تاثیر رسانه های جمعی بر انحرافات اجتماعی
تاثیر رسانه های جمعی بر انحرافات اجتماعی
تاثیر رسانه های جمعی بر انحرافات اجتماعی
نویسنده: علیرضا تاجریان
رسانه های جمعی جزو وسایل ارتباطی محسوب می شوند که در آنها در اکثر اوقات ارتباط یک طرفه آن هم از سوی کارگردان به سوی مصرف کننده شکل می گیرد و این کارگردان است که قادر است آنچه را که خود خواهان آن است، در اختیار مصرف کننده قرار دهد.
در ارتباطات جمعی به جای «دیالوگ» (گفتگوی دو طرفه) یک حالت «منولوگ» (گفتگوی یک طرفه) وجود دارد. رسانه های جمعی معمولاً ارزش های کلان جامعوی و جنبه های هنری خرده فرهنگ ها را به مردم عرضه می دارند. مثلاً در فیلم ها تاکید روی ارزش های کلان چون میهن پرستی، وظایف افراد به عنوان پدر، مادر، فرزند ، شوهر و … و یا مسایل دینی هست. الگوهای خرده فرهنگ مانند تبلیغات تجاری، مقررات و آئین های گروهی با قشر خاص از طریق رسانه های جمعی به اعضای جامعه کلان منتقل می شود. پیر و جوان، زن و مرد به طور پیوسته تحت تاثیر تصاویر و گفتار برنامه های سینمایی یا رادیویی و تلویزیونی قرار می گیرند.
روزانه صدها مجله پر از داستان های پرخاشگرانه و یا فیلم های مملو از اعمال خشن پر از قساوت و شقاوت در مقابل چشمان مصرف کنندگان قرار می گیرد و تاثیرات خود را بر روی رفتار، کردار، پندار و عواطف مصرف کنندگان می گذارد.
اگر در گذشته تماشاگران فیلم های سینمایی به طور نسبی به اختیار خویش فیلم دلخواه خود را (در شهرهای بزرگ) بر می گزیدند و خانه را به سوی سالن های سینمایی ترک می کردند، امروزه مسئولان و کارگردانان تلویزیون، بدون توجه به اثرات نیک و بد فیلم روی گروه سنی، جامعوی و جنسی گوناگون، آنها را به همه خانه هایی که دریچه تلویزیون بر روی آنها باز می شود صادر می کنند و افراد خانواده، زن و مرد، کوچک و بزرگ، بدون این که امکان انتخاب داشته باشند چشم و گوش خود را به کانال های فرستنده می سپارند.
نقش فیلم ها در بزهکاری، جرم و جنایت از این امر ناشی می شود که آنها صحنه های پرخاشگرانه مانند تندخویی، سخت دلی، بیرحمی، آدمکشی و … را با تمام فنون رنگی، حرکتی و صوتی مربوط نمایش می دهند. فیلم های جنایی زمینه را برای تجسم بصری و عینی فنون و شیوه های جنایت فراهم می آورد.
در بسیاری از مطبوعات غربی، و به تقلید از آنها در مطبوعات ایرانی، حوادث جنایی در مرکز دقت روزنامه نگاران قرار می گیرند تا در پناه آن آگهی های تبلیغاتی کالاهای مصرفی را بدیده خوانندگان برسانند. اگر نسبت فضایی را که حوادث جرم و جنایت، آگهی های تبلیغاتی و صفحه مرگ و میر به خود اختصاص می دهند، را به نسبت کل مطالب مندرج بسنجیم در می یابیم که بیشتر فضا به مسایل فوق اختصاص یافته است. و محتوی پاره ای از روزنامه ها مربوط به اخبار کشت و کشتار، مرگ و میر و اعمال خشونت بار است.
انتشار اخبار مربوط به جرم و جنایت و بزهکاری ها تنها به روزنامه ها و مجلات ختم نمی شود، بلکه بعدها در محافل دوستانه، زنانه و مردانه دوباره بازگو شده و از جهات گوناگون مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرند. برخی از مطبوعات برای این که اثرات داستانهای جنایی را فزونتر سازند تنها به نقل مطالب اکتفا نکرده بلکه با عکسهای رنگین حوادث را به واقعیت نزدیک می کنند.
معمولاً مطبوعات در قبال حوادث و تاثیر آنها بر روی خوانندگان بی تفاوت هستند. مهمترین مسأله برای مدیران مطبوعات افزایش تیراژ نشریات می باشد. از یک سوی تجارت آزاد و سودآوری دست نویسندگان و ناشران را در تهیه رپرتاژ و داستانهای جنایی، جنسی و احضار ارواح باز گذارده است تا مبادا به آزادی قلم خدشه ای وارد شود ولی از سوی دیگر مسئولیت های جامعوی و اثرات نوشته ها در ضمیر جوانان و عواقب بعدی آن در طی سالیان آینده ایجاد می کند که مسئولین مربوطه باید در این زمینه نیز چون سایر امور نقش ارشادی و کنترل خود را نادیده نگیرند.
۱) برنامه های تله- ویدیویی به نحو اغراق آمیزی صحنه های عصیانگری، پرخاش جویی، کشتار، خشونت، قانون شکنی و هوسبازی یا به طور خلاصه لذت جویی دنیوی را نمایش می دهد، و این صحنه ها همراه با اسباب بازی های جنگی ضمیر کودکان را می توانند مسموم سازند.
۲) گسترش عرصه فرهنگ و ارزش های غیر دینی و ملی از برنامه های تله – ویدئویی موجب می شود که فرهنگ و ارزش های غیردینی و ملی که هنوز به طور کامل در رفتار و پندار نوجوانان و جوانان استوار نشده است بدرستی تنفیذ نشود و نسل جوان به فرهنگ و ارزش هایی روی آورند که در جوامع دیگر تحت شرایط دیگری، پدید آمده اند و جامعه ما با آن ها هم راستا نیست.
۳) در فیلم های تلویزیونی و آگهی های تبلیغاتی بسیاری از مسایل جامعوی مخصوصاً بزرگ جلوه داده می شوند. سالمندان بغیر واقعی و تصنعی بودن آنها واقف هستند لیکن کودکان و کسانی که آگاهی و تجارب کافی ندارند آنها را واقعیت پنداشته مظهری از زندگی نو می پندارند و بدان پای بند می شوند.
در بسیاری از مواد افراد خانواده در ساعات سرگرمی، بویژه عصرها و روزهای تعطیل، در جلوی صفحه تلویزیون به همدیگر می پیوندند. ولی احتمالا این حضور بیشتر یک حضور جسمی است تا فکری. زیرا تک تک افراد خانواده، خاموش به صورت غیرفعال، در تنهایی خویش، به صفحه تلویزیون خیره می شوند. «ماکوبی» در این خصوص می گوید: «جمع شدن افراد خانواده در برابر تلویزیون مفهوم جامعوی کمتری داراست و از محدوده تقسیم تصاویری بصری بین افراد خانواده تجاوز نمی کند.»
در خانواده های نابسامان و پر از تشتت پنهان و آشکار، انتخاب برنامه های تلویزیونی انگیزه ای برای تشدید اختلافات خانوادگی است. بویژه به واسطه برداشت های متفاوت گروه های جنسی، سنی، جامعوی و وابستگی به سنت ها و پیوستگی به نوآوری ، زمینه مساعد برای بروز چنین اختلافاتی فراهم می آید به طوری که خردسالان با برنامه مطلوب بزرگسالان و مردان با برنامه اختصاصی زنان و نوجوانان با برنامه های سنتی به مخالفت بر می خیزند و «کودک سالاری» برقرار می کنند. یاد آور می شود که خود محتوای برنامه های جدی، سیاسی، دینی و اگهی های تجاری اعصاب کسانی که با آنان موافقت ندارند و گاهی احتمالاً مضر به حال جامعه می پندارند تحریک می کند.
معمولاً اعضای خانواده برنامه کار و زندگی خود را طوری تعیین می کنند که بتوانند بموقع از تماشای برخی از برنامه ها بهره مند شوند. بسیاری از بینندگان برنامه ها نیز می کوشند به هر وسیله ای که شده باشد در ساعت نمایش خود را به نزدیک ترین گیرنده تلویزیون برسانند. در جریان مسابقات المپیک و جام جهانی فوتبال نیز مشاهده می شود که عده ای تحت تاثیر برنامه های تهیج کننده تلویزیون آن چنان برانگیخته می شوند که با التهاب و هیجان تمام در انتظار پخش برنامه مسابقه، پای تلویزیون تمام شب را بیدار می مانند و برخلاف معمول نمی توانند ساعت ۸ صبح به سر کار بروند.
تاثیر برنامه های تلویزیونی در تغیر ساعات خواب کودکان را می توان به خوبی مشاهده کرد؛ اغلب کودکان با توجه به علاقه شدید خود به برنامه های تلویزیونی برنامه استراحت و خواب خود را تغییر می دهند؛ با پایان برنامه تلویزیونی به خواب رفته و با آغاز برنامه آن بیدار می شوند و در موارد بسیاری امکان اینکه آنها را بتوان قانع کرد که بموقع و پیش از پایان برنامه های تلویزیون بخواب روند و یا بموقع تکالیف مدرسه خود را آماده کنند، وجود ندارد.
▪ نتیجه گیری: رسانه های جمعی نیز مانند بسیاری از یافته ها و ساخته های انسانی می توانند مفید یا مضر باشند. این انسان ها هستند که نیک و بد روزگار را در آن منعکس می سازند و باز انسان ها هستند که مفاهیم نیکی و بدی را به محتوای برنامه های منتشر شده نسبت می دهند. بنابراین رادیو، تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات خود وسیله تعیین کننده و تاثیرگذار بر روی انحرافات اجتماعی نیستند بلکه ابزاری در دست انسان ها می باشند . لذا تعیین کننده قاطعیت مثبت یا منفی آن مربوط به محتوای برنامه هایی است که بوسیله انسان ها از این وسایل انتشار می یابد. تاثیرات رسانه های جمعی بر روی انحرافات اجتماعی، مربوط به تغییراتی است که انسانهای سازنده، اداره کننده و پخش کننده برنامه های آگاهانه یا ناآگاهانه به جامعه عرضه می دارند.
این نکته را همواره به خاطر داشته باشیم که رسانه های جمعی، در مبارزات داخلی ملت ها و پیکارهای خارجی بین المللی برای تهیج و بسیج عقاید عمومی، و نیز گاهی برای سرکوبی آن، یکی از قاطع ترین و تعیین کننده ترین حربه ها هستند.
نکته دیگر که ذکر آن مهم می نماید، این است که اگر بنا باشد تمام داستان ها و حوادث جرم و جنایت از صحنه های تلویزیون، از بلندگوی رادیو و ستونهای مجلات خذف شوند، بازهم احتمالاً در جوامع بهمان اندازه مجرم و جانی و بزهکار پیدا خواهد شد که امروزه وجود دارد. اما نباید فراموش کرد که رسانه های جمعی می توانند با پرداختن به برنامه های اصولی و کارشناسی شده از بروز برخی انحرافات اجتماعی بکاهند و جامعه ایده آل و عاری از جرم و جنایت را تداعی نمایند.
منبع:جامعه شناسی انحرافات و مسایل جامعوی
در ارتباطات جمعی به جای «دیالوگ» (گفتگوی دو طرفه) یک حالت «منولوگ» (گفتگوی یک طرفه) وجود دارد. رسانه های جمعی معمولاً ارزش های کلان جامعوی و جنبه های هنری خرده فرهنگ ها را به مردم عرضه می دارند. مثلاً در فیلم ها تاکید روی ارزش های کلان چون میهن پرستی، وظایف افراد به عنوان پدر، مادر، فرزند ، شوهر و … و یا مسایل دینی هست. الگوهای خرده فرهنگ مانند تبلیغات تجاری، مقررات و آئین های گروهی با قشر خاص از طریق رسانه های جمعی به اعضای جامعه کلان منتقل می شود. پیر و جوان، زن و مرد به طور پیوسته تحت تاثیر تصاویر و گفتار برنامه های سینمایی یا رادیویی و تلویزیونی قرار می گیرند.
روزانه صدها مجله پر از داستان های پرخاشگرانه و یا فیلم های مملو از اعمال خشن پر از قساوت و شقاوت در مقابل چشمان مصرف کنندگان قرار می گیرد و تاثیرات خود را بر روی رفتار، کردار، پندار و عواطف مصرف کنندگان می گذارد.
نقش معجزه آسا رسانه های جمعی برای رسیدن برخی افراد به اهداف خود
تاثیر رسانه های جمعی بر انحرافات اجتماعی
فیلم های سینمایی
اگر در گذشته تماشاگران فیلم های سینمایی به طور نسبی به اختیار خویش فیلم دلخواه خود را (در شهرهای بزرگ) بر می گزیدند و خانه را به سوی سالن های سینمایی ترک می کردند، امروزه مسئولان و کارگردانان تلویزیون، بدون توجه به اثرات نیک و بد فیلم روی گروه سنی، جامعوی و جنسی گوناگون، آنها را به همه خانه هایی که دریچه تلویزیون بر روی آنها باز می شود صادر می کنند و افراد خانواده، زن و مرد، کوچک و بزرگ، بدون این که امکان انتخاب داشته باشند چشم و گوش خود را به کانال های فرستنده می سپارند.
نقش فیلم ها در بزهکاری، جرم و جنایت از این امر ناشی می شود که آنها صحنه های پرخاشگرانه مانند تندخویی، سخت دلی، بیرحمی، آدمکشی و … را با تمام فنون رنگی، حرکتی و صوتی مربوط نمایش می دهند. فیلم های جنایی زمینه را برای تجسم بصری و عینی فنون و شیوه های جنایت فراهم می آورد.
مطبوعات و جرایم
در بسیاری از مطبوعات غربی، و به تقلید از آنها در مطبوعات ایرانی، حوادث جنایی در مرکز دقت روزنامه نگاران قرار می گیرند تا در پناه آن آگهی های تبلیغاتی کالاهای مصرفی را بدیده خوانندگان برسانند. اگر نسبت فضایی را که حوادث جرم و جنایت، آگهی های تبلیغاتی و صفحه مرگ و میر به خود اختصاص می دهند، را به نسبت کل مطالب مندرج بسنجیم در می یابیم که بیشتر فضا به مسایل فوق اختصاص یافته است. و محتوی پاره ای از روزنامه ها مربوط به اخبار کشت و کشتار، مرگ و میر و اعمال خشونت بار است.
انتشار اخبار مربوط به جرم و جنایت و بزهکاری ها تنها به روزنامه ها و مجلات ختم نمی شود، بلکه بعدها در محافل دوستانه، زنانه و مردانه دوباره بازگو شده و از جهات گوناگون مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرند. برخی از مطبوعات برای این که اثرات داستانهای جنایی را فزونتر سازند تنها به نقل مطالب اکتفا نکرده بلکه با عکسهای رنگین حوادث را به واقعیت نزدیک می کنند.
معمولاً مطبوعات در قبال حوادث و تاثیر آنها بر روی خوانندگان بی تفاوت هستند. مهمترین مسأله برای مدیران مطبوعات افزایش تیراژ نشریات می باشد. از یک سوی تجارت آزاد و سودآوری دست نویسندگان و ناشران را در تهیه رپرتاژ و داستانهای جنایی، جنسی و احضار ارواح باز گذارده است تا مبادا به آزادی قلم خدشه ای وارد شود ولی از سوی دیگر مسئولیت های جامعوی و اثرات نوشته ها در ضمیر جوانان و عواقب بعدی آن در طی سالیان آینده ایجاد می کند که مسئولین مربوطه باید در این زمینه نیز چون سایر امور نقش ارشادی و کنترل خود را نادیده نگیرند.
نقش تلویزیون و ویدیو در بزهکاری
۱) برنامه های تله- ویدیویی به نحو اغراق آمیزی صحنه های عصیانگری، پرخاش جویی، کشتار، خشونت، قانون شکنی و هوسبازی یا به طور خلاصه لذت جویی دنیوی را نمایش می دهد، و این صحنه ها همراه با اسباب بازی های جنگی ضمیر کودکان را می توانند مسموم سازند.
۲) گسترش عرصه فرهنگ و ارزش های غیر دینی و ملی از برنامه های تله – ویدئویی موجب می شود که فرهنگ و ارزش های غیردینی و ملی که هنوز به طور کامل در رفتار و پندار نوجوانان و جوانان استوار نشده است بدرستی تنفیذ نشود و نسل جوان به فرهنگ و ارزش هایی روی آورند که در جوامع دیگر تحت شرایط دیگری، پدید آمده اند و جامعه ما با آن ها هم راستا نیست.
۳) در فیلم های تلویزیونی و آگهی های تبلیغاتی بسیاری از مسایل جامعوی مخصوصاً بزرگ جلوه داده می شوند. سالمندان بغیر واقعی و تصنعی بودن آنها واقف هستند لیکن کودکان و کسانی که آگاهی و تجارب کافی ندارند آنها را واقعیت پنداشته مظهری از زندگی نو می پندارند و بدان پای بند می شوند.
در بسیاری از مواد افراد خانواده در ساعات سرگرمی، بویژه عصرها و روزهای تعطیل، در جلوی صفحه تلویزیون به همدیگر می پیوندند. ولی احتمالا این حضور بیشتر یک حضور جسمی است تا فکری. زیرا تک تک افراد خانواده، خاموش به صورت غیرفعال، در تنهایی خویش، به صفحه تلویزیون خیره می شوند. «ماکوبی» در این خصوص می گوید: «جمع شدن افراد خانواده در برابر تلویزیون مفهوم جامعوی کمتری داراست و از محدوده تقسیم تصاویری بصری بین افراد خانواده تجاوز نمی کند.»
در خانواده های نابسامان و پر از تشتت پنهان و آشکار، انتخاب برنامه های تلویزیونی انگیزه ای برای تشدید اختلافات خانوادگی است. بویژه به واسطه برداشت های متفاوت گروه های جنسی، سنی، جامعوی و وابستگی به سنت ها و پیوستگی به نوآوری ، زمینه مساعد برای بروز چنین اختلافاتی فراهم می آید به طوری که خردسالان با برنامه مطلوب بزرگسالان و مردان با برنامه اختصاصی زنان و نوجوانان با برنامه های سنتی به مخالفت بر می خیزند و «کودک سالاری» برقرار می کنند. یاد آور می شود که خود محتوای برنامه های جدی، سیاسی، دینی و اگهی های تجاری اعصاب کسانی که با آنان موافقت ندارند و گاهی احتمالاً مضر به حال جامعه می پندارند تحریک می کند.
معمولاً اعضای خانواده برنامه کار و زندگی خود را طوری تعیین می کنند که بتوانند بموقع از تماشای برخی از برنامه ها بهره مند شوند. بسیاری از بینندگان برنامه ها نیز می کوشند به هر وسیله ای که شده باشد در ساعت نمایش خود را به نزدیک ترین گیرنده تلویزیون برسانند. در جریان مسابقات المپیک و جام جهانی فوتبال نیز مشاهده می شود که عده ای تحت تاثیر برنامه های تهیج کننده تلویزیون آن چنان برانگیخته می شوند که با التهاب و هیجان تمام در انتظار پخش برنامه مسابقه، پای تلویزیون تمام شب را بیدار می مانند و برخلاف معمول نمی توانند ساعت ۸ صبح به سر کار بروند.
تاثیر برنامه های تلویزیونی در تغیر ساعات خواب کودکان را می توان به خوبی مشاهده کرد؛ اغلب کودکان با توجه به علاقه شدید خود به برنامه های تلویزیونی برنامه استراحت و خواب خود را تغییر می دهند؛ با پایان برنامه تلویزیونی به خواب رفته و با آغاز برنامه آن بیدار می شوند و در موارد بسیاری امکان اینکه آنها را بتوان قانع کرد که بموقع و پیش از پایان برنامه های تلویزیون بخواب روند و یا بموقع تکالیف مدرسه خود را آماده کنند، وجود ندارد.
تاثیر رادیو بر انحرافات اجتماعی
▪ نتیجه گیری: رسانه های جمعی نیز مانند بسیاری از یافته ها و ساخته های انسانی می توانند مفید یا مضر باشند. این انسان ها هستند که نیک و بد روزگار را در آن منعکس می سازند و باز انسان ها هستند که مفاهیم نیکی و بدی را به محتوای برنامه های منتشر شده نسبت می دهند. بنابراین رادیو، تلویزیون، فیلم های سینمایی و مطبوعات خود وسیله تعیین کننده و تاثیرگذار بر روی انحرافات اجتماعی نیستند بلکه ابزاری در دست انسان ها می باشند . لذا تعیین کننده قاطعیت مثبت یا منفی آن مربوط به محتوای برنامه هایی است که بوسیله انسان ها از این وسایل انتشار می یابد. تاثیرات رسانه های جمعی بر روی انحرافات اجتماعی، مربوط به تغییراتی است که انسانهای سازنده، اداره کننده و پخش کننده برنامه های آگاهانه یا ناآگاهانه به جامعه عرضه می دارند.
این نکته را همواره به خاطر داشته باشیم که رسانه های جمعی، در مبارزات داخلی ملت ها و پیکارهای خارجی بین المللی برای تهیج و بسیج عقاید عمومی، و نیز گاهی برای سرکوبی آن، یکی از قاطع ترین و تعیین کننده ترین حربه ها هستند.
نکته دیگر که ذکر آن مهم می نماید، این است که اگر بنا باشد تمام داستان ها و حوادث جرم و جنایت از صحنه های تلویزیون، از بلندگوی رادیو و ستونهای مجلات خذف شوند، بازهم احتمالاً در جوامع بهمان اندازه مجرم و جانی و بزهکار پیدا خواهد شد که امروزه وجود دارد. اما نباید فراموش کرد که رسانه های جمعی می توانند با پرداختن به برنامه های اصولی و کارشناسی شده از بروز برخی انحرافات اجتماعی بکاهند و جامعه ایده آل و عاری از جرم و جنایت را تداعی نمایند.
منبع:جامعه شناسی انحرافات و مسایل جامعوی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}