رسانه‏ها و انحرافات اجتماعی

امروزه صاحبنظران علوم ارتباطات با اذعان به توانایی شگرف رسانه‏های جمعی در شکل دهی افکار، نگرش‏ها و رفتار افراد، مطالعات مختلفی را در مورد سنجش میزان و نوع تأثیرات رسانه‏ها انجام می‏دهند. آنان بیان می‏دارند که وسائل ارتباط جمعی قادرند با کارکردهای منفی و تخطی از اخلاق رسانه‏ای، سلامت فکری و اخلاقی آحاد جامعه را تهدید کنند و الگوهای نابهنجار رفتاری را در جامعه تثبیت نمایند و از سوی دیگر می‏توانند با توجه به کارایی و توان رسانه‏ها، نرخ وقوع انحرافات اجتماعی را کاهش دهند.
در این نوشتار برخی از کارکردهای فوق تبیین گردیده و در پایان در جهت تقویت کارکردهای مثبت رسانه‏های جمعی در پیشگیری از انحرافات اجتماعی پیشنهاداتی ارائه شده است.
در طول تاریخ، هرجامعهای برای قاعدهمندی رفتار اعضایش، هنجارهایی را تعـریف و نهـادینه کرده و آنها را به رعایت آن قواعد و هنجارها ملزم نموده و در برابـر تخلـف و سرپیچـی از آنهـا نیـز واکنش نشان داده و مجازاتهایی را تعیین کرده است.
متفکران اجتماعی و جامعه شناسان نیز جهت کاهش هنجارشکنی افراد جامعه، به بررسی علل و عوامل مؤثر در انحرافات و بروز کجروی‏های اجتماعی پرداخته اند و در عصر ارتباطات به تأثیر رسانهها و ‏وسائلارتباط جمعی در کنترل و یا گسترش انحرافات اجتماعی اشاره کرده اند. بر این اساس، تبیین کارکردهای مثبت و منفی رسانهها در این زمینه ضروری مینماید. لذا محور بحث در این نوشتار توضیح و تبیین کارکردهای مختلف رسانههای جمعی درخصوص انحرافات اجتماعی میباشد. پیش از ورود در بحث، لازم است مفاهیم کلیدی به طور مختصر توضیح داده شود.

● مفاهیم کلیدی

▪ انحرافات اجتماعی

انحراف هر گونه رفتاری است که با انتظارات جامعه یا یکی از گروههای مشخص درون جامعهمنطبق نباشد. به عبارت دیگر« انحراف»، دوری جستن و فرار از هنجارها تعریف می‏شود.
انحرافات اجتماعی دارای اقسامی از قبیل انحرافات نخستین (یعنی انحراف فرد به طور گذرا وتصادفی) و انحرافات ثانوی(یعنی منحرف شدن فرد از نظر عموم افراد جامعه) است و همچنین برای تبیین علل انحرافات اجتماعی نیز سه مکتب عمده پدید آمده است:
۱) مکتب زیستشناسی کهعوامل انحراف را در ترکیب ناموزون کرموزومهای بدن شخص منحرف جستجو میکند.
۲) مکتب روانشناسی که انحراف فرد را بر اساس نقص شخصیت وی توجیه مینماید.
۳) مکتب جامعهشناسی که بیان می‏دارد رفتار انحرافی افراد متأثر از عوامل اجتماعی است، زیرا عوامل روانیبازتاب ساختارهای اجتماعی می‏باشد.

▪ رسانه‏های جمعی

رسانههای جمعی به تمام ابزارهای غیر شخصی ارتباط گفتـه میشود که به وسیله آن، پیامهای دیداری و یا شنیداری به طور مستقیم به مخاطبان انتقال مییابند، تلویزیون، رادیو، سینما، اینترنت، ماهواره و مجلات، کتب و... در زمرة رسانههای جمعی محسوب میشوند.
«ژودیت لازار» در مورد اهمیت و نقش رسانهها میگوید :رسانهها نقش‏های متعـددی را در حیـات اجتمـاعی به عهـده دارند، از جملـه اینکه صحنهای را ایجاد می‏کنند که حیات سیاسی در آن به نمایش گذاشته میشود، فرهنگ بال میگستراند، مدها جولان میدهند، سبک‏های تازه و هنجارهای زندگی رخ مینمایند.

▪ کارکرد

کارکرد عبارت است از حاصل یا نتیجه نوعی وجود یا عمل(حرکت) اشخاص یا اشیاء و از جمله پدیدههای لمس ناپذیری چون الگوهای فرهنگی، ساختارهای گروهی و نگرشها.
به دیگر سخن، «کارکرد» به معنای نقش یا اثری است که هر پدیده در زنجیره‏ای از پدیده‏هایی که با آنها مرتبط می‏باشد، باقی می‏گذارد. دورکیم در کتاب تقسیم کار اجتماعی، کارکرد را در همین معنا بکار برده است.
«ویلیام اسکیدمور» معتقد است بهترین راه برای فهمیدن این واژه، در نظر گرفتن آن به عنوان یک اثر است و فونکسیون هر عملی، اثر آن است.
«مرتن» نیز کارکردهای اجتماعی را به کارکردهای آشکار و پنهان و کارکردهای مثبت و منفی تقسیم کرده است، تا این تلقی بوجود نیاید که آثار اجتماعی یک رفتار یا نهاد اجتماعی، الزاما از آثار آشکار و مثبت جامعه حکایت میکند.

● کارکردهای مثبت

بیان انحرافات اجتماعی از رسانهها اثرات و کارکردهای اجتماعی مثبتی دارد که به برخی ازآنها اشاره میشود:

▪ اطلاعرسانی و هشدار

یکی از کارکردهای اساسی رسانهها اطلاعرسانی از وقایعی است که در محیط اجتمـاعی واقع میشود. پیشرفت بهتانگیز ‏وسائل ارتباط جمعـی در قـرن حاضـر جهان را به دهکده کوچکی تبدیلکرده است که انسانها امکان اطـلاعیـابی از همه وقـایع و حـوادث جهـان را به طـور سـریع و جـامع دارند. در عصر ارتباطات هیچ حادثهای هر چند در دورترین مناطق جهانی باشد ـ منحصربه یک منطقه جغرافیایی نیست و از این رو سـه ویـژگـی، فـرا زمـانی، فـرا مـکانی و سـرعت فـوقالعـاده ازخصیصههای وسائل ارتباط جمعی است. امروزه تمامی ابعاد زندگی فردی واجتماعی انسان‏ها در رسانه‏ها رسوخ کرده و از خصوصیترین رفتار انسان‏ها تا بزرگترین تغییـرات نهـادهای اجتمـاعی وساختـارهای فرهنگـی و سیاسـی از طریق رسانه‏ها ارائه می‏شود.
رسانههای جمعی اعم از روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون، گاه از انحرافاتاجتماعی، نظیر تجاوز، خشونت، قتل و… پرده برمیدارند و زوایای پنهان داستانهای عشقی و جنایی را برای مخاطبان خود آشکار میسازند و انواع دامهایی را که بر سر راه جوانان قرار دارد ، به آنان گوشزد می‏نمایند و راههای لغزش دیگران را برای مخاطبان ترسیم میکنند و با اطلاعرسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه، در پیشگیری ازانحرافات اجتماعی نقش مؤثری ایفا می‏کنند.
رسانه‏های جمعی با شناخت آسیبهای مختلف اجتماعی و گزارش آن به کنشگران اجتماعی، نسبت به گسترش نابهنجاری‏های اجتماعی هشدار میدهند و بدین ترتیب کنشگران اجتماعی را از نوع رفتارها و خرده فرهنگهای کجرو آگاه می‏کنند تا بر اساس ارزشها و هنجارهای مورد پذیرشجامعه حرکت کنند و در دام این گونه خردهفرهنگها قرار نگیرند. لذا رسالت رسانه‏ها ایجاب میکند که ابعاد، نوع و کیفیت شکسته شدن هنجارها و ارزشهای اجتماعی را منعکس نمایند تا اعضای جامعه بتوانند، با درک همه جانبة آنها ضمنحفظ خود از ارتکاب انحرافات اجتماعی، از شکسته شدن هنجارهای مقبول جامعه جلوگیری نمایند.
‏وسائل ارتباط جمعی می‏توانند با بهرهگیری از شگردهای تبلیغی و آفرینشهای هنری، نفـرت و زشتـی تـزلـزل باورها و ارزشهای ملی و دینی را به مخاطبان خود القا کنند. بر این اساس، یکی از وظایف و کارکردهای مهم رسانهها آگاه سازی و اطلاعرسانی عمومی است. یعنی اطلاع رسانی در مورد وقوع جرائم و انحرافات اجتماعی و کیفیت وقوع و ابعاد و راههای لغزش افراد به سوی کجروی و هنجارشکنی و در بعـد دیگـر ایجاد نفرت از وقوع انحرافات و جرائم اجتماعی.
کارگزاران رسانههای جمعی میبایست با حساسیت ویژهای، از ارزشهای عام و هنجارهای نهادینه شدة اجتماعی پاسداری نمایند و برای تحقق عینی آن با سایر نهادهای فرهنگی هماهنگی کرده و تمام امکانات را برای حفظ کرامت انسانی بکار گیرند.
طبیعی است، هر گاه که ارزشها و باورهای جامعه مصون بماند، وفاق و همبستگی اجتماعی بیشتر تضمین خواهد شد، زیرا ارزشها و باورها از مهمترین عوامل همبستگی اجتماعی کنشگران اجتماعی محسوب میشوند و چنانچه هر روز، به بهانهای خاص یکی از ارزشهای عام به طور بیرحمانه از سوی خرده فرهنگهای کجرو مورد هجوم قرار گیرد، بنیانهای وفاق و همبستگی اجتماعی تضعیف شده و جامعه تا هنگامة شکلگیری هنجارها و ارزشهای نوین، آسیبهای فراوانی خواهد دید.
بنابراین رسانهها با تبیین ابعاد انحرافات، وفاق و همبستگی اجتماعی را بیشتر خواهند کرد.
صفحه حوادث روزنامهها هشداری به مردم است تا بدون توجه و آگاهی به هر کسی و هر چیزی اعتماد مطلق نداشته باشند، نقل این حادثه که: دختـر جـوانی به علت تأخیر مجبور می‏شود از ‏وسائل نقلیه شخصی استفاده کند و راننده که آدمربای حرفهایی بوده است به بهانه این که راه اصلی ترافیک است، از راههای فرعی دختر را میرباید. می‏تواند دختران جوان جامعه را نسبت به این خطرات هشیار نماید و نوعی زیرکی و دقت را در روابط اجتماعی افراد آموزش دهد.

▪ قانونشناسی و کیفرشناسی

قوانین در هر جامعهای مبنای اصلی نظم اجتماعی محسوب میشوند، به طوری که بدون وجود قوانین، نظم و انتظام اجتماعی میان افراد، سازمانها و نهادهای مـدنی غیـر ممکن خـواهد بود، قانون، جایگاه هر فرد را در نظام قشـربندی، معیـن ساخته و توقعات و انتظارات را در جهت منطقی هدایت میکند، قانون نه تنها رابطه میان کنشگران را تعریف میکند، بلکه روابط میان نهادها و گروههای اجتماعی را نیز در سطح کلان مشخص و نموده برای کسانی که از آن تخطی می‏کنند، کیفر و مجازاتی را معلوم کرده است.
کارکـرد مهم رسـانـههـا در این زمینه، شناساندن قانون و کیفـر آن به کنشگـران اجتماعی جهت کاهش میزان ارتکاب جرائم میباشد. وجود قانون در کتب قانون، نظم اجتماعی را به ارمغان نمیآورد، تبیین و انتقال فرهنگ قانونگرایی به عاملین اجتماعی، آنان را هنگام مواجهه با جرم و زمینههای آن واکسینه میکند.
وسائل ارتباط جمعی میبایست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحیه قانونگرایی را ترویج نمایند و نشان دهند که به عنوان ایدئولوژی توجیهگرا برای عملکرد قدرتمندان و حاکمان عمل نمیکنند، بلکه تذکرات قانونی را به عنوان مبنای نظم اجتماعی مطرح می‏نمایند.
ارائة گزارشی ازضوابطی که قانون عرضه میکنـد و کیفـری که قانون برای متخلفان معین ساخته است، کارکرد ارزشمندی است که رسانهها در عصر ارتباطات بر عهده دارند.
رسانههای جمعی از طریق تبیین قانون و مقررات میکوشند تا رفتارهای افراد را در مسیر هنجارهایتعریف شده جامعه رهبری نمایند و به افراد بیاموزند که هر گاه فرد رفتارهای خود را بر اساس هنجارها و قواعد اجتماعـی تنظیـم نمایـد، از طرف جامعه پاداش داده میشود؛ بالطبع کنشگران اجتماعی نیز درمییابند برای رسیدن به خواستههای خود میبایست به رفتارها و هنجارهایی روی بیاورند که قانون معین کرده است. رویة آموزش غیر مستقیم قانون، همچنین می‏تواند احترام درونی به قانون و احساس تقدس نسبت به قانون را در بین اعضای جامعه ایجاد کند، به طوری که قانون را به عنوان امری مقدس و غیر قابل تخلف تصور نمایند. به عبارت دیگر رسانه‏ها، از طریق اقناع و رسوخ به ذهن انسانها، به درونیسازی، جذب و پذیرش قلبی هنجارها می‏پردازند.
رسانهها با نمایش کیفرهایی که برای مجرمان در برابر تخلف و تخطی از قانون در نظر گرفته شده است، میتوانند در کاهش جرم تأثیـرگـذار باشـند. تا هنگامی کـه مجرم، از مجازاتهای قانونی هنجارشکنی تصور روشنی در ذهن خود نداشته باشد و تنها به منافع و مزایای تخطی از مقررات بیندیشد، انگیزة ارتکاب جرم در او تشدید میشود، بدین لحاظ رسانهها موظفند که شناخت همه جانبه‏ای از مضرات و زیانها وعواقب جرم را در اختیار اعضای جامعه بگذارند و به این وسیله، انگیزه ارتکاب جرم را کاهش دهند.
برای عینیت بخشیدن به دو کارکرد فوق، بهترین راه، ارائه الگوهای جذاب، امروزی و متناسب با نیازهای انسان معاصر است. رسانه میتواند از طریق نشان دادن عواقب انسانهای مجرمی که دچار کجروی شدند، زشتی و قبح گناه و جرم را در ذهن مخاطبان ترسیم نماید و مایه عبرتآموزی انسانها باشد، بررسی شواهد تجربی ذیل این کارکرد اجتماعی رسانهها را بهتر تبیین میکند:
ـ ۶ تن از اراذل و اوباش محله یافتآباد که پس از کشاندن یک دختر ۱۳ ساله به منزل مسکونیشان وی را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بودند، با رأی قاضی مجتمع قضایی شهید مطهری به ۴۵ ضربه شلاق در ملا عام محکوم شدند.
ـ زن جوانی که به خاطر انتقام جویی از همسرش وی را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه به قصاص نفس محکوم شد.
ـ متهمان اختلاس ۲۰ میلیارد ریالی از بانک مسکن روز گذشته محاکمه شدند.
انعکاس و بازتاب این گونه انحرافات اجتماعی، موجب میشود تا جامعه با کیفر مجرمان در قانون آشنا شده و نیز عواقب انحرافات اجتماعی را با دقت بیشتری نظاره کنند.

▪ کنترل اجتماعی

هر نظام اجتماعی برای حفظ ارزشها و هنجارهایش مکانیسمهایی را تعبیه میکند، تا کنشگران اجتماعی بدون هیچ احساس فشاری نسبت به هنجارهای اجتماعی پایبند شده و از معیارهای پذیرفته شدة جامعه عدول نکنند.
در تعریف کنترل اجتماعی گفتهاند: کنترل اجتماعی به مجموعه شیوهها، تدابیر و وسایلی اطلاق میشود که یک جامعه یا یک گروه در راه تحقق اهداف خود و هدایت افـرادش به رعـایت آداب، شعائر، منــاسک و هنجـارهـای پذیرفته بکار میگیرد. کنترل اجتماعی به دو شیوه انجام میشود: یکی از طریق فشارهای اجتماعی که ابزار آن همان «قوانین و ضمانت اجرای» آن است و دیگری از طریق «اقناع»می‏باشد که افراد را به رعایت هنجارها ملزم میکند.
امر به معروف و نهی از منکر در اسلام یکی از مهمترین ابزارهای کنترل اجتماعی میباشد. با این نگاه جامعهشناختی، رسانههای همگانی نیز، دارای کارکرد کنترل اجتماعی هستند. رسانهها با درج و انعکاس نابهنجارهای اجتماعی و عواقب شومی که در انتظار افراد کجرو قرار دارد، به طور غیر محسوس، اقدام به کنترل و پیشگیری از نابهنجاری‏ها در جامعه میکنند. رسانه‏ها عمدتاً از طریق اقناعپذیری بهتر میتوانند در کنترل اجتماعی مؤثر باشند.
وقتی که چنین خبری در مطبوعات درج میشود که: مدیر عامل یک شرکت تجاری بینالمللی به اتهام قاچاق تجهیزات پزشکی به جزای نقدی (۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال) محکوم شد، سایر مدیران اقتصادی که در معرض فسادهای مالی قرار گرفتهاند، حداقل در موارد یاد شده احتیاط بیشتری خواهند کرد.

▪ پیشگیری از جرم

عملکرد رسانه‏ها در شکل دادن به تعریف جرم و کجروی، نقش آنها را در ایجاد تغییرات قانونی و تقویت انواع خاص از راهکارهای عملیاتی پلیس، به نقش بسیار مؤثری بدل می‏کند، به طور مثال می‏توان به وضع قوانین مربوط به منع عبور و مرور جوانان و اتخاذ شیوه‏هایی جهت کنترل اماکن خاص اشاره نمود.

● کارکردهای منفی

‏وسائل ارتباط جمعی می‏توانند در ارائه و عرضه انحرافات اجتماعی، کارکردهای منفی و اثرات مخربی را برای جامعه داشته باشند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:

▪ تحدید مفهوم جرم

رسانه‏ها تأثیر بسزایی بر تصویر کلی از جرم در جامعه دارند تا آنجا که تصـورات و پنـداره‏های موجود درباره جرم عمدتاً محصول رسانه‏هاست. رسانه‏ها معمولاً جرم را در قالب نوعی جرم خیابانی معرفی می‏کنند، مفهومی که با ایجاد رعب و وحشت در میان افراد جامعه گره خورده است و خشونت رکن عمده آن می‏باشد. بدین ترتیب جرائم دیگری نظیر تخریب محیط زیست، حیف و میل اموال عمومی، جرائم مربوط به بهداشت و امنیت غذایی و … کمتر مطرح می‏شود.

▪ ایجاد امواج جرم

رسانه‏ها اغلب جرم را در قالب موج‏هایی برجسته و متمایز و به تعبیر نویسندگان، امواج جرم به تصویر می‏کشند، بدین شکل که با ارائه گزارش‏های مکرر از ارتکاب برخی اشکال خاص جرم شامل جرم خیابانی مانند ضرب و شتم، تجاوز به عنف و قتل، موجب می‏شوند که توجه افکار عمومی با شدت بیشتری، به این دسته از جرائم جلب شود. نکته جالب توجه آن است که برای تحقق مفهوم امواج جرم، ضرورتی وجود ندارد که موارد وقوع یک رفتار مجرمانه در عمل نیز افزایش داشته باشد، بلکه کافی است که در افکار عمومی این تلقی ایجاد شود که این موارد با شدتی توجه برانگیز رو به فزونی است.

▪ عادی سازی هنجارشکنی

تا زمانی که ناهنجاری در نظر کنشگران اجتماعی، امری زشت و غیر منطقی جلوه کند، میزان ارتکاب انحراف اجتماعی و خروج از هنجارهای اجتماعی کاهش خواهد یافت. انعکاس کجرویهای اجتماعی در رسانهها در کاهش نفرت از انحرافات و عادی شدن نابهنجاری در جامعهتأثیر بسزایی دارد، زیرا فرد ضمن اطلاع از نقض هنجارها توسط رسانه‏ها، درمی‏یابد که هنجارهای اجتماعی که به نظر وی غیرقابل تخطی بودند، قابل شکستن و تخلف هستند، لذا انگیزه ارتکاب جرم در فرد تقویت میشود و این یکی از کارکردهای منفی بیان کجرویها و انحرافات اجتماعی در رسانهها است. به طور نمونه دختر شهرستانی که از پدیده فرار دختران از خانه اطلاع چندانی ندارد، با شنیدن یا دیدن خبرمربوط به فرار دختـران متـوجه میشـود که این کـار می‏تـواند یکی از راههای رهایی او از برخی مشکلات و تضادهای خانوادگی باشد و هنگامی که در کانون خانواده، احساس ناامیدی و سرخوردگی و خلأ عاطفی به او دست می‏دهد، ممکن است همان راهی را برگزیند که برخی دختران برای رهایی از رنجهای خانوادگی انتخاب کرده بودند.

▪ گسترش خشونت و پرخاشگری

ژان کازنو، صاحبنظر در علوم ارتباطات در خصوص برداشت از مفهوم خشونت میگوید: از دیدگاه ما عمل خشونتآمیز، عملی خواهد بود که با رفتار تهاجمی به خصوص از نظر «جسمانی» و یا حداقل «بیانی» همراه گردد.
امروزه خشونت و پرخاشگری در میان جوانان شایع شده است که معلول علل و عوامل متعددی است. مطالعات انجام شده نشان میدهد که رسانههای جمعی در این زمینه تأثیر بسیاری داشتهاند، زیرا رسانهها با تبلیغات کالاهای رنگارنگ، زندگی مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسیم میکنند، در حالی که این هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسی نیست، در نتیجه میان اهداف و ابزار مشروع دستیـابـی به این اهـداف فاصلـه ایجـاد میشـود، (یعنی فرد احساس محرومیت می‏نماید) این وضعیت منجر به خشونت و پرخاشگری در میان افراد می‏گردد. به عبارت دیگر رسانه‏ها موجب می‏شوند که میل به مصرف کالاهای لوکس در بین مردم افزایش یابد، اما وقتی این میل و تقاضا امکان ارضاء ندارد، در نتیجه به خشونت تبدیل میشود و یا فرد را به انجام عملی غیر قانونی نظیر سرقت جهت دستیابی به کالاهای تبلیغی ترغیب می‏نماید.
نمایش فیلمهای جنایی نیز از سوی دیگر روحیه خشونت، تندخویی و ارتکاب جرم را به مخاطبان خود القاء می‏نماید و موجب بروز رفتارهای خشونتآمیز میگردد. انتشار اخبار مربوط به قتل و بیان راهها و شیوههای ارتکاب اینجنایات موجب بدآموزی، گسترش و نهادینه شدن این روشها در جامعه میشود.
محتوای خشونت بار رسانه‏ها به بروز رفتارهای خشن در افراد جامعه دامن می‏زند و ممنوعیت‏های اخلاقی و اجتماعی بکارگیری خشونت را کمرنگ می‏کند. صاحبنظران ارتباطات سازوکارهای تحریک کنندة خشونت را شامل بازداری زدایی (کاهش خودداری بینندگان از انجام اعمال پرخاشگرانه)، حساسیت زدایی(افزایش تحمل بینندگان و قبول خشونت) و برانگیختگی زایی می‏دانند. آنها معتقدند که رسانه‏ها قادرند فنون ارتکاب جرائم را آموزش دهند، جرائم را مهیج و لذت بخش جلوه دهند، ارضا شدن آنی را ترویج دهند و فرد را به همانند سازی با مجرم ترغیب کنند، البته جرم زایی رسانه‏ها به تعامل محصولات رسانه ای (خصوصیات جرائم و مجرمان آن)، بافت رسانه‏ها (مقدار پوشش رسانه‏ای، سبک‏های ارائه، حمایت از ارتکاب جرائم) و بافت اجتماعی (هنجارهای فرهنگی موجود، گرایش‏های مصرف کنندگان، فرصت‏های ارتکاب جرم و تعداد خلافکاران موجود) بستگی تام دارد.

▪ اشاعه فحشا و بی بندوباری

یکی از کارکردهای رسانه‏های جمعی، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم می‏باشد. براین اساس ارائه تصاویر مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق رسانه‏های جمعی و نگارش متون خلاف اخلاق و پورنوگرافی می‏تواند منجر به گسترش جرائم به ویژه از نوع جرائم جنسی گردد.
قرآن کریم در مورد خطر اشاعه زشتیها در جامعه اسلامی هشدار داده و میفرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون» «کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم باایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا وآخرت است و خداوند میداند و شما نمیدانید».
گسترش فحشا در این آیه شریفه مورد مذمت قرار گرفته است، البته در قرآن کریم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسی استفاده شده است، اما از نظر مفهوم لغوی، «فحشا» به معنی هر گونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد.
پس از دیدگاه و منطق قرآن، بازگو کردن زشتیها و ترویج و ارائه آنها، مورد نهی قرار گرفته است، زیرا موجب آشکار سازی زشتیها و برملاکردن آنها می‏شود.
امام رضا(ع) می‏فرمایند: «المذیع بالسیئه مخذول و المستتر بالسیئه مغفور له» «آن کس که گناه را نشر دهد، مطرود است و آن کس که گناه را پنهان میدارد، مشمول آمرزش الهی است».
پیامبر اسلام (ص) می‏فرمایند:«من اذاغ فاحشه کان کمبتدئها» « کسی که کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است».

▪ تضعیف اعتماد اجتماعی

اعتماد اعضای جامعه به یکدیگر، سرمایه اصلی تعامل اجتماعی است؛ تعاملی که برای رفع نیازهای زیستی و اجتماعی اعضای جامعه صورت میگیرد، لذا تضعیف این اعتماد مشکلات عدیده ای را در مراودات اجتماعی و تأمین خواسته‏های افـراد ایجـاد خواهـد کـرد. امـا در هـر صورت ممکن است اعتماد اجتماعی تضعیف شود که یکی ازعوامل آن، ترویج انحرافات اجتماعی از طریق رسانهها است. زیرا ذکر انواع انحرافات از رسانهها و اعلام رشد سرسام آور آن، منجر به ایجاد روحیه سوء ظن و شک نسبت به سایر افراد جامعه می‏شود و احتمال وقوع این انحراف را از سوی تک تک اعضای جامعه تقویت می‏نماید و روحیه اعتماد عمومی را تضعیف می‏کند، در نتیجه تعامل اجتماعی دچار اختلال میشود.
انعکاس انحرافات اجتماعی علاوه بر سست کردن اعتماد اجتماعی، موجب عدم احساستعلق جمعی میشود و روابط اجتماعی افراد را دچار مشکل می‏کند.
رسانهای کردن جرائم بر نهاد خانواده نیز اثرات مخربی دارد، به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندانشان بدبین میکند، چرا که والدین احتمال می‏دهند که انجام این انحراف اجتماعی که از طریق رسانه منعکس شده است، در مورد فرزندان جوان خانواده وجود دارد، این نگرش منجر به تضاد و ناسازگاریهای خانوادگی خواهد شد.
رسانه‏ها گاه با انعکاس آمار و ارقام اغراق آمیز جرائم، می‏توانند اعتماد اجتماعی را نسبت به نظام سیاسی تضعیف نمایند. به طور نمونه انعکاس پروندههای کلان اختلاسهای عمومی و یا پروندههای مربوط به رابطه میان حاکمیت و مردم می‏تواند منجر به سلب اعتماد گردد.
هـر چنـد نمی‏توان ضـرورت برخـورد قوی با متخلفان را در هرسطح و نهادی انکار نمود، اما رسانهای کردن این گونه حوادث به بیاعتمادی مردم از حکومت منجر شده و اقتدار و مشروعیت مدیران صالح نظام را نیز از بین برده و در نتیجه نظام سیاسی کشور، کارکرد کنترلی و پویایی خود را از دست خواهد داد.

▪ شکستن حریم خصوصی افراد

هر چند افراد جامعه بر اثر داشتن ارتباطات اجتماعی وسیع با کنشگران، دارای وجوه مشترک رفتاری هستند، اما هر یک از آنها دارای حریم خصوصی میباشند که مربوط به امور شخصی و خانوادگی و روابط میان فردی است. تمام اعضای جامعه تلاش میکنند این حریم (نظیر میزان علاقه به همسر و فرزند، اختلافات خانوادگی، روابط، سلائق، رفت و آمدها، میزان درآمد و سفرها و …) را از تیررس دیگران دور نگاه دارند. از سوی دیگر مطبوعات به جهت وظیفه خبررسانی و اطلاع رسانی با ورود به اسرار خصوصی افراد، به ناچار اصل ممنوعیت ورود به این حریم را نقض می‏کنند. امروزه رسانهها قدرت بیسابقهای برای در نوردیدن حریم خصوصی افراد دارند، مانند انتشار خبر کشتن یک کودک توسط والدینش، کشتن همسر به بهانه عشق با دیگری و …
ورود در حریم خصوصی افراد از نظر بازخوردهای اجتماعی و کارکردهایی که در شکستن مرزهای خصوصی مردم دارد، دارای اهمیت فوقالعادهای است. به گونه ای که تجسس و افشای زوایای پنهان زندگی مردم برای دستیابی به اطلاعات جزیی از آنان، به شدت در متون دینی نهی و مذمت شده است.
به تعبیر دیگر اسلام میخواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود که هر کس به تجسس درباره دیگران برخیزد،حیثیت و آبروی مردم بر باد میرود و جهنمی به وجود میآید که همه افراد اجتماع در آن عذاب خواهند برد.
این کارکرد منفی رسانهها (یعنی ورود به حریم خصوصی افراد) در کشورهای جهان نیز ابعاد وسیعی یافته است، به طوری که در بهارسال۱۹۸۹ دیوان آمریکا اعلام کرد که سازمان خبری اجازه ندارد به پروندههایF.B.I در زمینه تجاوزهای جنسی دسترسی پیدا کند. F.B.I برای کوتاه کردن دست مطبوعات از این نوع پروندهها به دیوان فدرال متوسل شد و اعلام کرد که اگر چه این پروندهها با استناد به اسناد علنی وگزارشات دستگیریها و رسیدگیهای قضایی تهیه شده است، اما کامپیوتری کردن این اطلاعات، حریم خصوصی افراد را به خطر خواهد انداخت. بر اساس نتایج نظرخواهی موسسه گالوپ ۷۳ درصد از مردم آمریکا معتقدند که مطبوعات حریم خصوصی افراد را نادیده میگیرند.
به هر حال همین مرزبندی حریم خصوصی از حریم عمومی جامعه میبایست به طور مشخص تعریف شود و به وسیله قانون، ضمانت اجرا داشته باشد و رسانهها نیزخود را موظف به رعایت آن موازین بدانند.

● فرجام سخن

بررسی‏های گذشته نشان داد که رسانههای جمعی کارکردهای مثبت و منفی در ارتباط با تبیین انحرافات اجتماعی دارند. اینک این پرسش مطرح می‏شود که آیا رسانهها مجازند تحت عنوان طرح حوادث ،انحرافات اجتماعی را به ذهنیت جامعه منتقل نمایند؟ یا آنکه رسانه‏ها فقط میبایست نمایشگر کنشهای مثبت مردم باشند و از انحرافات آنان سخن نگویند؟
به نظر میرسد منابع شناخت مردم از حوادث و مسائل اجتماعی منحصر به رسانهها نیست و آنان از راههای مختلفی از جمله مشاهده عینی و ارتباطات کلامی با دیگران از حوادث تلخ و انحرافات اجتماعی آگاهی می‏یابند، از این رو تصور اینکه چشم وگوش مردم تنها از دریچه وسائل ارتباط جمعی به دنیای حوادث و انحرافات باز میشود، خیالی بیش نیست. لذا گزارش این گونه انحرافات اجتماعی توسط رسانه‏ها چنانچه با تحلیل و تبیین آسیبهای آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گیرد ، امری مفید، بلکه ضروری است که ضمن افزایش آگاهی مخاطبین رسانه‏ها، موجب می‏شود که رفتار اجتماعی خود را براین اساس تنظیم نمایند و از پیامدهای کجروی‏های اجتماعی در امان باشند. قرآن کریم بارها با بیان سرگذشت اقوام گذشته از انواع آلودگی‏ها و انحرافات اجتماعی سخن به میان آورده است و مقصود از بیان آنها را عبرتآموزی و پیشگیری از وقوع و تکرار آنها در بین امت اسلامی برشمرده است. قرآن کریم در سوره یوسف، داستان عشق و شیفتگی زلیخا به یوسف را با تمام جزئیات و تفاصیل آن بیان کرده و انحراف اخلاقی زلیخا را با انواع مکرها و ترفندهای آن تشریح نموده است، ولی بیتردید مقصود از ارائه این گزارش‏ها تقویت جنبة معنوی بشر میباشد. خداوند میفرماید: «و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنای کامجویی کرد، درها را بست و گفت: بیا به سوی آنچه برای تو مهیاست. گفت: به خدا پناه میبرم، اوصاحب نعمت من است، مقام من را گرامی داشته، مسلماً ظالمان رستگار نمیشوند. آن زن قصد او کرد و او نیز ـ اگر برهان پروردگار را نمیدید ـ قصد وی مینمود، این چنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود».
در این آیات هر چند خداوند از انحرافات اخلاقی زن عزیز مصر ، سخن به میان آورده و آن را برای همه مردم بیان کرده است، اما این اطلاع رسانی را با تحلیل، تذکر و شیوه معنوی رهایی از انحرافات اجتماعیتوأم ساخته است.
قرآن کریم در هنگام بیان تاریخ قوم لوط، به اعمال ناشایست آنها (همجنس بازی) اشاره کرده و میفرماید: قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند، هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید؟… یا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور میروید و همجنس بازی میکنید و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده رها میکنید؟
قرآن کریم انحراف اجتماعی آن قوم را ذکر کرده، ولی در ضمن بیان اینانحراف جنسی، به راه درمان آن (یعنی ازدواج) اشاره میکند. همچنین موارد دیگری همانند قتل‏ هابیل توسط قابیل در قرآن ذکر شده است، ولی به جهت اینکه در کنار نقل این خبر، مضرات و پیامدهای آن انحراف تحلیل و تبیین می‏شود، از اشاعه فحشاء، شکستن قبح گناه … و سایر کارکردهای منفی که در این رابطه وجود دارد، جلوگیری می‏شود.
با استشهـاد به آیـات گذشتـه، مـلاک نقـل و گـزارش انحرافات به طورگسترده مشخص می‏شود. این ملاک همان طور که در مورد قرآن وجود دارد، در مورد رسانه‏های جمعی هم محقق است و آنها باید در کنار ذکر حوادث، به جنبه عبرتآموزی حوادث جهت پیشگیری از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در این راستا، به تحلیل انحرافات و راههای مبارزه با آن و شیوههای جایگزینی مثبت آنها اشاره نمایند و اگر به صرف نقل و ذکر انحرافات اکتفا شود، افزایش دامنه و نوع کارکردهای منفی رسانه‏ها دور از انتظار نخواهد بود.

پی نوشت:

- همان، ۱۹ آبان ۸۱، شماره ۱۰۲۴.
- Crime waves.
- Mass Media.
- همان، ۱۵ آبان، ش ۱۰۲۱.
- مکارم شیرازی، ج ۱۴، ص ۴۰۳.
- Social deviation.
- اسکیدمور، ص ۱۴۱.
- Street crime.
- ساروخانی، دائرة المعارف علوم اجتماعی، ص ۶۹۸.
- لازار، ص ۱۳۶.
- Function.
- توسلی، ص۲۱۷.
- همان، ص ۱۸۴.
- انتخاب، ۱۷ آذر ۸۱، ش ۱۰۶۴.
- همان، ص ۳۵۶.
- سلیمی و داوری، صص۱۵۹-۱۵۸.
- یوسف، ۲۴ و ۲۳.
- فیروزبخت، صص۲۳۷-۲۳۱.
-Social control.
- گولد، ص ۴۳۶.
- ساروخانی، جامعه شناسی ارتباطات، ص ۷۲.
- سلیمی و داوری، ص۱۶۰.
- کلینی، ج ۲، ص ۴۲۸.
- رسانه، سال هفتم، ش ۳، ص ۴۹.
- شعراء، ۱۶۶ ـ ۱۶۰.
۱۰- همان، ۲۰ آذر ۸۱، ش ۱۰۴۹.
۲۱-کازنو، ص ۱۱۷.
۲۰- سلیمی و داوری، صص۱۶۰-۱۵۹.
۹ - روزنامه انتخاب، ۳۸ آذر، ش ۱۰۵۶.

منابع:

ـ ساروخانی، باقر:« جامعهشناسی ارتباطات»، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، ۱۳۷۳.
فیروزبخت، مهرداد:«ساخت اجتماعی جرم و خشونت رسانه‏ها به مثابة یک علت»، مجله پژوهش و سنجش، سال هشتم، ش ۲۶، ۱۳۸۰.
ـ توسلی، غلامعباس:«نظریه های جامعه شناسی»، انتشارات سمت، چاپ ششم، ۱۳۷۶.
ـ مکارم شیرازی، ناصر:« تفسیر نمونه»، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۶۲.
ـ ساروخانی، باقر:« دائرةالمعارف علوم اجتماعی»، موسسه کیهان، چاپ اول، ۱۳۶۷.
ـ سلیمـی، علـی؛ داوری، محمـد:«جامعه شناسی کجروی»، انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
ـ لازار، ژودیت: «افکار عمومی»، ترجمه مرتضی کلینی، نشر نی، چاپ اول،۱۳۸۰.
ـ کلینی، محمد بن یعقوب: «اصول کافی»، دارالاضواء، (بیروت)،چاپ اول، ۱۴۱۳ ق.
ـ قرآن کریم
ـ کـازنـو، ژان: «جامعـهشنـاسی وسـائل ارتباط جمعی»، ترجمه باقر ساروخانی و منوچهر محسنی، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، ۱۳۷۳.
ـ گـولد، جولیوس:« فرهنگ علوم اجتماعی»، ترجمه باقر پرهام و دیگران، انتشارات مازیار، چاپ اول، ۱۳۷۶.
ـ اسکیـدمور، ویلیام:« تفکر نظری در جامعهشناسی»، ترجمه علیمحمد حاضری و دیگران،