رابطه قرآن و تعليم و تربيت
رابطه قرآن و تعليم و تربيت
مقدمه:
از آنجا كه دين ارائه شده توسط كتب آسماني و انبياء الهي، به ويژه قرآن و پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، برنامه زندگي بشر ميباشد،[4] پس منطقاً اين برنامه بايد بر تمام شئون زندگي او منطبق باشد. در قرآن و سنت براي انسان يك برنامه زندگي كاملاً منسجم و منظم طراحي شده است. به همين منظور تربيت در اسلام داراي راه و رسم منسجم و كاملي است. انسان براي بهره بردن از آن برنامة كامل، سالم و همه جانبه بايد تحت يك تربيت صحيح و البته فراگير به نحوي كه تمام طول عمر او همة جوانب و ابعاد انسانياش را در بر گيرد، باشد.[5]
قبل از بيان نوع ارتباط علم تعليم و تربيت با قرآن، بهتر آن است تا مقصودمان از علم، تعليم و تربيت را بيان نماييم و سپس به اين مهم بپردازيم.
تعريف علم تعليم و تربيت (آموزش و پرورش)
پداگوژي (تعليم و تربيت) از ريشة يوناني است و آن وظيفة بردهاي بوده است كه اداره و هدايت اطفال را به عهده داشته است.[6] بنابراين ميتوان ادعا كرد كه تربيت، هم تكنيك است، هم كاري هنري است، هم امري فلسفي است و هم علم است. بعضي از فلاسفة تعليم و تربيت چون «امانوئل كانت»[7] معتقدند: برخلاف آنچه مردم تصور ميكنند تعليم و تربيت بزرگترين و دشوارترين مسائل مبتلا به انسان است. او در بين ابداعات بشر دو مورد را از بقيه مشكلتر ميداند، هنر مملكتداري يعني حكومت، و هنر تعليم و تربيت و معتقد است، مردم هنوز دربارة معناي واقعي اين دو اختلاف نظر دارند.[8] دور كيم،[9] جامعه شناس معروف، تعليم و تربيت را يك نظرية علمي ميداند.[10] به اعتقاد برخي ديگر از صاحب نظران، تربيت فعاليتي مداوم، جامع (توجه به همة آنچه براي به كمال رسيدن انسان لازم است، همة ابعاد وجودي و نيازهاي فردي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي انسان) و براي همه (فرد فرد جامعه) و براي رشد و تعالي و تكامل انسان و غناي فرهنگي و تعالي جامعه است.[11]
ويژگيهاي علم تعليم و تربيت
2. علم تعليم و تربيت يا به تعبيري معروفتر علوم تربيتي، از جملة علوم بين رشتهاي است. اين علم از مجموعهاي از علوم انساني و غير انساني از قبيل: تاريخ، اقتصاد، آمار، رياضيات، فيزيولوژي، روان شناسي، جامعه شناسي، انسان شناسي، مردم شناسي، و حتي فلسفه و هنر و... بهره ميبرد.
3. علم تعليم و تربيت صرفاً يك علم نظري محض نيست بلكه علمي كاربردي است. يافتههاي اين علم در عمل براي تربيت انسان به كار گرفته ميشود و اساساً سودمندي علم تعليم و تربيت به كاربردي بودن آن است.
4. در تعليم و تربيت، همانند برخي علوم ديگر، علاوه بر يافتهها و نظريههاي علمي، يك سيستم و نظام تربيتي نيز پيريزي ميگردد تا آن يافتهها و نظريههاي علمي در عمل به كار گرفته شود. اين سيستم داراي سلسلهاي از اهداف، مباني، اصول، شيوهها، خط مشيها، ... و روشهاي ويژهاي ميباشد. آنچه دربارة جوان بودن علم تعليم و تربيت گفته ميشود، نه تنها دربارة نظام تربيتي صادق است، بلكه بايد گفت نظامهاي تربيتي موجود در عالم به مراتب از خود علم تعليم و تربيت جوانترند.
علم تعليم و تربيت اسلامي
انسان موضوع تربيت و يكي از اساسيترين موضوعات مطالعاتي اين علم محسوب ميشود. چرا كه تربيت را «فراهم آوردن زمينه براي پرورش دادن و به فعليت رساندن تمام استعدادهايي ميداند كه خداوند بالقوه در نهاد او به وديعت نهاده است.»[12] اين انسان تنها به وسيلة كسي ميتواند به درستي شناسانده شود و سپس تربيت گردد كه خود خالق اوست. لذا بهترين منبع مطالعة انسان و علم انسان شناسي، منابع متصل به وحي الهي، يعني قرآن و روايات ميباشد. در منابع اسلامي به اين نكتة مهم تذكر داده شد كه زمام تربيت انسان بايد به دست كسي باشد كه از رمز و راز او و زواياي آشكار و پنهان و ابعاد مختلف وجودياش، حتي از خود آدمي آگاهتر است. كسي كه گل وجودش را سرشته، خمير ماية فطرتش را به دست خويش آفريده باشد،[13] در آن از روح خود دميده،[14] عقل، عاطفه، وجدان و معنويت خواهي را در ذاتش نهاده و هميشه با او ميباشد كه: و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد.[15]
در منابع اسلامي آنچه هدف ارسال رسل و بعثت انبياء الهي ـ عليهم السّلام ـ شمرده شده است، تربيت انسان و انسان سازي و به فعليت رساندن تمام گنجينهها و استعدادهاي نهفته در درون وي بوده است.[16] هدف از آفرينش انسان و تربيت او جز اين نميتواند باشد. اتفاقاً در قرآن خداوند نيز به عنوان مربي انسان معرفي شده است.[17]
ارتباط علم تعليم و تربيت با قرآن
ارتباط قرآن با علم تعليم و تربيت را حداقل به دو صورت ميتوان تصوير كرد:
1. بهره بردن علم تربيت و تعليم در مراحل مختلف (از مباحث نظري تا به كارگيري يافتههاي آن در عمل)، از قرآن.
2. استفاده از يافتههاي علم تعليم و تربيت در فهم بهتر مباحث تربيتي قرآن و به كارگيري بهتر آن در مرحلة عمل.
بخش نخست:
همچنان كه گفته شد در علم تعليم و تربيت مباحث متعددي مطرح است كه قرآن منبع مطالعاتي بسيار خوبي در آن زمينهها ميتواند باشد. مباحثي نظير: نظريه تربيتي[20] و نظام تربيتي.[21]
نظريه پردازي: در ارائة نظرية تربيتي محوريترين مباحث، مباني نظري مانند مباني انسان شناسي است. در اين بخش صاحب يك نظرية تربيتي بايد تبيين كند، انسان، كه موضوع و محور تربيت ميباشد، چيست و كيست؟ از كجا ريشه گرفته و پايانش به كجا ميانجامد؟ داراي چه ويژگيهايي است؟ چه نقاط قوت و ضعفي دارد؟ چه هدفي در آفرينش او در نظر بوده است؟ به چه منظور بايد تربيت شود؟ و. .. .
مطالعة قرآن كريم، اين آخرين كتاب آسماني كه بدون كم و كاست هنوز در دسترس بشر است، به همة اين پرسشها پاسخ ميدهد. نمونهاي از آيات شريفة قرآن كه به مطالعة انسان در زمينههاي ياد شده كمك ميكند، عبارتند از: روم، 30؛ معارج، 19؛ رعد، 28؛ احزاب، 10؛ قصص، 21؛ عنكبوت، 36؛ حجرات، 13؛ انسان، 1 ـ 3؛ عاديات، 8؛ توبه، 38؛ بقره، 200؛ اعراف، 179؛ حشر، 19؛ يونس، 8؛ زخرف، 32 و... برخي از سور قرآني تماماً دربارة انسان و صفات قبيح و نيكوي او ميباشد. نظير: سورههاي عصر، القارعه، تين، علق و انسان و... .
صاحب نظران تعليم و تربيت و مربيان مسلمان ميتوانند در اين حوزهها از قرآن بهترين استفاده را ببرند.
نظام تربيتي: علم تعليم و تربيت فارغ از مباحث نظري بايد داراي يك نظام تربيتي نيز باشد تا يافتههاي آن علم و نيز مباحث نظري و آنچه كه در نظرية تربيتي ارائه شد، در مرحلة عمل به كار آيد. به همين منظور مهمترين بخش تعليم و تربيت نظام تربيتي است در نظام تربيتي بايد راهكارهاي پياده شدن نظرية تربيتي و مباحث نظري در علم تعليم و تربيت از قبيل: مباني، اصول، روشها، شيوهها و عناصر و عوامل مهم دخيل در امر تربيت، بر اساس اهداف و غايات تربيتي پذيرفته شده، روشن شده، سپس در عمل به وسيلة دست اندركاران تعليم و تربيت، در يك نظام تربيتي به كار گرفته شود.
در اين بخش نيز قرآن بهترين منبع مطالعاتي است. كلية دستور العملهايي كه در سورههاي مختلف قرآن آمده است، از قبيل: دستور العملهاي رفتاري دربارة مراعات حقوق رهبران جامعه و برادران ايماني، چگونگي برخورد با ديگر افراد جامعه، دستور العملهاي تربيتي اززبان والدين، دستور العملهاي رعايت حقوق والدين و فرزندان، چگونگي برخورد با دوست و دشمن و صدها دستور العمل از اين نوع، مبين اين امر است. ونيز بيان روشهاي مختلف تربيتي كه در جاي جاي قرآن آمده است و از همه مهمتر اين كه خود خداوند در قرآن و پيامبران الهي براي تربيت انسان همين روشها را به كار بردهاند. اين مباحث را ميتوان در سورههاي: حجرات، 1 ـ 5 و 9 ـ 13؛ لقمان، 12 ـ 19؛ فصلت، 49؛ عاديات، 8؛ نوح، 14؛ زخرف، 32؛ مائده، 93؛ رعد، 22؛ حشر، 18 ـ 19؛ عنكبوت، 36؛ زمر، 9؛ سجده، 16؛ قصص، 21؛ معارج، 19؛ ق، 16؛ ذاريات، 56؛ بقره، 48 و 200 و 206 و 231؛ توبه، 38؛ يونس، 7 ـ 8؛ اعراف، 179؛ آل عمران، 12 و 62 و 131؛ شعرا، 217؛ نحل، 9 و 99؛ شوري، 36؛ مزمل، 9؛ ابراهيم، 24 و 25؛ يوسف، 3؛ نساء، 135 و 164 ـ 165؛ ممتحنه، 4؛ احزاب، 21؛ كهف، 104؛ مريم، 76؛ طه، 82؛ انسان، 3؛ اعراف، 179 و 205؛ حديد، 25؛ غاشيه، 21؛ تكوير، 27 و... مشاهده نمود.
در اين حوزهها نيز صاحب نظران تعليم و تربيت و مربيان مسلمان ميتوانند از قرآن بهترين استفاده را ببرند.
بخش دوم:
همچنان كه گفته شد علم تعليم و تربيت يك علم بين رشتهاي است. به همين دليل از آن به علوم تربيتي ياد ميشود. متخصصان تعليم و تربيت بايد با دستآوردهاي علوم مختلفي از قبيل: روان شناسي، فيزيولوژي، جامعه شناسي، انسان شناسي، مردم شناسي، تاريخ، اقتصاد، آمار، رياضيات و... و حتي فلسفه، هنر و تكنولوژي، آشنا باشند. بديهي است كه به كارگيري يافتههاي علوم فوق الذكر در فهم هر چه بهتر متون قرآني وحديثي، به خصوص در حوزة تعليم و تربيت كمك خواهد كرد.
دستآوردهاي علم روان شناسي در زمينة رشد، يادگيري، شخصيت، مشكلات و نقاط قوت و ضعف روحي و رواني انسان، فيزيولوژي مغز و اعصاب، و...، دستآوردهاي علم جامعه شناسي در زمينة شناخت خصوصيات جوامع و آداب و رسوم ملل، ريشهيابي شكستها و ناكاميها و موفقيتهاي ملل گذشته و حال، آسيبشناسي جوامع، ...، يافتههاي انسان شناسان در برخي زمينهها در مورد انسان، گزارشهاي مورخين از اوضاع جوامع انساني در گذشتههاي دور و نزديك و اتفاقات و حوادث، توانمنديهاي رياضيدانان و متخصصان آمار در به دست آوردن برخي دادههاي آماري، موفقيت نسبي اقتصاددانان در زمينة بيان تأثير مثبت ومنفي اقتصاد و معيشت انسان در پيشرفت او، تأثير مستقيم علم و فنآوري روز در ابداع و اختراع ابزار و وسايل آموزشي و تحصيلي، و هزاران از اين دست، همه و همه از جملة دست آوردهاي ارزشمند علمي است كه به يقين ما را در فهم بهتر علوم و معارف قرآني و انتقال آن به نسلهاي بعد كمك خواهد كرد.
نتيجه
پی نوشت ها:
[1] . نحل، 89.
[2] . بقره، 2.
[3] . آل عمران، 19.
[4] . شريعت در آيينة معرفت، آيت الله عبدالله جوادي آملي، ص 93، و شيعه در اسلام، علامه سيد محمد حسين طباطبايي، ص 3.
[5] . التربيه الاسلاميه (اصولها و منهجها و معلمها)، دكتر عاطف السيد، مصر (اسكندريه).
[6] . Andre Lalande: Vocabulaire Technique Critique de la Philosophie.
[7] . Immanuel Kant.
[8] . امانوئل كانت، تعليم و تربيت، انتشارات دانشگاه تهران، ترجمه غلامحسين شكوهي، تهران، 1363، ص 11.
[9] . Emile Duikheim.
[10] . مباني و اصول آ.پ، غلامحسين شكوهي، آستان قدس رضوي، مشهد، 1375، چ 8، ص 58.
[11] مباني برنامهريزي آموزشي، يحيي فيوضات، مؤسسه نشر ويرايش، تهران، 1374، چ 2، ص 21.
[12] . تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مرتضي مطهري، صدرا، تهران، 137، ص 77.
[13] . حجر، 26؛ يس، 77؛ مؤمنون، 12؛ مريم، 67؛ حج، 66 و...
[14] . حجر، 29؛ ص، 72.
[15] . ق، 16.
[16] . فبعث فيهم رسله و واتر اليهم انبيائه... و يثيروا لهم دفائن العقول....» نهج البلاغه، خ 1، ترجمة محمد دشتي، نشر شاكر، قم 1370، چ 1، ص 38.
[17] . اسراء، 24.
[18]. Educational Crisis.
[19] . علي رضا صادق زادة قمصري، گامي فراسوي گسترش تحقيقات علوم تربيتي بر اساس آموزههاي وحياني اسلام، مجلة تربيت اسلامي، مركز مطالعات تربيت اسلامي (وابسته به وزارت آموزش و پرورش)، قم، كتاب اول، بهار 1379، به نقل از Islamination Of Kowledg, General Principales and Work Plan; p. 5&13 .
[20] . Educational Theory.
[21] . Educational System.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}