دست از یاریش بر خواهد داشت.
ای مردم، روزی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مسجد نماز میخواندم، سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای كمك كرد؛ ولی كسی چیزی به او نداد. سائل دست خود را به آسمان بلند كرد و گفت: خدایا، تو شاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضای كمك كردم و كسی چیزی به من نداد.
در همین حال علی (علیه السلام) كه در حال ركوع بود، با انگشت كوچك دست راست خود، اشاره كرد. سائل نزدیك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال نماز، این جریان را مشاهده كرد. هنگامی كه از نماز فارغ شد، سر به سوی آسمان بلند كرد و چنین گفت:
خداوندا، برادرم موسی از تو تقاضا كرد كه روح او را وسیع گردانی و كارها را بر او آسان سازی و گره از زبان او بگشایی، تا مردم گفتارش را درك كنند. و نیز درخواست كرد كه برادرش هارون را وزیر و یاورش گردانی و به وسیله او نیرویش را زیاد كنی و در كارهایش شریك سازی. خداوندا، من محمد، پیامبر و برگزیده توام. سینه مرا گشاده كن و كارها را بر من آسان كن و از خاندانم علی را وزیر من گردان، تا به وسیله او پشتم قوی و محكم گردد.
ابوذر گفت: هنوز دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پایان نیافته بود كه جبرئیل (علیه السلام) نازل شد و به پیامبر گفت بخوان.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: چه بخوانم؟
گفت: بخوان:
(إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ. (1)
ولی و رهبر شما تنها خداست و پیامبراو، و آنهایی كه ایمان آوردند و نماز را بر پا میدارند و درحال ركوع زكات (صدقه مستحب) میپردازند. (2)
پینوشتها:
1-مائده/55.
2-مجمع البیان/ج3. ص210. المیزان: ج6. ص19.
غفارنیا، محمد، (1387) 142 قصّه از قرآن: همراه با شأن نزول آیاتی از قرآن، قم: جامعه القرآن الکریم، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}