دعا در قرآن(قسمت دوم)

نويسنده: سيد كاظم ارفع
1. ظلم: تا مادامي كه شخص گنهكار توبه واقعي نكند و از عمل زشت خويش نادم و پشيمان نباشد دعايش محجوب مي‌ماند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «بيت الغناء لا تؤمن العجيعة و لا تجاب فيه الدّعوة و لا يدخلُهُ الملك»[1]؛ خانه‌اي كه كانون غنا باشد، ايمني از فجايع و حوادث تلخ ندارد، دعا در آن مستجاب نمي‌شود، فرشتگان در آن داخل نمي‌شوند.
2. ظلم و حق الناس: مهمترين راه استجابت دعا برطرف كردن ذمّة خود از حقوق مردم است زيرا اگر حقي از حقوق مالي يا آبرويي مردم به گردن ما باشد هر چه هم دعا با سوز و گداز باشد مورد اجابت واقع نمي‌شود. خداوند تبارك و تعالي به حضرت عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ وحي فرستاد كه به بني اسرائيل بگو:
«اني غير مستجيبٌ لاحدٍ منكم دعوةً و لاحدٍ من خلقي قبله مظلمةٌ»؛ به تحقيق دعاي احدي از شما را مستجاب نمي‌كنم در آن هنگام كه مظلمه و حقي از بندگانم را بر گردن داشته باشيد.
3. با حكمت الهي منافات داشته باشد: خيلي چيزهاست كه مورد‌ علاقة انسان است و فكر مي‌كند كه اگر دعا كند به آن مي‌رسد در حالي كه حكمت بالغة الهي خلاف آن را مصلحت مي‌داند و چه بسا ما خيال مي‌كنيم مصلحت ما در آن است و لذا گاهي زبان به شكوه و اعتراض باز مي‌كنيم!
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛[2] شايد چيزي را كه مكروه داريد كه براي شما خوب است و شايد چيزي را دوست داريد كه براي شما بد است خدا مي‌داند و شما نمي‌دانيد.
4. چيز غير ممكن خواستن: امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «يا صاحب الدعا لا تسأل ما لا يكون و لا يحلّ»[3]؛ اي كسي كه دعا مي‌كني هيچ گاه چيز غير ممكن و چيزي كه حلال نيست از خداوند تبارك و تعالي طلب مكن.

دعا براي نسلي پاك

هر مرد و زني كه با هم زندگي مشترك تشكيل مي‌دهند به طور طبيعي خواهان نسلي صالح و سالم هستند و اين نياز به دعا و مطالبه از جانب فضل پروردگار دارد.
قرآن و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در اين زمينه به آموزش داده‌اند كه از براي نسلي پاك بايد دعا كرد و خاضعانه و عاجزانه از درگاه احديت تقاضاي اولاد صالح را نمود.
«هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ»؛ در اين هنگام زكريا پروردگار خويش را بخواند، گفت: پروردگارا مرا از جانب خويش فرزندي پاكيزه بخش كه تو شنواي دعائي.

دعا براي پدر و مادر

پدر و مادر چه در قيد حيات باشند و يا از دنيا رفته باشند از فرزندان خود توقع توجه و عنايت به خود دارند. به خصوص وقتي در عالم برزخ قرار مي‌گيرند و دستشان از دنيا كوتاه مي‌گردد، نيازمند به دعا و خيرات فرزندان هستند. بلي دو ركعت نمازي كه اولاد براي پدر و مادر مي‌خواند و يا چند آيه‌اي كه تلاوت مي‌كند در آن عالم روحشان شاد و متعالي مي‌شود.
«رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ»[4]؛ پروردگارا روزي كه حساب بپا مي‌شود من و پدر و مادرم را با همة مؤمنان بيامرز.
پس به بيان قرآن بعد از طلب مغفرت براي خويش بايد براي پدر و مادر دعا كرد و چه بسا فرزنداني كه به خاطر فراموش كردن پدر و مادر حتي بعد از فوت آنها گرفتار نفرين شان در عالم برزخ شده‌اند.

دعا براي سلامت نفس

گر چه اصلاح نفس و پاكيزه كردن جان صرفاً با دعا و نيايش انجام نمي‌گيرد، ولي نقش دعا و طلب توفيق از جانب پروردگار نقش اوّل را دارد و تا امدادهاي غيبي نباشد كسي موفق به تزكيه نفس نخواهد شد.
خداوند تبارك و تعالي وقتي داستان حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ را نقل مي‌كند مي‌فرمايد: « لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الُْمخْلَصِينَ»[5]؛ يوسف اگر برهان پروردگار خويش را نديده بود رو بدو (زليخا) كرده بود، چنين شد تا گناه و بدكاري از او دور كنيم كه وي از بندگان خالص ما بود. آري بايد از پروردگار تمنّا كرد تا دل وجان ما را از لغزشها حفظ كند.

طلب توفيق در برپايي عبادات

«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛[6] كساني كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خوابيده ياد كنند و در خلقت آسمانها و زمين بينديشند و گويند: پروردگارا اينها را بيهوده نيافريده‌اي. پاكي پس ما را از عذاب جهنم نگهدار.
به عبارت ديگر دعا سيم رابطه بين عمل و خداوند است و تا اين اتصال برقرار نگردد عمل بالا نمي‌رود.
پيامبر عظيم الشأن ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمود: «عمل البرّ كلّه نصف العبادة و لدّعاء نصف» يعني مجموعة كار پسنديده نيمي از عبادت محسوب مي‌شود و نيم ديگر را دعا تشكيل مي‌دهد. به احتمال زياد منظور آن حضرت از بيان اين مطلب آن است كه عبادت از هر نوعش كه باشد بايد همراه با دعا و طلب توفيق از درگاه خداوند باشد كه در غير اين صورت آن عمل و عبادت ناقص و كارساز نخواهد بود.[7]

پی نوشت:

[1] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 329.
[2] . بقره، 216.
[3] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 73، ص 374.
[4] . ابراهيم، 41.
[5] . يوسف، 24.
[6] . آل عمران، 191.
[7] . تلخيص از كتاب دعا در قرآن نوشته آقاي سيد كاظم ارفع، نشر فيض كاشاني.

منبع: سایت اندیشه قم