الثائر، الموتور
مهدی (علیه السلام) خونخواه امام حسین (علیه السلام)
در گرمای خشک و سوزان صحرای کربلا خون عزیز زهراء (علیها السلام) به ناروا بر زمین ریخته شد، آن عزیز در خون پاکش غلطید و تا دامنهی رستاخیز، قلوب انسانها را به درد آورد و قلبهای باورمندانش در این مصیبت جان گداز شکافت و بسوخت. این مصیبت، ساکنان زمین و آسمانها را ماتم زده کرد، حیوانات عزادار گشتند و طبیعت بی جان بر امام حسین (علیه السلام) گریست.شهادت پیشوای سوم شیعیان، بر همگان سخت آمد، انبیا را به سخت گریستن واداشت و مهر قبولی توبه، شرط استجابت نیایش و والاییِ منزلتشان گردید. یاد غربت آن امام همام و کام خشکیده و کشته شدن مظلومانهی او و یاران آسمانیاش، در اسارت و اهانت رفتن بانوان حریمش، عرش رحمانی را به لرزه درآورد؛ ملائکه به ناله و شیون صدا بلند کردند و بدنی که همتای قرآن کریم بود به جای احترام و تکریم به زیر افتاد و درهم شکسته شد.
قیامتی در عالم به پاگشت، سرور شهیدان چه با شکوه صبر را پیشه خویش ساخت و چه بزرگوارانه و سخاوتمندانه از سال خورده، جوان و شیرخوارش گذشت. عاشقانه جان داد و دادهها را به خدایش تقدیم نمود، نه زبان به شکوه گشود و نه از شجاعت و یقین دست شست که ابراهیم خلیل به شگفتی انگشت گزد.
در مقابل، از یزیدیان هر پستی و ذلتی نمودار و رسواگر سرشت و کیش ناپاکشان گشت. ناسزا گفتند و نابرابری کردند، باطل را نقطه پرگار خود ساختند و حق را پای مال نمودند و لکهای سیاه از ننگ و بدنامی در تاریخ به ثبت رساندند. در یک کلمه، آن چه در دل از امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) در میان تودههایی از کینه و آزمندیها، نهان ساخته بودند، یک سره آشکار ساختند.
برخی که به ظاهر در آن صحنه و عرصه حضور و ظهور نداشتند، با آن خصم بدسگال هم نوا و آفرینگو بودند. آنان به کار بدِ پیشینیانشان خشنود گشتند و در حقیقت با دل و جان حضوری آزمندانه داشتند.
در آن صحرای سوزان، فرزند رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نمادی از حقیقت و ایمان را به تصویر کشید و از عشق و فداکاری، باور و زندگانی، چگونه زیستن و چگونه مردن، درسی جاودانه و ماندگار ارائه نمود، درس مقاومت و ستیزه به آدمیان آموخت، نَه گفتن، سربرافراشتن در برابر بیدادگر، و عزت و سربلندی، یاد داد. او شوکت کفر و ظلم را درهم شکست، کاخ استبداد را فرو ریخت و در کالبد اسلام، جانی دمید و رنگی تازه داد.
امام باقر (علیه السلام):
یحیی، فرزند زکریا و [امام] حسین (علیه السلام)، فرزند علی (علیه السلام) هم نامشان در پیشین نبوده و در ماتمشان خورشید و آسمان چهل صبحگاه گریست. (1)
امام باقر (علیه السلام) در سرایش مجلس عزا برپا مینمود و به نزدیکانش فرمان میداد که در گریستن بر امام حسین (علیه السلام) از تقیه پروا کنند. (2)
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در حال خواندن آیهی (فَمَا بَكَتْ عَلَیهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِینَ) (3) بودند، ناگاه امام حسین (علیه السلام) از در وارد شد، حضرت فرمود:
دیری نپاید که این فرزندم کشته شود و آسمان و زمین بر او بگریند. (4)
عبدالله بن سنان:
روز عاشورا بر امام صادق (علیه السلام) وارد شدم، رنگ رخسارش دگرگون بود و خزن و اندوه در سیمایش نمایانگر، اشک از دیدگانش مانند دانههای مروارید میغلطید و بر صورتش جاری بود. (5)
هر نبیای که نام و یاد امام حسین (علیه السلام) آشنایش گشت، غم و اندوه یارش شد و در ماتمش گریست. (6)
حضرت زکریا با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در عمل هم دردی کردند و یحیی به سان امام حسین (علیه السلام) از خدا خواست تا مانند او کشته شود و هم رنگ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد. او در سوگ فرزند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سه شبانه روز گریست. (7)
ام سلمه:
از زمانی که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ارتحال نمود، ناله و شیون جنیان را نشنیدم جز آن شبی که فرزندم [حسین (علیه السلام) با آن مصیبت] به شهادت رسید. (8)
ابن عباس:
در رکاب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به نینوا، کرانهی رود فرات رسیدیم، امام بانگ زد: ای ابن عباس! آیا این صحرا را میشناسی؟ گفتم: خیر. فرمود: اگر مانند من میشناختی، از این جا عبور نمیکردی تا چون من بگریی و حضرت گریست، به طوری که رخسار و محاسنش تَر شد و اشک بر سینهاش روان گشت و میگفت: ای وای، ای وای! مرا با خاندان ابوسفیان- لعنت خدا بر آنان باد- چه؟ مرا با خاندان حرب و گروه شیطان، کفر پیشگان چه؟ [ما هم از گریهی او] گریستیم. (9)
امام صادق (علیه السلام):
قاتلان امام حسین (علیه السلام) از زنا زادگان بودند و آسمان تنها بر او گریست. (10)
امام زمان (علیه السلام) به خط مبارک خود به نایبش محمد فرزند عثمان نگاشت:
هر که پندارد امام حسین (علیه السلام) کشته نشده کافر گشته، خدا را دروغ پنداشته و در گمراهی گام برداشته است. (11)
برخی دانشمندان دل باختهی امام زمان (علیه السلام)، ثائر و موتور- خون خواه- را از القاب آن حضرت دانستهاند. (12) در زیارات و روایات نیز با این نام از حضرتش یاد شده است:
السلام علیک یا طالب ثار الأنبیاء و الثائر بدم المقتول بکربلا؛
درود بر تو ای خونخواه خون انبیا، درود بر تو ای خونخواه خونی که در کربلا بر زمین ریخته شد! (13)
امام رضا (علیه السلام) در توصیف آن حضرت میفرماید:
پدرم فدای فرزند برترین کنیزان، فرزندش آواره و بیخانمان و الموتور بأبیه و جدّه؛ و خونخواه پدر و نیایش باشد. (14)
قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) خونخواه آن حسینی است که انبیا و فرشتگان بر او گریستند و حیوانات در عزایش رفتند. امام حسین (علیه السلام) پنجمین تن از آل عبا و بازمانده از آنان است. حضرت رسول و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بر او ناله زدند. خبر شهادت او قلب حضرت زهرا (علیها السلام) را تفتید، قدمهای عزیزش را لرزاند و او را در خاک نشاند. پیشوایان معصوم همگی در ماتم او در عزا نشستند، و حضرت مهدی (علیه السلام) وارث آن نالههای در سینههای خسته و بغضهای در گلو مانده است؛ میراث بر درد و ترس و شیونهای کودکان.
مولا حضرت بقیه الله (علیه السلام) در ماتم پدر غریبش بگرید. او در زیارت ناحیه چنین میفرماید:
ای جد غریبم! آن چنان در عزایت گریه کنم که اشک چشمانم تمام شود و اگر اشک دیدگانم بخشکد، خون بگریم. ای کاش در کار و زار کربلا میبودم و جانم را سپر بلایت میکردم! (15)
حضرت در رستاخیزش، قاتلان جدش را حاضر گرداند و از آنها و زادگانشان که به کردههای پیشینیانشان خرسند شده و در روز عاشورا زینت بستند و شادی کردند، انتقام گیرد و حق خود را ستاند، بلکه بیدادگران و قاتلان نیاکان نیکش را نیز بخواهد و قصاص گیرد.
خاندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و باورمندانشان همگی نفرت و کینهی قاتلان امام حسین (علیه السلام) را در دل داشته و آرزومند بوده و هستند که آنها هم خون خواه و انتقام جوی آن خون پاک باشند. امام باقر (علیه السلام) در نیایشی با خدا میفرماید:
بار الها! مرا در رکاب حضرت مهدی (علیه السلام) از خون خواهان امام حسین (علیه السلام) قرار ده. (16)
همو در جایی دیگر به شیعیان فرمود:
در روز عاشورا این گونه به هم دیگر تسلیت گویید: خدای سبحان در مصیبت و ماتم امام حسین (علیه السلام) مزد و پاداش ما را بزرگ گرداند و ما و شما را از انتقام جویان خون امام حسین قرار دهد: «عظم الله اجورنا بمصابنا الحسین (علیه السلام) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی.» (17)
امام حسین (علیه السلام) به فرزندش امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
سوگند به خدا! خون من از جوشش بازنایستد تا آن که خدا مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- را برانگیزد و او هفتاد هزار نفر را به انتقام من از دو چهرگان، بدکاران و بدکیشان بکشد. (18)
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم): فرزندم حسین (علیه السلام) در بیابان کربلا، غریب و تنها، با کامی تشنه و بی یاور کشته شود؛ هر که او را یاری رساند، مرا یاری داده است. فرزندم [حضرت] حجت (علیه السلام) او را یار و یاور باشد. (19)
شعار سپاهیان حضرت مهدی (علیه السلام) «یا لثارات الحسین؛ ای خواهان خون به ناحق ریخته حسین (علیه السلام).» (20)
امام زمان (علیه السلام) به جد غریب و فرزندان وی چنین درود فرستد:
سلام بر آن که پیکرش به خون آغشته گشت؛ سلام بر آن که حرمت خیمه گاهش شکسته شد؛ سلام بر پنجمین از یاران کساء؛ سلام بر کشته شده به دست زنازادگان؛ سلام بر آن که فرشتگان آسمان بر او گریستند؛ سلام بر گریبانهای دریده؛ آن قدر بر تو گریه کنم تا از سوز جان فرسای مصیبت و غصهی جان کاه و اندوه زیاد، جان سپرم. (21)
پینوشتها:
1- بحارالأنوار، ج14، ص 182، کتاب النبوة، باب 15، قصص، زکریا و یحیی (علیهما السلام)، ح25.
2- وسائل الشیعة، ج14، ص 509، ب 66، استحباب البکاء لقتل الحسین (علیه السلام)، ح20، ش 19709.
3- دخان، آیهی 29: «نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه به آنها مهلتی داده شد.»
4- شفاء الصدور، ص 22.
5- همان، ص 258.
6- عوالم امام حسین (علیه السلام)، ص 104.
7- بحارالأنوار، ج44، ص 223، تاریخ الحسین بن علی (علیه السلام)، باب 30، اخبار الله بشهادته، ح1.
8- همان، ج45، ص 239، تاریخ الحسین بن علی (علیه السلام)، باب 43، نوح الجن علیه (علیه السلام)، ح8.
9- عوالم امام حسین (علیه السلام)، ص 144، باب2، ح2.
10- بحارالأنوار، ج44، ص 303، تاریخ الحسین بن علی (علیه السلام)، باب 36، کفر قتله (علیه السلام)، ح15.
11- همان، ص 271 باب 32، ان مصیبته کان اعظم المصائب، ح3.
12- نجم ثاقب، باب2، ص 116 و 65، لقبش 154 و 32؛ العبقری الحسان، ج1، باب بیان اسامی و القاب، ص 33 و 38.
13- مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
14- بحارالأنوار، ج50، تاریخ الامام محمد جواد (علیه السلام)، باب2، النصوص علیه صلوات الله علیه، ح7.
15- همان، ج101، ص 238، کتاب المزار، باب 35، زیاراته- صلوات الله علیه- المطلقه، ح38، زیارت ناحیه مقدسه.
16- مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
17- مستدرک الوسایل، ج10، ص 316، کتاب الحج، ابواب المزار و مایناسبه، باب 49، ح8، ش 12079.
18- بحارالأنوار، ج45، ص 299، تاریخ الحسین بن علی (علیه السلام)، باب 45، العلة التی من اجلها أخر الله العذاب، ذیل ح10.
19- موسوعة کلمات الإمام الحسین (علیه السلام)، ص 399.
20- مستدرک الوسائل، ج11، ص 114، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو، باب 47، استحباب اتخاذ المسلمین، ح1.
21- بحارالأنوار، ج101، ص 238، کتاب المزار، باب 35، زیاراته (علیه السلام) المطلقه، ح38، زیارت ناحیه مقدسه.
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}