نویسنده: جان تامپسون
برگردان: مسعود اوحدی



 

با آنکه مبدأ جهانی شدن ارتباطات را می‌توان تا نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم ردیابی کرد، این فرآیند پیش از هر چیز یک پدیده‌ی قرن بیستمی است، زیرا در طول قرن بیستم بود که جریان اطلاعات و ارتباطات در مقیاس جهانی، به صورت یک جنبه‌ی عادی و همه شمول زندگی اجتماعی درآمد. البته این فرآیند ابعاد بسیار دارد؛ قرن بیستم شاهد رشد سریع و بی‌سابقه‌ی مجراهای ارتباطی و انتشار اطلاعات بوده است. تحول سریع نظامهای پخش رادیو و تلویزیونی در سراسر جهان جنبه‌ی مهمی از این فرآیند بوده، ولی به هیچ وجه تنها جنبه‌ی آن محسوب نمی‌شود. همچنین، جهانی شدن ارتباطات فرآیندی سازمان‌یافته، ولی نابرابر است که بعضی را بیش از بقیه منتفع ساخته، و بخشهایی از جهان را سریعتر از دیگر بخشها به شبکه‌ی جهانی ارتباطات کشانده است. از اواخر دهه‌ی 1960- بسیار پیشتر از آنکه اصطلاح «جهانی شدن» در علوم اجتماعی رواج یابد (1)- پژوهشگران ارتباط بین‌المللی ویژگیهای جریان ارتباط جهانی را بتفصیل مورد مطالعه قرار داده بودند. در این بخش، به منظور تحلیل برخی از الگوهای اصلی ارتباط جهانی امروز به این گونه مطالعات و متون مربوط به آن مراجعه خواهم کرد. البته قصد ندارم این الگوها را به طور مفصل و جامع تحلیل کنم، بلکه تنها برخی از ابعاد اصلی فرآیندهای ارتباط جهانی (شده) را بررسی می‌کنم و بیش از هر چیز ماهیت سازمان یافته و نابرابر آن فرآیندها را مدنظر قرار خواهم داد. با آنکه گستره‌ی مسائل مربوطه بالقوه بسیار وسیع است، توجهم را به چهار موضوع، بدین‌گونه، محدود خواهم کرد: 1- ظهور تجمعهای ارتباط فراملیتی به عنوان عاملان اصلی در نظام جهانی ارتباطات و انتشار اطلاعات، 2- تأثیر اجتماعی فن‌آوریهای جدید، بویژه آنهایی که با ارتباطات ماهواره‌ای همراه است، 3- جریان ناهمگون محصولات ارتباطی و اطلاعاتی در محدوده‌ی نظام جهانی، 4- گوناگونیها و نابرابریها از لحاظ دسترسی به شبکه‌های جهانی ارتباطات.
1- جهانی شدن ارتباطات در قرن بیستم فرآیندی است که نیروی محرکه خود را از فعالیتهای مجامع بزرگ ارتباطی کسب کرده است. منشأ این تجمعها را می‌توان، چنانکه دیدیم، در دگرگونی مطبوعات در قرن نوزدهم جست و جو کرد. (2) دگرگونی در مبنای اقتصادی روزنامه‌ها که به ورود روشهای مدرن تولید تسریع و ترویج یافت، فرآیند درازمدت انباشت و تمرکز در صنایع رسانه‌ها را به راه انداخت. در طی قرن بیستم، این فرآیند بیش از پیش منش فراملتی به خود گرفت. تجمهای ارتباطی عملیات خود را در مناطقی غیر از کشورهای مبدأ گسترش داده، برخی از مؤسسات بزرگ صنعتی و مالی، به عنوان بخشی از سیاستهای آشکار توسعه و تنوع، منافعی اساسی در بخش اطلاعات و ارتباطات کسب کرده‌اند. تجمعهای بزرگ از طریق ادغام، تملک و دیگر اشکال توسعه‌ی صنفی، حضور دایمی بیشتری در عرصه‌ی جهانی داد و ستد اطلاعات و ارتباطات اختیار کرده‌اند.
نام برخی از بزرگترین تجمعهای ارتباطی بخوبی شناخته شده است: «تایم وارنر» (3)، که از یکی شدن شرکتهای «تایم» و «وارنر کامیونیکیشنز» (4) در سال 1989 تشکیل شد، اکنون بزرگترین مؤسسه‌ی رسانه‌ای جهان است، و مؤسسات تابعه‌ای در استرالیا، آسیا، اروپا و آمریکای لاتین دارد. گروه «برتلزمان» (5)، که پایگاهش در آلمان است و منافع و تعلقات نیرومندی در زمینه‌های چاپ، تلویزیون، موسیقی و سیستمهای اطلاعاتی با فن‌آوری پیشرفته دارد، دایره‌ی عملیاتی خود را علاوه بر اروپا، به ایالات متحده و امریکای لاتین گسترش داده است. سازمان خبری روپرت مرداک (6)، که منافعی اساسی در چاپ و انتشارات، تلویزیون و فیلم دارد، شاید فرا رس این تجمعها باشد. این سازمان شرکتهای وابسته‌ای در اروپا، امریکا، استرالیا و آسیا دارد. اینها و دیگر تجمعهای ارتباطی بزرگ به گونه‌ای روزافزون در یک بازارجهانی به عملیات پرداخته، و فعالیتهایشان را بر مبنای راهبردهایی که طرح جهانی کارسازی دارد، سازماندهی کرده‌اند، اما تقریباً تمامی تجمعهای بزرگ، در امریکای شمالی، اروپای غربی، استرالیا یا ژاپن مستقر هستند و تعداد بسیار کمی از آنها در کشورهای جهان سوم پایگاه دارند، با وجود اینکه این کشورها بازارهای مهمی برای کالاها و خدماتشان فراهم می‌آورند. (7) بدین ترتیب، توسعه‌ی تجمعهای ارتباطی به تشکیل تمرکزهای بزرگ قدرت اقتصادی و نمادین منجر شده است که کنترل خصوصی داشته و به گونه‌ای نابرابر توزیع می‌شود، و این تمرکزها می‌تواند منابع عظیمی را به منظور پی‌گیری اهداف سازمانی- صنفی در عرصه‌ی جهانی به کار گیرد. همچنین توسعه‌ی تجمعهای ارتباطی، در ضمن، به شکل‌گیری شبکه‌های ارتباطی گسترده، با کنترل خصوصی انجامیده است که از طریق آن اطلاعات و محتوای نمادین می‌تواند جریان یابد.
ماهیت و فعالیتهای برخی از تجمعهای بزرگ ارتباطی در نوشته‌های مربوط به آن، مستند گردیده و اینجا، بیش از این به آنها نخواهیم پرداخت. (8) اما به هر حال، در زمینه‌ی فعالیتهای این تجمعها، شیوه‌های سازگاری آنها با شرایط اقتصادی و سیاسی دهه‌ی 1990 و نیز بهره‌برداری‌شان از تحولات جدید فن‌آوری، به پژوهشهای تطبیقی تازه و همسان با زمان نیاز داریم.
2- توسعه فن‌آوریهای جدید نقش مهمی در جهانی شدن ارتباطات اواخر قرن بیستم، چه در همایند با فعالیت تجمعهای ارتباطی و چه مستقل از آنها داشته است. در این میان، سه تحول هم پیوسته بویژه حایز اهمیت بوده است. یکی از این سه، به کارگرفتن سیستمهای کابلی پیشرفته، پیچیده و گسترده است که ظرفیت بسیار بیشتری برای ارسال الکترونیکی اطلاعات رمزگذاری شده فراهم می‌آورد. تحول دوم استفاده‌ی فزاینده از ماهواره‌ها به منظور ارتباط از مسافتهای دور، و اغلب در همایند با سیستمهای کابلی زمین پایه است. تحول سوم- که از جنبه‌های بسیار، بنیادی‌ترین این سه است- استفاده‌ی فزاینده از روش‌های دیجیتال (رقمی) پردازش، انباشت و بازیافت اطلاعات است. دیجیتالی کردن اطلاعات، همراه با توسعه‌ی فن‌آوریهای الکترونیکی وابسته (ریزپردازنده‌ها و غیره)، ظرفیت انباشت و ارسال اطلاعات را بسیار افزایش داده و مبنای همگرایی فن‌آوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را به وجود آورده است، چنانکه می‌توان اطلاعات را تقریباً بسادگی بین رسانه‌های مختلف ارتباطی تبدیل و تعویض کرد.
تمامی این سه تحول فن‌آورانه به شیوه‌های بنیادین در جهانی کردن ارتباطات سهیم بوده است. کاملاً مسلم است استفاده از ماهواره‌های ارتباطات دور، که در مدارهای همگام با زمین قرار گرفته و پیوند متقابل با آن دارد، یک نظام ارتباط جهانی به وجود آورده که عملاً آنی است و نیاز به رله‌های زمینی و سیمهای انتقال را مرتفع ساخته است. ماهواره‌های ارتباطات دور، از زمان پیدایی‌شان در اوایل دهه‌ی 1960، برای مقاصد گوناگون به کار گرفته شده‌اند. (9) نیازهای نظامی و سازمانهای بزرگ تجاری همواره در این میان نقش مهم ایفا کرده‌، و بسیاری از شرکتهای چندملیتی به شکلی گسترده از ارتباطات ماهواره‌ای استفاده می‌کنند. ماهواره‌ها بیش از پیش با شبکه‌های عادی ارتباطات دور یکپارچه شده، و نسبت رو به افزایشی از ازدحام بین‌المللی تلفن، تلکس، فکس، پست الکترونیکی و سایر خدمات ارتباطی مربوط به آن را برعهده می‌گیرند.

ماهواره‌های ارتباطات دور، از همان آغاز به عنوان ایستگاههای رله و نقاط توزیع امواج رادیو تلویزیونی به کار گرفته می‌شدند. آنها جزئی جدانشدنی از سیستمهای شبکه‌ی سراسری (ملی) را در ایالات متحده، اتحاد شوروی سابق و جاهای دیگر تشکیل دادند و به عنوان کانونهای توزیع برای تأمین سیستمهای کابلی بر مبنای ملی و بین‌المللی مورد استفاده قرار گرفتند. به هر حال، در سالهای اخیر، ظهور ماهواره‌های پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر که قادر به ارسال علایم نیرومندتر، و با هدف‌گیری دقیقتر هستند، پدیداری پخش مستقیم از ماهواره (10) را امکان‌پذیر ساخته است. نخستین سیستمهای DBS از سال 1975 در ایالات متحده آغاز به ارسال برنامه کرد، و نخستین سیستمهای اروپایی در سال 1986 شروع به کار کرد؛ تا اوایل دهه‌ی 1990، انواع سیستمهای DBS در دیگر نقاط جهان یا مشغول فعالیت بوده یا برنامه‌ریزی در این زمینه داشته‌اند. بخشی از اهمیت DBS در این است که نظامهای توزیعی خارج از شبکه‌های موجود رادیو تلویزیونی زمین‌پایه می‌آفریند؛ نظامهایی که اغلب مالکیت و مدیریت خصوصی داشته و تجمعهای ارتباطی بزرگ می‌توانند در آن منافع اساسی داشته باشند. به علاوه، این نظامهای جدید توزیع ذاتاً فراملیتی هستند، زیرا از دیدگاه فنی، هیچ دلیلی وجود ندارد که حتماً ناحیه‌ی دریافت (جای پا) یک ماهواره‌ی DBS حتی حدوداً با مرزهای زمینی یک کشور و ملت خاص مطابقت داشته باشد.

تحول DBS و فن‌آوریهای دیگر (از جمله کانالهای کابلی و دستگاههای ضبط و پخش ویدیو) علاوه بر آفرینش شبکه‌های توزیع فراملیتی، بازار جهانی محصولات رسانه‌ای را هم توسعه بخشیده است. جریان بین‌المللی فیلمها، برنامه‌های تلویزیونی و مواد رسانه‌ای دیگر با جست و جوی سازندگان و توزیع‌کنندگان به دنبال بهره‌برداری از بازارهای پرمنفعت حاصل از ماهواره و کانالهای کابلی و فروش و اجاره‌ی نوارهای ویدیو، افزایش یافته است. این توسعه‌ی بازار جهانی را باید در مقابل گرایشهای پیشین در زمینه‌ی جریان بین‌المللی محصولات رسانه‌ای قرار داد و نگریست.
3- ویژگی محوری جهانی شدن ارتباطات، وجود این حقیقت است که محصولات رسانه‌ای در یک عرصه‌ی بین‌المللی گردش و انتشار می‌یابند. مواد (رسانه‌ای) ساخته شده در یک کشور نه تنها در بازار داخلی، بلکه- به شیوه‌ای فزاینده- در بازار جهانی نیز توزیع می‌شود. به هر حال، این مسئله‌ای پذیرفته شده است که جریان بین‌المللی محصولات رسانه‌ای فرآیندی ساختار گرفته است که در آن سازمانهای خاصی دارای نقش مسلط هستند؛ فرآیندی که در آن برخی از مناطق جهان برای تأمین کالاهای نمادین بشدت وابسته به یکدیگرند. مطالعات انجام شده در اوایل دهه‌ی 1970 توسط نوردنسترنگ (11) و واریس (12) نشان داده که یک ناهمگونی واضح در جریان بین‌المللی برنامه‌های تلویزیونی وجود دارد، یعنی همواره تا حدود زیادی، ازدحام یک‌طرفه‌ای در برنامه‌های خبر و سرگرمی از کشورهای صادرکننده‌ی عمده به باقی جهان وجود داشته است. (13) ایالات متحده که صادرکننده‌ی اصلی برنامه‌های تلویزیونی بوده (و هست)، مواد رسانه‌ای بیشتری را نسبت به آنچه وارد می‌کند، به کشورهای دیگر (بویژه آمریکای لاتین، اروپا، کانادا، استرالیا و ژاپن) می‌فروشد. بعضی از کشورهای اروپایی، مثل بریتانیا و فرانسه، صادرکنندگان عمده هم بوده‌اند (و همچنان هستند)، اما برخلاف ایالات متحده مقادیر معتنابهی از برنامه‌ها را از خارج (عمدتاً از ایالات متحده) وارد کرده‌اند. بررسیهای بعدی توسط واریس و دیگران، نابرابری جریان برنامه‌های تلویزیونی را تأیید می‌کند، هرچند این پژوهشگران تصویری پیچیده‌تر نیز ترسیم نموده بر اهمیت رو به فزونی داد و ستد فرامنطقه‌ای تأکید کرده‌اند. (به عنوان مثال، کشورهایی مانند مکزیک و برزیل به عنوان سازندگان و صادرکنندگان مواد برنامه‌ای به دیگر نقاط امریکای لاتین پدیدار شده‌اند). (14)
منش ساختارگرفته‌ی جریان بین‌المللی کالاهای نمادین حاصل عوامل تاریخی و اقتصادی متعددی است. در قلمرو خبر، الگوهای وابستگی بازتاب میراث خبرگزاریهای بین‌المللی مستقر در لندن، پاریس و نیویورک است (هر چند که مسئله اهمیت قطعی خبرگزاریهای غربی پایه همچنان موضوع اختلاف‌نظرهایی است). (15) در حوزه‌ی تفنن و سرگرمی، قدرت اقتصادی هالیوود همچنان نفوذ و تأثیری عمده بر جریان بین‌المللی فیلمها و برنامه‌های تلویزیونی دارد. بسیاری از مراکز تلویزیونی در کشورهای کمتر توسعه‌یافته منابع و امکاناتی برای تولید برنامه‌های گسترده به منظور خود ندارند. واردات مجموعه‌های تلویزیونی آمریکایی با قیمتهای توافقی که مبنایش از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد، به نسبت ارزان و از نظر اقتصادی روشی بسیار جذاب برای پرکردن جدول پخش برنامه‌های تلویزیونی است.
با آنکه برخی از الگوهای وسیع جریان بین‌المللی کالاهای نمادین در طول سالها ثبت و مستند گردیده، پژوهش در این زمینه جسته گریخته است. بسیاری از بخشهای صنایع اطلاعات و ارتباطات هنوز از این دیدگاه مورد بررسی دقیق و مفصل قرار نگرفته است و شیوه‌هایی که طی آن الگوهای موجود جریان بین‌المللی از تحولات فن‌آورانه‌ی جدید تأثیر می‌پذیرد- مثل الگوهایی که با سیستمهای ماهواره‌ای و کابلی مرتبط هستند، یا آنهایی که معمولاً با دیجیتالی کردن اطلاعات بیشتر پیوند دارند- خود پرسشی است که نیازمند پژوهشهای بس بیشتر است. با توجه به پیچیدگی شبکه‌های جهانی ارسال و داد و ستد کالای نمادین و حجم عظیم موادی که از این شبکه‌ها می‌گذرد، بعید است که درک ما از جریان بین‌المللی چیزی بیش از حدِ جزئی باشد، اما پژوهشهای بیشتر می‌تواند بعضی از گرایشها و شیوه‌های کاری را در این زمینه روشن سازد.
4- لازم است علاوه بر تحلیل الگوهای جریان بین‌المللی، الگوهای دسترسی و جذب و درک مواد ارسالی از طریق شبکه‌های جهانی را نیز در نظر بگیریم. بیشتر پژوهشهایی که درباره‌ی الگوهای جریان بین‌المللی انجام گرفته، مبتنی بر تحلیل محتوای برنامه‌های پخش تلویزیونی در کشورهای مختلف است، اما در بعضی نقاط جهان، دسترسی به خدمات پخش تلویزیونی سالها محدود به بخش به نسبت کوچکی از جمعیت بود که در نواحی شهری عمده زندگی می‌کردند. برای جمعیت روستایی که 70 تا 90 درصد جمعیت بسیاری از کشورهای جهان سوم را تشکیل می‌دهند، رادیو احتمالاً رسانه‌ی ارتباطی مهمتری نسبت به تلویزیون است. (16) البته، این موقعیت با تخصیص منابع بیشتر به توسعه‌ی خدمات تلویزیونی، و امکان دسترسی افراد و خانواده‌های بیشتر به آن خدمات، دایم در حال تغییر است، ولی نابرابریهای آشکار از لحاظ ظرفیت افراد در نقاط مختلف جهان، و نقاط مختلف و لایه‌های اجتماعی یک کشور واحد، برای دسترسی به موادی که از طریق شبکه‌های جهانی انتشار یافته، همچنان پابرجاست.
مواد نمادین جهانی شده، کاملاً جدا از این نابرابریهای دسترسی، با الگوهای مختلف جذب و درک مواجه است. تحلیل محتوای جداول برنامه‌های تلویزیونی به خودی خود چندان چیزی در مورد اینکه چه کسی، کدام برنامه را، برای چه مدت و غیره تماشا می‌کند به ما نمی‌گوید، به همین سبب هم چندان اطلاعی درباره‌ی میزان جذب و درک مواد انتشار یافته در سطح جهانی در اختیارمان نمی‌گذارد. (17) افزون بر این، اگر بخواهیم به کاوش در تأثیر جهانی شدن ارتباط بپردازیم، نه تنها باید الگوهای جذب و درک، بلکه نحوه‌ی استفاده یا کاربردهای مواد نمادین جهانی شده را نیز در نظر بگیریم، یعنی ببینیم گیرندگان با آن مواد چه می‌کنند، چگونه آنها را درک می‌کنند، و به چه ترتیب آنها را در کارهای عادی و کاربستهای زندگی روزمره جذب و یکی‌سازی می‌کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. از جمله مهمترین و نافذترین مطالعات اولیه در این زمینه، پژوهشهای حمایت شده از سوی یونسکو است که توسط نوردنسترنگ (Nordenstreng) و واریس در سالهای 3- 1971 و توسط واریس در سال 1983 صورت گرفته است. ر. ک:
Kaarle Nordenstreng and Tapio Varis, Television Traffic. A one- Way Street? A Survey and Analysis of the International Flow of Television Programme Material, Reports and Papers on Mass Communication, no. 70 (Paris: UNESCO, 1974); tapio Varis, International Flow of Television programmes, Reports and Papers on Mass Communication, no. 100 (paris: UNESCO, 1986).
مطالعات فراوان دیگری نیز در این زمینه به عمل آمده است. برای اطلاع از مباحث مفیدی در نوشته‌های مربوط به این موضوع، ر. ک:
Jeremy Tunstall, The Media are American: Anglo- American Media in th World (London: Constable, 1977); Ehihu Katz and George Wedell, Broadcasting in the Third world: Promise and Performance (Cambridge, Mass: Harvard University Press, 1977); Smith, The Geopolitics of Information; Ralph Negrine and S. Papathanassopoulos, The Internationalization of Televistion (London: Pinter, 1990); Preben Sepstrup, Transnationalization of Television in Europe (London: John Libbey, 1990); Annabelle Sereberny- Mohammadi, The Global and the Local in International Communicatios, in James Curran and Michael Gurevitch (eds), Mass Media and Society (London: Edward Arnold, 1991); Geoffrey Reeves, Communications and the Third world (London: Routledge, 1993).
2. منبع پیشین، صص 8-76.
3. Time Warner
4. Warner Communications
5. Bertelsmann
6. Rupert Murdock"s News Corporation
7. ر. ک: یک گزارش جدید یونسکو درباره‌ی ارتباطات جهانی نشان داده است که از 78 تجمع ارتباطی بزرگ که برحسب حجم فعالیتهای رسانه‌ای رتبه‌بندی شده‌اند 39 مورد آنها در ایالات متحده، 25 تا در اروپای غربی، 8 تا در ژاپن، 5 تا در کانادا و 1 مورد در استرالیا بوده است؛ هیچ یک از آنها در جهان سوم پایگاه نداشته است. ر. ک:
World Communication Report (Paris: UNESCO, 1989), PP. 104-5.
8. Ben H. Bagdikian, The Media Monopoly, 4th edn (Boston: Beacon press, 1992); Anthony Smith, The Age of Behemoths: The Globalization of Mass Media Firms (New York: Priority Press, 1991); Tunstall and Palmer, Media Moguls.
9. برای توضیح بیشتر جنبه‌های تاریخی و فنی ارتباطات ماهواره‌ای ر. ک:
Abram Chayes, James Fawcett, Masami Ito, Alexandre- Charles Kiss et al., Satellite Broadcasting (London: Oxford University Press, 1973); Jonathan F, Galloway, The Politics and Technology of Satellite Communication (Lexington, Mass: D. C. Heath, 1972).
10. Direct Broadcasting by Satellite (DBS)
11. Nordenstreng
12. Varis
13. Nordenstreng and Varis, Television traffic- A one way Street?; see also Tapio Varis, Global Traffic in Television; Journal of Communication, 24 (1974), pp. 102-9.
14. Varis International Flow of Television Programmes; Annabelle Sreberny- Mohammadi, The world of the News Study: Results of International Cooperation, Journal of Communications, 34 (1984), pp. 121-34; Sepstrup, Transnationalization of Television in Europe.
15. برخی از مفسران چنین استدلال کرده‎‌اند که در مورد تأثیر آژانسهای خبری غرب پایه اغراق شده است، ر. ک:
Robert L. Stevenson, The World of the News Study: Pseudo Debate, Journal of Communications, 34 (1984), pp. 134-8; Michael Tracey, The Poisoned Chalice? International Television and the Idea of Dominance, Daedalus, 114 (1985), pp. 17-55.
16. Katz and Wedell, Broadcasting in the Third World, ch. 1.
17. برای شرح برخی از مسائل دخیل در مطالعه‌ی الگوهای مصرف در ارتباط با جهانی شدن ارتباطات، ر. ک:
Sepstrup, Transnationalization of Television in Western Europe, ch. 4.

منبع مقاله :
تامپسون، جان ب؛ (1391)، رسانه‌ها و مدرنیته‌ها، ترجمه‌ی مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ سوم