اوصاف ماه مبارك رمضان در آئينه كلام معصومین(علیهم السلام)
اوصاف ماه مبارك رمضان در آئينه كلام معصومین(علیهم السلام)
اوصاف ماه مبارك رمضان در آئينه كلام معصومین(علیهم السلام)
َدر قر آن كريم از ماههاي سال قمري ، جز ماه رمضان نام هيچ ماه ديگري نيامده است (1) و اين يكي از فضايل و امتيازات ماه رمضان است كه از ميان ماههاي سال قمري فقط از ماه رمضان در قر آن ، در سوره بقره آيه 185 نام برده شده است . كلمه رمضان اسمي از اسماي الهي است ونبايد به تنهايي و بدون كلمه شهر كه به معناي ماه است ذكر شود .
هشام بن سالم از سعد نقل مي كند كه گفت ما هشت نفر در محضر امام محمد باقر(علیه السلام) بوديم ، رمضان به ياد ما آمد و از آن سخن گفتيم . امام باقر(علیه السلام) فرمودند :
نگوئيد اين رمضان است ، نگوئيد رمضان رفت و رمضان آمد . زيرا رمضان اسمي از اسماي الهي است كه نمي آيد و نمي رود . سخن از آمدن و رفتن براي آن صحيح نيست . فقط آنچه كه زوال پذير و نابود شدني است مي آيد و مي رود . و در ادامه فرمودند :
بلكه بگوئيد ماه رمضان ، پس ماه را در تلفظ به اسم اضافه كنيد كه اسم ( رمضان ) اسم خداست (2)
در اين رابطه روايت بسياري از معصومين(عليهم السلام) ، به ما رسيده است كه مرحوم كليني در فروع كافي بابي جداگانه و مستقل در اين زمينه با عنوان :
‹‹ باب نهي از گفتن رمضان بدون كلمه ماه ›› (3)گشوده است .
مرحوم حر عاملي نيز در كتاب الصوم وسائل الشيعه بابي با اين عنوان دارد :
باب ‹‹ مكروه بودن گفتن رمضان بدون اضافه به ماه و حرام نبودن گفتن رمضان به تنهايي و كفاره گفتن رمضان به تنهايي ›› در روايتي در بحار الانوار و وسائل الشيعه از امام موسي بن جعفر(علیه السلام) از پدران گرامي ايشان از قول حضرت علي آمده است كه گفتن رمضان به تنهايي بدون اضافه كلمه شهر ( ماه ) كفاره دارد بايد صدقه بدهد و روزه بگيرد (4).
از ناحيه علماي عامه ( اهل سنت ) نيز رواياتي از پيامبر گرامي اسلام در زمينه نهي از گفتن رمضان به تنهايي وارد شده است (5).غير از دو فضيلتي كه براي ماه رمضان بيان شده ماه رمضان داري فضايل و امتيازات و ويژ گيهاي فوق العاده اي است كه شمارش آنها نيازمند تحقيق گسترده و تاليف كتاب است و طبعا در اين فرصت كوتاه امكان پذير نيست و در يك مقاله نمي گنجد .
به همين جهت در اين مقاله و چند شماره آينده ، صرفا اشاره اي كوتاه به بخشي از اين امتيازات و اوصاف بر اساس روايات و احاديث معصومين(علیهم السلام) مي شود . اين اوصاف در اسامي ماه رمضان نمود يافته است .
‹‹ ماه رمضان ماه خداست ، ماهي است كه در آن حسنات و كارهاي خوب را چند برابر ثواب دهند (6).
رسول گرامي اسلام حضرت محمد (ص) در چند روايت ، شعبان را ماه خود و ماه رمضان را شهر الله ( ماه خدا ) ناميده اند (7).
امام زين العابدين (علیه السلام) در دعاي وداع با ماه رمضان در ‹‹ صحيفه سجاديه ›› مي فرمايد :
‹‹ ا لسلام عليك يا شهر الله الاكبر و يا عيد اوليائه ›› درود بر تو اي بزرگترين ماه خدا و اي عيد ( روز جشن و شادي ) دوستان خدا .
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند :
‹‹ ماه رمضان ماه خداست در اين ماه زياد ذكر خدا لا اله الا الله ، الله اكبر الحمدلله و سبحان الله بگو ئيد ›› (8).
‹‹ ماه رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است ›› (9).
مولي الموحدين علي بن ابي طالب(علیه السلام) فرموده اند :
‹‹ روزه ماه صبر ( ماه رمضان ) وروزه سه روز در هر ماه ، زنگارها و غم و اندوه و وسواس را از قلب بيرون مي برد (10).
به بيان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) خداي متعال در حديث قدسي مي فرمايد :
هممه اعمال بني آدم ده برابر تا هفتصد برابر ثواب و پاداش دارد ، جز صبر كه براي من است و من پاداش آن رامي دهم . پيامبر گرامي اسلام ادامه مي دهند :
پس ثواب صبر فقط در نزد خداروشن است و در پايان مي فرمايند :
‹‹ والصبر الصوم ›› مقصود از صبر روزه است (11).
مرحوم علامه طباطبائي مي نويسد :
‹‹ هر گاه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از امري محزون و غمگين مي شد از خواندن نماز و گرفتن روزه براي دفع آن غم و حزن ، كمك مي گرفت (12).
صبر در زندگاني فردي و اجتماعي هر انسان و در زندگاني است ، يك ضرورت است ، صبر در دين به منزله سر نسبت به بدن است . همانگونه كه انسان بدون سر ، انسان نيست و بي اثر است دين هم بدون صبر و استقامت ، دين و ايمان نيست (13).
ماه رمضان راه وصول به صبر ، تمرين صبر وتقويت آن است . در ماه رمضان انسان با هو اهاي نفساني مبارزه مي كند ، بدون هيچ قيد و شرط سرگرم لذتهاي جسمي و شهواني نمي شود خود را بزرگتر از آن مي داند كه زندگي مادي و شكمي و حيواني را هدف قراردهد
امساك و خودداري از شهوات ، خودداري از خوردن و آشاميدن در ماه رمضان حتي در همان سطح كه در ماهاي ديگر نه تنها حلال و جائز بلكه مستحب است ، ورزش و تمريني است كه اراده انسان را تقويت مي كند ، به خويشتن داري عادت مي دهد و بر نفس خود مسلط مي كند .
انسان در ماه رمضان باروزه ، صبر عادت مي كند تا در زندگي و جامعه در برابر مشكلات و سختيها و مصيبتها شكست نخورد . روزه صبري طولاني است بر جدايي و فراق از مهمترين عادتهايي كه همواره با زندگي انسان همراه است .
‹‹هو شهر المواساه ››
‹‹ ماه رمضان ماه همدري است ›› (14) .
‹‹ مواسات ، ياري كردن ، به هم كمك كردن و مساعدت و همراهي نمودن بامال و ثروت است . ماه رمضان ماه همدردي با پابرهنگان ، مستضعفان ، محرومان ، گرسنگان ، تشنگان ، فقرا ، مساكين ، نيازمندان و بي بضاعتها ست . همه مردم ثروتمند و فقير در گرسنگي و تشنگي مساوي اند . هيچ كدام در حال روزه چيزي نمي خورند و نمي آشامند و اين راهي است براي اينكه عموم مردم بويژه ثروتمندان و پولدار ها و توانگران و سرمايه داران ، درد گرسنگي و تشنگي پا برهنگان را درك كنند و به فكر و ياد آنها باشند ، شريك غم و غصه آنها شوند ، به ياري آنها بشتابند ، يا مال و ثروت و امكانات خود به آنها كمك كنند ، حقوق سائل و محروم رابپردازنند و از دادن خمس و زكات اموال خويش دريغ نورزند .
روايات بسياري در اين زمينه وارد شده كه فلسفه تشريح و وجوب روزه ، همدردي و مواسات ثروتمندان با پابرهنگان و محرومين است . هشام بن حكم از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسيد : فلسفه تشريح روزه چيست ؟ امام در پاسخ فرمودند :
خداي متعال روزه را واجب كرد تا ثروتمند و فقير مساوي شوند زيرا ثروتمند درد گرسنگي را نمي چشد تابه فقير رحم كند .چون هر چه بخواهد و اراده كند قدرت فراهم نمودن آن را دارد ،پس خداي متعال اراده كرد بين انسانها مساوات بر قرار كند و به ثروتمند ، طعم گرسنگي را بچشاند تا بر ضيعف و ناتوان رقت آورد و بر گرسنه رحم كند (15).
فضل بن شاذان مي گوييد امام رضا(علیه السلام) فرمودند :
به انسانها روزه داده شد تا درد گرسنگي و تشنگي را بشناسند و به فكر فقر در آخرت بيفتند … ، ‹‹ شدت اثر فقر و گرسنگي را بر نيازمندان و بيچارگان درك كنند تا حقوقي را كه خداوند بر آنها در اموالشان واجب گردانده است ادا كنند (16) .
پيامبر گرامي اسلام در سخنان خويش ماه رمضان را بهار فقيران خوانده اند (17)به حقيقت ماه رمضان بهار فقيران است زيرا همه همچون فقيران در روز هنگام روزه يكسان هستند . بهار پابرهنگان است كه بصورت طبيعي عموم مردم درد و رنج و سختي آنها را درك و لمس مي كنند .
هشام بن سالم از سعد نقل مي كند كه گفت ما هشت نفر در محضر امام محمد باقر(علیه السلام) بوديم ، رمضان به ياد ما آمد و از آن سخن گفتيم . امام باقر(علیه السلام) فرمودند :
نگوئيد اين رمضان است ، نگوئيد رمضان رفت و رمضان آمد . زيرا رمضان اسمي از اسماي الهي است كه نمي آيد و نمي رود . سخن از آمدن و رفتن براي آن صحيح نيست . فقط آنچه كه زوال پذير و نابود شدني است مي آيد و مي رود . و در ادامه فرمودند :
بلكه بگوئيد ماه رمضان ، پس ماه را در تلفظ به اسم اضافه كنيد كه اسم ( رمضان ) اسم خداست (2)
در اين رابطه روايت بسياري از معصومين(عليهم السلام) ، به ما رسيده است كه مرحوم كليني در فروع كافي بابي جداگانه و مستقل در اين زمينه با عنوان :
‹‹ باب نهي از گفتن رمضان بدون كلمه ماه ›› (3)گشوده است .
مرحوم حر عاملي نيز در كتاب الصوم وسائل الشيعه بابي با اين عنوان دارد :
باب ‹‹ مكروه بودن گفتن رمضان بدون اضافه به ماه و حرام نبودن گفتن رمضان به تنهايي و كفاره گفتن رمضان به تنهايي ›› در روايتي در بحار الانوار و وسائل الشيعه از امام موسي بن جعفر(علیه السلام) از پدران گرامي ايشان از قول حضرت علي آمده است كه گفتن رمضان به تنهايي بدون اضافه كلمه شهر ( ماه ) كفاره دارد بايد صدقه بدهد و روزه بگيرد (4).
از ناحيه علماي عامه ( اهل سنت ) نيز رواياتي از پيامبر گرامي اسلام در زمينه نهي از گفتن رمضان به تنهايي وارد شده است (5).غير از دو فضيلتي كه براي ماه رمضان بيان شده ماه رمضان داري فضايل و امتيازات و ويژ گيهاي فوق العاده اي است كه شمارش آنها نيازمند تحقيق گسترده و تاليف كتاب است و طبعا در اين فرصت كوتاه امكان پذير نيست و در يك مقاله نمي گنجد .
به همين جهت در اين مقاله و چند شماره آينده ، صرفا اشاره اي كوتاه به بخشي از اين امتيازات و اوصاف بر اساس روايات و احاديث معصومين(علیهم السلام) مي شود . اين اوصاف در اسامي ماه رمضان نمود يافته است .
شهر الله ( ماه خدا )
‹‹ ماه رمضان ماه خداست ، ماهي است كه در آن حسنات و كارهاي خوب را چند برابر ثواب دهند (6).
رسول گرامي اسلام حضرت محمد (ص) در چند روايت ، شعبان را ماه خود و ماه رمضان را شهر الله ( ماه خدا ) ناميده اند (7).
امام زين العابدين (علیه السلام) در دعاي وداع با ماه رمضان در ‹‹ صحيفه سجاديه ›› مي فرمايد :
‹‹ ا لسلام عليك يا شهر الله الاكبر و يا عيد اوليائه ›› درود بر تو اي بزرگترين ماه خدا و اي عيد ( روز جشن و شادي ) دوستان خدا .
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند :
‹‹ ماه رمضان ماه خداست در اين ماه زياد ذكر خدا لا اله الا الله ، الله اكبر الحمدلله و سبحان الله بگو ئيد ›› (8).
شهر الصبر( ماه صبر )
‹‹ ماه رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است ›› (9).
مولي الموحدين علي بن ابي طالب(علیه السلام) فرموده اند :
‹‹ روزه ماه صبر ( ماه رمضان ) وروزه سه روز در هر ماه ، زنگارها و غم و اندوه و وسواس را از قلب بيرون مي برد (10).
به بيان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) خداي متعال در حديث قدسي مي فرمايد :
هممه اعمال بني آدم ده برابر تا هفتصد برابر ثواب و پاداش دارد ، جز صبر كه براي من است و من پاداش آن رامي دهم . پيامبر گرامي اسلام ادامه مي دهند :
پس ثواب صبر فقط در نزد خداروشن است و در پايان مي فرمايند :
‹‹ والصبر الصوم ›› مقصود از صبر روزه است (11).
مرحوم علامه طباطبائي مي نويسد :
‹‹ هر گاه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از امري محزون و غمگين مي شد از خواندن نماز و گرفتن روزه براي دفع آن غم و حزن ، كمك مي گرفت (12).
صبر در زندگاني فردي و اجتماعي هر انسان و در زندگاني است ، يك ضرورت است ، صبر در دين به منزله سر نسبت به بدن است . همانگونه كه انسان بدون سر ، انسان نيست و بي اثر است دين هم بدون صبر و استقامت ، دين و ايمان نيست (13).
ماه رمضان راه وصول به صبر ، تمرين صبر وتقويت آن است . در ماه رمضان انسان با هو اهاي نفساني مبارزه مي كند ، بدون هيچ قيد و شرط سرگرم لذتهاي جسمي و شهواني نمي شود خود را بزرگتر از آن مي داند كه زندگي مادي و شكمي و حيواني را هدف قراردهد
امساك و خودداري از شهوات ، خودداري از خوردن و آشاميدن در ماه رمضان حتي در همان سطح كه در ماهاي ديگر نه تنها حلال و جائز بلكه مستحب است ، ورزش و تمريني است كه اراده انسان را تقويت مي كند ، به خويشتن داري عادت مي دهد و بر نفس خود مسلط مي كند .
انسان در ماه رمضان باروزه ، صبر عادت مي كند تا در زندگي و جامعه در برابر مشكلات و سختيها و مصيبتها شكست نخورد . روزه صبري طولاني است بر جدايي و فراق از مهمترين عادتهايي كه همواره با زندگي انسان همراه است .
شهر المواساه ( ماه همدردي )
‹‹هو شهر المواساه ››
‹‹ ماه رمضان ماه همدري است ›› (14) .
‹‹ مواسات ، ياري كردن ، به هم كمك كردن و مساعدت و همراهي نمودن بامال و ثروت است . ماه رمضان ماه همدردي با پابرهنگان ، مستضعفان ، محرومان ، گرسنگان ، تشنگان ، فقرا ، مساكين ، نيازمندان و بي بضاعتها ست . همه مردم ثروتمند و فقير در گرسنگي و تشنگي مساوي اند . هيچ كدام در حال روزه چيزي نمي خورند و نمي آشامند و اين راهي است براي اينكه عموم مردم بويژه ثروتمندان و پولدار ها و توانگران و سرمايه داران ، درد گرسنگي و تشنگي پا برهنگان را درك كنند و به فكر و ياد آنها باشند ، شريك غم و غصه آنها شوند ، به ياري آنها بشتابند ، يا مال و ثروت و امكانات خود به آنها كمك كنند ، حقوق سائل و محروم رابپردازنند و از دادن خمس و زكات اموال خويش دريغ نورزند .
روايات بسياري در اين زمينه وارد شده كه فلسفه تشريح و وجوب روزه ، همدردي و مواسات ثروتمندان با پابرهنگان و محرومين است . هشام بن حكم از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسيد : فلسفه تشريح روزه چيست ؟ امام در پاسخ فرمودند :
خداي متعال روزه را واجب كرد تا ثروتمند و فقير مساوي شوند زيرا ثروتمند درد گرسنگي را نمي چشد تابه فقير رحم كند .چون هر چه بخواهد و اراده كند قدرت فراهم نمودن آن را دارد ،پس خداي متعال اراده كرد بين انسانها مساوات بر قرار كند و به ثروتمند ، طعم گرسنگي را بچشاند تا بر ضيعف و ناتوان رقت آورد و بر گرسنه رحم كند (15).
فضل بن شاذان مي گوييد امام رضا(علیه السلام) فرمودند :
به انسانها روزه داده شد تا درد گرسنگي و تشنگي را بشناسند و به فكر فقر در آخرت بيفتند … ، ‹‹ شدت اثر فقر و گرسنگي را بر نيازمندان و بيچارگان درك كنند تا حقوقي را كه خداوند بر آنها در اموالشان واجب گردانده است ادا كنند (16) .
پيامبر گرامي اسلام در سخنان خويش ماه رمضان را بهار فقيران خوانده اند (17)به حقيقت ماه رمضان بهار فقيران است زيرا همه همچون فقيران در روز هنگام روزه يكسان هستند . بهار پابرهنگان است كه بصورت طبيعي عموم مردم درد و رنج و سختي آنها را درك و لمس مي كنند .
پی نوشت :
1-طباطبائي ، محمد حسين ، الميزان ، موسسه الاعلمي للمطبوعات ، 1973 م، ج2ص12 2-مجلسي ، بحارالانوار ، موسسه اوفا ، بيروت ، لبنان ، ج96ص376
3-كافي ج4ص69
4-وسائل الشيعه ج7ص332
5-محمدي ري شهري ، محمد ،ميزان الحكمه ، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم چاپ اول 1362 ه-ش، ج4ص176 به نقل از كتاب كنزالعمال
6-بحار ج96ص340
7-همان ، صص 364 و356
8-همان ، ص381
9-وسائل الشيعه ج7ص222-كافي ، 4ص66
10-بحار ،ج96،ص341
11-بحار ، ج96ص254
12-طباطبائي ، محمد حسين ، سنن النبي ، ص30
13-فيض الاسلام ، ترجمه و شرح نهج الباغه حكمت 79ص1123
14-من لا يحضره الفقيه ج2ص95
15-همان ، ص73
16-وسائل الشيعه ، ج7،ص4
17-همان ، ص231
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}