نویسنده: علی غفوری




 

جنگ‌های دریایی انگلیس و اسپانیا

در قرن چهاردهم میلادی پس از آن که اسپانیا کاملاً از تسلط اعراب خارج شد، این کشور به تدریج با کمک نیروی دریایی خود مبدل به قدرتی فرامرزی گردید. اسپانیا در قرن پانزدهم میلادی با شناخت قاره آمریکا و تصرف تدریجی آن در قرن شانزدهم میلادی مبدل به قدرت اول تجاری و دریایی دنیا شد. اسپانیا به جای آن که خود را مشغول نبردهای بی‌سرانجام اروپایی کند دست به اکتشافات دریایی بزرگ زد و دریانوردانش تا انتهای اقیانوس‌های اطلس و آرام رفتند.
به تدریج از اوایل قرن شانزدهم مزاحمانی بر سر راه اسپانیا پیدا شدند که بزرگ‌ترین‌شان نیروی دریایی انگلیس بود. انگلیس‌ها به طور دائم و فزاینده به داخل متصرفات اسپانیا رفت و آمد می‌کردند و این برای اسپانیا تحمل‌پذیر نبود.
مضافاً آن که دزدان دریایی انگلیس مرتباً به کشتی‌های حامل طلای اسپانیا حمله کرده و آن‌ها را غارت می‌کردند. با روی کار آمدن الیزابت اول، ملکه انگلیس، این مزاحمت‌ها شدت گرفت. انگلستان در زمان او مجهز به ناوگان قوی دریایی شد و برای کشتی‌های خود به جای 2 یا 4 توپ 8 تا 16 توپ را در نظر گرفت.

بسیج دریایی اسپانیا

اسپانیا چاره کار را در تدارک ناوگان عظیمی برای نابودسازی نیروی دریایی انگلیس و حمله به خاک این کشور دید. از نظر پادشاه انگلیس این کار بسیار ساده جلوه می‌کرد. در 1588 آرمادای بزرگ (این نامی بود که اسپانیایی‌ها به ناوگان مسلح خود داده بودند) به حرکت درآمد. نیروی عظیم ناوگان متشکل از 130 کشتی جنگی بزرگ با 20 هزار سرباز بود. برنامه اسپانیا پیشروی کشتی‌ها تا دهانه رود تایمز بود و پس از آن باید سربازان زیر آتش توپخانه دریایی در ساحل پیاده شده و حرکت به سمت لندن را ادامه می‌دادند.
کشتی‌های اسپانیایی بدون برخورد به مانعی تا دریای مانش در جنوب انگلستان پیش آمدند اما درست در جایی که در بدترین وضعیت قرار داشتند مورد حمله‌ی کشتی‌های بریتانیا قرار گرفتند. نبردی سخت بین کشتی‌های دو طرف درگرفت. انگلیس‌ها با استفاده از شناختی که از منطقه مذکور و بادهای آن داشتند به سرعت مانوری انجام دادند و از کناره‌های خلیج آتش سنگین خود را به روی کشتی‌های اسپانیایی گشودند. اسپانیایی‌های غافلگیرشده تمام سعی خود را برای خارج شدن از تنگه‌های کم عرض دریای مانش کردند اما نتیجه‌ای نگرفتند. کشتی‌های سریع‌السیر انگلیسی اگرچه کوچک بودند اما به دلیل تعداد توپ‌های زیاد، کشتی‌های عظیم‌الجثه اسپانیایی را درهم می‌کوبیدند.
بخش اعظم کشتی‌های اسپانیایی مملو از سرباز بودند. آن‌ها گمان نمی‌کردند که ناگهان از پهلوی یک کشتی کوچک انگلیسی 30 عراده توپ به بیرون آید!
نبرد دریای آرمادا دو هفته به طول انجامید و طی آن ده‌ها کشتی اسپانیا با هزاران سرباز به کلی نابود شدند. باقی‌مانده‌ی کشتی‌های مذکور با دور زدن انگلستان سعی کردند به اسپانیا بازگردند اما این بار توفان به آن‌ها مهلت نداد و با کوبیدن آن‌ها به صخره‌ها، بخش بزرگی از کشتی‌ها را غرق کرد. گفته می‌شود کم‌تر از یک پنجم ناوگان عظیم اسپانیا به کشور خود سالم بازگشتند.

نتیجه نبرد

1588 را به خاطر بسپارید. در این سال تکلیف 400 سال تاریخ دریاها مشخص شد. نیروی دریایی دولت پرقدرت و ثروتمند اسپانیا مقهور نیروی دریایی کشور درجه دوی اروپایی، انگلیس، شد. این مسئله اهمیت بسیاری داشت چرا که اسپانیا در درجه اول قدرت دریایی بود و اکنون با کاهش نیروی دریایی باید زوال را می‌پیمود کما این که مستعمرات زیادی را در قرون بعد (به دلیل ضعف نیروی دریایی) از دست داد.
اما نکته‌ی مهم نیز قدرت پیدا کردن انگلیس بود. انگلیس تا اواخر قرن شانزدهم نه قدرت زمینی دولت‌های شرق و مرکز اروپا را داشت و نه ثروت اسپانیا و پرتغال را، اما از این تاریخ به بعد ناگهان انگلیس را کشوری متفاوت مشاهده می‌کنیم. به طوری که در قرون هفدهم و هجدهم 18 این کشور در آمریکای شمالی، هند و اقیانوسیه حضوری قوی دارد و تا 1945 یعنی زمان پایان جنگ دوم جهانی این سیادت را حفظ می‌کند. تنها پس از پایان جنگ عالمگیر دوم بود که انگلستان پی برد که دیگر نیروی دریایی این کشور به دلیل نبردهای طولانی با نیروی دریایی آلمان و ژاپن همچنین ضربات خردکننده‌ی زیردریایی‌های آلمانی توان ادامه حیات را ندارد تا آن جا که در 1970 این کشور رسماً کلیه‌ی نبرد ناوها و ناوهای بزرگ هواپیمابرِ خود را کنار گذاشت و نیروهایش را از دریاهای بزرگی مانند خلیج فارس و دریای عمان عقب راند و ادامه کار را به ارتش آمریکا سپرد. یقیناً اگر انگلیس در نبرد با آرمادای بزرگ شکست می‌خورد نه تنها نیروی دریایی این کشور دیگر کمر راست نمی‌کرد بلکه 20 هزار تفنگدار اسپانیایی مستقر در کشتی در پناه قدرت آتش کشتی‌های این کشور، لندن را مورد تهدید جدی قرار می‌دادند.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم