سیمای شب قدر
سیمای شب قدر
كوى تو پناه بى پناهان
بر خسته دلان شفاى دردى
محروم نكرده دردمندى
باز است درت بر آزمندان
اى عشق دل نيازمندان
جز تو كه نظر به حال ما كرد
يا گوش بر اين مقال ما كرد
بخشنده هر گناهى اى دوست
بر گم شدگان پناهى اى دوست
اى راز دل شكسته من
اى مرهم قلب خسته من
اى مونس من انيس جانم
اى يار و رفيق در نهانم
اى راه مرا چراغ روشن
آب و گل من زتست گلشن
اميد منى به هر دو عالم
دورم منما زخويش يك دم
بنگر ز گنه چه تيره روزم
چون شمع به درگهت بسوزم
باشد كه نظر كنى به حالم
بخشى به عنايتت كمالم
يادى زغريب بى نوا كن
از لطف, تو درد من دوا كن
مسكين به در تو دردمند است
دل خسته و زار و مستمند است(2)
ما, آن (قرآن) را در ((شب قدر)) نازل كرديم و تو, چه مى دانى ((شب قدر)) چيست؟ شب قدر, از هزارماه بهتر است, فرشتگان و ((روح)) در آن شب به اذن پروردگار خود, براى تقدير هر كارى نازل مى شوند, آن شب انباشته از سلامت و بركت و رحمت, تا طلوع صبح است.
درباره سوره قدر, شب قدر, معناى قدر, تعيين شب قدر, تكاليف شب قدر و شيوه هاى بهره جويى از اين شب بزرگ و ارتباط با خداوند مهربان, مطالب قابل اهميتى وجود دارد, كه ما خلاصه آن را مورد مطالعه قرار مى دهيم.
ثواب قرائت
معناى ((شب قدر))
مفسران قرآن كريم با استفاده از قرآن و احاديث پيشوايان معصوم(عليهم السلام), درباره نام گذارى اين شب به ((شب قدر))مطالب و دلايل زيادى آورده اند, كه مهم ترين و مناسب ترين آن ها بدين شرح است:
1ـ شب قدر, يعنى شب بزرگ و با عظمت, زيرا در قرآن كريم((قدر))به معناى منزلت وبزرگى خداوند عالم آمده هم چنان كه در اين آيه مى خوانيم: ((ما قدروا الله حق قدره))(4) آنان عظمت خداوند را نشناختند. و ((حبيش)) در كتاب ((وجوه القرآن)) ليله القدر را به ليله العظمه معنا كرده(5) رمز اين بزرگى هم در خود سوره((قدر))بيان گرديده است آن جا كه مى فرمايد: شب قدر, از هزار ماه بهتر است.
2 ـ شب با ارزش و پر قيمت, جهت ديگرى براى معناى ((قدر)) مى تواند باشد, زيرا از يك سو در همين سوره مى خوانيم: ((عبادت)) در اين شب از عبادت در هزار ماه بهتر و با ارزش تر است در فارسى هم مى گوييم: ((قدر جوانى, ((قدر)) سلامت ونعمتى را كه در اختيار دارى, بدان)).
3 ـ ((قدر)) به معناى ((سختى معيشت)) نيز آمده, در قرآن كريم مى خوانيم: ((ومن قدر عليه رزقه فلينفق مما آتاه الله))(6) هر كس گرفتار تنگى روزى و تنگدستى در زندگى شود مقدارى از آنچه را خداوند به او عطا كرده, در راه خدا انفاق نمايد.
4 ـ طبق آيات متعدد قرآن كريم, ((قدر))به معناى اندازه گيرى, تقدير و تنظيم امور آمده است. در آيه اى مى خوانيم: ما قرآن را در شب مباركى نازل كرديم, و ما همواره بيم دهنده بوده ايم; و در آن شب: ((فيها يفرق كل إمر حكيم))(7) هر كارى, بر طبق حكمت خداوند, تعيين و تنظيم مى گردد.))
راغب اصفهانى, مى نويسد: ((ليله القدر اى ليله قيضها لامور مخصوصه))(8) شب قدر, يعنى شبى كه خداوند براى تنظيم و تعيين امور مخصوصى, آن را آماده و مقرر فرموده است.
طبق روايات فراوانى كه وارد شده, در شب قدر, سرنوشت افراد براى سال آينده, مانند: رزق و روزى, مرگ و مير(9), خوشى و ناخوشى, و امور و حوادث ديگر زندگى, بر اساس استعدادها و لياقت ها, رقم مى خورد, و اين تقدير و تنظيم حكيمانه هم, در انسان هيچ گونه ((اجبار)) و ((سلب اختيارى)) به وجود نمىآورد.
درباره تنظيم و تقدير سرنوشت افراد در ((شب قدر))براى سال آتى آنان, امام صادق(علیه السلام)فرموده است: ((التقدير فى ليله القدر تسعه عشر, والابرام فى ليله احدى و عشرين, والامضإ فى ليله ثلاث و عشرين))(10) تقدير امور و سرنوشت ها در شب نوزدهم, تحكيم آن در شب بيست و يكم و امضاى آن در شب بيست و سوم صورت مى گيرد.
آرى, به خاطر اهميت شب قدر, ارزش و عظمت آن, نزول فرشتگان بى شمار آسمانى به زمين و سرنوشت سازى اين شب الاهى ده ها روايت در كتاب ها و تفسيرهاى شيعه و اهل سنت وارد شده است. در بيان پيامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و اله) هم مى خوانيم: ((من قام ليله القدر ايمانا و احتسابا, غفر له ما تقدم من ذنبه))(11) هر كس در ((شب قدر))از روى ايمان و اخلاص, به قيام و عبادت ايستد, گناهان گذشته او, بخشيده و آمرزيده مى شود.
كى فرستادى دمى بر آسمان
كدام شب است؟
مجموع مطالبى كه از قرآن كريم و احاديث شيعه و اهل سنت, در مورد تعيين ((شب قدر)) به دست می آيد را در موارد زير مى توان خلاصه نمود:
1 ـ در اين كه ((شب قدر)) در ماه مبارك رمضان قرار دارد, هيچ گونه ترديدى نمى توان به خود راه داد, چون از يك سو خداوند فرموده: قرآن در ماه رمضان نازل شده.(12) و از سوى ديگر در سوره((قدر))هم آمده: آن (قرآن) را در ((شب قدر))نازل كرديم; و اين كه ((شب قدر))در ماه مبارك رمضان قرار دارد, مورد اتفاق روايات و مفسرين قرآن است.
2 ـ ((شب قدر)), در دهه آخر ماه مبارك رمضان قرار دارد, روايات فراوان و نظريه هاى مفسران شيعه و اهل سنت, آن را حتمى مى شمارد.(13) پس در اين مورد هم ترديدى نيست.
((عايشه)) روايت مى كند: تلاش و كوششى را كه مى ديدم رسول خدا(ص), در دهه آخر ماه مبارك رمضان انجام مى داد, در اوقات ديگر انجام نمى داد.(14)
3 ـ طبق روايات فراوانى كه در منابع شيعى آمده, شب هاى نوزدهم, بيست و يكم و بيست و سوم ماه مبارك رمضان ((شبهاى قدر))معرفى شده اند,(15) اما امام باقر(علیه السلام) دايره آن را محدودتر نموده, و در پاسخ ((عبدالواحد بن مختار انصارى)) كه خواستار تعيين يكى از آن شب ها از سوى امام(علیه السلام) بود, فرموده اند: ما عليك إن تعمل فى ليلتين, هى احديهما.(16) ايرادى ندارد هر دو شب را به عبادت و شب زنده دارى مشغول باش, زيرا ((شب قدر))يكى از اين دو شب مى باشد.
4 ـ در ميان شب بيست و يكم و شب بيست و سوم در عين حالى كه خدا و رسول(صلی الله علیه واله) و امامان(عليهم السلام), براى زنده نگهداشتن روح اميد و نشاط و اهميت به اطاعت و عبادت بندگان و تقرب آنان, سعى در مخفى داشتن ((شب قدر)) داشته اند ـ آن طور كه از تعدادى از احاديث استفاده مى شود, احتمال ((شب قدر)) بودن شب بيست و سوم را مى توان تقويت نمود و معتبرتر دانست.
زيرا در چند روايت آمده: رسول خدا(صلی الله علیه و اله) به عبادت و شب زنده دارى دهه آخر ماه مبارك رمضان سفارش مى كرد, امام على(علیه السلام) مى فرمايد: ((شب بيست و سوم)), در عين حالى كه باران شديدى آمده بود و مسجد مدينه را گل و آب فرا گرفته بود, رسول خدا(صلی الله علیه واله) , ما را به نماز وا مى داشت , و با وجود اين كه صورت و بينى آن حضرت, گل آلود شده بود, دست از عبادت و شب زنده دارى نمى كشيد.(17)
امشب شب بخشايش و انعام و عطاست امشب شب آن است كه همراز خداست
امام باقر(علیه السلام) هم فرموده است: ((عبدالله بن انيس انصارى)), كه در ((جهينه)) زندگى مى كرد و با مدينه فاصله داشت, به حضور رسول خدا(صلی الله علیه واله) رسيد و عرض كرد: من شتر و گوسفند و چوپانهايى دارم, و نمى توانم زياد در شهر بمانم, اما دوست مى دارم, يكى از شبهاى ماه رمضان را برايم تعيين كنى, تا در آن شب به شهر آمده و به نماز و عبادت بپردازم.
رسول خدا(صلی الله علیه واله) او را نزديك خويش كشيد, و در گوش او چيزى گفت, آن مرد هم شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان, در مدينه حضور يافت, به عبادت و شب زنده دارى پرداخت, و صبح به محل و سراغ كار خود بازگشت.(18)
قال الباقران عليهما السلام:
سالته عن علامة ليلة القدر، فقال: علامتها ان يطيب ريحها، و ان كانت فى برد دفئت، و ان كانت فى حر بردت فطابت. (وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 256.)
ترجمه: (محمد بن مسلم) از علامت ليلة القدر پرسيد؟ پس امام (علیه السلام) فرمود: علامت ليلة القدر اين است كه بوى خوشى از آن پخش مىشود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملايم مىگردد، و اگر ليلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنگ و معتدل و نيكو مىگردد.
حديث: قال ابو عبد الله عليه السلام: ليلة القدر فى كل سنة و يومها مثل ليلتها.( وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 262) ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مىباشد.
علامه طباطبائى در علايم شب قدر مي گويد: روايات در معنى و خصايص و فضايل شب قدر بسيار است، در بعضى از آن روايات علامتهايى براى شب قدر ذكر كرده از قبيل اينكه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع ميكند و هواى آن روز معتدل است. (الميزان، ج 40، ص 332)
قال النبى (صلى الله عليه و آله): ان انا ادركت ليلة القدر فما اسال ربى؟ قال (صلی الله علیه واله): «العافية».( مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 458)
ترجمه: به پيامبر(صلی الله علیه واله) گفته شد: اگر شب قدر را دريابم از خدا چه چيزى را مسئلت كنم؟ فرمود: «عافيت را».
همچنين در روايت مى خوانيم: رسول خدا(صلی الله علیه واله) شب بيست و سوم, به صورت افراد آب مى پاشيد تا آنها را خواب نگيرد چنانكه حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) همه اعضاى خانواده را وادار مى كرد, روز بخوابند, شب كم غذا بخورند تا بتوانند شب بيست و سوم را بيدار بمانند, و مى فرمود: انسان محروم كسى است, كه از خير و فضيلت اين شب محروم بماند. (19)
بارى, اگر چه با توجه به شواهد حديثى و تاريخى, احتمال ((شب قدر))بودن بيست و سوم ماه مبارك رمضان را تاييد كرديم, اما همان طور كه دربالا هم اشاره شد, پيغمبر(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم(عليهم السلام), عنايت داشتند, كه ((شب قدر)) براى افراد مخفى بماند, تا آنان با اطاعت و عبادت در چند شب, براى درك ((شب قدر))و معارف و معنويات آن, تلاش و جستجوى بيش ترى داشته باشند.
حضرت على(علیه السلام) فرمود: فاطمه(سلام الله علیها) نمىگذاشت كسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود به آنان غذاى كم مىداد و از روز قبل براى احياى شب قدر آماده مىشد و مىفرمود: محروم كسى است كه از بركات اين شب محروم باشد. (دعائم الاسلام، ج 1: 282)
به روايت ((ابن ابى الحديد)) وقتى درباره تعيين ((شب قدر))از امير مومنان(علیه السلام) سوال مى شود, آن حضرت از مشخص كردن, طفره مى رود و مى فرمايد: ((ليس إشك إن الله انما يسترها عنكم نظرا لكم, لا نكم لو إعلمكموها, عملتم فيها و تركتم غيرها, وإرجو إن لا تخطئكم ان شإ الله))(20) در اين جهت ترديد ندارم, كه خداوند جهت مخفى داشتن ((شب قدر)) به شما نظر و عنايت دارد, زيرا اگر آن را براى شما اعلام داشته بود, در همان شب به عمل عبادت مى پرداختيد و عبادت در شب هاى ديگر را ترك مى نموديد, ومن هم به خواست خداوند (در مورد بهره بردارى شما از شب هاى ديگر) اميدوارم شما را محروم نگردانم.
حديث: قال موسى (عليه السلام):
الهى اريد قربك، قال: قربى لمن استيقظ ليلة القدر، قال:
الهى اريد رحمتك، قال: رحمتى لمن رحم المساكين ليلة القدر، قال:
الهى اريد الجواز على الصراط، قال: ذلك لمن تصدق بصدقة فى ليلة القدر، قال:
الهى اريد من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلك لمن سبح تسبيحه فى ليلة القدر، قال:
الهى اريد النجاة من النار، قال: ذلك لمن استغفر فى ليلة القدر، قال:
الهى اريد رضاك، قال: رضاى لمن صلى ركعتين فى لية القدر.( مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 456)
خداوندا! مىخواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من از آن كسى است كه شب قدر بيدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مىخواهم، فرمود: رحمتم از آن كسى است كه در شب قدر به مسكينان رحمت كند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مىخواهم فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر صدقهاى بدهد. گفتخداوندا! از درختان بهشت و از ميوه هايش مىخواهم، فرمود: آنها از آن كسى است كه در شب قدر تسبيحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهايى از جهنم را مىخواهم، فرمود: آن، از آن كسى است كه در شب قدر استغفار كند: گفت خداوندا خشنودى تو را مىخواهم، فرمود: خشنودى من از آن كسى است كه در شب قدر دو ركعت نماز بگذارد.
ليلة القدر شبى است كه قرآن نازل شده است و ظاهرا مراد به قدر، تقدير و اندازهگيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يكسال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مىنمايد، زندگى و مرگ، رزق، سعادت، و شقاوت و چيزهايى از اين قبيل را مقدر مىسازد.
تكاليف ((شب قدر))
دو ركعت نماز
قال ابوعبدالله الصادق(علیه السلام): كان لامى فاطمة صلاة تصليها علمها جبرئيل، ركعتان تقرء فى الاولى: الحمد مرة و: انا انزلناه فى ليلة القدر، ماة مرة و فى الثانية: الحمد مرة و ماة مرة: قل هو الله احد، فاذا سلمتسبحت تسبيح الطاهرة عليها السلام. (جمال الاسبوع:173).
امام صادق(علیه السلام) فرمود: مادرم فاطمه(سلام الله علیها) همواره دو ركعت نماز را مىخواند كه جبرئيل به او آموخته بود، در ركعت اول آن پس از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم پس از حمد صد بار سوره توحيد را مىخوانى، و پس از سلام نماز تسبيحات حضرتش را نيز مىگويى.
1 ـ غسل شب قدر
غسل, از يك سو عبادت است, چون مى بايست به ((نيت تقرب و اطاعت خداوند)) انجام شود, و از سوى ديگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ايمان آماده و منظم مى گرداند.
امام صادق(علیه السلام) فرموده است:((هركس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بيست و يكم و بيست سوم ماه مبارك رمضان, كه اميد ((شب قدر)) بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاك مى گردد, و مانند روزى مى شود كه از مادر متولد گرديده است)).(21)
2 ـ احيا و ((شب زنده دارى))
همان طور كه در سيره پيامبر(صلی الله علیه واله) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مطالعه كرديم, احيا, بيدار بودن و ((شب هاى قدر))را باعبادت سپرى نمودن, از تكاليف ديگر در اين شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظيفه اى براى همه شب هاى((قدر))است, اما امام حسن عسكرى(علیه السلام) فرموده: فلا يفوتك احيإ ليله ثلاث و عشرين;(22) اگر نتوانستى در شب هاى ديگر احيا داشته باشى, سعى كن احيا و شب زنده دارى شب بيست و سوم را از دست ندهى.
امام باقر(علیه السلام) نيز, فرموده است: هر كس ((شب قدر))را احيا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مى آمرزد... .(23) اما نكته بسيار مهمى كه درباره ((احيا)) بايد مورد توجه باشد, اين است كه, اولا: شب را تاسفيده صبح به عبادت و دعا بگذرانيم; ثانيا: ((به بيدارى چشم)) قناعت نكنيم, زيرا آنچه داراى اهميت فوق العاده است, ((بيدارى دل)) و آگاهى و بصيرتى است كه انسان را در محضر الهى و قرآن كريم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لايق گرداند.
اى بسا بيدار چشم و خفته دل خود چه بيند چشم اهل آب و گل؟
زيرا, فرشتگان آسمانى كه به زمين نزول مى كند, طبق روايت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(علیه السلام) شرف حضور مى يابند,(24) تا علاوه بر سلامت آفرينى در ((شب قدر))يا سلام رسانى به بندگان,(25) پيام ((الله)) را به ((حجه الله (علیه السلام))) ابلاغ دارند(26) و طبيعى است اگر ((حجه الله(علیه السلام)))از وضع ((عباد الله)) رضايت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدير و سرنوشت سال آينده ((عباد الله)) از جانب ((الله)), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.
3 ـ قرآن بر سر گرفتن
تكليف ديگر ((شبهاى قدر)), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, كتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفيع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى انديشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پيوند و پيمان مجدد برقرار مى نمايند, تا با معارف نورانى آن, همه زواياى زندگى خويش را نورانى و متعالى گردانند. البته براى آگاهى به خصوصيات كامل اين اعمال به كتاب هاى دعا بايد مراجعه نمود. (27)
امام صادق(علیه السلام) هم فرموده است: براى شب هاى((قدر)) قرآن كريم را جلوى خود قرار دهيد, آن را بگشاييد و بخوانيد: ((اللهم انى إسئلك بكتابك المنزل, وما فيه وفيه اسمك الاكبر, وإسمائك الحسنى, وما يخاف ويرجى, إن تجعلنى من عتقائك من النار)).(28)
4 ـ نماز و دعا
امام صادق(علیه السلام) فرموده است: در هر يك از دو شبهاى قدر صد ركعت نماز مى بايست خوانده شود.(29) آن حضرت, خود نيز اين عمل را انجام مى داد, چنانكه از سر شب تا سفيده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(30)از جمله دعاهايى كه به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن كبير مى باشد.
5 ـ استغفار و توبه
اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارك رمضان, به خصوص دريافت فيض شب هاى((قدر))اداى دين خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عين حال, در اين شب هاى نورانى, كه به بيان امام صادق(علیه السلام): ((درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(31) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گريه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارى ها و رسيدن به حاجت هاى مادى و معنوى, كارى ضرورى خواهد بود.
به هر حال, عظمت و تكاليف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز((قدر)) فراوان است, كه اين مقال را مجال آن نيست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تكاليفى را هم كه تاكنون برشمرديم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.
پي نوشت :
1ـ قدر,.
2ـ انصاريان, حسين ـ عرفان اسلامى, ج 3, ص 184.
3ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;622 الدر المنثور فى التفسير المإثور, ج 6, ص 371.
4ـ حج, 74.
5ـ تفسير نوين, ص 275.
6ـ تفسير نوين, ص 275.
7ـ دخان, 4.
8ـ المفردات فى غريب القرآن, ص 395.
9ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;631 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص 486.
10ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;627 البرهان فى تفسير القرآن, ج 4, ص ;487 وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
11ـ الدر المنثور فى تفسير المإثور, ج 6, ص ;376 فى ضلال القران, ج 8, ص ;628 وسائل الشيعه, ج 7, ص 262.
12ـ بقره, 185.
13ـ الدر المنثور, ج 6, ص ;376 تفسير نورالثقلين, ج 5, ص 629.
14ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
15ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
16ـ نور الثقلين, ج 5, ص 628.
17ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
18ـ تفسير نورالثقلين, ج 5, ص ;628 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
19ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
20ـ شرح نهج البلاغه, ج 20, ص ;154 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
21ـ فضايل الاشهر الثلاثه, ص ;137 وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
22ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
23ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 261.
24ـ البرهان فى التفسير القرآن, ج 4, ص 488.
25ـ بحارالانوار, ج 94, ص 14.
26ـ بحارالانوار, ج94, ص14.
27ـ مفاتيح الجنان, ص 224.
28ـ بحارالانوار , ج 94 , ص 4.
29ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص ;261 فضائل الاشهر الثلاثه, ص 137.
30ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 260.
31ـ وسائل الشيعه, ج 7, ص 259.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}